۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (←منابع) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در پی این رخداد، آنان نزد پیامبر{{صل}} رفتند و عویمر به حضرت عرض کرد که ۴ ماه با همسر خود همبستر نشده است؛ ولی او اینک باردار است. به دنبال [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و آنان که به همسران خود تهمت (زنا) میزنند و گواهی جز خود ندارند گواهی هر یک از آنان، چهار بار گواهی دادن (با سوگند) به خداوند است که «به راستی من از راستگویانم»» سوره نور، آیه ۶.</ref> و [[نزول]] [[حکم]] لعان، پیامبر{{صل}} از عویمر خواست در ۴ بار قسم بگوید که شریک را با همسر خود دیده است و [[فرزندی]] که در شکم دارد از او نیست و ۴ ماه است که با او همبستر نشده است. او در پایان برای بار پنجم [[لعنت خدا]] را بر خود دانست، اگر [[دروغ]] بگوید؛ سپس پیامبر{{صل}} خوله را فراخواند و از او خواست در ۴ بار قسم بگوید که زنا نکرده و عویمر او را در آن حال ندیده است و بچه در شکم او از [[عویمر]] است؛ آنگاه [[حضرت]] از او خواست تا بگوید [[خشم خدا]] بر خوله اگر این مرد راست بگوید. چون براساس لعان، [[زن]] و مرد برای همیشه بر یکدیگر [[حرام]] میشوند، [[پیامبر]]{{صل}} از آن دو خواست با هم [[زندگی]] نکنند، تا فرزند خوله به [[دنیا]] بیاید و پس از تولدش، فرزند را شبیهترین فرد به [[شریک]] یافتند.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۱۸۵ - ۱۸۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۷۰ - ۷۱؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.</ref> این [[کودک]] پس از دو سال از دنیا رفت.<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۲۲۶؛ المنتظم، ج ۴، ص ۳۱۹.</ref> در منابع متقدم [[شیعی]]، داستان لعان به [[همسر]] [[عویمر بن ساعده اوسی]] نسبت داده شده؛ ولی به نام آن [[زن]] اشاره نشده است. در این گزارش آمده است پس از [[نبرد تبوک]] در [[سال ۹ هجری]] عویمر بن ساعده [[تهمت]] [[زنا]] به همسر خود را ۴ بار تکرار کرد؛ میان نماز ظهر و عصر [[حکم]] لعان فرود آمد و پیامبر{{صل}} از عویمر خواست همسر خود را به [[مسجد]] آورد. همسر او زنی محترم بود، از اینرو با گروهی به مسجد آمد. عویمر جداگانه کنار [[منبر]] ایستاد و پس از ۴ بار [[شهادت]] به [[صداقت]] خود، [[لعنت]] [[پروردگار]] را بر خود دانست اگر [[دروغ]] گفته باشد. پیامبر{{صل}} از همسر او خواست که یا او نیز چنان کند؛ یا حد بر او [[اجرا]] شود و وی نیز برای [[حفظ]] [[شرف]] [[خاندان]] خود چنان کرد<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۹۸.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[خوله بنت عاصم (مقاله)|مقاله «خوله بنت عاصم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | در پی این رخداد، آنان نزد پیامبر{{صل}} رفتند و عویمر به حضرت عرض کرد که ۴ ماه با همسر خود همبستر نشده است؛ ولی او اینک باردار است. به دنبال [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و آنان که به همسران خود تهمت (زنا) میزنند و گواهی جز خود ندارند گواهی هر یک از آنان، چهار بار گواهی دادن (با سوگند) به خداوند است که «به راستی من از راستگویانم»» سوره نور، آیه ۶.</ref> و [[نزول]] [[حکم]] لعان، پیامبر{{صل}} از عویمر خواست در ۴ بار قسم بگوید که شریک را با همسر خود دیده است و [[فرزندی]] که در شکم دارد از او نیست و ۴ ماه است که با او همبستر نشده است. او در پایان برای بار پنجم [[لعنت خدا]] را بر خود دانست، اگر [[دروغ]] بگوید؛ سپس پیامبر{{صل}} خوله را فراخواند و از او خواست در ۴ بار قسم بگوید که زنا نکرده و عویمر او را در آن حال ندیده است و بچه در شکم او از [[عویمر]] است؛ آنگاه [[حضرت]] از او خواست تا بگوید [[خشم خدا]] بر خوله اگر این مرد راست بگوید. چون براساس لعان، [[زن]] و مرد برای همیشه بر یکدیگر [[حرام]] میشوند، [[پیامبر]]{{صل}} از آن دو خواست با هم [[زندگی]] نکنند، تا فرزند خوله به [[دنیا]] بیاید و پس از تولدش، فرزند را شبیهترین فرد به [[شریک]] یافتند.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۱۸۵ - ۱۸۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۷۰ - ۷۱؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.</ref> این [[کودک]] پس از دو سال از دنیا رفت.<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۲۲۶؛ المنتظم، ج ۴، ص ۳۱۹.</ref> در منابع متقدم [[شیعی]]، داستان لعان به [[همسر]] [[عویمر بن ساعده اوسی]] نسبت داده شده؛ ولی به نام آن [[زن]] اشاره نشده است. در این گزارش آمده است پس از [[نبرد تبوک]] در [[سال ۹ هجری]] عویمر بن ساعده [[تهمت]] [[زنا]] به همسر خود را ۴ بار تکرار کرد؛ میان نماز ظهر و عصر [[حکم]] لعان فرود آمد و پیامبر{{صل}} از عویمر خواست همسر خود را به [[مسجد]] آورد. همسر او زنی محترم بود، از اینرو با گروهی به مسجد آمد. عویمر جداگانه کنار [[منبر]] ایستاد و پس از ۴ بار [[شهادت]] به [[صداقت]] خود، [[لعنت]] [[پروردگار]] را بر خود دانست اگر [[دروغ]] گفته باشد. پیامبر{{صل}} از همسر او خواست که یا او نیز چنان کند؛ یا حد بر او [[اجرا]] شود و وی نیز برای [[حفظ]] [[شرف]] [[خاندان]] خود چنان کرد<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۹۸.</ref>.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[خوله بنت عاصم (مقاله)|مقاله «خوله بنت عاصم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |