حقوق فرزندان بر والدین: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
این جهتگیری در دعای [[زیبایی]] از [[امام باقر]]{{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ الرَّفَاهِيَةَ فِي مَعِيشَتِي مَا أَبْقَيْتَنِي، مَعِيشَةً أَقْوى بِهَا عَلى طَاعَتِكَ، وَ أَبْلُغُ بِهَا رِضْوَانَكَ، وَ أَصِيرُ بِهَا [بِمَنِّکَ] إِلى دَارِ الْحَيَوَانِ غَداً،ً وَ ارْزُقْنِي رِزْقاً حَلَالًا يَكْفِينِي وَ لَا تَرْزُقْنِي رِزْقاً يُطْغِينِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِفَقْرٍ أَشْقى بِهِ مُضَيَّقاً عَلَيَّ، أَعْطِنِي حَظّاً وَافِراً فِي آخِرَتِي، وَ مَعَاشاً وَاسِعاً هَنِيئاً مَرِيئاً فِي دُنْيَايَ}}<ref>«بارالها از تو تقاضای رفاهت در زندگی را تا زمانی که برقرارم دارم، رفاهتی در زندگی که به وسیله آن بر اطاعت تو توانایی یابم، و بدان رضایت تو را بیابم، و [به منّت تو] بدان به سوی زندگی فردا حرکت نمایم. و به من روزی حلالی عنایت فرما که مرا کفایت کند، و مرا از روزییی بهرهمند مساز که به نافرمانیام کشاند، و مرا به تنگدستییی گرفتار مکن که به سبب تنگنای آن در سختی زندگی قرار گیرم، و به من بهره کامل در زندگی آن جهانیام عنایت فرما، و در زندگی این جهانیام زندگی گسترده و گشاده و گوارا بهرهام فرما». الکافی، ج۲، ص۵۸۹؛ المقنعة، ص۱۷۹؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۷۷؛ رضی الدین أبوالقاسم علی بن موسی بن طاووس، اقبال الاعمال، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، الطبعة الاولی، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۱۴ ق. ج۱، ص۱۰۸؛ الینابیع الفقهیة، ج۳، ص۱۴۲.</ref>. | این جهتگیری در دعای [[زیبایی]] از [[امام باقر]]{{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ الرَّفَاهِيَةَ فِي مَعِيشَتِي مَا أَبْقَيْتَنِي، مَعِيشَةً أَقْوى بِهَا عَلى طَاعَتِكَ، وَ أَبْلُغُ بِهَا رِضْوَانَكَ، وَ أَصِيرُ بِهَا [بِمَنِّکَ] إِلى دَارِ الْحَيَوَانِ غَداً،ً وَ ارْزُقْنِي رِزْقاً حَلَالًا يَكْفِينِي وَ لَا تَرْزُقْنِي رِزْقاً يُطْغِينِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِفَقْرٍ أَشْقى بِهِ مُضَيَّقاً عَلَيَّ، أَعْطِنِي حَظّاً وَافِراً فِي آخِرَتِي، وَ مَعَاشاً وَاسِعاً هَنِيئاً مَرِيئاً فِي دُنْيَايَ}}<ref>«بارالها از تو تقاضای رفاهت در زندگی را تا زمانی که برقرارم دارم، رفاهتی در زندگی که به وسیله آن بر اطاعت تو توانایی یابم، و بدان رضایت تو را بیابم، و [به منّت تو] بدان به سوی زندگی فردا حرکت نمایم. و به من روزی حلالی عنایت فرما که مرا کفایت کند، و مرا از روزییی بهرهمند مساز که به نافرمانیام کشاند، و مرا به تنگدستییی گرفتار مکن که به سبب تنگنای آن در سختی زندگی قرار گیرم، و به من بهره کامل در زندگی آن جهانیام عنایت فرما، و در زندگی این جهانیام زندگی گسترده و گشاده و گوارا بهرهام فرما». الکافی، ج۲، ص۵۸۹؛ المقنعة، ص۱۷۹؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۷۷؛ رضی الدین أبوالقاسم علی بن موسی بن طاووس، اقبال الاعمال، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، الطبعة الاولی، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۱۴ ق. ج۱، ص۱۰۸؛ الینابیع الفقهیة، ج۳، ص۱۴۲.</ref>. | ||
[[پیشوایان دین]] اینگونه به تبیین جهتگیری [[زندگی]] پرداختهاند و در واقع مسیر حرکت را مشخص نمودهاند. در [[منطق]] [[دین]] [[حق همسر]] و [[فرزندان]] است که در [[جهت]] [[رفاهت]] آنان تلاش شود و زندگی آنان به خوبی تأمین گردد. موضع [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} دراینباره راهگشاست. [[شریف رضی]] آورده است که [[امام]]{{ع}} در [[بصره]] به [[عیادت]] [[علاء بن زیاد حارثی]]<ref>این شخص به احتمال قریب به یقین “ربیع بن زیاد حارثی” بوده است و شریف رضی یا نسخهبرداران نهج البلاغه به اشتباه “علاء” آوردهاند. ر.ک: شرح ابن أبی الحدید، ج۱۱، ص۳۷؛ السید عبدالزهراء الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، الطبعة الثانیة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۵ ق. ج۳، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> که از یارانش بود رفت، و چون چشمش به [[خانه]] وسیع او افتاد فرمود: {{متن حدیث|مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسَعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ أَحْوَجُ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة}}. این خانه فراخ در [[دنیا]] به چه کارت آید که در [[آخرت]] به چنین خانهای نیازمندتری. آری، مگر اینکه بدینوسیله بخواهی به آخرت برسی یعنی مهمان کنی و [[صله رحم]] انجام دهی و [[حقوقی]] را که بر گردن داری بیرون کنی و به مستحقانش رسانی که در این صورت با این خانه به آخرت نایل شدهای. [[علاء]] گفت: “ای [[امیر مؤمنان]]! از برادرم [[عاصم بن زیاد]] به تو [[شکایت]] میکنم”. فرمود: “چرا؟” گفت: “جامهای پشمین به تن کرده و از دنیا کناره گرفته است”. امام فرمود: “او را نزد من آرید”. چون نزد وی آمد بدو گفت: {{متن حدیث|يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ}}. ای دشمنک [[جان]] خود! [[شیطان]] سرگشتهات کرده و از راهت به در برده است. بر [[زن]] و فرزندانت | [[پیشوایان دین]] اینگونه به تبیین جهتگیری [[زندگی]] پرداختهاند و در واقع مسیر حرکت را مشخص نمودهاند. در [[منطق]] [[دین]] [[حق همسر]] و [[فرزندان]] است که در [[جهت]] [[رفاهت]] آنان تلاش شود و زندگی آنان به خوبی تأمین گردد. موضع [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} دراینباره راهگشاست. [[شریف رضی]] آورده است که [[امام]]{{ع}} در [[بصره]] به [[عیادت]] [[علاء بن زیاد حارثی]]<ref>این شخص به احتمال قریب به یقین “ربیع بن زیاد حارثی” بوده است و شریف رضی یا نسخهبرداران نهج البلاغه به اشتباه “علاء” آوردهاند. ر.ک: شرح ابن أبی الحدید، ج۱۱، ص۳۷؛ السید عبدالزهراء الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، الطبعة الثانیة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۵ ق. ج۳، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> که از یارانش بود رفت، و چون چشمش به [[خانه]] وسیع او افتاد فرمود: {{متن حدیث|مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسَعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ أَحْوَجُ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة}}. این خانه فراخ در [[دنیا]] به چه کارت آید که در [[آخرت]] به چنین خانهای نیازمندتری. آری، مگر اینکه بدینوسیله بخواهی به آخرت برسی یعنی مهمان کنی و [[صله رحم]] انجام دهی و [[حقوقی]] را که بر گردن داری بیرون کنی و به مستحقانش رسانی که در این صورت با این خانه به آخرت نایل شدهای. [[علاء]] گفت: “ای [[امیر مؤمنان]]! از برادرم [[عاصم بن زیاد]] به تو [[شکایت]] میکنم”. فرمود: “چرا؟” گفت: “جامهای پشمین به تن کرده و از دنیا کناره گرفته است”. امام فرمود: “او را نزد من آرید”. چون نزد وی آمد بدو گفت: {{متن حدیث|يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ}}. ای دشمنک [[جان]] خود! [[شیطان]] سرگشتهات کرده و از راهت به در برده است. بر [[زن]] و فرزندانت رحم نمیکنی و چنین میپنداری که [[خدا]] آنچه را [[پاکیزه]] است، بر تو روا کرده، ولی ناخشنود است که از آنها استفاده کنی؟ تو نزد خدا خوارمایهتر از آنی که میپنداری! | ||
[[عاصم]] گفت: {{متن حدیث|يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ}}. (ای [[امیر مؤمنان]]! تو خود با این [[پوشاک]] [[خشن]] و آن [[خوراک]] ناگوار بهسر میبری). فرمود: {{متن حدیث|وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ}}<ref>«وای بر تو! من همانند تو نیستم که خدای متعال بر پیشوایان دادگر واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، تنگدست را پریشان و نگران نسازد». نهج البلاغه، کلام ۲۰۹؛ و قریب به همین: الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱؛ أبوعبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الاختصاص، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، منشورات جماعة المدرسین، قم، ص۱۵۲.</ref>. | [[عاصم]] گفت: {{متن حدیث|يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ}}. (ای [[امیر مؤمنان]]! تو خود با این [[پوشاک]] [[خشن]] و آن [[خوراک]] ناگوار بهسر میبری). فرمود: {{متن حدیث|وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ}}<ref>«وای بر تو! من همانند تو نیستم که خدای متعال بر پیشوایان دادگر واجب کرده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، تنگدست را پریشان و نگران نسازد». نهج البلاغه، کلام ۲۰۹؛ و قریب به همین: الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱؛ أبوعبدالله محمد بن النعمان البغدادی الملقب بالمفید، الاختصاص، صححه و علق علیه علی اکبر الغفاری، منشورات جماعة المدرسین، قم، ص۱۵۲.</ref>. |