۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
# [[سوگند]] [[خداوند]] به [[ستاره]] [[زحل]] مبنی بر [[سلامت]] [[عقلانی]] و صحت [[گفتار پیامبر]]: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}}<ref>«و همنشین شما، دیوانه نیست،» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>«و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد،» سوره تکویر، آیه ۲۴.</ref> در ذیل [[آیه]] فَلا اسمُ بالخُنس در [[تفسیر]] [[المیزان]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>{{متن قرآن|الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>«و به سیّارگان پنهاننورد،» سوره تکویر، آیه ۱۶.</ref> آمده است: "کلمه" خُنَس "جمع خانس است، هم چنان که کلمه" طُلَب "جمع طالب است، و مصدر آن" خنوس "است، که به معنای گرفتگی و تاخر و استتار میآید، و کلمه" جواری "جمع جاریة است، و مصدر" [[جری]] "به معنای سیر سریع است، که معنایی استعارهای از جریان [[آب]] است، و کلمه" کنس "جمع کانس است، و مصدر" کنوس "به معنای داخل شدن وحشیهایی از قبیل آهو و طیور به درون لانهاش است، لانهای که برای خود اتخاذ کرده و در آن جایگزین شده است و اینکه به دنبال جمله {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>... " جمله" {{متن قرآن|وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ}}<ref>«و به شب چون پشت کند (و باز رود)،» سوره تکویر، آیه ۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ}}<ref>«و به بامداد چون بردمد،» سوره تکویر، آیه ۱۸.</ref> را آورده، این احتمال را [[تأیید]] میکند که منظور از "[[خنس]] و جوار کنس" [[ستارگان]] است، یا همه آنها و یا بعضی از آنها. در این باره [[علامه طباطبایی]] در توصیف [[ستارگان]] به نکاتی [[علمی]] و تفسیری نجومی اشاره میکند که قابل توجه است: «چون [[ستارگان]] بعضی سیار و بعضی ثابتند، آنهایی که سیار هستند با صفاتی که در این [[آیات]] برای "مقسم بها" آن چیزهایی که با آن [[سوگند]] خورده آمده، مناسبت بیشتری دارد، چون از جمله صفات مقسم بها، صفت خنوس و [[جری]] و کنوس را آورده، و این صفات با وضع پنج سیاره سرگردان، یعنی زحل، مشتری، مریخ، [[زهره]] و عطارد، منطبق است، زیرا اینها در حرکتشان بر حسب آنچه ما میبینیم [[استقامت]] و [[رجعت]] و اقامت دارند، [[استقامت]] دارند برای اینکه حرکتشان از نظر زمان شبیه هم است، و [[رجعت]] دارند چون انقباض و تاخر و خنوس زمانی دارند، و اقامت دارند، چون در حرکت استقامتی و رجعتی خود زمانی توقف دارند، گویی آهوی وحشیاند که زمانی در آشیانه خود اقامت میکند». ([[المیزان]] ج ۲۰ ص: ۳۵۶.) | # [[سوگند]] [[خداوند]] به [[ستاره]] [[زحل]] مبنی بر [[سلامت]] [[عقلانی]] و صحت [[گفتار پیامبر]]: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ}}<ref>«و همنشین شما، دیوانه نیست،» سوره تکویر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>«و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد،» سوره تکویر، آیه ۲۴.</ref> در ذیل [[آیه]] فَلا اسمُ بالخُنس در [[تفسیر]] [[المیزان]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>{{متن قرآن|الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>«و به سیّارگان پنهاننورد،» سوره تکویر، آیه ۱۶.</ref> آمده است: "کلمه" خُنَس "جمع خانس است، هم چنان که کلمه" طُلَب "جمع طالب است، و مصدر آن" خنوس "است، که به معنای گرفتگی و تاخر و استتار میآید، و کلمه" جواری "جمع جاریة است، و مصدر" [[جری]] "به معنای سیر سریع است، که معنایی استعارهای از جریان [[آب]] است، و کلمه" کنس "جمع کانس است، و مصدر" کنوس "به معنای داخل شدن وحشیهایی از قبیل آهو و طیور به درون لانهاش است، لانهای که برای خود اتخاذ کرده و در آن جایگزین شده است و اینکه به دنبال جمله {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ}}<ref>«نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.</ref>... " جمله" {{متن قرآن|وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ}}<ref>«و به شب چون پشت کند (و باز رود)،» سوره تکویر، آیه ۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ}}<ref>«و به بامداد چون بردمد،» سوره تکویر، آیه ۱۸.</ref> را آورده، این احتمال را [[تأیید]] میکند که منظور از "[[خنس]] و جوار کنس" [[ستارگان]] است، یا همه آنها و یا بعضی از آنها. در این باره [[علامه طباطبایی]] در توصیف [[ستارگان]] به نکاتی [[علمی]] و تفسیری نجومی اشاره میکند که قابل توجه است: «چون [[ستارگان]] بعضی سیار و بعضی ثابتند، آنهایی که سیار هستند با صفاتی که در این [[آیات]] برای "مقسم بها" آن چیزهایی که با آن [[سوگند]] خورده آمده، مناسبت بیشتری دارد، چون از جمله صفات مقسم بها، صفت خنوس و [[جری]] و کنوس را آورده، و این صفات با وضع پنج سیاره سرگردان، یعنی زحل، مشتری، مریخ، [[زهره]] و عطارد، منطبق است، زیرا اینها در حرکتشان بر حسب آنچه ما میبینیم [[استقامت]] و [[رجعت]] و اقامت دارند، [[استقامت]] دارند برای اینکه حرکتشان از نظر زمان شبیه هم است، و [[رجعت]] دارند چون انقباض و تاخر و خنوس زمانی دارند، و اقامت دارند، چون در حرکت استقامتی و رجعتی خود زمانی توقف دارند، گویی آهوی وحشیاند که زمانی در آشیانه خود اقامت میکند». ([[المیزان]] ج ۲۰ ص: ۳۵۶.) | ||
# [[نیاز]] [[پیامبر]] به [[تعالیم]] [[الهی]] برای [[شناخت]] حقیت زحل: {{متن قرآن|ِ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ * النَّجْمُ الثَّاقِبُ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، * و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ * ستاره درخشان است،» سوره طارق، آیه ۱-۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۵۹.</ref>. | # [[نیاز]] [[پیامبر]] به [[تعالیم]] [[الهی]] برای [[شناخت]] حقیت زحل: {{متن قرآن|ِ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ * النَّجْمُ الثَّاقِبُ}}<ref>«سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شبشکن)، * و چه دانی که ستاره صبح (شبشکن) چیست؟ * ستاره درخشان است،» سوره طارق، آیه ۱-۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۵۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |