پرش به محتوا

آیا امام علی علم غیب داشت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
::::::مرحوم خوئی پس از ذکر احادیثی در علم تفصیلی ائمه به زمان و مکان شهادتشان و ذکر سخنان بعضی از علمای شیعه در این باب، چنین نتیجه‌گیری کرده است: پس قطعاً آن حضرت مکان و زمان شهادت خود را به تفصیل می‌دانست بنابراین، عبارت فوق از خطبۀ ۱۴۹ نهج البلاغه را باید توجیه کرد می‌توان آن را چنین تفسیر کرد که: مراد از این که مدت‌ها در تفحص راز آن ن نبوده ابوده بوده بیبی بوده‌ام مخفی بودن حق و مظلومیت اهلش و ظاهر بودن باطل و غلبۀ اصحاب و کثرت اعوان آن است؛ زیرا حضرت امیر ابتدای امر نهایت سعی را برای گرفتن حق خویش کردند؛ ولی ممکن نشد و جریان حوادث به صورتی پیش رفت که به عقل کسی خطور نمی‌کرد و در آخر الامر هم وقتی حکومت به ایشان رسید.... فتنۀ حکمیت که از امور شگفت بود به وجود آمد و پس از آن وقتی لشکر جمع‌آوری کردند و خواستند به آنها حمله کنند مصیبت بزرگتر واقع شد. بنابراین، مراد از راز در عبارت فوق، سِرّ این امور و سبب آنها بود که خداوند آنها را برای من آشکار کرد و نخواست برای شما که عقولتان ضعیف است آشکار کند؛ چرا که این امر از غوامض مسائل قضا و قدر است...»<ref>[http://toraath.com/index.php?name=Sections&req=viewarticle&artid=195 نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود، فصلنامه پژوهش دینی (شماره ۲۰، بهار و تابستان ۱۳۸۹)]</ref>.
::::::مرحوم خوئی پس از ذکر احادیثی در علم تفصیلی ائمه به زمان و مکان شهادتشان و ذکر سخنان بعضی از علمای شیعه در این باب، چنین نتیجه‌گیری کرده است: پس قطعاً آن حضرت مکان و زمان شهادت خود را به تفصیل می‌دانست بنابراین، عبارت فوق از خطبۀ ۱۴۹ نهج البلاغه را باید توجیه کرد می‌توان آن را چنین تفسیر کرد که: مراد از این که مدت‌ها در تفحص راز آن ن نبوده ابوده بوده بیبی بوده‌ام مخفی بودن حق و مظلومیت اهلش و ظاهر بودن باطل و غلبۀ اصحاب و کثرت اعوان آن است؛ زیرا حضرت امیر ابتدای امر نهایت سعی را برای گرفتن حق خویش کردند؛ ولی ممکن نشد و جریان حوادث به صورتی پیش رفت که به عقل کسی خطور نمی‌کرد و در آخر الامر هم وقتی حکومت به ایشان رسید.... فتنۀ حکمیت که از امور شگفت بود به وجود آمد و پس از آن وقتی لشکر جمع‌آوری کردند و خواستند به آنها حمله کنند مصیبت بزرگتر واقع شد. بنابراین، مراد از راز در عبارت فوق، سِرّ این امور و سبب آنها بود که خداوند آنها را برای من آشکار کرد و نخواست برای شما که عقولتان ضعیف است آشکار کند؛ چرا که این امر از غوامض مسائل قضا و قدر است...»<ref>[http://toraath.com/index.php?name=Sections&req=viewarticle&artid=195 نقد کتاب عصای موسی در مسأله نفی آگاهی ائمه از جزئیات وفات خود، فصلنامه پژوهش دینی (شماره ۲۰، بهار و تابستان ۱۳۸۹)]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲۰. آقایان دکتر غفاری و دکتر باغبان‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۲۰. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛}}
[[پرونده:245.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد هادی غفاری|غفاری]]]]
آقایان دکتر '''[[محمد هادی غفاری]]''' و دکتر '''[[محمد رضا باغبان‌زاده امشه]]'''، در مقاله ''«[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::«در باب [[علم امام]] [[علی]]{{ع}}، متکلمان شیعه معتقدند ایشان عالم‌ترین شخص پس از [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. آن‌ها برای اثبات این ادعا، چنین استناد می‌کنند: [[علی]]{{ع}} از نظر حدس و ذکاوت بسیار قوی بود و به دلیل علاقه فراوان به یادگیری و مصاحبت همیشگی با [[رسول خدا]]{{صل}} به تعلیم از ایشان{{صل}} علاقه‌مند بود. وقتی کسی دارای این خصوصیات باشد، معلوم است که وی بعد از معلم خود داناتر از هر کسی خواهد بود. از این رو، پیامبر{{صل}} در حق علی{{ع}} فرمود: "قاضی‌ترین شما [[علی]]{{ع}} است"؛ و معلوم است که قضاوت به علوم بسیاری نیازمند است. تا جایی که بزرگان صحابه و تابعان در مسائلی که برای ایشان پیش می‌آمد به او مراجعه می‌کردند، سخن او را می‌پذیرفتند و از اجتهاد و رأی خود باز می‌گشتند. از سوی دیگر، دلیل دیگری که شیعیان به آن استناد می‌کنند، گفتار آن حضرت است که فرمود: "اگر زمینه فراهم می‌شد و من بر مسند می‌نشستم، برای اهل تورات با توراتشان و برای اهل قرآن با قرآنشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور با زبورشان داوری می‌کردم. به خدا قسم هیچ آیه‌ای نازل نشده است در شب یا روز، دره یا کوه، مگر اینکه من بهتر از همه می‌دانم که درباره چه کسی و راجع به چه چیزی نازل شده است". این سخن دلالت بر آن دارد که [[حضرت]]{{ع}} به مجموع علوم الاهی احاطه داشته است<ref>حلی، باب حادی عشر، ص: ۱۰۷.</ref>»<ref>[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]، [[پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی]]، شماره ۵ ص ۷۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۱. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛}}
[[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]]
[[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]]
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۶۸: خط ۲۷۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۱. آقای مرعشی؛}}
{{جمع شدن|۲۲. آقای مرعشی؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید ملک محمد مرعشی|مرعشی]]]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید ملک محمد مرعشی|مرعشی]]]]
::::::آقای '''[[سید ملک محمد مرعشی]]''' در کتاب ''«[[غلوپژوهی (کتاب)|غلوپژوهی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[سید ملک محمد مرعشی]]''' در کتاب ''«[[غلوپژوهی (کتاب)|غلوپژوهی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۷۴: خط ۲۷۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۲. آقای عظیم‌پور؛}}
{{جمع شدن|۲۳. آقای عظیم‌پور؛}}
[[پرونده:1368162.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عظیم عظیم‌پور]]]]
[[پرونده:1368162.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عظیم عظیم‌پور]]]]
::::::آقای '''[[عظیم عظیم‌پور]]''' در کتاب ''«[[ امام علی در نهج البلاغه (کتاب)| امام علی در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است:
::::::آقای '''[[عظیم عظیم‌پور]]''' در کتاب ''«[[ امام علی در نهج البلاغه (کتاب)| امام علی در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است:
خط ۲۹۵: خط ۲۹۹:
::::::*[[امام]]{{ع}} از مستولی شدن دولت بنی‌امیّه خبر می‌دهد، از تاخت و تاز آنها، کشتار آنها، مظلومیت پیشوایان الهی، به شهادت رسیدن [[امام حسین]]{{ع}} پیشگویی می‌کند و مردم را از هلاکت این دولت و انتقام گرفتن خون [[امام حسین]]{{ع}} از آنها آگاه می‌سازد و در خطاب به بنی‌امیّه می‌گوید: {{عربی|اندازه=150%|« «فَالْأَرْضُ‏ لَكُمْ‏ شَاغِرَةٌ، وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ، وَ أَيْدِي الْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ، وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهَا مُسَلَّطَةٌ، وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ. أَلَا وَ إِنَ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً، وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً، وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ، وَ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ وَ لَا يَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ. فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ، عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُم‏‏‏»}}<ref> به خدا سوگند به دولتی که خواهان آنید برسید و تا مدتی معین در آن بمانید… پس زمین برای شما خالی است و دستهایتان در آن گشاده است و دست زمامداران حقیقی از شما باز داشته است، و شمشیرهای شما بر آنها مسلّط و شمشیرهای آنان از شما بازداشته است. آگاه باشید هر خونی را خونخواهی است و هر حقی را خواهانی. همانا خونخواه خونهای ما همانند حاکمی است که درباره خودش حکم کند و او خدایی است که هرکس را بطلبد، از دستگیری او ناتوان نیست و هرکس بگریزد از چنگ او بیرون نرود. به خدا سوگند یاد میکنم که ای فرزندان امیّه پس از گذشت اندک زمانی، خواهید دانست که دولت دنیا در دست غیر شما خواهد بود و به سرای دشمنانتان انتقال خواهد یافت!؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>. [[امام]]{{ع}} در ابتدای این خطبه از بعثت [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان بهترین خلق خدا و نجیب‌ترین بندگانش یاد کرده و از اوضاع پس از آن حضرت شکوه می‌کند و به قدرت رسیدن بنی‌امیّه را از استبداد خلفای پیشین می‌داند که [[ابن ابی الحدید]] در شرح خود این را به صراحت بیان می‌کند که در حقیقت اگر حق را به صاحبش وامیگذاشتند، هرگز این همه حادثه‌های تلخ و ناگوار برای مسلمانان و پیشوایان الهی، رخ نمی‌داد. [[ابن ابی الحدید]] در تحقّق خبرهای [[امام]]{{ع}} از این حوادث می‌گوید: آنگاه [[امام]]{{ع}} در هنگام یادآوری این حوادث شکوه کرده و با درد و رنجوری می‌گوید ای بنی‌امیّه در دنیا دستتان در ظلم و حکومتداری باز است و دست آنانکه شایستگی و لیاقت آن را دارند و حکومت حق مسلم آنان است، بسته است. شمشیرهای شما بر [[اهل بیت]]{{عم}} که پیشوایان بر حق الهی هستند مسلّط است و شمشیر آنان از شما گرفته است. گویی [[امام علی]]{{ع}} به واقعه جانسوز کربلا و آنچه که بر سر [[امام حسین]]{{ع}} و اهل بیتش خواهد آمد، اشاره می‌کند و گویی آنرا با چشمان خود مشاهده می‌کند و آنچه را که در خاطر مبارکش به حق جلوه‌گر شده است بازگو می‌کند و از چنین حادثهای خبر می‌دهد و خداوند متعال را حاکم و داور در گرفتن این حق می‌داند. آنگاه [[امام]]{{ع}}، بنی‌امیّه را با ذکر نام آنها و با صراحتِ تمام مورد خطاب قرار داده و از بین رفتن دولتشان و هلاکت آنهارا پیشگویی می‌کند و همانگونه که [[امام]]{{ع}} خبر داده بود، به وقوع پیوست. حکومت حدود نود سال در دست بنی‌امیّه بود. پس از آن به بیت هاشمی برگشت و خداوند به دست کسانی که با آنها شدیدترین دشمنی را داشتند، از آنان انتقام گرفت. [[عبداللَّه بن علی بن عبداللَّه بن عباس]] با سپاهی بزرگ، برای رو در رویی و مبارزه با [[مروان بن محمد بن مروان]] که آخرین خلیفه بنی‌امیه بود، حرکت کرد. در سرزمین موصل در منطقه‌ای بنام زاب<ref>منطقه‌ای بین موصل و اربیل است.</ref>. بهم رسیدند. مروان که سپاه بزرگی را فرماندهی می‌کرد شکست خورد. [[عبداللَّه بن علی]] بر لشکر مروان غالب آمد. شمار زیادی از یاران مروان را کشت و مروان پا به فرار گذاشت تا به شام رسید. عبداللَّه او را تعقیب کرد. مروان از شام به سوی مصر رفت. عبداللَّه با سپاهش او را دنبال کردند و در منطقه‌ای از خاک مصر بنام بوصیر او و تمام نزدیکان و اطرافیانش را که با او همراه بودند، کشتند. عبداللَّه در کنار نهر ابی‌قطرس در سرزمین فلسطین حدود هشتاد تن از مردان بنی‌امیه را کشته بود و برادرش داود بن علی نیز در حجاز تقریباً همین تعداد را از بنیامیه به قتل رسانده بود<ref>ابن‌ ابی‌ الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۲، ص ۲۰۱ و ۲۰۲ و چاپ وزیری، ج ۷، صص ۱۱۷ - ۱۲۳، شرح خطبه ۱۰۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D9%86%D9%87%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 امام علی در نهج البلاغه.]</ref>.
::::::*[[امام]]{{ع}} از مستولی شدن دولت بنی‌امیّه خبر می‌دهد، از تاخت و تاز آنها، کشتار آنها، مظلومیت پیشوایان الهی، به شهادت رسیدن [[امام حسین]]{{ع}} پیشگویی می‌کند و مردم را از هلاکت این دولت و انتقام گرفتن خون [[امام حسین]]{{ع}} از آنها آگاه می‌سازد و در خطاب به بنی‌امیّه می‌گوید: {{عربی|اندازه=150%|« «فَالْأَرْضُ‏ لَكُمْ‏ شَاغِرَةٌ، وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ، وَ أَيْدِي الْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ، وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهَا مُسَلَّطَةٌ، وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ. أَلَا وَ إِنَ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً، وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً، وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ، وَ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ وَ لَا يَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ. فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ، عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُم‏‏‏»}}<ref> به خدا سوگند به دولتی که خواهان آنید برسید و تا مدتی معین در آن بمانید… پس زمین برای شما خالی است و دستهایتان در آن گشاده است و دست زمامداران حقیقی از شما باز داشته است، و شمشیرهای شما بر آنها مسلّط و شمشیرهای آنان از شما بازداشته است. آگاه باشید هر خونی را خونخواهی است و هر حقی را خواهانی. همانا خونخواه خونهای ما همانند حاکمی است که درباره خودش حکم کند و او خدایی است که هرکس را بطلبد، از دستگیری او ناتوان نیست و هرکس بگریزد از چنگ او بیرون نرود. به خدا سوگند یاد میکنم که ای فرزندان امیّه پس از گذشت اندک زمانی، خواهید دانست که دولت دنیا در دست غیر شما خواهد بود و به سرای دشمنانتان انتقال خواهد یافت!؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>. [[امام]]{{ع}} در ابتدای این خطبه از بعثت [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان بهترین خلق خدا و نجیب‌ترین بندگانش یاد کرده و از اوضاع پس از آن حضرت شکوه می‌کند و به قدرت رسیدن بنی‌امیّه را از استبداد خلفای پیشین می‌داند که [[ابن ابی الحدید]] در شرح خود این را به صراحت بیان می‌کند که در حقیقت اگر حق را به صاحبش وامیگذاشتند، هرگز این همه حادثه‌های تلخ و ناگوار برای مسلمانان و پیشوایان الهی، رخ نمی‌داد. [[ابن ابی الحدید]] در تحقّق خبرهای [[امام]]{{ع}} از این حوادث می‌گوید: آنگاه [[امام]]{{ع}} در هنگام یادآوری این حوادث شکوه کرده و با درد و رنجوری می‌گوید ای بنی‌امیّه در دنیا دستتان در ظلم و حکومتداری باز است و دست آنانکه شایستگی و لیاقت آن را دارند و حکومت حق مسلم آنان است، بسته است. شمشیرهای شما بر [[اهل بیت]]{{عم}} که پیشوایان بر حق الهی هستند مسلّط است و شمشیر آنان از شما گرفته است. گویی [[امام علی]]{{ع}} به واقعه جانسوز کربلا و آنچه که بر سر [[امام حسین]]{{ع}} و اهل بیتش خواهد آمد، اشاره می‌کند و گویی آنرا با چشمان خود مشاهده می‌کند و آنچه را که در خاطر مبارکش به حق جلوه‌گر شده است بازگو می‌کند و از چنین حادثهای خبر می‌دهد و خداوند متعال را حاکم و داور در گرفتن این حق می‌داند. آنگاه [[امام]]{{ع}}، بنی‌امیّه را با ذکر نام آنها و با صراحتِ تمام مورد خطاب قرار داده و از بین رفتن دولتشان و هلاکت آنهارا پیشگویی می‌کند و همانگونه که [[امام]]{{ع}} خبر داده بود، به وقوع پیوست. حکومت حدود نود سال در دست بنی‌امیّه بود. پس از آن به بیت هاشمی برگشت و خداوند به دست کسانی که با آنها شدیدترین دشمنی را داشتند، از آنان انتقام گرفت. [[عبداللَّه بن علی بن عبداللَّه بن عباس]] با سپاهی بزرگ، برای رو در رویی و مبارزه با [[مروان بن محمد بن مروان]] که آخرین خلیفه بنی‌امیه بود، حرکت کرد. در سرزمین موصل در منطقه‌ای بنام زاب<ref>منطقه‌ای بین موصل و اربیل است.</ref>. بهم رسیدند. مروان که سپاه بزرگی را فرماندهی می‌کرد شکست خورد. [[عبداللَّه بن علی]] بر لشکر مروان غالب آمد. شمار زیادی از یاران مروان را کشت و مروان پا به فرار گذاشت تا به شام رسید. عبداللَّه او را تعقیب کرد. مروان از شام به سوی مصر رفت. عبداللَّه با سپاهش او را دنبال کردند و در منطقه‌ای از خاک مصر بنام بوصیر او و تمام نزدیکان و اطرافیانش را که با او همراه بودند، کشتند. عبداللَّه در کنار نهر ابی‌قطرس در سرزمین فلسطین حدود هشتاد تن از مردان بنی‌امیه را کشته بود و برادرش داود بن علی نیز در حجاز تقریباً همین تعداد را از بنیامیه به قتل رسانده بود<ref>ابن‌ ابی‌ الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۲، ص ۲۰۱ و ۲۰۲ و چاپ وزیری، ج ۷، صص ۱۱۷ - ۱۲۳، شرح خطبه ۱۰۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D9%86%D9%87%D8%AC_%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 امام علی در نهج البلاغه.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۳. آقای غفاری؛}}
[[پرونده:245.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد هادی غفاری|غفاری]]]]
آقایان '''[[محمد هادی غفاری]]''' و '''[[محمد رضا باغبان‌زاده امشه]]'''، در مقاله ''«[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::«در باب [[علم امام]] [[علی]]{{ع}}، متکلمان شیعه معتقدند ایشان عالم‌ترین شخص پس از [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است. آن‌ها برای اثبات این ادعا، چنین استناد می‌کنند: [[علی]]{{ع}} از نظر حدس و ذکاوت بسیار قوی بود و به دلیل علاقه فراوان به یادگیری و مصاحبت همیشگی با [[رسول خدا]]{{صل}} به تعلیم از ایشان{{صل}} علاقه‌مند بود. وقتی کسی دارای این خصوصیات باشد، معلوم است که وی بعد از معلم خود داناتر از هر کسی خواهد بود. از این رو، پیامبر{{صل}} در حق علی{{ع}} فرمود: "قاضی‌ترین شما [[علی]]{{ع}} است"؛ و معلوم است که قضاوت به علوم بسیاری نیازمند است. تا جایی که بزرگان صحابه و تابعان در مسائلی که برای ایشان پیش می‌آمد به او مراجعه می‌کردند، سخن او را می‌پذیرفتند و از اجتهاد و رأی خود باز می‌گشتند. از سوی دیگر، دلیل دیگری که شیعیان به آن استناد می‌کنند، گفتار آن حضرت است که فرمود: "اگر زمینه فراهم می‌شد و من بر مسند می‌نشستم، برای اهل تورات با توراتشان و برای اهل قرآن با قرآنشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور با زبورشان داوری می‌کردم. به خدا قسم هیچ آیه‌ای نازل نشده است در شب یا روز، دره یا کوه، مگر اینکه من بهتر از همه می‌دانم که درباره چه کسی و راجع به چه چیزی نازل شده است". این سخن دلالت بر آن دارد که [[حضرت]]{{ع}} به مجموع علوم الاهی احاطه داشته است<ref>حلی، باب حادی عشر، ص: ۱۰۷.</ref>»<ref>[[نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت (مقاله)|نقد رویکرد ابن‌تیمیه در منهاج السنه در باب مقام علمی امام علی بر اساس متون اهل سنت]]، [[پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی (نشریه)|دوفصلنامه پژوهش‌نامه مذاهب اسلامی]]، شماره ۵ ص ۷۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۴. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۲۴. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
۵۳٬۳۷۰

ویرایش