ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۹
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
«برای پاسخ به این سؤال لازم است به موارد زیر توجه شود: | «برای پاسخ به این سؤال لازم است به موارد زیر توجه شود: | ||
#[[مأموریت]] [[امام زمان]] {{ع}} ایجاد [[حکومت عدل جهانی]] و برچیدن بساط [[ظلم]] و [[بیعدالتی]]، در سراسر [[جهان]] است. | |||
#این [[مأموریت]]، تنها به وسیله شخص [[امام زمان]] تحقق نمیپذیرد، بلکه [[یاری]] و [[نصرت]] [[مؤمنین]] نیز لازم است. | |||
#در این [[مأموریت]]، از امکانات و وسائل عادی استفاده میشود و بنا نیست با [[اعجاز]] و اعمال [[خارقالعاده]] فوق بشری، به اهداف مورد نظر که در برپایی [[حکومت عدل جهانی]] خلاصه میشود، دست یافت. | |||
با کمی تأمل در این سه مطلب معلوم خواهد شد که کاملترین شکل [[انتظار عملی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[رهبری]] [[فقیه]] [[عادل]]، [[آگاه]]، مدیر و [[مدبر]] است؛ زیرا برچیدن بساط [[ظلم]] [[حاکم]] بر [[جهان]] به وسیله [[امام زمان]] {{ع}} و یارانش، به وسیله [[معجزه]] صورت نخواهد گرفت، بلکه طبق روشهای متعارف و جاری در [[جوامع انسانی]] و با استفاده از امکانات عادی تحقق میپذیرد. و اگر به این نکته توجه کنیم که به طور طبیعی، نهضتی که هدفش براندازی [[ظلم]] در سراسر [[جهان]] باشد با [[مقاومت]] شدید و یکپارچه قوای [[شرک]] و [[ظلم]] روبرو خواهد شد و کلیه قدرتمندان [[ظالم]] و سردمداران جنایت و [[تبعیض]] در [[جامعه بشر]]، به طور جمعی به [[مخالفت]] با آن خواهند پرداخت و از کلیه امکانات خود برای نابودی چنین نهضتی -و لااقل ایجاد مانع بر سر راه [[پیشرفت]] آن- استفاده خواهند کرد، این نتیجه به دست خواهد آمد که بدون تشکیل حکومتی با مشخصات زیر، آغاز چنین نهضتی امکانپذیر نیست: | با کمی تأمل در این سه مطلب معلوم خواهد شد که کاملترین شکل [[انتظار عملی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[رهبری]] [[فقیه]] [[عادل]]، [[آگاه]]، مدیر و [[مدبر]] است؛ زیرا برچیدن بساط [[ظلم]] [[حاکم]] بر [[جهان]] به وسیله [[امام زمان]] {{ع}} و یارانش، به وسیله [[معجزه]] صورت نخواهد گرفت، بلکه طبق روشهای متعارف و جاری در [[جوامع انسانی]] و با استفاده از امکانات عادی تحقق میپذیرد. و اگر به این نکته توجه کنیم که به طور طبیعی، نهضتی که هدفش براندازی [[ظلم]] در سراسر [[جهان]] باشد با [[مقاومت]] شدید و یکپارچه قوای [[شرک]] و [[ظلم]] روبرو خواهد شد و کلیه قدرتمندان [[ظالم]] و سردمداران جنایت و [[تبعیض]] در [[جامعه بشر]]، به طور جمعی به [[مخالفت]] با آن خواهند پرداخت و از کلیه امکانات خود برای نابودی چنین نهضتی -و لااقل ایجاد مانع بر سر راه [[پیشرفت]] آن- استفاده خواهند کرد، این نتیجه به دست خواهد آمد که بدون تشکیل حکومتی با مشخصات زیر، آغاز چنین نهضتی امکانپذیر نیست: | ||
#[[رهبری]] آن [[حکومت]]، در دست کسی باشد که بتواند به نام [[امام زمان]] و به [[نیابت]] از او، [[مردم]] را [[رهبری]] کند تا زمینه برای [[پذیرش رهبری]] [[امام زمان]] در سطح جهانی، از سوی نیروهای طرفدار [[عدل]] و [[حقیقت]] فراهم شود. طبیعی است تنها کسی که صلاحیت [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}} را در [[زمان غیبت]] داراست، [[فقیه]] [[عادل]] کارآمد است. | |||
#[[حکومت]] مزبور بتواند با پیاده کردن [[نظام اسلامی]] در همه ابعادش، اذهان عمومی جهانیان را برای پذیرش [[نظام حکومت اسلامی]] آماده کند و با ارائه یک نمونه عینی، امکان تحقق ارزشهای متعالی [[نظام اسلامی]] را در عمل به اثبات رساند. | |||
#[[حکومت]] مزبور بتواند امکانات مادی و معنوی مورد نیاز [[نهضت]] جهانی [[امام زمان|ولی عصر]] {{ع}} و نیز نیروها و افراد لازم را برای چنین برنامه عظیم و گستردهای فراهم و آنان را برای اجرای مأموریتهای بزرگ آماده سازد. حکومتی که مشخصات مزبور را دارا باشد، همان [[حکومت اسلامی]] به [[رهبری]] [[فقیه]] [[آگاه]] [[با کفایت]] است و با تشکیل و [[حمایت]] همه جانبه از چنین حکومتی، [[انتظار عملی]] و حقیقی [[امام زمان]] {{ع}} تحقق مییابد»<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[نگاهی به رسالت و امامت (کتاب)|نگاهی به رسالت و امامت]]، ص۹۴-۹۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۴۰: | ||
«[[ویژگیهای منتظران]] واقعی عبارتند از: | «[[ویژگیهای منتظران]] واقعی عبارتند از: | ||
#شخص [[منتظر]] در [[فراق]] [[محبوب]] خویش [[غمگین]] باشد، همانگونه که در [[دعای ندبه]] میخوانیم: {{متن حدیث|"عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى"}}<ref>(برای من [[دیدار]] [[مردم]] بدون دیدن تو گران است)؛ منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۵۲، تا ص ۸۷۲.</ref>. | |||
#[[انتظار فرج]]، در این رابطه [[پیامبر]]{{صل}} میفرمایند: "[[بهترین]] [[اعمال امت]] من [[انتظار فرج]] است". | |||
#[[دعا کردن]] برای حفظ [[وجود امام]]. | |||
#دادن [[صدقه]] برای حفظ [[وجود امام]]. | |||
#به جای آوردن [[اعمال]] [[حج]] به [[نیابت]] از [[امام]]. | |||
#برخاستن هنگام شنیدن نام [[حضرت]] مخصوصاً نام [[قائم]]{{ع}}. | |||
#[[توسل]] به ایشان در هنگام [[سختیها]]<ref>منتهی الامال، ج ۲، ص ۸۵۲ تا ۸۷۲.</ref>. | |||
#مهیا کردن خود برای [[ظهور]] [[حضرت]]، با کسب [[صفات نیکو]] و مواظبت بر [[طاعات]] و [[عبادات]] و ترک [[محرمات]] و بالا بردن آگاهیها. | |||
سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]]{{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]]{{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات ]] [[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمالمان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>. | سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]]{{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]]{{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات ]] [[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمالمان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>. | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
[[جامعه منتظر]] [[مهدی]] {{ع}}، در [[زمان غیبت]] سه اصل را [[باور]] دارند: | [[جامعه منتظر]] [[مهدی]] {{ع}}، در [[زمان غیبت]] سه اصل را [[باور]] دارند: | ||
# در [[زمان غیبت]]، قایل به [[امامت]] [[منجی]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]] [[وعده]] داده است. | |||
# [[منتظر ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} هستند و این [[باور]]، برایش حتمی و جهشآور است. | |||
# در [[نهان]] و [[آشکار]]، به سوی [[خدا]] فرا میخوانند. | |||
بنابراین، [[انتظار ظهور]] به معنای رفع [[مسئولیت]] شخصی و [[اجتماعی]] نیست، بلکه اهتمام به انجام [[مسئولیت]] است. آشفتگیهای [[دوران غیبت]] و مشکلات [[جامعه بشری]]، [[امتحان]] بزرگ است که [[دینداران]] در این دوره در بوته [[آزمایش]] گذاشته میشود؛ زیرا مسلمانی، ادّعای [[پیروی]] از [[مهدی]]{{عج}} و [[انتظار ظهور]] [[حکومت جهانی]] او، با زبان نیست؛ باید دوستداران [[مهدی]]{{عج}} در این راستا آزمایشهای [[سختی]] را- طبق [[سنّت الهی]] که [[قرآن]] میفرماید- سپری کنند. [[قرآن]] در این خصوص میفرماید: «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟»<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.[[آزمون]] الهی، شرط بالندگی و [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] است؛ از این رو، صرف [[شعار]] مسلمانی و [[شیعه]] زبانی، کافی نیست؛ بلکه عمل خوب، [[انسان]] را [[الهی]] میسازد. در روایتی، [[امام صادق]] {{ع}}، دوره [[غیبت]] کبرای [[مهدی]]{{ع}} را دوره [[آزمایش]] و [[امتحان]] برای [[شیعیان]] دانسته میفرماید: | بنابراین، [[انتظار ظهور]] به معنای رفع [[مسئولیت]] شخصی و [[اجتماعی]] نیست، بلکه اهتمام به انجام [[مسئولیت]] است. آشفتگیهای [[دوران غیبت]] و مشکلات [[جامعه بشری]]، [[امتحان]] بزرگ است که [[دینداران]] در این دوره در بوته [[آزمایش]] گذاشته میشود؛ زیرا مسلمانی، ادّعای [[پیروی]] از [[مهدی]]{{عج}} و [[انتظار ظهور]] [[حکومت جهانی]] او، با زبان نیست؛ باید دوستداران [[مهدی]]{{عج}} در این راستا آزمایشهای [[سختی]] را- طبق [[سنّت الهی]] که [[قرآن]] میفرماید- سپری کنند. [[قرآن]] در این خصوص میفرماید: «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟»<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.[[آزمون]] الهی، شرط بالندگی و [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] است؛ از این رو، صرف [[شعار]] مسلمانی و [[شیعه]] زبانی، کافی نیست؛ بلکه عمل خوب، [[انسان]] را [[الهی]] میسازد. در روایتی، [[امام صادق]] {{ع}}، دوره [[غیبت]] کبرای [[مهدی]]{{ع}} را دوره [[آزمایش]] و [[امتحان]] برای [[شیعیان]] دانسته میفرماید: | ||
خط ۲۸۱: | خط ۲۸۱: | ||
[[رهبر]] [[جامعه منتظر]]، [[حضرت حجت]]{{ع}}: | [[رهبر]] [[جامعه منتظر]]، [[حضرت حجت]]{{ع}}: | ||
#از طریق موارد زیر به یاد افراد [[جامعه]] است: | |||
##نظارت بر احوال [[مردم]]؛ | |||
##شریک [[غم]] و [[شادی]] آنان بودن؛ | |||
##[[دعا]] برای [[جامعه]] بهویژه [[دوستداران]] خود؛ | |||
##آمین گفتن به دعای [[دوستان]] خود؛ | |||
##عیادت برخی بیماران [[جامعه]]؛ | |||
##شرکت در تشییع جنازه برخی افراد؛ | |||
##همسفر و همسفره شدن با برخی و ابراز [[محبت]]. | |||
#از این راهها به [[جامعه]] و افراد آن [[کمک]] میرساند: | |||
##برآوردن [[حاجات]] و خواستههایی که به [[مصلحت]] است (باذن [[الله]])؛ | |||
##[[دفاع]] از [[جامعه]] هنگام آسیبها و خطرهای جدی؛ | |||
##هدایتها و راهنماییهای ویژه؛ | |||
##فریادرسی درماندگان و مضطرین. | |||
#از طریق [[دیدار]] حضوری با برخی افراد واجد شرایط که یا خود حضرت به دیدارشان میروند یا آنها توفیق تشرّف به محضر [[حضرت]] پیدا میکنند. متقابلاً از طرف [[جامعه منتظر]] و افرادش، این روابط به اشکال گوناگون و فراوانی ابراز میشوند از جمله: | |||
##ابراز [[عشق]] و علاقه نسبت به [[حضرت حجت]]{{ع}}؛ | |||
##[[انتظار فرج]] او و [[دعا]] برای ظهورش؛ | |||
##اظهار [[اشتیاق]] نسبت به دیدارشان؛ | |||
##تشکیل مجالس به یاد او همراه با ذکر [[فضایل]] و [[مناقب]] [[حضرت]]؛ | |||
##[[اندوه]] و [[گریستن در فراق]] او؛ | |||
##انجام امور خیر به نیابت از او مانند [[خواندن نماز]]، [[طواف]]، [[زیارت]] [[پیامبر]] و [[امامان]]{{عم}}؛ | |||
##دادن [[صدقه]] برای تداوم [[سلامتی]] او و رفع کسالت احتمالی از او؛ | |||
## خوشحال کردن [[دوستداران]] او؛ | |||
##[[تجدید بیعت]] متوالی و متناوب با او. | |||
'''۲. پرورش افراد [[صالح]] و توانا به عنوان [[یاوران]] خاص [[حضرت حجت]]{{ع}}:''' برخورداری [[انبیا]] و اولیای الهی از یاورانی کارآمد، [[استوار]]، نستوه و [[جان]] بر کف، حقیقتی انکارناپذیر است. نقش [[یاوران]] در موفقیتهای [[انبیای الهی]] مانند [[حضرت موسی]]<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا}} «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref>، [[حضرت عیسی]]<ref>{{متن قرآن|مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ... نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ}} «چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم» سوره صف، آیه ۱۴.</ref>، [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ}} «و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و در مورد [[امامان]] [[شیعه]ه؛ [[حضرت]] [[امام حسن]]<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ مَا سَلَّمْتُ الْأَمْرَ إِلَيْهِ إِلَّا أَنِّي لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً}} (بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۴۷).</ref>، [[حضرت]] [[امام حسین]]<ref>{{متن حدیث|فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي}} (الموسوعة لکلمات الامام حسین، ص۳۹۴).</ref> و [[حضرت]] [[امام صادق]]<ref>قضیه سدیر صیرفی با امام صادق که چرا قیام صورت نمیگیرد: {{متن حدیث| لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ}} (بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۱).</ref> در منابع [[دینی]] یادآوری شده است. | '''۲. پرورش افراد [[صالح]] و توانا به عنوان [[یاوران]] خاص [[حضرت حجت]]{{ع}}:''' برخورداری [[انبیا]] و اولیای الهی از یاورانی کارآمد، [[استوار]]، نستوه و [[جان]] بر کف، حقیقتی انکارناپذیر است. نقش [[یاوران]] در موفقیتهای [[انبیای الهی]] مانند [[حضرت موسی]]<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا}} «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref>، [[حضرت عیسی]]<ref>{{متن قرآن|مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ... نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ}} «چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم» سوره صف، آیه ۱۴.</ref>، [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ}} «و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و در مورد [[امامان]] [[شیعه]ه؛ [[حضرت]] [[امام حسن]]<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ مَا سَلَّمْتُ الْأَمْرَ إِلَيْهِ إِلَّا أَنِّي لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً}} (بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۴۷).</ref>، [[حضرت]] [[امام حسین]]<ref>{{متن حدیث|فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي}} (الموسوعة لکلمات الامام حسین، ص۳۹۴).</ref> و [[حضرت]] [[امام صادق]]<ref>قضیه سدیر صیرفی با امام صادق که چرا قیام صورت نمیگیرد: {{متن حدیث| لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ}} (بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۱).</ref> در منابع [[دینی]] یادآوری شده است. | ||
خط ۳۲۴: | خط ۳۲۴: | ||
| پاسخدهنده = امیر محسن عرفان | | پاسخدهنده = امیر محسن عرفان | ||
| پاسخ = آقایان '''[[امیر محسن عرفان]]''' و [[محمد علی فلاح علیآباد]]، در مقاله ''«[[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = آقایان '''[[امیر محسن عرفان]]''' و [[محمد علی فلاح علیآباد]]، در مقاله ''«[[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
#«'''[[اضطرار]] به [[حجت]]:''' [[منتظر واقعی]] کسی است که از همه دادرسان [[دنیوی]] [[دل]] بریده و به دنبال پناهگاهی الاهی در سایه [[حکومت جهانی]] [[ولی الله]] به انتظار نشسته است و در نهایت [[نیاز]] و [[اضطرار]] به [[حجت]] به سر میبرد. اگر منتظران به چنین مرحلهای برسند، همه یکصدا خواهان تشکیل [[مدینه فاضله]] موعودی خواهند بود که باعث [[آمادگی]] یاری و جانبازی در رکاب [[حضرت]] برای رسیدن به اهداف والای او میباشد. ازاینرو، کسانی که [[اضطرار]] به ولی را احساس کردهاند، میتوانند از [[مال]] و [[جان]] خود بگذرند و در برابر همه [[تمایلات]] مادی خویش [[ایستادگی]] کنند. بنابراین، [[نیاز]] و [[اضطرار]] به [[حجت]] از مؤلفههای اصلی [[انتظار]] و مایه [[پایداری]] در برابر تمام تمایلات و جذبهها در مسیر [[انتظار]] است. | |||
#'''[[بصیرت]] و [[باور]] عمیق:''' [[انتظار]] [[حجت]] [[حق]]، به [[بصیرت]] و [[معرفت قلبی]] به آرمانهای [[موعود]] [[نیازمند]] است. ازاین رو، [[لیاقت]] [[ملاقات]] و [[همراهی]] ایشان بر [[اعتقاد]] قلبی و [[معرفت]] حقیقی منوط شده است<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹.</ref>. دلهای [[منتظران]] از روی [[معرفت]] و [[یقین]] قلبی همچون [[پارههای آهن]] سخت است که در برابر هر تندبادی مقاوم است<ref>{{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۹۴.</ref>. باور عمیق [[منتظران]] به ذات [[مقدّس]] الاهی، چنان آنها را با [[صلابت]] و [[استوار]] ساخته است که [[سختیها]] و مشکلات در آن خللی ایجاد نمیکند و این دریای عمیق را [[شبهات]] به تلاطم نمیافکند:مردانی هستند که دلهای آنها مانند [[پارههای آهن]] است شکی در [[ایمان]] بخدا در آن راه نیافته<ref>{{متن حدیث|رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. آنها همچون گنجینههای الاهی هستند و وحدانیت [[خداوند]] را آنگونه که هست، [[اعتقاد]] دارند<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸.</ref>. | |||
#'''[[اندیشه]] [[صبر]] و [[پایداری]]:''' آموزه [[صبر]] و [[پایداری]] در راه آرمان جهانی [[موعود]] و [[روحیه]] [[استقامت]] تا رسیدن به این [[هدف]]، از مهمترین مؤلفههای انتظار است و چهبسا بتوان [[صبر]] و [[مقاومت]] را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ به نحوی که با از دست رفتن [[صبر]] و [[پایداری]] در امری، [[انتظار]] آن بیمعنی است. در بسیاری از [[روایات]]، صبر و انتظار [[فرج]] در کنار هم آمده است<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۳۰۲؛ ابنأبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۲؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱؛ کراجکی، محمد بن علی، معدن الجواهر، ص۲۶؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره، ص۲۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. در تعدادی از [[روایات]]، با تعبیر {{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}، گویا صبر، جانمایه [[انتظار]] دانسته شده و برخی دیگر، انتظاری را [[عبادت]] شمرده شدهاند که با صبر محقق شده باشد: "[[انتظار فرج]] همراه با صبر [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} [[همراهی]] [[صبر]] با [[انتظار]] را بسیار [[نیکو]] و [[حسن]] دانستهاند:" [[صبر]] همراه با انتظار [[فرج]] چه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. صبر و [[مقاومت]] در برابر مشکلات و اذیتهایی که [[مؤمن]] در راه انتطار [[ظهور]] [[تحمل]] میکند، [[برترین]] عبادت شمرده شده<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۰۱.</ref> و پاداش چنین صبری محشور شدن در زمره اهل بیت{{عم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و نظیر [[جهاد]] با [[شمشیر]] در رکاب و همراه [[پیامبر]] عنوان شده است<ref>ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج۱: ۶۸.</ref>. ایجاد [[شایستگی]] برای حضور در رکاب آن حضرت، صبر در برابر مشکلات فراوان را به دنبال دارد. چنین [[پاداش]] بینظیری برای [[صبر]] در مسیر [[انتظار]]، [[فرهنگ]] [[مقاومت]] را در بین [[شیعه]] نهادینه میکند.[[پیامبر]]{{صل}} در روایتی [[ملاقات]] خود را با [[برادران]] [[آخرالزمانی]] خویش [[آرزو]] میکند و آنها را کسانی میداند که در [[حفظ دین]] خود بسیار [[مقاومت]] دارند. [[مقاومت]] آنان از کسی که "خارهای [[قتاد]]" را با دست بتراشد<ref>«قتاد» درختی بسیار محکم است که دارای خارهای سوزانی است (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۵، ص۱۱۲) و تراشیدن خارهای سوزان و محکم آن درخت با دست که «خرط قتاد» نامیده میشود (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۴، ص۲۱۵)؛ امری بسیار طاقتفرسا است. ازاینرو، در ادبیات عرب «خرط قتاد» کنایه از کار بسیار مشکل است.</ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۵.</ref> یا کسی که آتشی گیرا به دست دارد، بیشتر است <ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص۸۴.</ref> و از منظر آن [[حضرت]]، اگر [[اصحاب]] حضرتش نیز در [[جایگاه منتظران]] قرار گیرند، توان چنین صبری را ندارند!<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۴۵۷.</ref> | |||
#'''خوداتکایی و [[عزت]]:''' انسان [[منتظر]] نگاه به درون دارد و دائما تلاش میکند که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور]] آماده سازد و این، یعنی نقطه اتکا بر تک تک آحاد [[جامعه]] برای ساختن جامعهای آرمانی بسترساز، که [[عدالت]] در آن فراگیر است و [[ظلم]] و ستمی در آن راه ندارد. از اینرو، [[انتظار]] [[مبارزه]] با سستی و [[بیتفاوتی]] و [[قعود]] و [[ظلمپذیری]] است. | |||
دوران [[انتظار]] که دوران [[تکلیف]] و [[نگهبانی از دین]] خداست و [[انسان]] [[منتظر]] باتقوا، [[عزت]] را تنها به دست [[خداوند]] میداند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و [[کرامت انسانی]] خویش را حفظ میکند و از [[خدا]] میخواهد تا با آمدن [[موعود]]، همه [[مؤمنان]] از [[ذلت]] رهایی یابند: "[[بندگان]] مؤمنت را از [[خواری]] [[نجات]] بده"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. چنین انسانی که وظیفه دارد تنها به [[دین]] متمسک شود، هیچگاه [[سلطه]] [[کافران]] را نمیپذیرد: "همانا [[صاحب]] این امر را غیبتی است [[بنده]] باید از [[خدا]] بپرهیزد و دینش را محکم نگه دارد"<ref>{{متن حدیث|لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۶۹.</ref>»<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۸-۲۱.</ref>. | دوران [[انتظار]] که دوران [[تکلیف]] و [[نگهبانی از دین]] خداست و [[انسان]] [[منتظر]] باتقوا، [[عزت]] را تنها به دست [[خداوند]] میداند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و [[کرامت انسانی]] خویش را حفظ میکند و از [[خدا]] میخواهد تا با آمدن [[موعود]]، همه [[مؤمنان]] از [[ذلت]] رهایی یابند: "[[بندگان]] مؤمنت را از [[خواری]] [[نجات]] بده"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. چنین انسانی که وظیفه دارد تنها به [[دین]] متمسک شود، هیچگاه [[سلطه]] [[کافران]] را نمیپذیرد: "همانا [[صاحب]] این امر را غیبتی است [[بنده]] باید از [[خدا]] بپرهیزد و دینش را محکم نگه دارد"<ref>{{متن حدیث|لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۶۹.</ref>»<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۸-۲۱.</ref>. | ||
خط ۳۸۸: | خط ۳۸۸: | ||
«در بیان [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} از دو جهت باید تقسیمبندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد: | «در بیان [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} از دو جهت باید تقسیمبندی صورت گیرد که به صورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد: | ||
*'''ویژگیهای [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>: | *'''ویژگیهای [[اعتقادی]] [[منتظران]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر انتظار]] و بعد [[اعتقادی]] مسأله است که باید [[حافظ]] آن باشند که در چند نکته است<ref>ر.ک: [[ خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، [[ چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]].</ref>: | ||
#'''[[خداجویی]] و [[توحید]] (معرفتالله)''': [[توحید]] و [[خداجویی]]، سر لوحه [[عقاید]] و [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} است. آنان باید [[خدا]] را به نحو مطلوبی شناخته و نمود [[جمال]] [[حق]] در [[روح]] و روانشان، جلوه خاصی داشته باشد و [[ایمان]] آنان [[خالص]] و [[ناب]] باشد و [[بهترین]] ثمره [[معرفت خدا]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] در آنان است. منتظرانِ در [[انتظار]] [[حضور مهدی]]{{ع}} هستند، [[مهدی]]{{ع}} [[بنده]] [[خدا]]، [[خلیفه]] [[خدا]]، [[ولی خدا]] است، حیات و [[زندگی]] او و همه موجودات به دست خداست. بر این اساس [[مهدی]]{{ع}} را باید تحققبخش [[دین خدا]] دانست، لذا [[منتظر]] [[حضرت]] باید بیش از همه و همه چیزش به سوی [[خدا]] باشد و باید او از ([[خدا]]) طالب [[ظهور]] آن [[حضرت]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "مردانی که گویا دلهایشان [[پارههای آهن]] است... غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمیآلاید... همانند چراغهای فروزانند. گویا دلهایشان نورباران است. از [[ناخشنودی]] پروردگارشان [[هراس]] دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. | |||
#'''[[نبوت]]''': از خصوصیات دیگر [[یاران]] [[حضرت]]، توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] [[پیامبران]] و [[تجدید عهد]] با آنان است. [[منتظران]]، چشم به راه کسی هستند که اوصاف و آثار [[پیامبران]] در او گرد آمده است و وقتی بیاید آثار [[انبیاء]] را میتوان در او دید. مثلاً اگر کسی میخواهد [[حضرت آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[داوود]]، [[سلیمان]]، [[یوسف]] و.... و [[محمد]]{{صل}} را بیند میتواند آن را در [[حضرت مهدی]]{{ع}} ببینند. به سراسر [[جهان]] است. [[یاران]] [[حضرت]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[اهلبیت]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[فرزند فاطمه]]{{س}}، [[فرزند علی]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} است. او دوازدهمین [[وصی]] و [[جانشین پیامبر]] است و وقتی ظاهر شود [[پرچم پیامبر]] در دست اوست و عملکننده به [[سنت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میباشد. | |||
#'''[[قرآن]]''': ویژگی دیگری که [[منتظران]] باید به آن توجه داشته باشند، توجه به [[کتاب خدا]] و [[قرآن کریم]] است. او خواهد آمد تا [[زندهکننده]] [[احکام]] [[قرآن]]، این کتاب حیاتبخش باشد. او [[زندگی]] و حیاتش به [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید این نکته را توجه نماید، که [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} اجراکننده [[احکام]] [[قرآن]] است و این کتاب برنامه و دستورالعمل [[زندگی]] [[مردم]] میگردد. لذا توجه به [[قرآن کریم]] و بهرهگیری از [[انوار]] تابان [[قرآن کریم]] یک اصل اساسی برای [[منتظران]] خواهد بود. | |||
#'''[[امامت]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] توجه به این نکته است که [[مهدی]]{{ع}} [[وصی]] [[صدیقین]] و خاتم [[ائمه طاهرین]] است و هر امامی از او سخن به میان آورده، او [[فرزند]] و یادگار و ادامه دهنده راه [[امامان]] قبل از خودش است. [[منتظران]] باید بدانند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} قطبنمای حرکت در اقیانوس بزرگ هستی، مشعلِ راه حیات و [[تکلیف]] است. [[منتظران]] باید بدانند که [[لطف]] وجودی [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} و [[انتظار ظهور]] او، بزرگترین تأکید بر اصل [[اعتقادی]] [[امامت]] و [[ولایت]] و [[رهبری]] میباشد. [[امام صادق]]{{ع}} در این خصوص فرموده است: "[[امام]] خود را بشناس! اگر [[امام]] را شناختی، چه [[ظهور]] زودتر اتفاق افتد یا دیرتر، به تو زیانی نمیرساند"<ref>الغیبه نعمانی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۲.</ref>. حتی در [[حدیث]] است که اگر کسی در [[عصر غیبت]] راه [[امامان]] را بپیماید و از [[تعالیم]] و [[احکام]] آنان [[پیروی]] کند، در خط آنان قرار میگیرد و از [[دشمنان]] و [[مخالفان]] آنان کنارهگیری میکند. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "آنان به [[امامت مهدی]]{{ع}} [[اعتقاد]] [[راسخ]] دارند"<ref>منتخب الاثر، ص ۲۴۴، بحار، ج ۳۶، ص ۳۸۶.</ref>. | |||
#'''[[عدل]]''': مسأله [[عدل]] و [[دادگری]] برای [[منتظران]] [[حضرت]] یک اصل اساسی میباشد. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} یعنی [[انتظار]] [[عدل]] است، [[عدل جهانی]]، [[عدل]] آفاق و انفس. [[حضرت مهدی]]{{ع}} تجسم اعلای [[حق]]، و تحقق والای [[عدل]] است. او جهانِ پر از بیداد و [[ظلم]] را از داد و [[عدل]] پر میسازد. [[انتظار]] برای [[منتظران]] یعنی چشم به امامی داشتن که چون بیاید [[جهان]] را از [[عدل و داد]] مملو میسازد. [[عدالتگستری]] و قسطآفرینی به عنوان شاخصه اصلی [[انقلاب مهدوی]] است. اگر همگان مشتاق [[ظهور]] آن [[حضرت]] هستیم اولین و مهمترین کار آن اجرای تام و تمام [[قسط]] و [[عدل]] است. همه تلاشها و زحماتی که در جهت تحقق یک [[نظام اسلامی]] میکنیم برای این است که در [[جامعه]] [[عدالت]] برقرار شود و همگان بتوانند از خیرات و نعمات [[اجتماعی]] بهرهمند شودند و هرگز عدهای [[محروم]] و [[مظلوم]] در [[جامعه]] نباشند. در [[جامعه]] با [[قسط]] و [[عدالت]] است که همگان میتوانند رشد کنند و به کمال مطلوب برسند و باید دانست که [[قسط]] و [[عدل]] یک مقدمه [[واجب]] برای کمال نهایی و [[حقیقی]] [[انسان]] است. | |||
#'''[[معاد]]''': از دیگر خصوصیات [[منتظران]] در [[عصر انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[پروردگار]]، ورود به [[جهان]] پایدار و شروع [[زندگی]] اصلی است. [[انسان]] از هنگام [[احتضار]] (یعنی حاضر شدن [[مرگ]] و رسیدن مقدمات [[مرگ]]) در جریان حیات بعدی قرار میگیرد و [[جهان]] و عالم دیگر او آغاز میگردد. [[منتظران]] باید بدانند که با [[مرگ]] هست میشوند، از هستی ناقص و ناپایدار، به هستی [[خالص]] و کامل و پایدار منتقل میگردند. در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[پروردگار]]، همواره حضور دارد و این حضور سه جهت دارد: | |||
##[[مهدی]]{{ع}} در [[وقت ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] میدهد، و [[ظالمان]] را به سزای [[اعمال]] خود میرساند، و [[مؤمنان]] را [[عزیز]] میدارد. | |||
##در [[وقت ظهور مهدی]]{{ع}} عدهای از ناپاکان و پلیدان به [[جهان]] باز میگردند. | |||
##از [[نشانههای قیامت]]، آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. یعنی قبل از [[قیامت]] [[مهدی]]{{ع}} خواهد آمد. او باید بیاید و [[حکومت عدل]] را برپا کند و بعد [[عمر]] [[جهان]] به سر آید و [[قیامت]] برپا گردد. | |||
*'''ویژگیهای عملی [[منتظران]]''': [[منتظران]] علاوه بر [[حافظ]] بودن ویژگیها و [[صفات ]] [[اعتقادی]] و نظری [[مکتب]]، باید [[حافظ]] ویژگیهای عملی [[مکتب]] نیز باشند که در چند نکته اشاره میگردد: | *'''ویژگیهای عملی [[منتظران]]''': [[منتظران]] علاوه بر [[حافظ]] بودن ویژگیها و [[صفات ]] [[اعتقادی]] و نظری [[مکتب]]، باید [[حافظ]] ویژگیهای عملی [[مکتب]] نیز باشند که در چند نکته اشاره میگردد: | ||
#'''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': از ویژگیهای همراهان [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} داشتن چراغ [[بصیرت]] و [[شناخت]] مقصد میباشد. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] راه را برای رونده راه [[آشکار]] و آسان میسازد. در وقت گرفتاری در سر دو راهی، راه را به او مینمایاند. [[منتظران]] با [[بصیر]]، از دوری راه، مأیوس و [[ناامید]] نمیگردند و در بحرانها کمرشان [[خم]] نمیگردد. پیچ و خمهای [[زندگی]] و کژیها، آنان را به [[بیراهه]] نمیکشاند. چراغی در مسیر دارند که بردبارانه آنها را به سوی آن راه میکشاند<ref>به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۴۳.</ref>. [[منتظر]] با [[بصیرت]] از ورای همه موانع، پایان راه را میبیند و [[اسلام ناب]] را از [[اسلام]] متحجرانه تشخیص میدهد. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باید در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمد همه باشند. در فتنههایی که خیلیها در آن باز میمانند، او هوشیارانه از آن میگذرند و راه میجویند و [[حق]] را از [[باطل]] میشناسند. [[بصیرت]] و [[آگاهی]] عمیق از [[هدفها]] و راهها و [[شناخت]] [[دوستان]] و [[دشمنان اسلام]]، سبب میشود که [[منتظران]] در احیای [[سنت]] و [[مبارزه]] با [[بدعت]] درنگ نکنند و در پی [[رسالت]] به همراه [[امام]] خود اسلحه بر میدارند و [[بتشکنی]] میکنند و پیرایههایی که به اسم [[دین]] در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافتهاند نابود سازند و [[اسلام]] را در [[صفا]] و [[خلوص]] ابتدایی خود عرضه میدارند. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ}}<ref>مراجعه به نهج البلاغه فیض، خطبه ۸۶.</ref>. "بر [[امامت]] و [[عقیده]] به او [[استوار]] نمیماند، مگر کسی که [[یقین]] او [[قوی]] و معرفتش درست باشد". | |||
#'''[[دینداری]]''': از خصوصیات یک [[انسان]] [[منتظر]]، [[دینداری]] و [[دیانت]] پیشگی اوست. یک [[انسان]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] باید با مواظبت بیشتر به امر [[دین]] خود، و [[دینداری]] و صحت [[اعمال]] خود بپردازد و از هر گونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند و در کمترین [[انحراف]] باز گردد و در مسیر صحیح قرار گیرد و به امامش [[توسل]] جوید. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "برای [[صاحب الامر]] غیبتی طولانی است، در این دوران هر کسی باید [[تقوی]] پیشه سازد، و به [[دین]] خود چنگ زند"<ref>طبسی، نجمالدین، چشم به حکومت مهدی{{ع}}، ص</ref>. | |||
#'''[[حافظان حدود الهی]]''': [[دین اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و هر چیزی در آن حد و مرز و [[قانون]] دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]] مرزهای [[دین]] خدایند. حرکت در این مرزها، حرکت در مسیر [[خدا]] و [[تجاوز]] از آن [[گمراهی]] و [[بیراهه]] است. [[یاران مهدی]]{{ع}} مرزبان [[دین خدا]] و [[حافظان حدود الهی]] میباشند. در اجرای فرمانهای [[حق]]، سخت و پیگیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفهها، دستخوش احساسات و دوستیهای بیمورد واقع نمیشوند. [[قدرت]] [[وحشت]] آنان را [[مغرور]] نمیکند و سنگدلی [[دشمنان]]، ایشان را به [[افراط]] نمیکشاند. [[جنگهای مهیب]] و دشواریهای [[نبرد]]، آنان را در [[عبادت]] سهلانگار نمیکند و تهیدستی ایشان را به مالاندوزی و [[تجاوز]] وانمیدارد. [[حضرت علی]]{{ع}} در این خصوص میفرماید: "[[یاران]] با این شرایط با امامشان [[بیعت]] میکنند که دست [[پاک]] باشند و پاکدامن و زبان [[دشنام]] نگشایند و [[خون]] کس، به ناحق نریزند. به سکونت گاه [[مردم]] [[هجوم]] نبرند و کسی را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر [[مردم]] راه نبندند. به [[یتیم]] [[ستم]] روا ندارند و راهی را [[ناامن]] نکنند، شعبدهباز نبوده و شراب ننوشند. در [[امانت]] [[خیانت]] نکرده و پیمانشکن نباشند. [[احتکار]] نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده [[زندگی]] کنند و در [[راه خدا]] [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز [[متعهد]] میشود بسان همراهان [[زندگی]] کند. دربان و [[حاجب]] برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به [[یاری]] [[خدا]] در راه استقرار [[عدالت]] بکوشد و [[خدا]] را به [[شایستگی]] [[عبادت]] کند"<ref>الغیبة، نعمانی، به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۵. </ref>. اگر [[منتظران]] [[حضرت]] با [[فضیلت]] و وظیفهشناس باشند، [[مردم]] نیز [[حرمت]] [[دین]] را نگه میدارند و راه [[عدالت]] [[گشایش]] مییابد و قطعاً [[پیروزی]] [[حق]] و [[شکست]] [[باطل]] در گرو [[تعهد]] و پایمردی پرچمداران آن است. | |||
#'''پارسا بودن''': یک انسانِ منتظرِ حکومتِ علیوارِ [[حضرت مهدی موعود]]{{ع}}، علاوه بر [[دینداری]] و [[تقوی]]، باید پارسا باشد و خود را چنان که آن [[پیشوا]] [[دوست]] دارد، بسازد و بدارد. به او و [[یاران]] او شباهت داشته باشد. تا در جمع [[یاران]] او محسوب گردد. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید چشم به راه باشد، و [[پارسایی]] پیشه گیرد و [[کردار]] باورع داشته باشد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹، به نقل از چشم به راه مهدی، ص ۳۷۶ – ۳۷۷.</ref>. همچنین [[امام محمد باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[تقوی]] پیشه سازید، و بار سنگین [[انتظار]] را به [[کمک]] [[ورع]] و [[پارسایی]] به منزل رسانید و با کوشش بسیار در [[عبادت]] و [[اطاعت خدا]] باشید. هر یک از شما [[دینداران]] هنگامی [[غرق]] [[شادمانی]] میشوید که به آستانه ورود به [[جهان]] دیگر پا نهید و دوره [[دنیا]] را سپری کنید. آنجا چشمانتان به [[نعمت الهی]]، و [[کرامت]] خدایی و [[بهشت]] جاودانی روشن میگردد. آنجاست که همه اندوهها از میان میرود و آنجاست که میبیند راهی که شما پیمودهاید [[حق]] بوده است و راهی که [[مخالفان]] شما پیمودهاند [[باطل]]...".. | |||
#'''[[شجاعت]] و [[آمادگی]]''': [[یاران حضرت مهدی]]، دلیر و جنگاور میدانهای [[نبرد]] میباشند. آنان دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمیدهند. [[انسان]] [[منتظر]] یک [[قیام]] بزرگ، یک [[انقلاب خونین]]، یک درگیری [[عظیم]] جهانی، باید [[آمادگی]] کامل [[نظامی]] داشته باشد. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} [[ایمان]] به [[هدف]]، همه وجودشان را تسخیر کرده و [[عشق]] به [[خاندان پیامبر]]{{صل}} به بازوانشان [[قوت]] و [[توان]] بخشیده است. [[اراده]] جنگیدن، سرشار از شجاعتی بیهمانند، آنان را به رزمگاه میکشاند. [[عشق]] به [[شهادت]] سراپای وجودشان را به خود جذب کرده است، [[عزت]] [[نفس]] و بلندی [[همت]]، آنان را از کوه بلند پایهتر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دو چندان. آنان غیر مردانند و آدمهای ترسو و [[زبون]] را در جمعشان راهی نیست. [[منتظران]] [[مسلمان]] باید همیشه [[آمادگی نظامی]] و نیروی سلحشوری داشته باشند. تا به هنگام طلوع [[حق]]، به صف پیکارگران، رکاب [[مهدی]]{{ع}} بپیوندند و در آن [[نبرد]] بزرگ [[حق]] و [[باطل]]، [[حماسه]] بیافریند و حضوری فعال داشته باشند. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تعلیم]] [[منتظران]] دستوری صادر میفرماید که اینگونه است: {{متن حدیث| لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً... }}. "هر یک از شما برای [[خروج قائم]] اسلحه تهیه کنید، اگرچه یک نیزه. چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیت]] [[یاری]] [[مهدی]] اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] است [[عمر]] او را دراز کند تا [[ظهور]] را [[درک]] نماید و از [[یاوران مهدی]] باشد"<ref>الغیبه، نعمانی، نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "دلهای [[یاران مهدی]]{{ع}} چون [[پارههای آهن]] شده است"<ref>بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۶۶، به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۵۱.</ref>. | |||
#'''[[عبادت]] و [[بندگی]]''': [[یاران مهدی]]{{ع}} مردان [[عبادت]] و [[نیایش]] میباشند؛ آنان [[شیران روز]] و زاهدان شبند. البته نه [[عبادت]] عادتگونه و یا [[عبادت]] تاجر پیشهگان و یا [[عبادت]] عبدگونه، بلکه عبادتی عارفانه و پاکبازانه و عاشقانه، پیوند [[روح]] با [[ابدیت]]، [[بهترین]] پیوند در برابر [[خالق]] هستی. [[عبادت]] و [[نیایش]] آنان پرجوش و خروش و در نهایت [[سیر و سلوک]] است. [[روح]] [[بندگی]] و [[راز]] و [[نیاز]] با جانشان در هم آمیخته، و همواره خود را در محضر [[خدا]] میبینند و لحظهای از یاد او غافل نیستند. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در این باره میفرماید: "آنان در طریق [[عبودیت]] اهل [[جدیت]] و تلاشاند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶.</ref>. "مردانی که سبک خوابند و در [[نماز]]، بسان [[زنبور عسل]]، زمزمهکنان"<ref>بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۰۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[یاران مهدی]]{{ع}} در [[دل]] شب از [[خشیت]] [[خدا]] نالههایی دارند، مانند نالههای مادران پسر مرده"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.</ref>. آنان با [[تضرع]] و عبادتشان در سفر و حضر هیچ وقت [[هدف]] را فراموش نمیکنند و با [[پیروزی]] پی در پی هیچ وقت [[مغرور]] نگشته و آن را از جانب [[خدا]] میدانند. | |||
#'''فرمانبرداری''': [[یاران مهدی]]{{ع}}، [[عاشقان]] مولای خود و پاکباز راه او میباشند؛ و چون [[بندگان]] از او [[فرمان]] ببرند؛ و در انجام [[دستور]] از او پیشی نمیگیرند چنانچه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که فرمودند: {{متن حدیث|كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ}}. "تلاشگر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref>یوم الخلاص، ص ۲۲۴.</ref>. [[یاران مهدی]]{{ع}} به خاطر [[عشق]] و علاقه قلبی به [[حضرت مهدی]]{{ع}} فرمانبر او هستند. و مثل پروانه، به دور شمع وجودش در گردشند. [[جاذبه]] سازنده و پر قدرتش آنان را مجذوب کرده است. [[حضرت]] را بیش از [[حد ]] [[دوست]] میدارند و [[پیروی]] از او را بدون قید و شرط بر خود لازم میشمارند. [[امام]] [[حسن عسگری]]{{ع}} در سخنانی در آخرین روزهای [[عمر]] خود به فرزندش فرمود که [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]]{{ع}} اینگونه میباشند: "روزی را میبینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار [[کعبه]]، به اهتزار درآمده، دستها برای [[بیعت]] تو، پی در پی صف کشیدهاند. [[دوستان]] باصفا، [[کارها]] را چنان با [[نظم]] و ترتیب در آوردهاند که همچون دانههای دُر گرانبها که در رشتهای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کردهاند و دستهایشان برای [[بیعت]] با تو، در کنار حجرالاسود به هم میخورد، قدمی به آستانهات گرد آیند که [[خداوند]] آنها را از سرشتی [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده شده است. دلهایشان از آلودگی [[نفاق]] و [[پلیدی]] شقایق [[پاکیزه]]، به [[فرمانهای الهی]] فروتند و دلهایشان از [[کینه]] و [[دشمنی]] پیراسته، رخسارشان برای پذیرش [[حق]] آماده است و سیمایشان با [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته، [[آیین حق]] را میپرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] میکنند"<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۶۳.</ref>. | |||
#'''[[ایثار]] و [[مواسات]]''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}}، [[ایثار]] و [[مواسات]] است. [[وحدت]] مقصد و اخلاصِ [[نیت]]، دلهایشان را با هم پیوند داده و بار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای دیگران خود را به [[رنج]] و [[سختی]] میاندازند و در بهرهگیری از زیباییهای [[زندگی]] دیگران را بر خود مقدم میدارند. آنان [[دوستان]] همدل و رازند، با [[لطف]] و صفایند، دوستیشان چنان محکم است که گویا [[برادران]] تنیاند. | |||
#'''تقید مکتبی داشتن''': از [[ویژگیهای یاران حضرت مهدی]]{{ع}} تقید دقیق آنان به [[مکتب]] و خط مکتبی است. با [[دوستان]] [[خدا]] [[دوست]] ([[تولی]]) و با [[دشمنان]] [[خدا]] [[دشمن]] ([[تبری]]) میباشند. پیرو عاشقانه [[حق]] و [[رهبر]] [[حق]] میباشند؛ و مخالف [[حقیقی]] [[دشمنان]] و [[پیروان]] آنها میباشند. [[شعار]] "پیرو آل محمدم{{صل}} و رهسپار [[دین]] حقم" از [[شعار]] مهم [[شیعه]] است که در طول [[تاریخ]] به خاطر آن آوارگیها، تبعیدها، زندانها، [[خون]] دادنها، و... [[تحمل]] کرده است. چنانچه [[سعدی]] [[شیراز]] این مطلب را در قالب این [[شعر]] سروده است. | |||
#'''[[زهد]] و [[سادهزیستی]]''': زینت [[کارگزاران]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[زهد]] و [[سادهزیستی]] میباشد. [[آرمان]] [[یاران مهدی]]{{ع}} رساندن [[جامعه]] به قله رفیع [[توحید]] و [[عدالت]] است و خوش کامی و [[نیکبختی]] را در [[آرامش]] دیگران میجویند. آنان غذایشان ساده و لباسشان بیپیرایه است. [[زندگی]] آنان از معیشت درویشان فراتر نمیرود. با دردهای [[جامعه]] آشنا و رنجهای [[بشریت]] را منعکس کنندهاند. آنان نمیتوانند تن به [[آسایش]] و شادکامی بدهند و از احوال دیگران غافل شوند و خود را [[مصلح]] بدانند. آنان پشتوانه بینوایان بوده و [[تواضع]] و [[فروتنی]] را پیشه خود میسازند و در ناگواریهای روزگار شریک آنان میباشند، تا این که [[مردم]] از آنان [[الگو]] گیرند. [[امام صادق]]{{ع}} در برابر پافشاری [[دوستان]] برای [[قیام]] و شتاب در [[خروج قائم]] فرمود: {{متن حدیث|مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ}}<ref>الغیبه، شیخ طوسی به نقل از بحار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. "چرا در [[خروج قائم]] شتاب میورزید، به [[خدا]] [[سوگند]]، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. [[زندگی]] در [[حکومت]] او، جنگیدن است و [[مرگ]] در سایه [[شمشیر]]". | |||
#'''[[نظم]] و [[انضباط]]''': [[یاران امام زمان]]{{ع}} باید دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] باشند. [[نظم]] در [[زندگی]] و کار، از ارزشهای انسانی و از رموز موفقیت و [[پیروزی]] است. انسانی موفق است که در زندگیاش برنامه داشته باشد و بر اساس اصولی مشخص در حرکت باشد. همانگونه که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نمونه [[نظم]] و [[انضباط]] بود و برای همه امورات [[زندگی]] اوقاتی خاص اختصاص داده بود. [[پیروان]] او نیز باید اینگونه باشند. یکی از [[فرزندان پیامبر]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] بود که از شاخصههای [[زندگی]] او [[نظم]] در کار بود، حتی به گونهای منظم فعالیت مینمودند که بعضی از [[نزدیکان]] او میگفتند ساعت خود را با کارهای او تنظیم میکنند. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} باید در انجام [[کارها]] سازماندهی داشته باشند و در [[بیعت با امام]] و [[دعوت]] به [[قیام]] و [[جهاد]] [[دشمن]] هماهنگی عمل کنند. [[حضرت علی]]{{ع}} در توصیف آنان میفرماید: {{متن حدیث|كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ وَ الزِّيُّ وَاحِدٌ، وَ الْقَدُّ وَاحِدٌ، وَ الْحُسْنُ وَاحِدٌ، وَ الْجَمَالُ وَاحِدٌ، وَ اللِّبَاسُ وَاحِدٌ}}<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۸، به نقل از چشم به راه مهدی، ص ۳۸۴.</ref>. "گویا آنان را مینگرم، زی و همتی یکسان، قد و قامتی برابر، در [[جمال]] و [[برازندگی]]، همانند و هم لباسند". | |||
#'''[[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از صفات و ویژگیهای عمده [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}}، [[امر به معروف و نهی از منکر]] کردن آنهاست. با این دو عمل است که [[احکام]] و فرایض [[دینی]] برقرار میماند، و [[جامعه دینی]] از [[انحراف]] رهایی مییابد و قطعاً [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آن است که "معروف" عملی شود، و "منکر" ترک گردد. البته بزرگترین امر و نهیکننده در روزگار [[ظهور]]، خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است و قطعاً [[جامعه منتظر]] او باید به نحو مطلوبی در انجام این فریضه [[اقدام]] لازمه را انجام دهد. | |||
#'''[[انصاف]] به [[اخلاق]] [[اسلامی]]''': [[جامعه منتظر]] [[حضور مهدی]]{{ع}} جامعهای [[اسلامی]] است و وجه تمایز یک [[جامعه اسلامی]] از غیراسلامی، [[اخلاق]] [[نورانی]] [[اسلام]] است. [[انسان]] [[منتظر]] باید منصف به [[اخلاق]] و [[فضایل]] [[اسلامی]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} در این خصوص میفرماید: "هرکس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد، چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار]] ظهورش بسر برید. این گوارا [[باد]] بر شما، ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، به نقل از خورشید مغرب، ص ۳۵۰ – ۳۴۹.</ref>. [[شیعه]] باید در [[عصر غیبت]] با [[انسانیت]]، و [[اخلاق]] محمدی{{صل}} و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره زینت و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشد نه مایه ننگ آنان، و این نکته در [[عصر غیبت]] ضروریتر است. | |||
#'''[[شهادتطلبی]]''': [[امام صادق]]{{ع}} در این باره میفرماید: "[[یاران مهدی]]{{ع}} [[آرزو]] میکنند که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸. </ref>»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۴۶-۶۳.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۳۹: | خط ۴۳۹: | ||
«ایجاد حالت [[انتظار]] در [[انسان]] و [[منتظر]] نامیده شدن او، مستلزم تحقق مقدماتی است که با فراهم شدن آنها [[انتظار]] حاصل شدنی است و فرد به عنوان [[منتظر حقیقی]] شناخته میشود. مهمترین مقدمات چهار عامل ذیل هستند: | «ایجاد حالت [[انتظار]] در [[انسان]] و [[منتظر]] نامیده شدن او، مستلزم تحقق مقدماتی است که با فراهم شدن آنها [[انتظار]] حاصل شدنی است و فرد به عنوان [[منتظر حقیقی]] شناخته میشود. مهمترین مقدمات چهار عامل ذیل هستند: | ||
#[[یقین]] به [[ظهور]] [[حضرت]]: هر [[قدر]] [[علم]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور امام]]{{ع}} عمیقتر باشد، انتظارش نسبت به آن بیشتر است و با وجود [[شک]] در اصل وقوع و یا [[سست]] بودن [[عقیده]] نسبت به [[ظهور]]، [[انتظار]] هم به صفر نزدیکتر میشود؛ زیرا [[یقین]] [[قوی]] و محکم در مورد این مسأله ارتباطی مستقیم با [[اعتقاد]] فرد به [[وعدههای قرآن]] و [[سنت]] داشته و وجود [[عقیده]] [[راسخ]] بر شدت [[انتظار]] میافزاید | |||
#نزدیک دانستن امر [[ظهور]]: [[یقین]] داشتن [[انسان]] به اصل [[ظهور]] کافی نیست؛ بلکه اگر وقوع آن را در آیندهای نزدیک ببیند، [[انتظار]] بیشتر شده و تا در [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} آمده امر [[ظهور]] را دور نپندارید، تا [[انتظار]] شدیدتر شود. اینکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها ([[کافران]] و ناباوران) [[ظهور امام]] را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم"<ref>بحارالانوار، ج ۹۹، ب ۷، ص ۱۱۲، ح ۲: قال الصادق{{ع}}: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا}} آنان آن (روز) را دور میبینند * و ما آن را نزدیک میبینیم» سوره معارج، آیه ۶-۷.</ref>. برای تشدید حالت [[انتظار]] در [[مؤمنان]] است هر چند که زودتر دانستن امر [[ظهور]] با "[[استعجال]]" که امر مذموم شمرده شده متفاوت است. | |||
#[[دوست]] داشتن [[ظهور امام]]{{ع}}: فرد [[معتقد]] به [[ظهور امام]]، هر مقدار [[ظهور]] [[موعود]] را [[دوست]] داشته باشد، بر شدت انتظارش افزوده شده و برای [[ظهور]] لحظه شماری میکند؛ زیرا که تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] دارد. | |||
#[[دوست]] داشتن [[مهدی موعود]]{{ع}}: با وجود علاقه، [[محبت]] و دلبستگی فراوان درون فرد [[معتقد]] نسبت به [[امام]]، انتظارش نسبت به [[ظهور]] آن [[حضرت]] شدیدتر خواهد بود. | |||
عوامل یاد شده باعث ایجاد حالت [[انتظار]] در فرد بوده و نبود و یا کمبود این عوامل در [[ضعف]] [[انتظار]] مؤثر است و فرد [[مقید]] به [[انجام وظیفه]] [[انتظار]]، با تقویت این مقدمات به عنوان یک [[منتظر واقعی]] محسوب میشود»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 21-22.</ref>. | عوامل یاد شده باعث ایجاد حالت [[انتظار]] در فرد بوده و نبود و یا کمبود این عوامل در [[ضعف]] [[انتظار]] مؤثر است و فرد [[مقید]] به [[انجام وظیفه]] [[انتظار]]، با تقویت این مقدمات به عنوان یک [[منتظر واقعی]] محسوب میشود»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 21-22.</ref>. |