پرش به محتوا

ابعاد گوناگون عدالت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
[[پرونده:11562.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حبیب‌الله طاهری]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیب‌الله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«عدل برای خود ابعاد متعدد دارد. هرگاه در جامعه‌ای همه نوع ظلم برچیده شده و تمام ابعاد عدل پیاده شده باشد، آنجا به حمل شایع، نظام عادلانه حاکم است و گرنه ممکن است در جامعه‌ای بعدی از ابعاد عدل حاکم باشد و مردم همان را [[حکومت]] عدل بنامند، ولی معلوم است که در آنجا عدل به تمام معنا حاکم نیست، بلکه نسبت به جامعه دیگری که حتی آن جهت عدل را نیز ندارد، عادلانه به حساب آید، لذا [[حکومت]] عدل به تمام معنا همان [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و جامعه عادلانه همان جامعه‌ای است که او ایجاد می‌کند و گرنه در هر جامعه‌ای ممکن است عدل در بعدی از ابعادنیم رخی از خود نشان دهد. به عنوان نمونه، مردم انوشیروان را عادل و دادگر و [[حکومت]] او را [[حکومت]] عادلانه می‌نامیدند، در حالی که بدترین نوع ظلم در [[حکومت]] او بوده است، نظام طبقاتی آنچنان حاکم بود که رعیت زادگان حتی حق تعلم و درس خواندن را نداشتند. آری، عامه مردم در تعریف عدل و اطلاق لفظ عادل مسامحه می‌کنند و کسی که رهبر سیاسی و اداره امور در آن نظام را به عهده دارد، به اغراض شخصی و منافع خود و کسان خود [[حکومت]] نکند و قانونی را که به دست دارد، در حق همگان یکسان اجرا نماید، نظامی عادلانه و آن رهبر را عادل می‌نامند، حال خواه آن قانون را مردم به حق و علم و آگاهی قبول کرده باشند یا از راه جهل و اشتباه یا تحمیل پذیرفته باشند. این عدل عامیانه و عوام‌ پسندانه است، اما اسلام نظام را عادلانه معرفی می‌کند که در تمام زمینه‌ها و ابعاد، عادلانه باشد.  
*«عدل برای خود ابعاد متعدد دارد. هرگاه در جامعه‌ای همه نوع ظلم برچیده شده و تمام ابعاد عدل پیاده شده باشد، آنجا به حمل شایع، نظام عادلانه حاکم است و گرنه ممکن است در جامعه‌ای بعدی از ابعاد عدل حاکم باشد و مردم همان را [[حکومت]] عدل بنامند، ولی معلوم است که در آنجا عدل به تمام معنا حاکم نیست، بلکه نسبت به جامعه دیگری که حتی آن جهت عدل را نیز ندارد، عادلانه به حساب آید، لذا [[حکومت]] عدل به تمام معنا همان [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و جامعه عادلانه همان جامعه‌ای است که او ایجاد می‌کند و گرنه در هر جامعه‌ای ممکن است عدل در بعدی از ابعادنیم رخی از خود نشان دهد. به عنوان نمونه، مردم انوشیروان را عادل و دادگر و [[حکومت]] او را [[حکومت]] عادلانه می‌نامیدند، در حالی که بدترین نوع ظلم در [[حکومت]] او بوده است، نظام طبقاتی آنچنان حاکم بود که رعیت زادگان حتی حق تعلم و درس خواندن را نداشتند. آری، عامه مردم در تعریف عدل و اطلاق لفظ عادل مسامحه می‌کنند و کسی که رهبر سیاسی و اداره امور در آن نظام را به عهده دارد، به اغراض شخصی و منافع خود و کسان خود [[حکومت]] نکند و قانونی را که به دست دارد، در حق همگان یکسان اجرا نماید، نظامی عادلانه و آن رهبر را عادل می‌نامند، حال خواه آن قانون را مردم به حق و علم و آگاهی قبول کرده باشند یا از راه جهل و اشتباه یا تحمیل پذیرفته باشند. این عدل عامیانه و عوام‌ پسندانه است، اما اسلام نظام را عادلانه معرفی می‌کند که در تمام زمینه‌ها و ابعاد، عادلانه باشد.  
اینک به برخی ابعاد عدل اشاره می‌کنیم:  
اینک به برخی ابعاد عدل اشاره می‌کنیم:  
::::#'''بعد سیاسی عدل:''' منظور از این بعد این است که در بینش اسلامی حاکم اگرعادل نباشد، [[حکومت]] او مشروع نخواهد بود، زیرا [[حکومت]] بر اساس زور و استعباد و به منظور فرمان‌رانی و تسلط بر مردم و تحمیل بر خلق الله و ملاحظه هوا و هوس و غرض و منافع شخصی خود و دسته و حزب طرفدار خود، از نوع [[حکومت]] ستمگران است نه [[حکومت]] عدل، چرا که در [[حکومت]] عدل تنها تقوا و پاکی میزان انتخاب است، حاکم عادل وقتی دیگری را از خود لایقتر و شایسته‌تر دید، بدون تعلل و مسامحه، کرسی [[حکومت]] را به او واگذار می‌کند و قوانین را بر پایه مساوات اجرا می‌نماید و تنها گوش به فرمان خدا و مجری دستورات اوست و [[حکومت]] او سرانجام از جانب خداست.  
::::#'''بعد سیاسی عدل:''' منظور از این بعد این است که در بینش اسلامی حاکم اگرعادل نباشد، [[حکومت]] او مشروع نخواهد بود، زیرا [[حکومت]] بر اساس زور و استعباد و به منظور فرمان‌رانی و تسلط بر مردم و تحمیل بر خلق الله و ملاحظه هوا و هوس و غرض و منافع شخصی خود و دسته و حزب طرفدار خود، از نوع [[حکومت]] ستمگران است نه [[حکومت]] عدل، چرا که در [[حکومت]] عدل تنها تقوا و پاکی میزان انتخاب است، حاکم عادل وقتی دیگری را از خود لایقتر و شایسته‌تر دید، بدون تعلل و مسامحه، کرسی [[حکومت]] را به او واگذار می‌کند و قوانین را بر پایه مساوات اجرا می‌نماید و تنها گوش به فرمان خدا و مجری دستورات اوست و [[حکومت]] او سرانجام از جانب خداست.  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش