پرش به محتوا

شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تعلیم اسما' به 'تعلیم اسما')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[شایسته‌سالاری]]''' است. "'''شایسته‌سالاری'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شایسته‌سالاری در حدیث]] - [[شایسته‌سالاری در فقه سیاسی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی]]</div>
| موضوع مرتبط = اصول نظام سیاسی اسلام
 
| عنوان مدخل = شایسته‌سالاری
| مداخل مرتبط = [[شایسته‌سالاری در فقه سیاسی]] - [[شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
==اصل شایسته‌سالاری==
==اصل شایسته‌سالاری==
[[شایسته‌سالاری]] از آموزه‌های مهم [[اسلامی]] است. در [[قرآن کریم]] شرط [[مقام امامت]] [[جامعه]] [[عدالت]] دانسته شده است. شرط اهلیت و عدالت تا حدی است که [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از [[امتحان]] و [[آزمایش]] به مقام امامت برگزید. بدین جهت است که [[قرآن]] ذریّه حضرت ابراهیم را صرفاً به دلیل انتساب به آن [[حضرت]] [[شایسته]] [[امامت]] ندانسته و بر [[ضرورت]] اهلیت و [[شایستگی]] لازم در افراد تأکید نموده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. چنین شایستگی پیشتر در داستان [[حضرت آدم]]{{ع}} و [[فرشتگان]] نیز معیار ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. خداوند پس از [[تعلیم اسما]] به حضرت آدم{{ع}} از فرشتگان خواست تا بر [[آدم]] [[سجده]] کند. معیار [[برتری]] حضرت آدم نیز [[علم]] به اسما بوده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>.
[[شایسته‌سالاری]] از آموزه‌های مهم [[اسلامی]] است. در [[قرآن کریم]] شرط [[مقام امامت]] [[جامعه]] [[عدالت]] دانسته شده است. شرط اهلیت و عدالت تا حدی است که [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را پس از [[امتحان]] و [[آزمایش]] به مقام امامت برگزید. بدین جهت است که [[قرآن]] ذریّه حضرت ابراهیم را صرفاً به دلیل انتساب به آن [[حضرت]] [[شایسته]] [[امامت]] ندانسته و بر [[ضرورت]] اهلیت و [[شایستگی]] لازم در افراد تأکید نموده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. چنین شایستگی پیشتر در داستان [[حضرت آدم]]{{ع}} و [[فرشتگان]] نیز معیار ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. خداوند پس از [[تعلیم اسما]] به حضرت آدم{{ع}} از فرشتگان خواست تا بر [[آدم]] [[سجده]] کند. معیار [[برتری]] حضرت آدم نیز [[علم]] به اسما بوده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>.
خط ۳۳: خط ۳۶:


این انتخاب پیامبر به مذاق برخی [[اصحاب]] که برای خود مقام و شخصیت اجتماعی و خانوادگی بالاتری قائل بودند، بسیار تلخ و ناگوار بود. از این‌رو، زبان به [[طعن]] و [[اعتراض]] گشودند. وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} از کارشکنی‌های آنان در حرکت [[سپاه]] از [[لشکرگاه]] و اعتراضشان به [[فرماندهی]] اسامه باخبر گشت، بسیار [[خشمگین]] شد و در حالی که به شدت [[بیمار]] بود، راهی [[مسجد]] شد. سپس بر بالای [[منبر]] رفت و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] چنین فرمود: هان ای [[مردم]]! من از تأخیر حرکت سپاه بسیار ناراحتم. گویا فرماندهی اُسامه برای گروهی از شما گران آمده است و زبان به [[انتقاد]] گشوده‌اید، ولی اعتراض و [[سرپیچی]] شما تازگی ندارد. پیش از این نیز از فرماندهی پدرش زید انتقاد می‌کردید. به [[خدا]] [[سوگند]]! هم پدرش شایسته این [[منصب]] بود و هم اسامه لایق و شایسته این مقام است. من او را بسیار دوست دارم. ای مردم! به او [[نیکی]] کنید و دیگران را نیز به نیکی در [[حق]] او فرا خوانید که او از [[نیکان]] شماست<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۶۲.</ref>.
این انتخاب پیامبر به مذاق برخی [[اصحاب]] که برای خود مقام و شخصیت اجتماعی و خانوادگی بالاتری قائل بودند، بسیار تلخ و ناگوار بود. از این‌رو، زبان به [[طعن]] و [[اعتراض]] گشودند. وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} از کارشکنی‌های آنان در حرکت [[سپاه]] از [[لشکرگاه]] و اعتراضشان به [[فرماندهی]] اسامه باخبر گشت، بسیار [[خشمگین]] شد و در حالی که به شدت [[بیمار]] بود، راهی [[مسجد]] شد. سپس بر بالای [[منبر]] رفت و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] چنین فرمود: هان ای [[مردم]]! من از تأخیر حرکت سپاه بسیار ناراحتم. گویا فرماندهی اُسامه برای گروهی از شما گران آمده است و زبان به [[انتقاد]] گشوده‌اید، ولی اعتراض و [[سرپیچی]] شما تازگی ندارد. پیش از این نیز از فرماندهی پدرش زید انتقاد می‌کردید. به [[خدا]] [[سوگند]]! هم پدرش شایسته این [[منصب]] بود و هم اسامه لایق و شایسته این مقام است. من او را بسیار دوست دارم. ای مردم! به او [[نیکی]] کنید و دیگران را نیز به نیکی در [[حق]] او فرا خوانید که او از [[نیکان]] شماست<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۸۸.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۶۲.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
[[اصل شایسته‌سالاری به‌عنوان یکی از اصول اخلاق سیاسی در سیره پیامبر خاتم به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[اصول نظام سیاسی اسلام چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
* [[شایسته‌سالاری به عنوان یکی از راهبردهای اجتماعی عدالت سیاسی به چه معناست؟ (پرسش)]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۹: خط ۵۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شایسته‌سالاری]]
[[رده:نظام]]
[[رده:نظام سیاسی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۴٬۹۳۳

ویرایش