۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==[[حق]] برخورداری از [[روابط اجتماعی]] سالم و [[آزاد]] با دیگران== | ==[[حق]] برخورداری از [[روابط اجتماعی]] سالم و [[آزاد]] با دیگران== | ||
پیامبر و مسلمانان روابط اجتماعی مناسبی با [[اقلیتها]] داشتند، هیچگاه آنان را طرد نکردند و همچون مسلمانان در نشست و برخاستها، [[آداب]] و [[معاشرت]] و... با آنها [[رفتار]] میکردند. معروف است که تعدادی [[یهودی]] به [[خانه پیامبر]] آمدند. در بدو ورود به جای {{عربی|سَلَامٌ عَلَيْكُمْ}} گفتند: {{عربی|السَّامُ عَلَيْكُم}} «[[ننگ]] و [[نفرین]] بر شما»! پیامبر نیز در جواب فرمودند {{متن حدیث|وَ عَلَيْكُمْ}}<ref>المسند الجامع، تحقیق از بشار عواد و دیگران، ج۲۰، ص۲۰۴.</ref>. [[عایشه]] پس از [[ملاقات]] با حالت [[اعتراض]] به [[حضرت]] گفت: [[لعنت]] بر آنان باد، چرا جواب آنان را ندادید. پیامبر فرمود: چرا من نیز گفتم «بر شما باد»؛ یعنی پیامبر با [[احترام]] همان سخن ایشان را به خودشان برگرداند و سخنی اضافه نفرمودند. از [[علی]]{{ع}} نیز که دستپروده پیامبر است نقل شده که در سفری با فردی یهودی همسفر بود به سهراهی رسیدند که راهشان از یکدیگر جدا میشد. حضرت چند قدمی او را مشایعت کردند. او [[گمان]] کرد حضرت راه را [[اشتباه]] کرده است [[تذکر]] داد، حضرت به او فهماند که اشتباه نکرده است و فرمود: [[دستور پیامبر]] ماست که حق همسفر را ادا کنیم و شما همسفر من بودید. او از این رفتار [[خرسند]] شد و پس از چندی که فهمید همسفر او [[خلیفه]] و [[امام]] مسلمانان است به [[اسلام]] [[ایمان]] آورد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۷۰.</ref>.<ref>[[روح الله شریعتی|شریعتی، روح الله]]، [[حقوق اقلیتها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیتها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۵۳۰.</ref> | پیامبر و مسلمانان روابط اجتماعی مناسبی با [[اقلیتها]] داشتند، هیچگاه آنان را طرد نکردند و همچون مسلمانان در نشست و برخاستها، [[آداب]] و [[معاشرت]] و... با آنها [[رفتار]] میکردند. معروف است که تعدادی [[یهودی]] به [[خانه پیامبر]] آمدند. در بدو ورود به جای {{عربی|سَلَامٌ عَلَيْكُمْ}} گفتند: {{عربی|السَّامُ عَلَيْكُم}} «[[ننگ]] و [[نفرین]] بر شما»! پیامبر نیز در جواب فرمودند {{متن حدیث|وَ عَلَيْكُمْ}}<ref>المسند الجامع، تحقیق از بشار عواد و دیگران، ج۲۰، ص۲۰۴.</ref>. [[عایشه]] پس از [[ملاقات]] با حالت [[اعتراض]] به [[حضرت]] گفت: [[لعنت]] بر آنان باد، چرا جواب آنان را ندادید. پیامبر فرمود: چرا من نیز گفتم «بر شما باد»؛ یعنی پیامبر با [[احترام]] همان سخن ایشان را به خودشان برگرداند و سخنی اضافه نفرمودند. از [[علی]]{{ع}} نیز که دستپروده پیامبر است نقل شده که در سفری با فردی یهودی همسفر بود به سهراهی رسیدند که راهشان از یکدیگر جدا میشد. حضرت چند قدمی او را مشایعت کردند. او [[گمان]] کرد حضرت راه را [[اشتباه]] کرده است [[تذکر]] داد، حضرت به او فهماند که اشتباه نکرده است و فرمود: [[دستور پیامبر]] ماست که حق همسفر را ادا کنیم و شما همسفر من بودید. او از این رفتار [[خرسند]] شد و پس از چندی که فهمید همسفر او [[خلیفه]] و [[امام]] مسلمانان است به [[اسلام]] [[ایمان]] آورد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۷۰.</ref>.<ref>[[روح الله شریعتی|شریعتی، روح الله]]، [[حقوق اقلیتها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیتها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۵۳۰.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== |