علم غیب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
::::::«[[علم غیب]] عبارت است از اینکه انسان اعتراف کند در عالم هستی حقائق و واقعیتهای هست که من با پوسته بدن خودم یعنی با حواس خودم نمیتوانم آنها را درک کنم ولو اینکه اینجا حضور داشته باشد چشم من، گوش من، ذائقه و لامسه من، قادر به ادراک آنها نیست<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۹.</ref>. | ::::::«[[علم غیب]] عبارت است از اینکه انسان اعتراف کند در عالم هستی حقائق و واقعیتهای هست که من با پوسته بدن خودم یعنی با حواس خودم نمیتوانم آنها را درک کنم ولو اینکه اینجا حضور داشته باشد چشم من، گوش من، ذائقه و لامسه من، قادر به ادراک آنها نیست<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛}} | |||
{{جمع شدن| | [[پرونده:765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::«علم عادی یا [[علم غیب]]؛ به نظر میرسد که علم عادی نیازی به تعریف ندارد. از این رو نگاهی گذرا به تعر یف [[علم غیب]] میکنیم. | |||
واژه [[غیب]] در لغت به معنای پنهان و ناپیدا است. از آن جهت که چیزی بر انسان معلوم و پیدا نیست، به آن [[غیب]] میگویند. به گفته شهید مطهری: مراد از [[غیب]] آن چیزی است که دستگاههای حسی و ادراکی ما توانایی درک ان را نداشته باشند؛ چرا که راز [[غیب]] بودن اشیاء عدم توان حواس و ادراک آدمی است. .<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۳، ص۱۳۹-۲۴۱.</ref> | |||
::::::بر این اساس معنای [[غیب]] را باید با توجه به حدود و ادراکات و حواس بشری مقایسه کرد. راغب میگوید: "هرچیزی که نهان از دیدگان باشد، [[غیب]] و غایب است". از این رو در معنای سخن خدا که فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ}}﴾}} <ref>سوره نمل، آیه: ۲۰.</ref> میگوید: "مراد غایبین از حواس و علم انسان است". <ref>مفردات راغب، ص۳۶۶-۳۶۷</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز قید "غیبت از حس" را در تعریف ارائه میدهد، به بیان وی: "اشیای ناپیدا -یعنی اشیایی که با حواس درک نمیشوند- [[غیب]] به حساب میآیند."<ref>المیزان، ج۷، ص۱۲۸</ref> | |||
::::::[[علامه مجلسی]] و [[علامه امینی]] میگویند: " [[غیب]] به چیزی گفته میشود که ورای شهود و عیان قرار دارد، مربوط به زمان گذشته باشد یا آینده".<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۱۱۱؛ الغدیر، ج۵، ص۵۲.</ref> | |||
::::::با جمعبندی آنچه در تعریف [[غیب]] ارائه شد، چنین حاصل میشود که واژه [[غیب]] گاهی مراد از [[غیب]] اموری است که از دایره ادراک بیرون است. این قسم خود به دو دسته دیگر تقسیم میشود: | |||
::::::الف) غیبی که از قلمرو ادراک حسی، عقلی و حتی علم حضوری ما خارج است. | |||
::::::ب) غیبی که به صورت نسبی برای بعضی افراد پنهان و برای بعضی آشکار است. | |||
::::::در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الاهی به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار میآید، نه برای اولیای الاهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاکهای ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}} | |||
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«علما عمدتاً به معنای لغوی [[علم غیب]] اکتفاء کردهاند و نظرات مختلف را از نظر آیات و روایات بررسی نمودهاند. عمده تعریفی که اندیشمندان برای [[علم غیب]] نمودهاند سه تعریف میباشد. | |||
::::#[[شهرستانی]] گفته است: [[علم غیب]]، عبارت از اظهار آن چیزهایی است که حس و عقل آن را درک نمیکند. اشکال این تعریف این است که بعضی [[غیب]]ها را عقل درک میکند، ولی به هیچ نحو قابل اظهار نیست، مثل آگاهی از وجود باری که عقل درک میکند ولی قابل اظهار نمیباشد. | |||
::::#[[علامه مجلسی]] فرموده است: [[علم غیب]] یعنی اطلاع از آنچه پوشیده از مردم است و آینده را فقط خدا میداند و کسی که خدا به او اطلاع داده است.<ref>امامت، محمد باقر مجلسی، مترجم موسی خسروی، ج۴، ص۷۳.</ref> اشکال این تعریف این است که مانع اغیار نیست؛ چون پیشگوییها و گزارشات منجمان و ستارهشناسان همه از مردم پوشیده است و راجع به آینده میباشد و از [[علم غیب]] نمیباشد. | |||
::::#[[علامه امینی]] گفته است: [[علم غیب]] یعنی آگاهی بر چیزهایی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث گذشته و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدور است. هرگاه کسی از حوادث گذشته و یا آینده که فعلاً قابل رؤیت نیستند، تنها از رهگذر دانایی که از سرچشمه [[غیب]] و [[شهادت]] خبر میدهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد، چنین علمی نیز از [[علم غیب]] به شمار میرود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد.<ref>الغدیر، عبدالحسین امینی، ج۵، ص۸۰، مرکز الغدیر/ قم، ۱۴۱۶ ه ق/ اول.</ref>. | |||
::::::این تعریف احسن تعاریف بوده و جامع افراد و مانع اغیار میباشد، از جمله پیشگوییها و گزارشات منجمان و ستارهشناسان از این تعریف خارج میباشند؛ زیرا همه اینها دارای مقدمات فکری و ریشههای حسی میباشند که از یک رشته تجارب علمی و کسب اطلاعات و تبادل نظرها به دست میآیند. و همچنین توضیحی که برای تعریف بیان شده است [[غیب]]هایی را که از ادراکات عقلی به دست میآیند شامل میشود. | |||
::::::شاید اشکالی که بر این تعریف وارد باشد این است که این تعریف شامل [[علم غیب خداوند]] نمیباشد، با این که آیات متعددی [[علم غیب]] را از آن ذات حق دانسته است. اما این اشکال وارد نیست؛ چون چیزی از گستره علم ذات حق خارج نمیباشد، تمام ذرات جهان در برابر علم او حاضر بوده و علم و آگاهی او شهود مطلق است؛ اگر [[علم غیب]] هم برای باری تعالی بیان میشود از روی ملاک و آگاهی محدود انسان است»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۳۸.]</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین جزایری؛}} | |||
[[پرونده:11905.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزایری|جزایری]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزایری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«صرفنظر از تعریف "علم" به صورت مطلق، هر گاه این واژه با لفظ "الغیب" ترکیب گردد، در فرهنگ کلامی برخی اندیشمندان امامیه همچون [[شیخ مفید]] و طبرسی به معنای "آگاهی ذاتی به اشیاء" یا "آگاهی غیر مستفاد به جمیع معلومات" بوده و از این رو بر علم غیر خدا قابل اطلاق نمیباشد و در نتیجه تنها خدا را میتوان با تعبیر "عالم الغیب" توصیف نمود. این دسته از اندیشمندان، روایاتی که حاکی از آگاهی [[ائمه]]{{عم}} به امور غیبی است را اخبار یا علم به "المغیّبات" یا "الغائبات" یا اخبار به "الغیب" مینامند. نکته در خور توجه این است که آیا از این تعبیرها میتوان چنین استفاده نمود که این بزرگان [[علم غیب]] را مخصوص خدا و "اِخبار از غیب" را با تفاوت ذاتی و مستفاد بودن، مشترک بین خدا و انبیاء و ائمه میدانستند؟ پاسخ این است که به نظر برخی، مسئله محوری در این موضوع اختلاف در الفاظ نیست بلکه مهم اعتقاد به ذاتی نبودن آگاهی ائمه{{عم}} به امور پنهان است و به همین دلیل "اِخبار من الغیوب" را هم مانند "علم الغیب" منحصر در خدا میدانند. اما برخی دیگر تنها [[علم غیب]] را مختص خدا دانسته و "اخبار از غیب" را برای غیر او هم بهکار میبرند. در مقابل؛ اندیشمندانی چون [[علامه طباطبایی]] با تقسیم علم غیب به ذاتی و مستفاد بر این باورند که "علم الغیب" به معنای مطلق آگاهی از اموری است که بدون اعلام خداوند از حواس یا از علم بندگان پنهان است. و علم غیبی که در مورد ائمه{{عم}} استعمال میگردد علم غیب مستفاد از خداست. بر اساس این باور، قاعدتا با توجه به علم امامان معصوم به امور غایب، تعبیر "علم الغیب" و وصف "عالم الغیب" را میتوان در مورد ایشان به کار برد. هرچند ممکن است بگوییم قرآن و روایات به دلایلی چون ملاحظه فهم عرف ، دفع شبهه شریک انگاری برای خدا، حفظ شیعیان از غلوّ و رعایت ادب عبودیت از جانب ائمه، این ذوات مقدس را مسمّی بدان ننمودهاند، بلکه علوم غیبی ایشان را "وراثت از رسولالله" یا "تعلّم از صاحب علم" نامیدهاند. و ما نیز به پیروی از متون دینی با پذیرش وصف "عالم الغیب" برای ایشان از تسمیه آنها بدان خودداری مینماییم. و از آنجا که این وصف را با لحاظ قید "مستفاد و غیر ذاتی بودن" روا میدانیم هیچگونه غلوّی در آن راه ندارد. چرا که غلوّ در باب ائمه{{عم}} به معنای اعتقاد به الوهیتشان یا حلول خدا در ایشان یا اتحاد خدا با آنها یا شریکِ خدا انگاشتن آنها در معبودیت، خلق یا رزق یا اعتقاد به نبوت ائمه{{عم}} یا افضلیتشان از پیامبر اسلام{{صل}} یا نسبت دادن صفت یا فعلی فوق حدّ ائمه{{عم}} به آنها میباشد. و در این دیدگاه هیچیک از این ملاکها وجود ندارد. داوری بین این دو قول نیاز به بررسی دقیق ادله طرفین و متون دینی مربوطه دارد. البته ممکن است از ادعای شیخ مفید با دو بیان بتوان دفاع نمود: | |||
:::::*اول آنکه شیخ با دو دسته از ادله مواجه بوده است: یکی ادله انحصار علم غیب و عالم الغیب به خدا و نفی آن از غیر خدا (که خود میتواند دلیل شرعی بر اختصاص این وصف برای خدا باشد) و دیگری ادله اثبات آگاهی از غیب برای [[ائمه]]{{ع}}. در این میان بهترین جمعی که توجه شیخ را به خود معطوف داشته است این بوده که این ذوات مقدس خبر از برخی غیب ها دارند اما نمی توان آنها را توصیف به "عالم الغیب" یا "انهم یعلمون الغیب" نمود. | |||
:::::*دوم آنکه ادعا شده که مستفاد از سیاق آیات و قرائن مختلف تاریخی و روائی چنین است که متبادر از "علم غیب" در صدر اسلام علم ذاتی بوده است و این تبادر علامت معنای حقیقی بوده و سبب انصراف این وصف از اطلاق ظاهریاش گشته است. | |||
::::::(...) میتوان ادعا نمود که سخن شیخ مفید در اوائل المقالات تنها در فضای تقیهای قابل پذیرش است، اما از نظر نفس الامر چنین نیست و با این جمعهای ظاهری میان ادله لفظی نمیتوان در عقاید که مربوط به عالَم واقع است (نه الفاظ) حکم نمود. شاهد ما هم تعبیر خود شیخ مفید در کتاب الارشاد است که پس از اوائل المقالات به رشته تحریر در آمده است و در آنجا تصریح مینماید که پیشگویی [[امام علی]]{{ع}} از جریان کربلا جزئی از "علم الغیب" بود و جریان خبر دادن آن حضرت از صخره نزدیک قلعه راهب را مصداقی از "علم الغیب" میداند. | |||
::::::'''نتیجه:''' [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} به معنای علم ذاتی یا علم بدون محدودیت به تمام غیب نیست و از این رو اولا با علم خداوند تفاوت اساسی دارد و ثانیا اتصاف ایشان به وصف عالم الغیب صحیح بوده و آلوده به هیچ شرکی نیست؛ اما از آن جهت که در قرآن و احادیث به دلیل قصور فهم عامه مردم و توهم شریک انگاشتن ایشان با خدا، یا به لحاظ رعایت ادب بندگی، در مجامع عمومی و در معرض افراد کممعرفت این وصف را برای غیرخدا به کار نبرده و گاه از آن نهی نیز نمودهاند، توصیف و تسمیه غیر خدا در چنین مواضعی را به حکم ثانوی شرعا جایز نمیدانیم»<ref>[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۳۸-۴۱.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}} | |||
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی]]]] | [[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | ||
خط ۷۴: | خط ۱۰۴: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین جزیری احسائی؛}} | ||
[[پرونده:0f6.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]]] | [[پرونده:0f6.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی جزیری احسائی|جزیری احسائی]]''' در کتاب ''«[[دفع الریب عن علم الغیب (کتاب)|دفع الریب عن علم الغیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۸۹: | خط ۱۱۹: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۳. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛}} | ||
[[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]] | [[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]] | ||
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۳۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۴. آقای نقوی؛}} | ||
[[پرونده:11811.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید انیسالحسن نقوی|نقوی]]]] | [[پرونده:11811.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید انیسالحسن نقوی|نقوی]]]] | ||
::::::آقای '''[[سید انیسالحسن نقوی|نقوی]]''' در پایاننامه کارشناسی خود با عنوان ''«[[علم غیب ائمه معصومین (پایاننامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ::::::آقای '''[[سید انیسالحسن نقوی|نقوی]]''' در پایاننامه کارشناسی خود با عنوان ''«[[علم غیب ائمه معصومین (پایاننامه)|علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۶: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۵. آقای شیخزاده؛}} | ||
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده]]]] | [[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده]]]] | ||
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ::::::آقای '''[[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۴۲: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۶. آقای بنیسعید لنگرودی؛}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جواد بنیسعید لنگرودی|بنیسعید لنگرودی]]]] | [[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جواد بنیسعید لنگرودی|بنیسعید لنگرودی]]]] | ||
آقای [[سید محمد جواد بنیسعید لنگرودی]] در کتاب ''«[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | آقای [[سید محمد جواد بنیسعید لنگرودی]] در کتاب ''«[[شرب مدام در تبیین علم امام (کتاب)|شرب مدام در تبیین علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۸: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۷. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۵۴: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۸.پژوهشگران وبگاه تبیان.}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 پژوهشگران وبگاه تبیان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 پژوهشگران وبگاه تبیان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: |