پرش به محتوا

انسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'عالم طبیعت' به 'عالم طبیعت'
جز (جایگزینی متن - 'عالم طبیعت' به 'عالم طبیعت')
خط ۱۵: خط ۱۵:
[[نفس آدمی]] تا حدود [[چهل سالگی]] به تقویت و اداره مزاج و بدن مادی مشغول است؛ لذا تا این سن [[رشد]] [[قوه عاقله]] [[انسان]] کم است، اما بعد از این سن، علاقه طبیعی نفس به بدن کم می‌شود. در نتیجه بدن رو به [[ضعف]] می‌رود. هر قدر توجه نفس به بدن کمتر شود، توجهش به خود بیشتر می‌شود و در نتیجه قوه عاقله بیشتر و محکم‌تر می‌شود. یکی از خصوصیات [[انبیاء]] و [[مربیان الهی]] این است که مانع توجه بیش از حد لازم انسان به طبیعت مادی شوند تا [[ادراکات عقلی]] آنها به حدی [[ضعیف]] نشود که [[انسانیت]] خود را صرف حیوانیت کنند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۰-۳۲.</ref>؛ لذا اگر گفته می‌شود: «[[عقل]] سالم در بدن سالم»؛ معنای صحیح آن، این است که اگر بدن و مزاج [[انسان]] سالم باشد، دیگر نیازی نیست [[نفس آدمی]] بیش از حد لازم به کار [[بدن]] و مزاج او بپردازد. وقتی [[اشتغال]] نفس از بدن کم شد، در این صورت توجه نفس به [[باطن]] خود بیشتر و در نتیجه تعقلاتش قوی‌تر خواهد شد<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱.</ref>.
[[نفس آدمی]] تا حدود [[چهل سالگی]] به تقویت و اداره مزاج و بدن مادی مشغول است؛ لذا تا این سن [[رشد]] [[قوه عاقله]] [[انسان]] کم است، اما بعد از این سن، علاقه طبیعی نفس به بدن کم می‌شود. در نتیجه بدن رو به [[ضعف]] می‌رود. هر قدر توجه نفس به بدن کمتر شود، توجهش به خود بیشتر می‌شود و در نتیجه قوه عاقله بیشتر و محکم‌تر می‌شود. یکی از خصوصیات [[انبیاء]] و [[مربیان الهی]] این است که مانع توجه بیش از حد لازم انسان به طبیعت مادی شوند تا [[ادراکات عقلی]] آنها به حدی [[ضعیف]] نشود که [[انسانیت]] خود را صرف حیوانیت کنند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۰-۳۲.</ref>؛ لذا اگر گفته می‌شود: «[[عقل]] سالم در بدن سالم»؛ معنای صحیح آن، این است که اگر بدن و مزاج [[انسان]] سالم باشد، دیگر نیازی نیست [[نفس آدمی]] بیش از حد لازم به کار [[بدن]] و مزاج او بپردازد. وقتی [[اشتغال]] نفس از بدن کم شد، در این صورت توجه نفس به [[باطن]] خود بیشتر و در نتیجه تعقلاتش قوی‌تر خواهد شد<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱.</ref>.


به عبارت دیگر، نفس موجودی است که مادامی که در عالم [[طبیعت]] است یک جهت و وجهه مادی دارد و به واسطه آن جهت، محکوم به [[مادیت]] است و یک جهت تجرد و [[روحانی]] دارد که از آن جهت، محکوم به [[حکم]] [[روحانیت]] و تجرد می‌شود. نفس در این مرحله با [[سیر]] خود به تدریج از طبیعت محض بودن به سوی تجرد محض حرکت کرده، کم‌کم کمال یافته، از [[نقص]] بیرون می‌رود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۵۳-۱۵۶.</ref>. این سیر و حرکت جوهری برای انسان یک امر قهری و اجباری است که باید از مرحله طبیعت و ماده، حرکت صعودی خودش را شروع کرده، به تجرد مثالی و بعد از آن هم به تجرد [[عقلی]] برسد. به این منظور در عالم طبیعت از پایین‌ترین مراحل تجرد شروع می‌کند و بعد در [[عالم برزخ]] تجرد مثالی و در نهایت در [[عالم آخرت]] تجرد عقلی می‌یابد. البته در این سیر و حرکت جوهری که به طرف تجرد طی می‌کند، انسان ممکن است کسب [[فضایل]] و یا [[رذایل]] بکند و در نتیجه وقتی از طبیعت بیرون می‌رود، ممکن است مجرد [[عقلانی]] یا مجرد [[شیطانی]] باشد. به عبارت دیگر رفتن به عالم تجرد قهری است؛ ولی در این [[مسافرت]] غیراختیاری ممکن است کسی با [[اختیار]] خود [[سود]] یا ضرر کسب کند و در زیبایی‌ها و یا [[زشتی‌ها]] به [[مقام]] تجرد دست یافته، انسان مجرد یا [[شیطان]] مجرد شود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۶۸ - ۷۵ و ۳۳ - ۳۵.</ref>.
به عبارت دیگر، نفس موجودی است که مادامی که در [[عالم طبیعت]] است یک جهت و وجهه مادی دارد و به واسطه آن جهت، محکوم به [[مادیت]] است و یک جهت تجرد و [[روحانی]] دارد که از آن جهت، محکوم به [[حکم]] [[روحانیت]] و تجرد می‌شود. نفس در این مرحله با [[سیر]] خود به تدریج از طبیعت محض بودن به سوی تجرد محض حرکت کرده، کم‌کم کمال یافته، از [[نقص]] بیرون می‌رود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۵۳-۱۵۶.</ref>. این سیر و حرکت جوهری برای انسان یک امر قهری و اجباری است که باید از مرحله طبیعت و ماده، حرکت صعودی خودش را شروع کرده، به تجرد مثالی و بعد از آن هم به تجرد [[عقلی]] برسد. به این منظور در عالم طبیعت از پایین‌ترین مراحل تجرد شروع می‌کند و بعد در [[عالم برزخ]] تجرد مثالی و در نهایت در [[عالم آخرت]] تجرد عقلی می‌یابد. البته در این سیر و حرکت جوهری که به طرف تجرد طی می‌کند، انسان ممکن است کسب [[فضایل]] و یا [[رذایل]] بکند و در نتیجه وقتی از طبیعت بیرون می‌رود، ممکن است مجرد [[عقلانی]] یا مجرد [[شیطانی]] باشد. به عبارت دیگر رفتن به عالم تجرد قهری است؛ ولی در این [[مسافرت]] غیراختیاری ممکن است کسی با [[اختیار]] خود [[سود]] یا ضرر کسب کند و در زیبایی‌ها و یا [[زشتی‌ها]] به [[مقام]] تجرد دست یافته، انسان مجرد یا [[شیطان]] مجرد شود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۶۸ - ۷۵ و ۳۳ - ۳۵.</ref>.


خلاصه [[کلام]] اینکه نفس [[انسانی]] بالقوه دارای سه مرتبه با مرحله است که عبارت‌اند از: ۱. مرحله طبیعت و ماده یا [[شهادت]]، ۲. مرحله مثال یا [[خیال]] یا [[برزخ]]، ۳. مرتبه [[عقل]] یا [[غیب]]. [[نفس آدمی]] در اثر حرکت جوهری خود این قوای خود را به مرحله [[شکوفایی]] و فعلیت می‌رساند؛ لذا هر مرتبه بالاتر واجد همه [[کمالات]] مرتبه [[پایین‌تر]] از خودش می‌باشد و مرتبه پایین نیز ظل و سایه مرتبه بالاتر از خود است. البته قابل توجه است که در اغلب [[انسان‌ها]] فقط دو مرحله اول به فعلیت می‌رسد و مرحله عقل در آنها در حد [[قوه]] و [[استعداد]] باقی می‌ماند. شکوفایی این مرتبه اختصاص به اولیای خاص [[الهی]] دارد و در هر چند قرن یک یا چند نفر معدود هستند که آنها در [[ترقی]] کمالی نفسی و وجودی به [[مقام]] [[عقلانی]] دست می‌یابند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱۷ - ۳۲۴ و ۲۲۸.</ref>.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسان‌شناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۳۱.</ref>
خلاصه [[کلام]] اینکه نفس [[انسانی]] بالقوه دارای سه مرتبه با مرحله است که عبارت‌اند از: ۱. مرحله طبیعت و ماده یا [[شهادت]]، ۲. مرحله مثال یا [[خیال]] یا [[برزخ]]، ۳. مرتبه [[عقل]] یا [[غیب]]. [[نفس آدمی]] در اثر حرکت جوهری خود این قوای خود را به مرحله [[شکوفایی]] و فعلیت می‌رساند؛ لذا هر مرتبه بالاتر واجد همه [[کمالات]] مرتبه [[پایین‌تر]] از خودش می‌باشد و مرتبه پایین نیز ظل و سایه مرتبه بالاتر از خود است. البته قابل توجه است که در اغلب [[انسان‌ها]] فقط دو مرحله اول به فعلیت می‌رسد و مرحله عقل در آنها در حد [[قوه]] و [[استعداد]] باقی می‌ماند. شکوفایی این مرتبه اختصاص به اولیای خاص [[الهی]] دارد و در هر چند قرن یک یا چند نفر معدود هستند که آنها در [[ترقی]] کمالی نفسی و وجودی به [[مقام]] [[عقلانی]] دست می‌یابند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۱۷ - ۳۲۴ و ۲۲۸.</ref>.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسان‌شناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۳۱.</ref>
خط ۵۲: خط ۵۲:


===[[تجرد نفس]]===
===[[تجرد نفس]]===
یکی از ویژگی‌های [[نفس انسان]] تجرد یا غیرمادی بودن آن است. البته این تجرد از همان ابتدا برای [[انسان]] نبوده است، بلکه انسان در ابتدای وجود خود امری مادی و برآمده از عالم [[طبیعت]] است. این موجود مادی در اثر حرکت جوهری، قوای خود را به فعلیت تبدیل کرده، در مرحله خاصی مرتبه‌ای از تجرد را می‌یابد. اولین مرحله از تجرد برای نفس انسان تجرد خیالی یا مثالی است که پایین‌ترین مرحله از این نوع تجرد با شکل‌گیری [[ادراک حسی]] لامسه تحقق می‌یابد. بسیاری از حیوانات دیگر نیز دارای تجرد خیالی هستند؛ چراکه آنها نیز از [[قوه خیال]] برخوردارند.
یکی از ویژگی‌های [[نفس انسان]] تجرد یا غیرمادی بودن آن است. البته این تجرد از همان ابتدا برای [[انسان]] نبوده است، بلکه انسان در ابتدای وجود خود امری مادی و برآمده از [[عالم طبیعت]] است. این موجود مادی در اثر حرکت جوهری، قوای خود را به فعلیت تبدیل کرده، در مرحله خاصی مرتبه‌ای از تجرد را می‌یابد. اولین مرحله از تجرد برای نفس انسان تجرد خیالی یا مثالی است که پایین‌ترین مرحله از این نوع تجرد با شکل‌گیری [[ادراک حسی]] لامسه تحقق می‌یابد. بسیاری از حیوانات دیگر نیز دارای تجرد خیالی هستند؛ چراکه آنها نیز از [[قوه خیال]] برخوردارند.


[[غالب]] [[انسان‌ها]] در همین مرحله مثالی از تجرد باقی می‌مانند. مرحله بالاتری از تجرد نیز برای نفس انسان قابل [[تصور]] است که تجرد [[عقلانی]] است. این مرحله از تجرد اختصاص به انسان دارد، البته نه همه انسان‌ها، بلکه افراد خاصی از انسان‌ها که جزء [[اولیای الهی]] هستند، می‌توانند به این نوع از تجرد برسند<ref>امام خمینی، تقریرات، فلسفه، ج۳، ص۲۲۸ و ۳۲۳.</ref>.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسان‌شناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۴۱.</ref>
[[غالب]] [[انسان‌ها]] در همین مرحله مثالی از تجرد باقی می‌مانند. مرحله بالاتری از تجرد نیز برای نفس انسان قابل [[تصور]] است که تجرد [[عقلانی]] است. این مرحله از تجرد اختصاص به انسان دارد، البته نه همه انسان‌ها، بلکه افراد خاصی از انسان‌ها که جزء [[اولیای الهی]] هستند، می‌توانند به این نوع از تجرد برسند<ref>امام خمینی، تقریرات، فلسفه، ج۳، ص۲۲۸ و ۳۲۳.</ref>.<ref>[[رضا میرزایی|میرزایی، رضا]]، [[انسان‌شناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «انسان‌شناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۴۱.</ref>
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش