پرش به محتوا

رابطه عقل با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[پرونده:11909.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رضایی‌مهر|رضایی‌مهر]]]]
[[پرونده:11909.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رضایی‌مهر|رضایی‌مهر]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسن رضایی‌مهر]]''' در در بیاناتی با عنوان ''«[http://kayhan.ir/fa/news/81206/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%D8%B9-%D9%88-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D9%86 امام صادق و دفاع عقلانی از دین]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسن رضایی‌مهر]]''' در در بیاناتی با عنوان ''«[http://kayhan.ir/fa/news/81206/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%D8%B9-%D9%88-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D9%86 امام صادق و دفاع عقلانی از دین]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«شناختن از طریق [[الهام]] [[غیبی]] و [[تفرس]] ملاک [[تکلیف]] نمی‌باشد و این [[علم]] مبنای عمل قرار نمی‌گیرد و تا به حسب ظاهر ملاکی برای [[کفر]] و نفاقشان به‌دست نیاورده‌ای، باید آنها را [[مسلمان]] بدانی. این مطلب بسیار مشکل هم هست. مثلاً: با اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌داند این فردی که هم اکنون در مقابلش نشسته و اظهار [[اخلاص]] و [[محبت]] می‌کند؛ در [[باطن]] [[دشمن]] سرسخت اوست و پس از وفاتش چه جنایاتی مرتکب خواهد شد و [[آتش]] برای [[سوزاندن]] خانه‌اش آورده و نسبت به یگانه یادگار عزیزش چه [[ستم‌ها]] روا خواهد داشت، در عین حال موظف است با او خوشرفتار باشد و به صورتش بخندد. دختر بدهد و دختر بگیرد. به [[راستی]] کار [[دشواری]] است و تحملش سنگین است.
 
«شناختن از طریق [[الهام]] [[غیبی]] و [[تفرس]] ملاک [[تکلیف]] نمی‌باشد و این [[علم]] مبنای عمل قرار نمی‌گیرد و تا به حسب ظاهر ملاکی برای [[کفر]] و نفاقشان به‌دست نیاورده‌ای، باید آنها را [[مسلمان]] بدانی. این مطلب بسیار مشکل هم هست. مثلاً: با اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌داند این فردی که هم اکنون در مقابلش نشسته و اظهار [[اخلاص]] و [[محبت]] می‌کند؛ در [[باطن]] [[دشمن]] سرسخت اوست و پس از وفاتش چه جنایاتی مرتکب خواهد شد و [[آتش]] برای [[سوزاندن]] خانه‌اش آورده و نسبت به یگانه یادگار عزیزش چه [[ستم‌ها]] روا خواهد داشت، در عین حال موظف است با او خوشرفتار باشد و به صورتش بخندد. دختر بدهد و دختر بگیرد. به [[راستی]] کار [[دشواری]] است و تحملش سنگین است.


  [[حضرت]] [[امام مجتبی]]{{ع}} از طریق [[علم امامت]] می‌دانست که آن آب [[مسموم]] است، اما چون از طریق عادی علم به آن نداشت، [[مکلف]] به نخوردن آن نبود. بلی؛ اگر خودش می‌دید یا دو نفر می‌گفتند که ما دیدیم آن [[زن]] آب را مسموم کرد، در آن صورت مکلف بود از آن [[پرهیز]] کند چون علم از طریق عادی حاصل شده بود و ملاک تکلیف بود.<ref>تفسیر سوره توبه؛ ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۳۵.</ref>. [[قرآن]]، یکی از راه‌های [[معرفت]] را [[تعقل]] و [[تدبر در آیات]] و [[انفس]] می‌داند و [[انسان]] را برای رسیدن به [[حقایق]] و [[کشف]] مجهولاتش به روش‌های [[عقلانی]] توصیه می‌کند. در [[سیره اهل بیت|سیره]] و [[روش اهل بیت]]{{عم}} نیز چنین امری از جایگاه خاصی برخوردار است. نمود این رویه را، هم می‌توان در کلمات آسمانی آن بزرگواران دریافت و هم در سیره و روش عملی آنان. [[مناظرات ائمه]] در حوزه‌های مختلف [[دینی]] با [[رهبران]] و [[نمایندگان]] [[ادیان]] و نحله‌های مختلف [[فکری]] که براساس مبانی عقلانی [[استوار]] است یکی از شواهد متقن و مصادیق بارز اهمیت و [[لزوم]] [[دفاع عقلانی از دین]] است. (...) در حوزه [[کلام]] و [[اعتقادات]]، اهتمام آن حضرت به [[مباحث اعتقادی]] زبانزد بود و یک رکن [[مکتب جعفری]] را مباحث [[کلامی]] و [[اعتقادی]] و تبیین [[اصول دین]] بر اساس [[براهین]] و مستندات منطقی و [[عقلی]] تشکیل می‌داد. در این حوزه [[شاگردان]] فراوانی [[تربیت]] فرمود تا در [[مباحث اعتقادی]] به کمک [[مردم]] بشتابند و پاسخ‌گوی سؤالات و [[شبهات]] آنها باشند که [[هشام بن حکم]] معروف‌ترین آنهاست. [[توحید مفضل]] تقریرات [[سخنان امام]] در باب [[توحید]] است که برای [[مفضل بن عمر جعفی]] بیان فرموده است. خلاصه تدوین [[علم کلام]] و تبیین مباحث [[عقلانی]] را می‌توان از ابداعات [[علمی]] آن [[امام همام]] دانست. در باب [[طب]] و [[پزشکی]] نیز دستورالعمل‌ها و [[آموزش‌های طبی]] و [[تربیت‌ شاگردان]] در این باب از دیگر امتیازات علمی ایشان است که در کتب مربوطه تا حدی ممکن شده است. حوزه درسی ایشان در باب [[علوم طبیعی]] و سایر [[علوم]] و [[تربیت شاگردان]] مهمی در این باب کاشف از سعه علمی آن حضرت و اشراف منحصر به فرد ایشان به [[علوم روز]] بود. [[جابر بن حیان]] پدر شیمی جهان از شاگردان آن حضرت است. به هر حال [[صولت علمی امام صادق]]{{ع}} [[جامعه جهانی]] و [[فرقه|فرق]] و [[مذاهب اسلامی]] و غیراسلامی را اسیر [[علم]] خویش کرده بود. (...) تمام مناظراتی که [[ائمه]]{{عم}} انجام می‌دادند از این خصوصیت برخوردار بوده است؛ مثلاً: مباحث و مناظراتی که [[امام رضا]]{{ع}} با سران و [[نمایندگان]] [[ادیان]] و [[مذاهب]] مختلف انجام داد با آن همه امتیازات و خصوصیت‌های خاص خود که محتوای آنها چیزی جز [[تبیین علوم]] و [[معارف اسلامی]] نبود، از یک درخشش خاص برخوردار بود و آن، تجلی بعد منطقی و عقلانی در نوع استدلال‌هایی بود که اقامه می‌فرمود. با مراجعه به سخنان و مناظرات ایشان به [[راحتی]] می‌توان به این نکته پی برد که هر سخنی از [[حضرت رضا]]{{ع}} در خصوص [[اثبات]] مدعای خود با اصل و یا اصول منطقی و عقلانی همراه بوده است. به‌گونه‌ای که عنصر [[تعقل]] و [[خردپذیری]]، جزء لاینفک استدلال‌های آن حضرت در مقام [[احتجاج با مخالفان دین]] و [[مذهب]] بوده است و صد البته همین نکته هم باعث محکوم شدن و ساکت ماندن [[مخالفین]] در مقابل [[امام]] و در نتیجه [[هدایت]] و مشرَّف شدن آنها به [[دین اسلام]] و [[مذهب تشیع]] بوده است. همین رویه در [[مناظرات امام صادق]]{{ع}} با علمای [[یهود]]، [[نصاری]]، [[ماتریالیست‌ها]]، [[زنادقه]]، [[مجوس]] و دیگر فرق الحادی و [[انحرافی]] جاری بود. اصلاً یکی از اصول [[مناظره]] تمرکز بر اصول مشترک است و عنصر [[تعقل]] از همین باب است و [[بدیهی]] است در [[مباحث اعتقادی]] و در باب مناظرات باید به نقطه مشترک و مقبول بین طرفین که همان اصول و [[قواعد]] منطقی و [[عقلی]] است توجه کرد و [[استدلال]] بر هر مدعایی را از همین طریق پی گرفت،؛ چراکه در غیر این صورت نمی‌توان [[شاهد]] نتیجه مثبتی از مقدمات خود بود. بنابراین آن حضرت، هم در حوزه نظر و [[سیره نظری]] و هم در حوزه عمل و [[سیره عملی]]، بر [[دفاع]] [[عقلانی]] از دین تأکید داشتند. (...) آنچه از [[سیره امام صادق]]{{ع}} می‌توان دریافت کرد آن است که باید همانند ایشان و سایر [[ائمه]]{{عم}} در نشر [[علوم]] و [[معارف دینی]] با [[سعه صدر]] و با استفاده از اصول و [[قوانین]] منطقی و عقلانی وارد بحث شد و دفاع و [[تبلیغ]] کرد و از این رو بر همه [[علما]] و [[اندیشمندان دینی]] است که در تبادل [[اندیشه‌ها]] و نحله‌های مختلف [[فکری]] همین رویه را پیش گیرند، باید به زبان [[دنیا]] آشنا شوند تا بتوانند سخن خود را به جهانیان برسانند. از [[وسایل ارتباط جمعی]] جهت رساندن [[پیام اسلام]] به سایر [[جوامع]]، کمال استفاده را ببرند. با [[پیشرفت]] [[زمان]] جلو بروند و از مشی منطقی و عقلانی خویش در [[دفاع از دین]] و تبلیغ آن [[غافل]] نشوند که این [[سیره]] و [[روش اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{ع}} باید [[تبلیغ دین]] و مذهب بر اساس آموزه‌های حکیمانه [[اسلام]] و [[مذهب حقه تشیع]] باشد»<ref>[http://kayhan.ir/fa/news/81206/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%D8%B9-%D9%88-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D9%86 وبگاه کیهان]</ref>.
  [[حضرت]] [[امام مجتبی]]{{ع}} از طریق [[علم امامت]] می‌دانست که آن آب [[مسموم]] است، اما چون از طریق عادی علم به آن نداشت، [[مکلف]] به نخوردن آن نبود. بلی؛ اگر خودش می‌دید یا دو نفر می‌گفتند که ما دیدیم آن [[زن]] آب را مسموم کرد، در آن صورت مکلف بود از آن [[پرهیز]] کند چون علم از طریق عادی حاصل شده بود و ملاک تکلیف بود.<ref>تفسیر سوره توبه؛ ج ۲، ص۲۲۶ - ۲۳۵.</ref>. [[قرآن]]، یکی از راه‌های [[معرفت]] را [[تعقل]] و [[تدبر در آیات]] و [[انفس]] می‌داند و [[انسان]] را برای رسیدن به [[حقایق]] و [[کشف]] مجهولاتش به روش‌های [[عقلانی]] توصیه می‌کند. در [[سیره اهل بیت|سیره]] و [[روش اهل بیت]]{{عم}} نیز چنین امری از جایگاه خاصی برخوردار است. نمود این رویه را، هم می‌توان در کلمات آسمانی آن بزرگواران دریافت و هم در سیره و روش عملی آنان. [[مناظرات ائمه]] در حوزه‌های مختلف [[دینی]] با [[رهبران]] و [[نمایندگان]] [[ادیان]] و نحله‌های مختلف [[فکری]] که براساس مبانی عقلانی [[استوار]] است یکی از شواهد متقن و مصادیق بارز اهمیت و [[لزوم]] [[دفاع عقلانی از دین]] است. (...) در حوزه [[کلام]] و [[اعتقادات]]، اهتمام آن حضرت به [[مباحث اعتقادی]] زبانزد بود و یک رکن [[مکتب جعفری]] را مباحث [[کلامی]] و [[اعتقادی]] و تبیین [[اصول دین]] بر اساس [[براهین]] و مستندات منطقی و [[عقلی]] تشکیل می‌داد. در این حوزه [[شاگردان]] فراوانی [[تربیت]] فرمود تا در [[مباحث اعتقادی]] به کمک [[مردم]] بشتابند و پاسخ‌گوی سؤالات و [[شبهات]] آنها باشند که [[هشام بن حکم]] معروف‌ترین آنهاست. [[توحید مفضل]] تقریرات [[سخنان امام]] در باب [[توحید]] است که برای [[مفضل بن عمر جعفی]] بیان فرموده است. خلاصه تدوین [[علم کلام]] و تبیین مباحث [[عقلانی]] را می‌توان از ابداعات [[علمی]] آن [[امام همام]] دانست. در باب [[طب]] و [[پزشکی]] نیز دستورالعمل‌ها و [[آموزش‌های طبی]] و [[تربیت‌ شاگردان]] در این باب از دیگر امتیازات علمی ایشان است که در کتب مربوطه تا حدی ممکن شده است. حوزه درسی ایشان در باب [[علوم طبیعی]] و سایر [[علوم]] و [[تربیت شاگردان]] مهمی در این باب کاشف از سعه علمی آن حضرت و اشراف منحصر به فرد ایشان به [[علوم روز]] بود. [[جابر بن حیان]] پدر شیمی جهان از شاگردان آن حضرت است. به هر حال [[صولت علمی امام صادق]]{{ع}} [[جامعه جهانی]] و [[فرقه|فرق]] و [[مذاهب اسلامی]] و غیراسلامی را اسیر [[علم]] خویش کرده بود. (...) تمام مناظراتی که [[ائمه]]{{عم}} انجام می‌دادند از این خصوصیت برخوردار بوده است؛ مثلاً: مباحث و مناظراتی که [[امام رضا]]{{ع}} با سران و [[نمایندگان]] [[ادیان]] و [[مذاهب]] مختلف انجام داد با آن همه امتیازات و خصوصیت‌های خاص خود که محتوای آنها چیزی جز [[تبیین علوم]] و [[معارف اسلامی]] نبود، از یک درخشش خاص برخوردار بود و آن، تجلی بعد منطقی و عقلانی در نوع استدلال‌هایی بود که اقامه می‌فرمود. با مراجعه به سخنان و مناظرات ایشان به [[راحتی]] می‌توان به این نکته پی برد که هر سخنی از [[حضرت رضا]]{{ع}} در خصوص [[اثبات]] مدعای خود با اصل و یا اصول منطقی و عقلانی همراه بوده است. به‌گونه‌ای که عنصر [[تعقل]] و [[خردپذیری]]، جزء لاینفک استدلال‌های آن حضرت در مقام [[احتجاج با مخالفان دین]] و [[مذهب]] بوده است و صد البته همین نکته هم باعث محکوم شدن و ساکت ماندن [[مخالفین]] در مقابل [[امام]] و در نتیجه [[هدایت]] و مشرَّف شدن آنها به [[دین اسلام]] و [[مذهب تشیع]] بوده است. همین رویه در [[مناظرات امام صادق]]{{ع}} با علمای [[یهود]]، [[نصاری]]، [[ماتریالیست‌ها]]، [[زنادقه]]، [[مجوس]] و دیگر فرق الحادی و [[انحرافی]] جاری بود. اصلاً یکی از اصول [[مناظره]] تمرکز بر اصول مشترک است و عنصر [[تعقل]] از همین باب است و [[بدیهی]] است در [[مباحث اعتقادی]] و در باب مناظرات باید به نقطه مشترک و مقبول بین طرفین که همان اصول و [[قواعد]] منطقی و [[عقلی]] است توجه کرد و [[استدلال]] بر هر مدعایی را از همین طریق پی گرفت،؛ چراکه در غیر این صورت نمی‌توان [[شاهد]] نتیجه مثبتی از مقدمات خود بود. بنابراین آن حضرت، هم در حوزه نظر و [[سیره نظری]] و هم در حوزه عمل و [[سیره عملی]]، بر [[دفاع]] [[عقلانی]] از دین تأکید داشتند. (...) آنچه از [[سیره امام صادق]]{{ع}} می‌توان دریافت کرد آن است که باید همانند ایشان و سایر [[ائمه]]{{عم}} در نشر [[علوم]] و [[معارف دینی]] با [[سعه صدر]] و با استفاده از اصول و [[قوانین]] منطقی و عقلانی وارد بحث شد و دفاع و [[تبلیغ]] کرد و از این رو بر همه [[علما]] و [[اندیشمندان دینی]] است که در تبادل [[اندیشه‌ها]] و نحله‌های مختلف [[فکری]] همین رویه را پیش گیرند، باید به زبان [[دنیا]] آشنا شوند تا بتوانند سخن خود را به جهانیان برسانند. از [[وسایل ارتباط جمعی]] جهت رساندن [[پیام اسلام]] به سایر [[جوامع]]، کمال استفاده را ببرند. با [[پیشرفت]] [[زمان]] جلو بروند و از مشی منطقی و عقلانی خویش در [[دفاع از دین]] و تبلیغ آن [[غافل]] نشوند که این [[سیره]] و [[روش اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{ع}} باید [[تبلیغ دین]] و مذهب بر اساس آموزه‌های حکیمانه [[اسلام]] و [[مذهب حقه تشیع]] باشد»<ref>[http://kayhan.ir/fa/news/81206/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%D8%B9-%D9%88-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D9%86 وبگاه کیهان]</ref>.
