حضرت حمیده: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'مراسم عبادی' به 'مراسم عبادی'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'مراسم عبادی' به 'مراسم عبادی') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==[[تولد]] فرزند== | ==[[تولد]] فرزند== | ||
[[بهترین]] [[فضیلت]] [[حضرت]] [[حمیده]] آن است که [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} از دامان [[پاک]] او پا به عرصه وجود گذاشت. امام [[جعفر صادق]]{{ع}} در [[سال ۱۲۸ هجری]] همراه [[همسر]] حامله و تعدادی از [[اصحاب]] خود، به [[حج]] مشرف شد. بعد از [[مراسم | [[بهترین]] [[فضیلت]] [[حضرت]] [[حمیده]] آن است که [[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} از دامان [[پاک]] او پا به عرصه وجود گذاشت. امام [[جعفر صادق]]{{ع}} در [[سال ۱۲۸ هجری]] همراه [[همسر]] حامله و تعدادی از [[اصحاب]] خود، به [[حج]] مشرف شد. بعد از [[مراسم عبادی]] حج، وقتی به [[سرزمین]] [[ابوا]] رسیدند، حمیده موسی بن جعفر{{ع}} را به [[دنیا]] آورد<ref>احقاق الحق، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. | ||
[[ابوبصیر]] میگوید: در سالی که حضرت امام [[موسی]]{{ع}} متولد شد، من همراه تعدادی از [[دوستان]] در [[خدمت]] [[حضرت صادق]]{{ع}}، به [[سفر حج]] رفته بودم. وقتی به [[منزل]] «ابوا» رسیدیم، حضرت صادق{{ع}} برای ما نهارطلبید و خدمتکار آن حضرت، غذای بسیار نیکویی برای ما آورد. در بین [[غذا خوردن]]، پیکی از جانب حمیده به خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد: حمیده میگوید اثر وضع حمل در من ظاهر شده است - امام از پیش به حمیده فرموده بود: زمانی که اثر وضع حمل بر تو ظاهر شد مرا باخبر کن - [[امام صادق]]{{ع}} خوشنود شد و به سوی [[خیمه]] حمیده رفت و بعد از اندک زمانی با [[خوشحالی]] و [[خنده]] بازگشت. گفتیم: [[خدا]] همیشه شما را خندان و دلتان را شاد گرداند؛ حال حمیده چگونه بود؟ فرمود: خداوند، حمیده را به [[سلامت]] داشت و به من پسری عطا فرمود که بهترین [[خلق]] خداست و حمیده خبری به من داد که من از او آگاهتر بودم. عرض کردم: فدایت گردم! حمیده به شما چه خبری داد؟ فرمود: حمیده گفت: پسرم که به دنیا آمد، دستهای خود را بر [[زمین]] گذاشت و سر خود را به سوی [[آسمان]] بلند کرد. من به حمیده گفتم: این، علامتِ ولادت [[انبیا]] و اوصیاست<ref>دلائل الامامه، ص۳۰۴؛ عیون المعجزات، ص۹۵؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳؛ عوالم، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. | [[ابوبصیر]] میگوید: در سالی که حضرت امام [[موسی]]{{ع}} متولد شد، من همراه تعدادی از [[دوستان]] در [[خدمت]] [[حضرت صادق]]{{ع}}، به [[سفر حج]] رفته بودم. وقتی به [[منزل]] «ابوا» رسیدیم، حضرت صادق{{ع}} برای ما نهارطلبید و خدمتکار آن حضرت، غذای بسیار نیکویی برای ما آورد. در بین [[غذا خوردن]]، پیکی از جانب حمیده به خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد: حمیده میگوید اثر وضع حمل در من ظاهر شده است - امام از پیش به حمیده فرموده بود: زمانی که اثر وضع حمل بر تو ظاهر شد مرا باخبر کن - [[امام صادق]]{{ع}} خوشنود شد و به سوی [[خیمه]] حمیده رفت و بعد از اندک زمانی با [[خوشحالی]] و [[خنده]] بازگشت. گفتیم: [[خدا]] همیشه شما را خندان و دلتان را شاد گرداند؛ حال حمیده چگونه بود؟ فرمود: خداوند، حمیده را به [[سلامت]] داشت و به من پسری عطا فرمود که بهترین [[خلق]] خداست و حمیده خبری به من داد که من از او آگاهتر بودم. عرض کردم: فدایت گردم! حمیده به شما چه خبری داد؟ فرمود: حمیده گفت: پسرم که به دنیا آمد، دستهای خود را بر [[زمین]] گذاشت و سر خود را به سوی [[آسمان]] بلند کرد. من به حمیده گفتم: این، علامتِ ولادت [[انبیا]] و اوصیاست<ref>دلائل الامامه، ص۳۰۴؛ عیون المعجزات، ص۹۵؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳؛ عوالم، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. |