رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۰
، ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'سید علی هاشمی ۱' به 'سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)'
جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات پرسش' به '{{جعبه اطلاعات پرسش') |
جز (جایگزینی متن - 'سید علی هاشمی ۱' به 'سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان =[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری]]؛ [[سید علی هاشمی | | پاسخدهندگان =[[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری]]؛ [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی]]؛ [[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]؛ [[اصغر غلامی|غلامی]] | ||
}} | }} | ||
'''رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود. | '''رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | ||
| تصویر = 11720.JPG | | تصویر = 11720.JPG | ||
| پاسخدهنده = سید علی هاشمی | | پاسخدهنده = سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲) | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|سید علی هاشمی]]''' نویسنده کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
«به نظر میرسد آیاتی از قرآن بر خطای دانشهای عادی پیامبران دلالت دارند. در ادامه، برخی از این موارد را ـ که در بحث افزایشپذیری علوم آنان نیز بدانها اشاره شد ـ ذکر میکنیم. [[حضرت نوح]]{{ع}} در تطبیق وعده خداوند بر نجات خانوادهاش اشتباه کرد و خداوند او را به این خطا آگاه ساخت. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، فرشتگانی را که برای دادن بشارت فرزند و هلاکت قوم لوط نزد ایشان آمده بودند، نشناخت و گمان کرد که آنها انسانهای عادیاند. آن حضرت غذایی برای آنان تهیه کرد؛ اما آنان نخوردند و [[ابراهیم]]{{ع}} از مشاهده این رفتار نگران شد. [[حضرت لوط]]{{ع}} نیز این فرشتگان را نشناخت و از مشاهده آنان ـ به دلیل رفتار قومش ـ بسیار نگران شد. این آیات نشان میدهند که این دو [[پیامبر]]، پس از مشاهده این فرشتگان میپنداشتند که آن فرشتگان انسانهایی هستند که نزد ایشان آمدهاند. [[حضرت موسی]]{{ع}} هنگام مشاهده نور از جانب وادی مقدس طوی گمان کرد که آنجا آتشی فراهم است و به قصد تهیه آتش یا خبر آوردن، به آنجا قدم نهاد. بنابراین گمان عادی ایشان خطا بوده است. در ماجرای فتنه سامری، آن حضرت ابتدا گمان کرد که برادرش [[حضرت هارون]]{{ع}} در انجام مأموریتش کوتاهی کرده است و از همین روی با او تندی کرد. دلیل تندی [[حضرت موسی]]{{ع}} با [[حضرت هارون]]{{ع}} هر چه بوده، گمانی نادرست بوده است. به همین دلیل، پس از توضیح [[حضرت هارون]]{{ع}} آرام شد. (...) اینگونه آیات نشان میدهند که علوم عادی پیامبران، دستکم برخی از این علوم که تأییدهای الهی همراه آن نبوده است، گرفتار خطا شدهاند. البته در آیات قرآن شاهدی بر خطای دانش عادی [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} دیده نشد. در مقابل، به نظر میرسد علوم الهی و ویژه پیامبران و برگزیدگان خداوند، با عصمت همراه بوده است. اقتضای اینکه خداوند این علوم را به طور ویژه به برگزیدگان خود داده، این است که این علوم، درست و خطاناپذیر باشند. در برخی آیات، این برگزیدگی چنین بیان شده است: {{متن قرآن|وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ*ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>(و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم*این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون میشود)، یوره مبارکه انعام، آیه ۸۷و۸۸.</ref> لازمه چنین برگزیدگی و هدایت الهی آن است که دانش اعطایی به ایشان، صحیح و مطابق با واقع باشد؛ وگرنه دانشی که خطا در آن باشد، منسوب به خداوند نیست و منت و لطف الهی به شمار نمیآید. بنابراین اقتضای علوم ویژه الهی، عصمت این علوم است. در آیاتی دیگر، خداوند بهصراحت از حفاظت علوم ویژه و الهی عطاشده به پیامبران سخن گفته است: "دانای نهان است. کسی را بر [[غیب]] خود آگاه نمیکند؛ جز فرستادهای را که از او خشنود باشد، که [در این صورت] برای او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانی برخواهد گماشت، تا معلوم بدارد که پیامهای پروردگار خود را رسانیدهاند و [خدا] بدان چه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزی را به عدد شماره کرده است". این آیات بهروشنی نشان میدهند که پیامهای الهی خداوند، از طریق رسولانش با حفاظت ویژه به پیامبران رسیده و توسط ایشان به مردم ابلاغ میشود و در این مسیر، خطایی رخ نمیدهد؛ زیرا در این صورت، پیام خدا بهدرستی به مردم ابلاغ نخواهد شد. این همان نکتهای است که در پایان آیات یادشده بهعنوان دلیل محافظت از علوم غیبی دادهشده به پیامبران بیان شده است؛ یعنی اگر پیامبران در دریافت و ابلاغ علوم وحیانی معصوم نباشند، پیام خداوند بهدرستی به مردم نخواهد رسید و این مخالف خواست خداوند و هدف بعثت پیامبران است. بنابراین از آیات یادشده میتوان اینگونه استفاده کرد که پیامبران در علوم ویژه و موهبتی خود معصوماند؛ هرچند در برخی دانشهای عادی آنان، مانند شواهد یادشده، خطاپذیری دیده میشود. البته چنین خطاهایی، محدود و مربوط به مواردی است که ارتباطی به شأن هدایتگری آنان ندارد. از مطالعه واکنشهای مؤمنان به ادیان الهی در مقابل پیامبرانشان، و مسلمانان در برابر قرآن کریم و سخنان [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، این نکته را میتوان دریافت که آنان با شک و تردید به علوم وحیانی نمینگریستند؛ بلکه آن را حکم قطعی خداوند میدانستند و عصمت پیامبران را، دستکم در قلمرو دریافت و ابلاغ وحی، پذیرفته بودند. حوادثی مانند سخنان شکاکانه نعمانبنحارث، نادر و نوعی ضعف در دینداری او تلقی میشده است»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۴۲.</ref>. | «به نظر میرسد آیاتی از قرآن بر خطای دانشهای عادی پیامبران دلالت دارند. در ادامه، برخی از این موارد را ـ که در بحث افزایشپذیری علوم آنان نیز بدانها اشاره شد ـ ذکر میکنیم. [[حضرت نوح]]{{ع}} در تطبیق وعده خداوند بر نجات خانوادهاش اشتباه کرد و خداوند او را به این خطا آگاه ساخت. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، فرشتگانی را که برای دادن بشارت فرزند و هلاکت قوم لوط نزد ایشان آمده بودند، نشناخت و گمان کرد که آنها انسانهای عادیاند. آن حضرت غذایی برای آنان تهیه کرد؛ اما آنان نخوردند و [[ابراهیم]]{{ع}} از مشاهده این رفتار نگران شد. [[حضرت لوط]]{{ع}} نیز این فرشتگان را نشناخت و از مشاهده آنان ـ به دلیل رفتار قومش ـ بسیار نگران شد. این آیات نشان میدهند که این دو [[پیامبر]]، پس از مشاهده این فرشتگان میپنداشتند که آن فرشتگان انسانهایی هستند که نزد ایشان آمدهاند. [[حضرت موسی]]{{ع}} هنگام مشاهده نور از جانب وادی مقدس طوی گمان کرد که آنجا آتشی فراهم است و به قصد تهیه آتش یا خبر آوردن، به آنجا قدم نهاد. بنابراین گمان عادی ایشان خطا بوده است. در ماجرای فتنه سامری، آن حضرت ابتدا گمان کرد که برادرش [[حضرت هارون]]{{ع}} در انجام مأموریتش کوتاهی کرده است و از همین روی با او تندی کرد. دلیل تندی [[حضرت موسی]]{{ع}} با [[حضرت هارون]]{{ع}} هر چه بوده، گمانی نادرست بوده است. به همین دلیل، پس از توضیح [[حضرت هارون]]{{ع}} آرام شد. (...) اینگونه آیات نشان میدهند که علوم عادی پیامبران، دستکم برخی از این علوم که تأییدهای الهی همراه آن نبوده است، گرفتار خطا شدهاند. البته در آیات قرآن شاهدی بر خطای دانش عادی [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} دیده نشد. در مقابل، به نظر میرسد علوم الهی و ویژه پیامبران و برگزیدگان خداوند، با عصمت همراه بوده است. اقتضای اینکه خداوند این علوم را به طور ویژه به برگزیدگان خود داده، این است که این علوم، درست و خطاناپذیر باشند. در برخی آیات، این برگزیدگی چنین بیان شده است: {{متن قرآن|وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ*ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>(و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم*این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون میشود)، یوره مبارکه انعام، آیه ۸۷و۸۸.</ref> لازمه چنین برگزیدگی و هدایت الهی آن است که دانش اعطایی به ایشان، صحیح و مطابق با واقع باشد؛ وگرنه دانشی که خطا در آن باشد، منسوب به خداوند نیست و منت و لطف الهی به شمار نمیآید. بنابراین اقتضای علوم ویژه الهی، عصمت این علوم است. در آیاتی دیگر، خداوند بهصراحت از حفاظت علوم ویژه و الهی عطاشده به پیامبران سخن گفته است: "دانای نهان است. کسی را بر [[غیب]] خود آگاه نمیکند؛ جز فرستادهای را که از او خشنود باشد، که [در این صورت] برای او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانی برخواهد گماشت، تا معلوم بدارد که پیامهای پروردگار خود را رسانیدهاند و [خدا] بدان چه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزی را به عدد شماره کرده است". این آیات بهروشنی نشان میدهند که پیامهای الهی خداوند، از طریق رسولانش با حفاظت ویژه به پیامبران رسیده و توسط ایشان به مردم ابلاغ میشود و در این مسیر، خطایی رخ نمیدهد؛ زیرا در این صورت، پیام خدا بهدرستی به مردم ابلاغ نخواهد شد. این همان نکتهای است که در پایان آیات یادشده بهعنوان دلیل محافظت از علوم غیبی دادهشده به پیامبران بیان شده است؛ یعنی اگر پیامبران در دریافت و ابلاغ علوم وحیانی معصوم نباشند، پیام خداوند بهدرستی به مردم نخواهد رسید و این مخالف خواست خداوند و هدف بعثت پیامبران است. بنابراین از آیات یادشده میتوان اینگونه استفاده کرد که پیامبران در علوم ویژه و موهبتی خود معصوماند؛ هرچند در برخی دانشهای عادی آنان، مانند شواهد یادشده، خطاپذیری دیده میشود. البته چنین خطاهایی، محدود و مربوط به مواردی است که ارتباطی به شأن هدایتگری آنان ندارد. از مطالعه واکنشهای مؤمنان به ادیان الهی در مقابل پیامبرانشان، و مسلمانان در برابر قرآن کریم و سخنان [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، این نکته را میتوان دریافت که آنان با شک و تردید به علوم وحیانی نمینگریستند؛ بلکه آن را حکم قطعی خداوند میدانستند و عصمت پیامبران را، دستکم در قلمرو دریافت و ابلاغ وحی، پذیرفته بودند. حوادثی مانند سخنان شکاکانه نعمانبنحارث، نادر و نوعی ضعف در دینداری او تلقی میشده است»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۴۲.</ref>. |