هارون الرشید عباسی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' ق.)' به 'ق)'
جز (جایگزینی متن - ' ق.)' به 'ق)') |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
عصر هارون دوران طلایی [[حکومت عباسی]] است. این [[حکومت]] در دوران او به درجهای رسید که پیش از آن نرسیده بود و مرکز [[تجارت]] جهانی و [[کعبه]] [[آمال]] مردان علم و ادب شد؛ اما [[شخصیت]] وی بیش از آنکه نمایانگر [[تاریخ]] [[انسان]] باشد، نشان دهنده تاریخ دوران او است.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص۸۸.</ref> | عصر هارون دوران طلایی [[حکومت عباسی]] است. این [[حکومت]] در دوران او به درجهای رسید که پیش از آن نرسیده بود و مرکز [[تجارت]] جهانی و [[کعبه]] [[آمال]] مردان علم و ادب شد؛ اما [[شخصیت]] وی بیش از آنکه نمایانگر [[تاریخ]] [[انسان]] باشد، نشان دهنده تاریخ دوران او است.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص۸۸.</ref> | ||
==[[هارون الرشید]](۱۷۰- | ==[[هارون الرشید]](۱۷۰-۱۹۳ق)== | ||
[[هارون]] در همان شبی که [[هادی]] درگذشت به [[خلافت]] رسید. به گفته [[ابن اثیر]] چون هادی به [[قتل]] رسید، [[خزیمة بن خازم]] در نیمههای شب بر سر [[جعفر بن هادی]] آمد و او را از [[خواب]] برانگیخت و با [[ارعاب]] و [[تهدید]] برای هارون از وی [[بیعت]] گرفت<ref>الکامل، ج۶، ص۱۰۷.</ref>. هارون خلافت خود را مدیون مادرش و کوششهای بیدریغ [[یحیی]] بن خالد [[برمکی]] بود؛ از اینرو از آغاز خلافتش، [[خیزران]] بر امور [[تسلط]] یافت و با کمک یحیی برمکی [[کارها]] را به دست گرفت. یحیی که به دلیل [[پشتیبانی]] از هارون در [[زندان]] هادی به سر میبرد، بلافاصله پس از آنکه هارون به خلافت رسید، از زندان [[رهایی]] یافت و [[خلیفه]] [[مقام وزارت]] را به او سپرد و [[فرمان]] داد تا خبر [[مرگ]] هادی و خلافت وی را به همه ولایات گزارش کند و از [[امیران]] و [[سپاهیان]] برای او بیعت بگیرد.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۵۲.</ref>. | [[هارون]] در همان شبی که [[هادی]] درگذشت به [[خلافت]] رسید. به گفته [[ابن اثیر]] چون هادی به [[قتل]] رسید، [[خزیمة بن خازم]] در نیمههای شب بر سر [[جعفر بن هادی]] آمد و او را از [[خواب]] برانگیخت و با [[ارعاب]] و [[تهدید]] برای هارون از وی [[بیعت]] گرفت<ref>الکامل، ج۶، ص۱۰۷.</ref>. هارون خلافت خود را مدیون مادرش و کوششهای بیدریغ [[یحیی]] بن خالد [[برمکی]] بود؛ از اینرو از آغاز خلافتش، [[خیزران]] بر امور [[تسلط]] یافت و با کمک یحیی برمکی [[کارها]] را به دست گرفت. یحیی که به دلیل [[پشتیبانی]] از هارون در [[زندان]] هادی به سر میبرد، بلافاصله پس از آنکه هارون به خلافت رسید، از زندان [[رهایی]] یافت و [[خلیفه]] [[مقام وزارت]] را به او سپرد و [[فرمان]] داد تا خبر [[مرگ]] هادی و خلافت وی را به همه ولایات گزارش کند و از [[امیران]] و [[سپاهیان]] برای او بیعت بگیرد.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۵۲.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{اصلی|ادریسیان}} | {{اصلی|ادریسیان}} | ||
==[[تأسیس دولت]] نیمه مستقل [[اغالبه]] (۱۸۴- | ==[[تأسیس دولت]] نیمه مستقل [[اغالبه]] (۱۸۴-۲۹۷ق)== | ||
پس از [[استقلال]] کامل ادریسیان ([[ادارسه]]) و [[ناامیدی]] [[عباسیان]] از [[سرکوب]] آنان، هارون الرشید برای آنکه از خطر حملات [[آل]] ادریس به قلمرو [[خلافت]] در [[امان]] ماند، به [[ابراهیم بن اغلب]] اجازه داد تا با اختیارات بسیار بر [[افریقیه]](تونس) [[حکم]] راند<ref>الکامل، ج۶ ص۱۰۶.</ref>. | پس از [[استقلال]] کامل ادریسیان ([[ادارسه]]) و [[ناامیدی]] [[عباسیان]] از [[سرکوب]] آنان، هارون الرشید برای آنکه از خطر حملات [[آل]] ادریس به قلمرو [[خلافت]] در [[امان]] ماند، به [[ابراهیم بن اغلب]] اجازه داد تا با اختیارات بسیار بر [[افریقیه]](تونس) [[حکم]] راند<ref>الکامل، ج۶ ص۱۰۶.</ref>. | ||
اغلب، [[پدر]] ابراهیم، از [[سرداران]] [[خراسانی]] [[سپاه]] [[عباسی]] بود. کار آن [[خاندان]] از آنجا بالا گرفت که هارون الرشید به [[سال ۱۷۰ ق]]. [[حکومت]] نواحی زاب را به ابراهیم سپرد به دنبال اوجگیری کار [[ادارسه]] در شمال افریقا [[هارون]] به توصیه [[هرثمة بن اعین]] که از کفایت [[ابراهیم]] [[آگاه]] بود، [[حکومت]] ناحیه تونس را در برابر پرداخت سالانه ۴۰ هزار دینار به وی داد. ابراهیم به [[سال ۱۸۴ ق]]. راهی افریقیه شد و [[متعهد]] گردید که علاوه بر [[سرکوب]] [[شورشهای خوارج]] و بربران [[یاغی]]، ادریسیان را از تعرض به قلمرو [[عباسیان]] باز دارد. وی در [[سال ۱۸۵ ق]]. شهری به نام [[عباسیه]] در کنار قیروان بنا نهاد و تمام همّ خود را در سرکوب شورشهای خوارج و [[فتنه]] گران بربر به کار بست و روشی [[مسالمت]] آمیز با ادریسیان در پیش گرفت. | اغلب، [[پدر]] ابراهیم، از [[سرداران]] [[خراسانی]] [[سپاه]] [[عباسی]] بود. کار آن [[خاندان]] از آنجا بالا گرفت که هارون الرشید به [[سال ۱۷۰ ق]]. [[حکومت]] نواحی زاب را به ابراهیم سپرد به دنبال اوجگیری کار [[ادارسه]] در شمال افریقا [[هارون]] به توصیه [[هرثمة بن اعین]] که از کفایت [[ابراهیم]] [[آگاه]] بود، [[حکومت]] ناحیه تونس را در برابر پرداخت سالانه ۴۰ هزار دینار به وی داد. ابراهیم به [[سال ۱۸۴ ق]]. راهی افریقیه شد و [[متعهد]] گردید که علاوه بر [[سرکوب]] [[شورشهای خوارج]] و بربران [[یاغی]]، ادریسیان را از تعرض به قلمرو [[عباسیان]] باز دارد. وی در [[سال ۱۸۵ ق]]. شهری به نام [[عباسیه]] در کنار قیروان بنا نهاد و تمام همّ خود را در سرکوب شورشهای خوارج و [[فتنه]] گران بربر به کار بست و روشی [[مسالمت]] آمیز با ادریسیان در پیش گرفت. |