پرش به محتوا

رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ::::::' به '</ref> '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
جز (جایگزینی متن - '</ref> ::::::' به '</ref> ')
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
در این روایات عباراتی مانند: {{عربی|«مَا نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ آيَة‏»}} و یا تعابیری مثل: {{عربی|«یُعَلِّمُونَهُ لَکُم، أَوَّله إلی آخِرِهِ‏»}} دلالت بر فراگیری فهم قرآن و آشنایی با تمام قرآن را دارد. ویژگی دوم تفسیر [[ائمه]] {{عم}}؛ اتقان به صحت و مطابقت داشتن تفسیر ایشان با حقیقت قرآن می‌باشد. دلیل بر این گفتار، اوّلاً روایاتی است که [[اهل بیت]] {{عم}} و قرآن را عِدل هم و در کنار هم و جدا ناشدنی از هم می‌داند، [[حدیث ثقلین]] به عنوان بهترین و متقن ترین سند بر این ادعاست. ثانیاً روایاتی است که خود [[ائمه]] علم و آگاهی خویش از قرآن را الهی و به واسطه [[پیامبر]] {{صل}} معرفی می‌نمایند. {{عربی|«سَلُونِي عَنْ كِتَابِ اللَّهِ فَوَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا مَسِيرٍ وَ لَا مُقَامٍ إِلَّا وَ قَدْ أَقْرَأَنِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} ... فَعَلَّمَنِي تَأْوِيلَهُ وَ تَنْزِيلَه‏»}} از من از کتاب خدا سؤال کنید که به خدا آیه‌ای نازل نشد در شب یا روز و نه در راه و ایستگاه الا آنکه [[پیامبر]] آن را برای من قرائت کرد پس تأویل و تنزیلش را به من آموخت. و با همین سیاق روایاتی هستند که با استناد به آیه {و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ}نقش [[ائمه]] را تکمیل‌کننده انذاری می‌دانند که از وظایف [[پیامبر]] {{صل}} دانسته شده است. در این روایات در تبیین من بلغ آمده: {{عربی|«مَنْ بَلَغَ أَنْ يَكُونَ إِمَاماً مِنْ‏ ذُرِّيَّةِ الْأَوْصِيَاءِ فَهُوَ يُنْذِرُ بِالْقُرْآنِ كَمَا أَنْذَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّه‏ {{صل}}‏»}}
در این روایات عباراتی مانند: {{عربی|«مَا نَزَلَتْ فِي الْقُرْآنِ آيَة‏»}} و یا تعابیری مثل: {{عربی|«یُعَلِّمُونَهُ لَکُم، أَوَّله إلی آخِرِهِ‏»}} دلالت بر فراگیری فهم قرآن و آشنایی با تمام قرآن را دارد. ویژگی دوم تفسیر [[ائمه]] {{عم}}؛ اتقان به صحت و مطابقت داشتن تفسیر ایشان با حقیقت قرآن می‌باشد. دلیل بر این گفتار، اوّلاً روایاتی است که [[اهل بیت]] {{عم}} و قرآن را عِدل هم و در کنار هم و جدا ناشدنی از هم می‌داند، [[حدیث ثقلین]] به عنوان بهترین و متقن ترین سند بر این ادعاست. ثانیاً روایاتی است که خود [[ائمه]] علم و آگاهی خویش از قرآن را الهی و به واسطه [[پیامبر]] {{صل}} معرفی می‌نمایند. {{عربی|«سَلُونِي عَنْ كِتَابِ اللَّهِ فَوَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا مَسِيرٍ وَ لَا مُقَامٍ إِلَّا وَ قَدْ أَقْرَأَنِيهَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} ... فَعَلَّمَنِي تَأْوِيلَهُ وَ تَنْزِيلَه‏»}} از من از کتاب خدا سؤال کنید که به خدا آیه‌ای نازل نشد در شب یا روز و نه در راه و ایستگاه الا آنکه [[پیامبر]] آن را برای من قرائت کرد پس تأویل و تنزیلش را به من آموخت. و با همین سیاق روایاتی هستند که با استناد به آیه {و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ}نقش [[ائمه]] را تکمیل‌کننده انذاری می‌دانند که از وظایف [[پیامبر]] {{صل}} دانسته شده است. در این روایات در تبیین من بلغ آمده: {{عربی|«مَنْ بَلَغَ أَنْ يَكُونَ إِمَاماً مِنْ‏ ذُرِّيَّةِ الْأَوْصِيَاءِ فَهُوَ يُنْذِرُ بِالْقُرْآنِ كَمَا أَنْذَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّه‏ {{صل}}‏»}}
::::::این روایات وحی را مخصوص [[پیامبر]] اما تبلیغ، تبیین و تفسیر قرآن را محدود به زمان [[پیامبر]] نمی‌دانند. سوم اینکه: قرآن کریم خبر از وجود تأویل برای آیات قرآن می‌دهد، این حقیقت را در لسان روایات نیز می‌توان مشاهده کرد، که در روایات از آن بیشتر به عنوان بطن یا بطون یاد شده است. این مطلب و معنا در روایات اهل سنت بیشتر با تعابیر سبعَةُ اَحرُف و تأویل کتاب بیان شده است. <ref>تفسیر عیاشی ج ۱ ص ۲ ص ۱۱؛ البرهان فی تفسیر القرآن ج ۱ ص ۵۹۸؛ کتاب سلیم ص ۷۶۹؛ بحار ج ۸۹ ص ۸۳ ح ۱۵ و ص ۹۰ ح ۳۴.</ref> ابن ابی حاتم از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که او درباره قرآن گفت: {{عربی|«ان القرآن ذو شجون و فنون و ظهور و بطون لاتنقضی عجائبه و لاتبلغ غایته‏»}}<ref>الدرالمنثور ج ۲ ص ۶.</ref> [[امام باقر]] {{ع}} با معرفی [[پیامبر]] {{صل}} به عنوان برترین راسخین در علم می‌فرماید خداوند علم به تأویل و تنزیل را به صورت کامل به او آموخت و [[اوصیا]] بعد از او آگاهان از تمامی آنها هستند. <ref>بحار ج ۸۹ ص ۸۰ و ۸۱ ح ۸ ص ۹۲ ح ۳۹. </ref>
::::::این روایات وحی را مخصوص [[پیامبر]] اما تبلیغ، تبیین و تفسیر قرآن را محدود به زمان [[پیامبر]] نمی‌دانند. سوم اینکه: قرآن کریم خبر از وجود تأویل برای آیات قرآن می‌دهد، این حقیقت را در لسان روایات نیز می‌توان مشاهده کرد، که در روایات از آن بیشتر به عنوان بطن یا بطون یاد شده است. این مطلب و معنا در روایات اهل سنت بیشتر با تعابیر سبعَةُ اَحرُف و تأویل کتاب بیان شده است. <ref>تفسیر عیاشی ج ۱ ص ۲ ص ۱۱؛ البرهان فی تفسیر القرآن ج ۱ ص ۵۹۸؛ کتاب سلیم ص ۷۶۹؛ بحار ج ۸۹ ص ۸۳ ح ۱۵ و ص ۹۰ ح ۳۴.</ref> ابن ابی حاتم از [[ابن عباس]] نقل می‌کند که او درباره قرآن گفت: {{عربی|«ان القرآن ذو شجون و فنون و ظهور و بطون لاتنقضی عجائبه و لاتبلغ غایته‏»}}<ref>الدرالمنثور ج ۲ ص ۶.</ref> [[امام باقر]] {{ع}} با معرفی [[پیامبر]] {{صل}} به عنوان برترین راسخین در علم می‌فرماید خداوند علم به تأویل و تنزیل را به صورت کامل به او آموخت و [[اوصیا]] بعد از او آگاهان از تمامی آنها هستند. <ref>بحار ج ۸۹ ص ۸۰ و ۸۱ ح ۸ ص ۹۲ ح ۳۹. </ref>
::::::از طریق اهل سنت از ابن مسعود نقل شده که: {{عربی|«القرآن نزل علی سبعة احرف ما منها حرف الّا و له ظهر و بطن و ان علی بن ابی طالب عنده منه علم الظاهر و الباطن.‏»}}<ref>البرهان فی تفسیر القرآن ج ۱ ص ۴۷.</ref> قرآن بر هفت حرف نازل شده و هرحرفی ظاهر و باطنی دارد و همانا نزد علی علم ظاهر و باطن قرآن موجود است. همچنین از [[ام سلمة]]، [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[ابی سعید خدری]]، [[وهب بصری]]، [[زید بن ثابت]]، مجاهد و… روایات و کلماتی در علم و آگاهی وسیع [[امیرالمؤمنین]] به قرآن ذکر گردیده است.<ref>مقدمه تفسیر حبری ص ۱۵۳ تا ۱۶۳.</ref>»<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص ۵۰ و ۵۱.</ref>.
 
از طریق اهل سنت از ابن مسعود نقل شده که: {{عربی|«القرآن نزل علی سبعة احرف ما منها حرف الّا و له ظهر و بطن و ان علی بن ابی طالب عنده منه علم الظاهر و الباطن.‏»}}<ref>البرهان فی تفسیر القرآن ج ۱ ص ۴۷.</ref> قرآن بر هفت حرف نازل شده و هرحرفی ظاهر و باطنی دارد و همانا نزد علی علم ظاهر و باطن قرآن موجود است. همچنین از [[ام سلمة]]، [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[ابی سعید خدری]]، [[وهب بصری]]، [[زید بن ثابت]]، مجاهد و… روایات و کلماتی در علم و آگاهی وسیع [[امیرالمؤمنین]] به قرآن ذکر گردیده است.<ref>مقدمه تفسیر حبری ص ۱۵۳ تا ۱۶۳.</ref>»<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص ۵۰ و ۵۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش