نظریه دین حداقلی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
نظریه دین حداقلی به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۷
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[مهدی]] بازرگان از دیگر قائلان به این نظریه است که هرچند دین را متکفل [[امور اجتماعی]] میداند (و از همین رو با افراد قبلی متفاوت است)، سعی دارد تا مرز حکومت از دین را تبیین کند. وی که بیش از همه تحت تأثیر نگرش علمگراست، طی چهار بند، جدایی دین و حکومت را تبیین میکند: | [[مهدی]] بازرگان از دیگر قائلان به این نظریه است که هرچند دین را متکفل [[امور اجتماعی]] میداند (و از همین رو با افراد قبلی متفاوت است)، سعی دارد تا مرز حکومت از دین را تبیین کند. وی که بیش از همه تحت تأثیر نگرش علمگراست، طی چهار بند، جدایی دین و حکومت را تبیین میکند: | ||
#دین در زندگی و در [[اخلاق]] و [[عواطف]] و [[سیاست]] دخالت میکند و [[هدف]] و جهت میدهد.... دین فوق سیاست و [[حاکم]] بر سیاست است، نه ذیل آن و در ردیف آن؛ | |||
#دین اصول سیاست و [[هدف حکومت]] را [[تعیین]] میکند؛ ولی وارد جزئیات نمیشود؛ | |||
#سیاست باید لله باشد.... برخلاف [[تصور]] خیلی متجددمآبها، هدف دین خیر و [[سعادت دنیوی]] تنها نیست، [[اخروی]] صرف هم نیست، و اصول در [[قرآن]] [[سعادت]] و تأمین [[دنیا]] و [[آخرت]] از هم جدا نیست. با یکدیگر توأماند؛ | |||
#ورود در سیاست به معنای اعم کلمه و برطبق حدود و مرزهای فوقالذکر، چون ضروری و ظاهراً [[واجب]] است، بنابراین [[تدارک]] و توجه به مقدمات شرایط و لوازم آن نیز واجب است؛ | |||
#دین و سیاست به معنای عرفی آن نباید با هم مخلوط شوند. [[حفظ]] مرز لازم است<ref>بازرگان، مرز میان دین و امور اجتماعی، ص۱۴۰، متن سخنرانی در تاریخ ۲۱/۶/۱۳۴۱.</ref>. | |||
در عبارت فوق تمایز این نظر با دیدگاه مقابل که در سطور بعدی در مورد آن بحث میکنیم، در بند دوم و هم در بند پنجم آشکار میشود؛ زیرا به [[اعتقاد]] آنها [[دین]] نه تنها به بیان مسائل کلی و اهداف اکتفا نکرده است، بلکه بسیاری از امور جزئی را نیز کامل بیان کرده و بدون [[حکم]] رها نکرده است. همچنین [[رابطه دین و سیاست]] رابطه [[حاکم]] و محکوم است و مرزی برای این دو به عنوان دو [[قلمرو]] در عرض هم قرار نمیگیرد. | در عبارت فوق تمایز این نظر با دیدگاه مقابل که در سطور بعدی در مورد آن بحث میکنیم، در بند دوم و هم در بند پنجم آشکار میشود؛ زیرا به [[اعتقاد]] آنها [[دین]] نه تنها به بیان مسائل کلی و اهداف اکتفا نکرده است، بلکه بسیاری از امور جزئی را نیز کامل بیان کرده و بدون [[حکم]] رها نکرده است. همچنین [[رابطه دین و سیاست]] رابطه [[حاکم]] و محکوم است و مرزی برای این دو به عنوان دو [[قلمرو]] در عرض هم قرار نمیگیرد. |