خط ۲۹: خط ۳۰:
| پاسخ‌دهنده = سید محمد جعفر سبحانی
| پاسخ‌دهنده = سید محمد جعفر سبحانی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::یکی از [[منابع علم ائمه]]{{عم}}، [[عقل]] کاملی است که [[خداوند]] به آنان داده است. در واقع بسیاری از [[حقایق]] [[علمی]] با عقل عادی درک‌پذیر نیست؛ چراکه عقل و [[خرد]] معمولی [[انسان]]، شعاع خاصی را روشن می‌سازد. [[ولی]] عقل [[ائمه اطهار]]{{عم}} شعاع بسیار گسترده‌ای را روشن می‌سازد و این امر سبب می‌شود که حقایقی را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در داستان [[لیلة المبیت]] در جواب "[[ابوجهل]]" که آن حضرت را [[سفیه]] خوانده بود فرمود: {{متن حدیث|... بَلِ اللَّهُ تَعَالَی قَدْ أَعْطَانِی مِنَ الْعَقْلِ مَا لَوْ قُسِمَ عَلَی جَمِیعِ حَمْقَاءِ الدُّنْیَا وَ مَجَانِینِهَا- لَصَارُوا بِهِ عُقَلَاء...}}؛... ای ابوجهل [[خدا]] آنقدر به من عقل و خرد بخشیده است که اگر بر جمیع [[نادانان]] و مجنون‌های [[دنیا]] تقسیم کنند همه آنها [[عاقل]] خواهند شد...<ref>تفسیر منسوب به امام حسن عسکری{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[سید محمد جعفر سبحانی| سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ١٥٧.</ref>
 
یکی از [[منابع علم ائمه]]{{عم}}، [[عقل]] کاملی است که [[خداوند]] به آنان داده است. در واقع بسیاری از [[حقایق]] [[علمی]] با عقل عادی درک‌پذیر نیست؛ چراکه عقل و [[خرد]] معمولی [[انسان]]، شعاع خاصی را روشن می‌سازد. [[ولی]] عقل [[ائمه اطهار]]{{عم}} شعاع بسیار گسترده‌ای را روشن می‌سازد و این امر سبب می‌شود که حقایقی را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در داستان [[لیلة المبیت]] در جواب "[[ابوجهل]]" که آن حضرت را [[سفیه]] خوانده بود فرمود: {{متن حدیث|... بَلِ اللَّهُ تَعَالَی قَدْ أَعْطَانِی مِنَ الْعَقْلِ مَا لَوْ قُسِمَ عَلَی جَمِیعِ حَمْقَاءِ الدُّنْیَا وَ مَجَانِینِهَا- لَصَارُوا بِهِ عُقَلَاء...}}؛... ای ابوجهل [[خدا]] آنقدر به من عقل و خرد بخشیده است که اگر بر جمیع [[نادانان]] و مجنون‌های [[دنیا]] تقسیم کنند همه آنها [[عاقل]] خواهند شد...<ref>تفسیر منسوب به امام حسن عسکری{{ع}}، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[سید محمد جعفر سبحانی| سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ١٥٧.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۶: خط ۳۸:
| پاسخ‌دهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی
| پاسخ‌دهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«طریق عقل مانند راه قلب، از راه‌های درونی شناخت محسوب شده و برخلاف شناخت حسی، می‌تواند انسان را به شناخت یقینی برساند. در این راه، میزانی به نام "منطق" وجود دارد که عهده‌دار دو کار عمده است:
 
«طریق عقل مانند راه قلب، از راه‌های درونی شناخت محسوب شده و برخلاف شناخت حسی، می‌تواند انسان را به شناخت یقینی برساند. در این راه، میزانی به نام "منطق" وجود دارد که عهده‌دار دو کار عمده است:
:::::#در بخش صورت، عهده‌دار بیان صور استدلال یعنی نحوۀ چینش و ترتیب مقدمات برای حصول به نتیجۀ یقینی است.
:::::#در بخش صورت، عهده‌دار بیان صور استدلال یعنی نحوۀ چینش و ترتیب مقدمات برای حصول به نتیجۀ یقینی است.
:::::#در بخش مواد مقدّمات، مرز بین مواد یقینی را با مواد ظنّی و دیگر موادی که در صورت‌های مختلف قیاس ظاهر می‌شوند، مشخص می‌سازد.
:::::#در بخش مواد مقدّمات، مرز بین مواد یقینی را با مواد ظنّی و دیگر موادی که در صورت‌های مختلف قیاس ظاهر می‌شوند، مشخص می‌سازد.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش