پرش به محتوا

سنت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = سنت
| موضوع مرتبط = سنت
| عنوان مدخل  = [[سنت]]
| عنوان مدخل  = سنت
| مداخل مرتبط = [[سنت در قرآن]] - [[سنت در حدیث]] - [[سنت در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[سنت در لغت]] - [[سنت در قرآن]] - [[سنت در فقه سیاسی]] - [[سنت در کلام اسلامی]] - [[سنت در معارف دعا و زیارات]] - [[سنت در معارف و سیره سجادی]] - [[سنت در معارف و سیره حسینی]] - [[سنت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = سنت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==معناشناسی==
== معناشناسی ==
[[سنت]] از ریشه "س - ن - ن" و در لغت به معنای [[سیره]]، روش [[پسندیده]] و مستقیم، یا مطلق روش، اعم از [[پسندیده]] یا [[ناپسند]] و معانی دیگر آمده است<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۵۵؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۹۹-۳۰۰، «سنن».</ref>.
[[سنت]] از ریشه "س - ن - ن" و در لغت به معنای [[سیره]]، روش پسندیده و مستقیم، یا مطلق روش، اعم از پسندیده یا ناپسند و معانی دیگر آمده است<ref>لسان العرب، ج۱۳، ص۲۵۵؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۹۹-۳۰۰، «سنن».</ref>.


برخی، [[سنت]] را به معنای روش و شیوه مداوم و مستمر<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref> یا شیوه‌ای دانسته‌اند که [[عادت]] شده است<ref>تفسیر العز بن عبد السلام، ج۲، ص۵۸۱؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref>؛ اما برخی میان [[سنت]] و [[عادت]] تفاوت نهاده و برآن‌اند که آن دسته از اعمالی که براساس الگوی پیشین انجام‌پذیرند "[[سنت]]" و رفتارهایی که بر اساس [[خُلق و خوی]] شخصی انجام گیرند "[[عادت]]"‌اند<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۳۴۶، «سنن».</ref>.
برخی، [[سنت]] را به معنای روش و شیوه مداوم و مستمر<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref> یا شیوه‌ای دانسته‌اند که عادت شده است<ref>تفسیر العز بن عبد السلام، ج۲، ص۵۸۱؛ الاصول العامه، ص۱۲۱.</ref>؛ اما برخی میان [[سنت]] و [[عادت]] تفاوت نهاده و برآن‌اند که آن دسته از اعمالی که براساس الگوی پیشین انجام‌پذیرند "[[سنت]]" و رفتارهایی که بر اساس [[خُلق و خوی]] شخصی انجام گیرند "عادت"‌اند<ref>معجم الفروق اللغویه، ص۳۴۶، «سنن».</ref>.


برخی نیز [[سنت]] را به معنای جریان [[منظم]] امری از امور دانسته‌اند؛ اعم از اینکه جریان یاد شده در صفات یا [[اعمال]] یا گفتار باشد<ref>التحقیق، ج۵، ص۲۳۷، «سنن».</ref>.
برخی نیز سنت را به معنای جریان [[منظم]] امری از امور دانسته‌اند؛ اعم از اینکه جریان یاد شده در صفات یا [[اعمال]] یا گفتار باشد<ref>التحقیق، ج۵، ص۲۳۷، «سنن».</ref>.


[[سنت]] در اصطلاح [[فقه]] به حکمی گفته می‌شود که به [[شریعت]] مستند باشد<ref>السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۷؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۱۳.</ref>، یا به مجموع [[معارف دینی]]، اعم از [[اعتقادات]]، [[اخلاقیات]] و [[احکام]]<ref> فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۵۱، «السنه».</ref>. در مقابل، [[بدعت]] به آنچه [[مخالف]] [[دین]] و [[شریعت]] است گفته می‌شود<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ معجم لغه‌الفقهاء، ص۲۵۱؛ فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸.</ref>؛ همچنین گاهی در منابع [[فقهی]]، [[سنت]] به [[اعمال]] [[مستحب]] و [[نوافل]] اطلاق شده است <ref>معجم الفاظ الفقه، ص۲۳۴؛ معجم المصطلحات، ج۲، ص۲۹۸، «السنن».</ref>.
سنت در اصطلاح [[فقه]] به حکمی گفته می‌شود که به [[شریعت]] مستند باشد<ref>السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۷؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۱۳.</ref>، یا به مجموع [[معارف دینی]]، اعم از [[اعتقادات]]، [[اخلاقیات]] و [[احکام]]<ref> فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸؛ معجم لغة الفقهاء، ص۲۵۱، «السنه».</ref>. در مقابل، [[بدعت]] به آنچه [[مخالف]] [[دین]] و [[شریعت]] است گفته می‌شود<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ معجم لغه‌الفقهاء، ص۲۵۱؛ فرهنگ فقه، ج۴، ص۵۳۸.</ref>؛ همچنین گاهی در منابع [[فقهی]]، سنت به [[اعمال]] [[مستحب]] و نوافل اطلاق شده است <ref>معجم الفاظ الفقه، ص۲۳۴؛ معجم المصطلحات، ج۲، ص۲۹۸، «السنن».</ref>.


[[سنت]] در اصطلاح اصول و [[حدیث]]، براساس دیدگاه [[اهل سنت]] به قول، فعل و تقریر [[پیامبر]]{{صل}}<ref>معجم لغة الفقهاء، ص۸۳؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۹.</ref> و گفتار و [[سیره]] [[خلفا]]<ref>اصول السرخسی، ج۱، ص۱۱۴؛ نیل الاوطار، ج۷، ص۳۱۸.</ref> و [[صحابه]]<ref> المحصول، ج۶، ص۱۲۹؛ الاصول العامه، ص۴۴۰.</ref> اطلاق شده است؛ ولی در اصطلاح [[فقیهان]] و اصولیان [[امامیه]]، تنها بر قول، فعل و تقریر [[معصوم]]، اعم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] [[اهل بیت]]{{ع}} اطلاق می‌گردد<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۸-۶۹؛ اصول الفقه، ج۳، ص۶۴؛ دراسات فی علم الدرایه، ص۱۲.</ref>.
[[سنت]] در اصطلاح اصول و [[حدیث]]، براساس دیدگاه [[اهل سنت]] به قول، فعل و تقریر [[پیامبر]] {{صل}}<ref>معجم لغة الفقهاء، ص۸۳؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۹.</ref> و گفتار و [[سیره]] [[خلفا]]<ref>اصول السرخسی، ج۱، ص۱۱۴؛ نیل الاوطار، ج۷، ص۳۱۸.</ref> و [[صحابه]]<ref> المحصول، ج۶، ص۱۲۹؛ الاصول العامه، ص۴۴۰.</ref> اطلاق شده است؛ ولی در اصطلاح [[فقیهان]] و اصولیان [[امامیه]]، تنها بر قول، فعل و تقریر [[معصوم]]، اعم از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] [[اهل بیت]] {{ع}} اطلاق می‌گردد<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۸-۶۹؛ اصول الفقه، ج۳، ص۶۴؛ دراسات فی علم الدرایه، ص۱۲.</ref>.


برخی [[سنت]] را [[مقید]] کرده‌اند که [[قرآن]]<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ ارشاد الفحول، ص۳۳.</ref> و گفتار و [[کردار]] عادی [[معصوم]] نباشد<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایه، ص۷۹.</ref>. به نظر برخی، "[[حدیث]]" و "خبر" نیز به معنای [[سنت]] و با آن مترادف است؛<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۷۹؛ مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۱.</ref> اما بسیاری آن دو را با یکدیگر متفاوت دانسته و گفته‌اند: [[سنت]] بر خود [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] اطلاق می‌شود؛ ولی [[حدیث]] و خبر از [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] حکایت می‌کند،<ref>حبل المتین، ص۴؛ عوائد الایام، ص۴۶۷؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۹.</ref> یا [[حدیث]] تنها بر [[سنت]] گفتاری [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق می‌شود؛ ولی [[سنت]] اعم از گفتار، عمل و تقریر آن [[حضرت]] است<ref>مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۲.</ref>.  
برخی سنت را [[مقید]] کرده‌اند که [[قرآن]]<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ ارشاد الفحول، ص۳۳.</ref> و گفتار و [[کردار]] عادی [[معصوم]] نباشد<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایه، ص۷۹.</ref>. به نظر برخی، "[[حدیث]]" و "خبر" نیز به معنای [[سنت]] و با آن مترادف است؛<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۷۹؛ مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۱.</ref> اما بسیاری آن دو را با یکدیگر متفاوت دانسته و گفته‌اند: [[سنت]] بر خود [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] اطلاق می‌شود؛ ولی [[حدیث]] و خبر از [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] حکایت می‌کند،<ref>حبل المتین، ص۴؛ عوائد الایام، ص۴۶۷؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۹.</ref> یا [[حدیث]] تنها بر [[سنت]] گفتاری [[پیامبر]] {{صل}} اطلاق می‌شود؛ ولی [[سنت]] اعم از گفتار، عمل و تقریر آن حضرت است<ref>مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۲.</ref>.  


[[سنت]] در [[اصول فقه]] از جهاتی گوناگون به اقسامی قسمت شده است: از جهت نوع عمل صادر شده از [[معصوم]] به [[سنت قولی]]، فعلی و تقریری قسمت شده است. [[سنت قولی]]، سخنان و [[احادیث]] [[معصوم]] است و [[سنت]] فعلی آنچه [[معصوم]] آن را در محضر دیگران برای [[تعلیم]] انجام داده است. [[سنت تقریری]] نیز [[تأیید]] افعالی است که در حضور یا غیاب [[معصومان]]{{ع}} انجام گرفته و آنان پس از [[آگاهی]] با [[سکوت]] یا [[مدح]] خود، آن عمل را [[امضا]] کرده‌اند<ref>التعدیل و الترجیح، ج۱، ص۱۳؛ وصول الاخیار، ص۸۸؛ السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۹۶.</ref>. [[سنت]] از جهت حکایت آن از سوی [[راویان]] نیز به [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] و [[سنت]] منقول به [[خبر واحد]]<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۴، ص۴۴۷.</ref> قسمت شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۱۹۰.</ref>. [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] به خبر گروهی از [[راویان]] گفته می‌شود که اتفاق آنها بر [[دروغ]] به صورت عادی ممتنع باشد <ref>الامام جعفر الصادق، ص۲۴۰؛ بدایة الوصول، ج۵، ص۳۰۳؛ مباحث الاصول، ج۱، ص۴۹۶.</ref> و [[سنت]] منقول به [[خبر واحد]] به خبری اطلاق می‌گردد که در حد [[تواتر]] نباشد<ref>وسیلة الوصول، ص۴۹۶؛ اصول الحدیث، ص۸۲.</ref> و اگر [[راویان]] آن در هر طبقه دو یا سه نفر باشند، خبر یا [[سنت]] [[مستفیض]] نام دارد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
سنت در [[اصول فقه]] از جهاتی گوناگون به اقسامی قسمت شده است: از جهت نوع عمل صادر شده از [[معصوم]] به [[سنت قولی]]، فعلی و تقریری قسمت شده است. [[سنت قولی]]، سخنان و [[احادیث]] معصوم است و [[سنت]] فعلی آنچه [[معصوم]] آن را در محضر دیگران برای [[تعلیم]] انجام داده است. [[سنت تقریری]] نیز [[تأیید]] افعالی است که در حضور یا غیاب [[معصومان]] {{ع}} انجام گرفته و آنان پس از [[آگاهی]] با [[سکوت]] یا [[مدح]] خود، آن عمل را [[امضا]] کرده‌اند<ref>التعدیل و الترجیح، ج۱، ص۱۳؛ وصول الاخیار، ص۸۸؛ السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۹۶.</ref>. [[سنت]] از جهت حکایت آن از سوی [[راویان]] نیز به [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] و [[سنت]] منقول به [[خبر واحد]]<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۴، ص۴۴۷.</ref> قسمت شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۱۹۰.</ref>. [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] به خبر گروهی از [[راویان]] گفته می‌شود که اتفاق آنها بر [[دروغ]] به صورت عادی ممتنع باشد <ref>الامام جعفر الصادق، ص۲۴۰؛ بدایة الوصول، ج۵، ص۳۰۳؛ مباحث الاصول، ج۱، ص۴۹۶.</ref> و سنت منقول به [[خبر واحد]] به خبری اطلاق می‌گردد که در حد تواتر نباشد<ref>وسیلة الوصول، ص۴۹۶؛ اصول الحدیث، ص۸۲.</ref> و اگر راویان آن در هر طبقه دو یا سه نفر باشند، خبر یا [[سنت]] [[مستفیض]] نام دارد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==[[سنت]] در [[قرآن]]==
== [[سنت]] در [[قرآن]] ==
[[سنت]] در آیاتی به معنای لغوی آن آمده است: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«خداوند می‌خواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روش‌های (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۶.</ref> و...؛ اما به معنای اصطلاح مورد نظر در [[قرآن]] به صراحت مطرح نیست؛ اما در آیاتی با تعبیرهایی دیگر به آن اشاره شده است؛ مانند:
[[سنت]] در آیاتی به معنای لغوی آن آمده است: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«خداوند می‌خواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روش‌های (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۶.</ref> و... ؛ اما به معنای اصطلاح مورد نظر در [[قرآن]] به صراحت مطرح نیست؛ اما در آیاتی با تعبیرهایی دیگر به آن اشاره شده است؛ مانند:
#[[امر]] به [[اطاعت از رسول خدا]] و [[اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ }}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> که مراد، [[اطاعت]] از [[سنت]] آنان است<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۳۶۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>.
# [[امر]] به [[اطاعت از رسول خدا]] و [[اولی الامر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ }}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> که مراد، [[اطاعت]] از [[سنت]] آنان است<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۳۶۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>.
#عمل به فرمان‌های [[رسول خدا]] و [[پرهیز]] از [[نواهی]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>« آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
# عمل به فرمان‌های [[رسول خدا]] و [[پرهیز]] از [[نواهی]] آن حضرت: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
#[[اسوه]] قرار دادن [[پیامبر]] در گفتار و [[کردار]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> که لازمه آن [[پیروی]] از [[سنت]] آن [[حضرت]] است <ref>تفسیر سلمی، ج۲، ص۱۴۳؛ اضواء البیان، ج۷، ص۳۰۱.</ref>؛  
# [[اسوه]] قرار دادن [[پیامبر]] در گفتار و [[کردار]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> که لازمه آن [[پیروی]] از [[سنت]] آن حضرت است <ref>تفسیر سلمی، ج۲، ص۱۴۳؛ اضواء البیان، ج۷، ص۳۰۱.</ref>؛  
#نطق و [[گفتار پیامبر]]: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref> که افزون بر [[قرآن]]، شامل [[سنت]] گفتاری آن [[حضرت]] نیز می‌شود<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۳؛ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۳، ص۳۶.</ref>؛
# نطق و [[گفتار پیامبر]]: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref> که افزون بر [[قرآن]]، شامل [[سنت]] گفتاری آن حضرت نیز می‌شود<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۳؛ تفسیر سید مصطفی خمینی، ج۳، ص۳۶.</ref>؛
#[[حکمت]]: {{متن قرآن|َ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>« به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد » سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> که مراد از آن به نظر بسیاری از [[مفسران]]، [[سنت پیامبر]] است<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۷۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴؛ التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. افزون بر این، آیاتی که در آنها [[پیامبر]]{{صل}} [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از خود فراخوانده {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، یا [[مسلمانان]] از [[مخالفت با پیامبر]] منع شده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«این بدان روست که اینان با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزد بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۱۳.</ref>، یا به [[اجابت]] [[دعوت پیامبر]] [[فرمان]] داده شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و... به [[سنت]] به معنای مصطلح اشاره دارند.
# [[حکمت]]: {{متن قرآن|َ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> که مراد از آن به نظر بسیاری از [[مفسران]]، [[سنت پیامبر]] است<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۷۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴؛ التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. افزون بر این، آیاتی که در آنها [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از خود فراخوانده {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، یا [[مسلمانان]] از [[مخالفت با پیامبر]] منع شده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«این بدان روست که اینان با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزد بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۱۳.</ref>، یا به [[اجابت]] [[دعوت پیامبر]] [[فرمان]] داده شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و... به [[سنت]] به معنای مصطلح اشاره دارند.


در [[قرآن کریم]] از موضوعات گوناگون مرتبط با [[سنت]]، از جمله منبع و منشأ [[سنت]]، [[حجیت سنت]]، کارکرد و نقش [[سنت]]، [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت]] و [[پرهیز]] از [[مخالفت]] با آن سخن به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در [[قرآن کریم]] از موضوعات گوناگون مرتبط با [[سنت]]، از جمله منبع و منشأ [[سنت]]، [[حجیت سنت]]، کارکرد و نقش [[سنت]]، [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت]] و [[پرهیز]] از [[مخالفت]] با آن سخن به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==منشأ و منبع [[سنت]]==
== منشأ و منبع [[سنت]] ==
[[سنت]] به معنای قول، فعل و تقریر [[معصوم]]، اعم از [[پیامبر]] یا [[امامان]] [[اهل‌بیت]]{{ع}}، نشئت گرفته از [[وحی]] و [[تعالیم]] [[الهی]] است<ref>التبیان، ج۵، ص۳۵۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۴، ص۴۹-۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] [[سخنان پیامبر اکرم]] را برگرفته از [[وحی]] دانسته است. {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. نطق [[پیامبر]]{{صل}} در [[آیه]]، افزون بر [[قرآن]]، شامل [[سنت]] آن [[حضرت]] نیز می‌شود<ref>المحیط الاعظم، ج۱، ص۳۷۳؛ التفسیر الحدیث، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. در آیاتی دیگر نیز از [[نزول]] کتاب و [[حکمت]] و علومی بر آن [[حضرت]] یاد شده است که [[پیامبر]]{{صل}} از آنها [[آگاهی]] نداشت: {{متن قرآن| وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست»؛ سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. به نظر بسیاری از [[مفسران]]، مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|وَالْحِكْمَةَ}}، [[سنت]]<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و مراد از {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}} علومی است که با [[الهام]] بر [[قلب]] آن [[حضرت]] [[القا]] می‌شود.<ref>المیزان، ج۵، ص۸۰؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۷۹.</ref> [[روایات]] منقول از [[پیامبر]]{{صل}} که سخنان آن [[حضرت]] را موافق با [[قرآن]] شمرده<ref>الکافی، ج۱، ص۶۹؛ معانی الاخبار، ص۳۹۰.</ref> و در صورت عدم موافقت، بر رد آنها تأکید کرده است<ref>تهذیب، ج۷، ص۲۷۵؛ وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref> نیز از [[وحیانی]] و [[الهی]] بودن [[سنت]] آن [[حضرت]] حکایت دارد.
[[سنت]] به معنای قول، فعل و تقریر [[معصوم]]، اعم از [[پیامبر]] یا [[امامان]] [[اهل‌بیت]] {{ع}}، نشئت گرفته از [[وحی]] و [[تعالیم]] [[الهی]] است<ref>التبیان، ج۵، ص۳۵۱؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۴، ص۴۹-۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] [[سخنان پیامبر اکرم]] را برگرفته از [[وحی]] دانسته است. {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. نطق [[پیامبر]] {{صل}} در [[آیه]]، افزون بر [[قرآن]]، شامل [[سنت]] آن حضرت نیز می‌شود<ref>المحیط الاعظم، ج۱، ص۳۷۳؛ التفسیر الحدیث، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>. در آیاتی دیگر نیز از [[نزول]] کتاب و [[حکمت]] و علومی بر آن حضرت یاد شده است که [[پیامبر]] {{صل}} از آنها [[آگاهی]] نداشت: {{متن قرآن| وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان می‌دهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست»؛ سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. به نظر بسیاری از [[مفسران]]، مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|وَالْحِكْمَةَ}}، [[سنت]]<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۸۹.</ref> و مراد از {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}} علومی است که با [[الهام]] بر [[قلب]] آن حضرت [[القا]] می‌شود.<ref>المیزان، ج۵، ص۸۰؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۷۹.</ref> [[روایات]] منقول از [[پیامبر]] {{صل}} که سخنان آن حضرت را موافق با [[قرآن]] شمرده<ref>الکافی، ج۱، ص۶۹؛ معانی الاخبار، ص۳۹۰.</ref> و در صورت عدم موافقت، بر رد آنها تأکید کرده است<ref>تهذیب، ج۷، ص۲۷۵؛ وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref> نیز از [[وحیانی]] و [[الهی]] بودن [[سنت]] آن حضرت حکایت دارد.


افزون بر [[سنت پیامبر]]، [[سنت]] منقول از [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز برگرفته از [[قرآن]] و سخن [[خداوند]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۱.</ref>، زیرا بر پایه [[تعالیم اسلامی]]، [[امامت]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} تداوم [[رسالت پیامبر]] اکرم است<ref>تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۸۰؛ الدرر النجفیه، ج۳، ص۱۱۲.</ref>، بنابر این [[سنت]] منقول از آنان همانند [[سنت پیامبر]] برگرفته از [[وحی]] و سخن خداست. [[آیات]] و [[روایات]] متعدد این معنا را [[تأیید]] می‌کنند؛ مانند آیاتی که از وجود [[علوم قرآن]] در نزد برخی افراد یاد کرده است: {{متن قرآن| وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>« و کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> که براساس [[روایات]]، مراد از {{متن قرآن|مَنْ}} [[اهل بیت]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۷۵؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۴.</ref> و آیاتی که از به [[ودیعه]] نهاده شدن [[قرآن]] در سینه برخی افراد سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> که بر پایه روایاتی دیگر، مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}} [[علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن [[حضرت]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۰.</ref>.
افزون بر [[سنت پیامبر]]، [[سنت]] منقول از [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز برگرفته از [[قرآن]] و سخن [[خداوند]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۱.</ref>، زیرا بر پایه [[تعالیم اسلامی]]، [[امامت]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} تداوم [[رسالت پیامبر]] اکرم است<ref>تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۸۰؛ الدرر النجفیه، ج۳، ص۱۱۲.</ref>، بنابر این [[سنت]] منقول از آنان همانند [[سنت پیامبر]] برگرفته از [[وحی]] و سخن خداست. [[آیات]] و [[روایات]] متعدد این معنا را [[تأیید]] می‌کنند؛ مانند آیاتی که از وجود [[علوم قرآن]] در نزد برخی افراد یاد کرده است: {{متن قرآن| وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> که براساس [[روایات]]، مراد از {{متن قرآن|مَنْ}} [[اهل بیت]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۷۵؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۴.</ref> و آیاتی که از به [[ودیعه]] نهاده شدن [[قرآن]] در سینه برخی افراد سخن به میان آورده است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> که بر پایه روایاتی دیگر، مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}} [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۰.</ref>.


[[امام باقر]]{{ع}} [[احادیث]] صادر شده از خود را سخن [[پدر]] و جد خویش و سخن [[رسول خدا]]{{صل}} شمرد که [[پیامبر]] آنها را از طریق [[جبرئیل]] از [[خداوند متعال]] دریافت کرده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز سخنان خود را منقول از اجداد خویش و سخن [[رسول خدا]] دانست که آن [[حضرت]] آنها را از [[خداوند متعال]] گرفته است<ref> الکافی، ج۱، ص۵۳؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۸۳.</ref>.
[[امام باقر]] {{ع}} [[احادیث]] صادر شده از خود را سخن [[پدر]] و جد خویش و سخن [[رسول خدا]] {{صل}} شمرد که [[پیامبر]] آنها را از طریق [[جبرئیل]] از [[خداوند متعال]] دریافت کرده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز سخنان خود را منقول از اجداد خویش و سخن [[رسول خدا]] دانست که آن حضرت آنها را از [[خداوند متعال]] گرفته است<ref> الکافی، ج۱، ص۵۳؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۸۳.</ref>.


نخستین منبع [[وحیانی]] دریافت [[سنت پیامبر]] و [[اهل‌بیت]]{{ع}}، [[قرآن کریم]] است که جامع همه [[معارف دین]]، از جمله [[معارف]] بیان شده در [[روایات]] و [[سنت]] [[معصومان]]{{ع}} است: {{متن قرآن|مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ }}<ref>« ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز » سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: [[قرآن]] بیان ‌کننده همه نیازهای [[بشر]] بوده و هیچ کس نمی‌تواند بگوید کاش فلان موضوع در [[قرآن]] می‌بود، زیرا آن چیز در [[قرآن]] هست<ref>الکافی، ج۱، ص۵۹؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص۲۳۷.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و [[آیه اکمال دین]] {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. [[قرآن کریم]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۹۶.</ref>.
نخستین منبع [[وحیانی]] دریافت [[سنت پیامبر]] و [[اهل‌بیت]] {{ع}}، [[قرآن کریم]] است که جامع همه [[معارف دین]]، از جمله [[معارف]] بیان شده در [[روایات]] و [[سنت]] [[معصومان]] {{ع}} است: {{متن قرآن|مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ }}<ref>«ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ }}<ref>«و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر آیه]] فرمود: [[قرآن]] بیان ‌کننده همه نیازهای [[بشر]] بوده و هیچ کس نمی‌تواند بگوید کاش فلان موضوع در [[قرآن]] می‌بود، زیرا آن چیز در [[قرآن]] هست<ref>الکافی، ج۱، ص۵۹؛ بحار الانوار، ج۶۵، ص۲۳۷.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} نیز با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و [[آیه اکمال دین]] {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. [[قرآن کریم]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۹۶.</ref>.


[[امام باقر]]{{ع}} نیز منبع همه سخنان خود را [[قرآن]] دانست و سپس به سه موضوع [[نهی]] [[رسول خدا]] از قیل و قال و [[فساد]] در [[اموال]] و سؤال بسیار اشاره کرد که شخصی مدرک و مستند [[قرآنی]] این سه موضوع را از آن [[حضرت]] خواست و آن [[حضرت]] [[آیات]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ }}<ref>«در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و دارایی‌هایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کم‌خردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> و {{متن قرآن| لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ }}<ref>« از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند » سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> را منبع و مدرک سخنان یادشده برشمرد<ref> الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۸۳.</ref>. افزون بر [[قرآن کریم]]، در [[روایات]] از وجود منابعی دیگر در نزد [[پیامبراکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} یاد شده که از دریافت و صدور بخشی از [[سنت]] از این منابع حکایت دارند؛ از جمله در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} از اعطای [[قرآن]] و کتابی همانند آن از سوی [[خداوند]] به آن [[حضرت]] سخن به میان آمده است<ref> مسند احمد، ج۴، ص۱۳۱؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۳۹۲.</ref>.
[[امام باقر]] {{ع}} نیز منبع همه سخنان خود را [[قرآن]] دانست و سپس به سه موضوع [[نهی]] [[رسول خدا]] از قیل و قال و [[فساد]] در [[اموال]] و سؤال بسیار اشاره کرد که شخصی مدرک و مستند [[قرآنی]] این سه موضوع را از آن حضرت خواست و آن حضرت [[آیات]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ }}<ref>«در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه فرمان دهد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و دارایی‌هایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کم‌خردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> و {{متن قرآن| لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ }}<ref>«از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> را منبع و مدرک سخنان یادشده برشمرد<ref> الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۸۳.</ref>. افزون بر [[قرآن کریم]]، در [[روایات]] از وجود منابعی دیگر در نزد [[پیامبراکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{ع}} یاد شده که از دریافت و صدور بخشی از [[سنت]] از این منابع حکایت دارند؛ از جمله در روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} از اعطای [[قرآن]] و کتابی همانند آن از سوی [[خداوند]] به آن حضرت سخن به میان آمده است<ref> مسند احمد، ج۴، ص۱۳۱؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۳۹۲.</ref>.


در [[احادیث اهل بیت]]{{ع}} نیز از وجود کتاب‌هایی در نزد آنان یاد شده است:  
در [[احادیث اهل بیت]] {{ع}} نیز از وجود کتاب‌هایی در نزد آنان یاد شده است:  
#[[کتاب]] "[[جفر|جَفْر]]" که در بر دارنده [[علوم]] [[پیامبران الهی]] و اوصیای آنان و [[عالمان]] [[بنی‌اسرائیل]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۵؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.
# [[کتاب]] "[[جفر|جَفْر]]" که در بر دارنده [[علوم]] [[پیامبران الهی]] و اوصیای آنان و [[عالمان]] [[بنی‌اسرائیل]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۵؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.
#"[[کتاب جامعه]]" که نوشته‌ای با املای [[رسول خدا]]{{صل}} و خط [[علی]]{{ع}} و در بر دارنده همه [[حلال‌ها]] و حرام‌ها و نیازهای [[بشر]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۹، ۲۴۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۹.</ref>.
#"[[کتاب جامعه]]" که نوشته‌ای با املای [[رسول خدا]] {{صل}} و خط [[علی]] {{ع}} و در بر دارنده همه [[حلال‌ها]] و حرام‌ها و نیازهای [[بشر]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۹، ۲۴۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۹.</ref>.
#"[[مصحف فاطمه]]" که همانند [[قرآن]] بوده؛ ولی چیزی از [[قرآن]] در آن وجود نداشته است<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.
#"[[مصحف فاطمه]]" که همانند [[قرآن]] بوده؛ ولی چیزی از [[قرآن]] در آن وجود نداشته است<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.
#"[[تورات]] و [[انجیل]]" و دیگر کتاب‌های [[پیامبران الهی]]<ref> الکافی، ج۱، ص۲۲۷؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۳۰.</ref>.
#"[[تورات]] و [[انجیل]]" و دیگر کتاب‌های [[پیامبران الهی]]<ref> الکافی، ج۱، ص۲۲۷؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۳۰.</ref>.


همچنین در برخی [[روایات]] از [[نزول]] [[فرشتگان الهی]] در [[شب قدر]] بر [[امامان]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹؛ حقيقة علم آل محمد، ص۸۱ ، ۸۳ .</ref> و وجود عمودی از [[نور]] میان [[امامان معصوم]] تا [[آسمان]]<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۱۳۲-۱۳۶؛ حقیقة علم آل محمد، ص۸۳.</ref> یاد شده است که از دیگر [[منابع علم]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} به شمار رفته است.
همچنین در برخی [[روایات]] از [[نزول]] [[فرشتگان الهی]] در [[شب قدر]] بر [[امامان]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹؛ حقيقة علم آل محمد، ص۸۱، ۸۳.</ref> و وجود عمودی از [[نور]] میان [[امامان معصوم]] تا [[آسمان]]<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۱۳۲-۱۳۶؛ حقیقة علم آل محمد، ص۸۳.</ref> یاد شده است که از دیگر [[منابع علم]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} به شمار رفته است.


در جمع میان [[آیات]] و روایاتی که [[قرآن]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده، با [[ادله]] منابع یاد شده می‌توان گفت که [[قرآن]] جامع همه [[معارف]] و [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] است؛ ولی این [[معارف]] و [[احکام]] در [[قرآن]] بیشتر به صورت کلی آمده‌اند و جزئیات و تفاصیل آنها در دیگر منابع آمده‌اند. مؤید این امر، روایاتی دیگر است که از وجود اصل هر آنچه [[بشر]] در آن [[اختلاف]] دارد در [[قرآن]] سخن گفته و یادآور شده است که [[عقول]] همه [[انسان‌ها]] به این اصول دسترسی ندارند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۰؛ تهذیب، ج۹، ص۳۵۷.</ref> و نیز احادیثی که در آنها از عرضه [[سنت]] و [[روایات]] [[معصومان]]{{ع}} بر [[قرآن]] و رد [[روایات]] [[مخالف]] با [[قرآن]]<ref> الکافی، ج۱، ص۶۹؛ تهذیب، ج۷، ص۲۷۵.</ref> یاد شده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در جمع میان [[آیات]] و روایاتی که [[قرآن]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده، با [[ادله]] منابع یاد شده می‌توان گفت که [[قرآن]] جامع همه [[معارف]] و [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] است؛ ولی این [[معارف]] و [[احکام]] در [[قرآن]] بیشتر به صورت کلی آمده‌اند و جزئیات و تفاصیل آنها در دیگر منابع آمده‌اند. مؤید این امر، روایاتی دیگر است که از وجود اصل هر آنچه [[بشر]] در آن [[اختلاف]] دارد در [[قرآن]] سخن گفته و یادآور شده است که [[عقول]] همه [[انسان‌ها]] به این اصول دسترسی ندارند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۰؛ تهذیب، ج۹، ص۳۵۷.</ref> و نیز احادیثی که در آنها از عرضه [[سنت]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{ع}} بر [[قرآن]] و رد [[روایات]] [[مخالف]] با [[قرآن]]<ref> الکافی، ج۱، ص۶۹؛ تهذیب، ج۷، ص۲۷۵.</ref> یاد شده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==[[جایگاه]] و کارکردهای [[سنت]]==
== جایگاه و کارکردهای [[سنت]] ==
[[سنت]] در عرصه [[معارف دین]] و [[قرآن]] و نیز در [[ارتباط]] با [[جامعه انسانی]]، اعم از [[مسلمانان]] و غیر [[مسلمانان]] نقش‌ها و کارکردهای متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>:
[[سنت]] در عرصه [[معارف دین]] و [[قرآن]] و نیز در ارتباط با [[جامعه انسانی]]، اعم از [[مسلمانان]] و غیر [[مسلمانان]] نقش‌ها و کارکردهای متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>:


===[[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]]===
=== [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] ===
از جمله مهم‌ترین کارکردهای [[سنت]]، [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن کریم]] است که [[خداوند]] در آیاتی این [[وظیفه]] را به [[رسول خدا]] واگذارده است: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.</ref>. مخاطب [[آیات]] یاد شده [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است<ref>فقه القرآن، ج۱، ص۶۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۳۷.</ref>؛ ولی [[تبیین قرآن]] منحصر به [[سنت پیامبر]] نبوده؛ بلکه پس از [[پیامبر]] این وظیفه به [[اهل بیت]] واگذار شده است، زیرا آنان کسانی‌اند که همه [[علوم قرآن]] نزد آنان است{{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۷؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۱.</ref>. و آنان [[راسخان]] در علم‌اند که [[تأویل قرآن]] را می‌دانند: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۷۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز در روایتی [[علی]]{{ع}} را [[مأمور]] [[ابلاغ رسالت]] خود و [[تعلیم]] [[تأویل قرآن]] به [[مردم]] کرد.<ref>بحارالانوار، ج۸۹، ص۹۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[قرآن]] [[مسلمانان]] را به سؤال از "[[اهل ذکر]]" درباره اموری که نمی‌دانند [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> مراد از {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مراد از {{متن قرآن|أَهْلَ الذِّكْرِ}} [[اهل‌بیت]] دانسته شده که [[خداوند]] [[مسلمانان]] را به سؤال از آنان [[فرمان]] داده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۵؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۶۶.</ref>؛ همچنین در آیه‌ای دیگر، [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} برای [[پیامبر]] و [[قوم]] آن [[حضرت]] معرفی شده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ}}<ref>«و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید» سوره زخرف، آیه ۴۴.</ref> در [[حدیثی]] مراد از {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مراد از [[قوم]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|لِقَوْمِكَ}} [[اهل‌بیت]]{{ع}} دانسته شده است که [[مرجع]] سؤال مردم‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۱؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۶۳.</ref>.
از جمله مهم‌ترین کارکردهای [[سنت]]، [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن کریم]] است که [[خداوند]] در آیاتی این [[وظیفه]] را به [[رسول خدا]] واگذارده است: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.</ref>. مخاطب [[آیات]] یاد شده [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است<ref>فقه القرآن، ج۱، ص۶۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۳۷.</ref>؛ ولی [[تبیین قرآن]] منحصر به [[سنت پیامبر]] نبوده؛ بلکه پس از [[پیامبر]] این وظیفه به [[اهل بیت]] واگذار شده است، زیرا آنان کسانی‌اند که همه [[علوم قرآن]] نزد آنان است{{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۹، ۲۵۷؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۸۱.</ref>. و آنان [[راسخان]] در علم‌اند که [[تأویل قرآن]] را می‌دانند: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref><ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۷۹.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز در روایتی [[علی]] {{ع}} را [[مأمور]] [[ابلاغ رسالت]] خود و [[تعلیم]] [[تأویل قرآن]] به [[مردم]] کرد.<ref>بحارالانوار، ج۸۹، ص۹۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> در آیه‌ای دیگر، [[قرآن]] [[مسلمانان]] را به سؤال از "[[اهل ذکر]]" درباره اموری که نمی‌دانند [[فرمان]] داده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> مراد از {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مراد از {{متن قرآن|أَهْلَ الذِّكْرِ}} [[اهل‌بیت]] دانسته شده که [[خداوند]] [[مسلمانان]] را به سؤال از آنان [[فرمان]] داده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۹۵؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۶۶.</ref>؛ همچنین در آیه‌ای دیگر، [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} برای [[پیامبر]] و [[قوم]] آن حضرت معرفی شده است: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ}}<ref>«و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید» سوره زخرف، آیه ۴۴.</ref> در [[حدیثی]] مراد از {{متن قرآن|ذِّكْرِ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مراد از [[قوم]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|لِقَوْمِكَ}} [[اهل‌بیت]] {{ع}} دانسته شده است که [[مرجع]] سؤال مردم‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۱؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۶۳.</ref>.


بر پایه [[احادیث]] متعدد دیگر، [[احادیث]] و [[سنت]] صادر شده از [[امامان معصوم]]، [[وحی الهی]] و سخن [[خداوند]] در [[قرآن]] شمرده شده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>.
بر پایه [[احادیث]] متعدد دیگر، [[احادیث]] و [[سنت]] صادر شده از [[امامان معصوم]]، [[وحی الهی]] و سخن [[خداوند]] در [[قرآن]] شمرده شده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>.


[[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] در [[سنت]] با روش‌های گوناگون و متعدد، همچون بیان معنای لغوی، [[تعیین]] مصادیق [[آیات]]، تخصیص و تقیید [[آیات]] و شیوه‌هایی دیگر انجام گرفته است. ([[تفسیر]] [[پیامبر]]، [[تفسیر]] [[اهل‌بیت]])<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
[[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] در [[سنت]] با روش‌های گوناگون و متعدد، همچون بیان معنای لغوی، [[تعیین]] مصادیق [[آیات]]، تخصیص و تقیید [[آیات]] و شیوه‌هایی دیگر انجام گرفته است. ([[تفسیر]] [[پیامبر]]، [[تفسیر]] [[اهل‌بیت]])<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


===[[نسخ قرآن]]===
=== [[نسخ قرآن]] ===
[[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> از [[نسخ]] [[آیات قرآن]] و [[جایگزینی]] آن با بهتر از این [[آیات]] یا مانند آنها سخن گفته است. عموم [[مفسران]] و [[فقها]] با استناد به [[آیه]] یاد شده و برخی [[آیات]] دیگر، [[نسخ]] [[آیات قرآن]] با [[قرآن]] را جایز شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص۱۹۹؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۲۳۱.</ref>؛ اما در جواز [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] آرای متفاوتی دارند: برخی با استناد به [[آیه]] یادشده [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] را جایز ندانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]]، [[قرآن کریم]] [[دلیل]] [[ناسخ]] را بهتر از [[منسوخ]] یا همانند آن شمرده است و [[سنت]] بهتر از [[قرآن]] یا همانند آن نیست<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ اوائل المقالات، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نواسخ القرآن، ص۲۵.</ref>. برخی نیز [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> را [[دلیل]] عدم [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] دانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]] [[خداوند]] تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با یکدیگر یاد کرده است<ref> التفسیرالکبیر، ج۲۰، ص۱۱۶.</ref>. برخی نیز در این‌باره به [[آیه]] {{متن قرآن|مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ }}<ref>«مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> استناد کرده‌اند که در آن از عدم تبدیل و [[تغییر]] [[قرآن]] از جانب [[پیامبر]]{{صل}} و [[تبعیت]] آن [[حضرت]] از [[وحی]] یاد شده است<ref> احکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۳۳؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۳۱۹.</ref>.
[[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> از [[نسخ]] [[آیات قرآن]] و [[جایگزینی]] آن با بهتر از این [[آیات]] یا مانند آنها سخن گفته است. عموم [[مفسران]] و [[فقها]] با استناد به [[آیه]] یاد شده و برخی [[آیات]] دیگر، [[نسخ]] [[آیات قرآن]] با [[قرآن]] را جایز شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳؛ مجمع البیان، ج۶، ص۱۹۹؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۲۳۱.</ref>؛ اما در جواز [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] آرای متفاوتی دارند: برخی با استناد به [[آیه]] یادشده [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] را جایز ندانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]]، [[قرآن کریم]] [[دلیل]] [[ناسخ]] را بهتر از [[منسوخ]] یا همانند آن شمرده است و [[سنت]] بهتر از [[قرآن]] یا همانند آن نیست<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ اوائل المقالات، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نواسخ القرآن، ص۲۵.</ref>. برخی نیز [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> را [[دلیل]] عدم [[نسخ قرآن]] با [[سنت]] دانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]] [[خداوند]] تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با یکدیگر یاد کرده است<ref> التفسیرالکبیر، ج۲۰، ص۱۱۶.</ref>. برخی نیز در این‌باره به [[آیه]] {{متن قرآن|مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ }}<ref>«مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> استناد کرده‌اند که در آن از عدم تبدیل و [[تغییر]] [[قرآن]] از جانب [[پیامبر]] {{صل}} و [[تبعیت]] آن حضرت از [[وحی]] یاد شده است<ref> احکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۳۳؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۳۱۹.</ref>.


برخی این دیدگاه را [[رأی]] مشهور میان [[فقیهان]] [[شیعه]] شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. در مقابل، عده‌ای [[نسخ قرآن]] را به وسیله [[سنت]] جایز شمرده<ref>الذریعه، ج۱، ص۴۶۰؛ التبیان، ج۱، ص۳۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵.</ref> و گفته‌اند [[سنت]] نیز همانند [[قرآن]] از جانب [[خداوند]] و مفید [[علم]] و عمل است و تنها طریق صدور و بیان آن با [[قرآن]] متفاوت است و [[اعجاز]] بودن [[قرآن]] تأثیری در این امر ندارد<ref> العدة فی الاصول، ج۲، ص۵۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۱۴.</ref>. [[پیروان]] این نظریه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> را مؤید این نظر دانسته و در رد [[استدلال]] مانعین به این [[آیه]] گفته‌اند: [[آیه]] یاد شده [[ناسخ]] را بهتر یا همانند [[آیه]] [[منسوخ]] شمرده: {{متن قرآن|نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا}} و مراد از خیر بودن، صالح‌تر و نافع‌تر بودن آن از [[دلیل]] نخست است و [[دلیل]] [[صالح]] و نافع‌تر ممکن است [[قرآن]] یا [[سنت]] باشد<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۱، ص۷۲؛ الذریعه، ج۱، ص۴۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. در پاسخ از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> نیز گفته شده که [[آیه]] یاد شده تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با [[آیات]] [[منسوخ]] [[سخن]] به میان آورده و نه از انحصار [[نسخ]] [[آیات]] با [[آیات]] دیگر<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۶.</ref>.
برخی این دیدگاه را [[رأی]] مشهور میان [[فقیهان]] [[شیعه]] شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. در مقابل، عده‌ای [[نسخ قرآن]] را به وسیله [[سنت]] جایز شمرده<ref>الذریعه، ج۱، ص۴۶۰؛ التبیان، ج۱، ص۳۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵.</ref> و گفته‌اند [[سنت]] نیز همانند [[قرآن]] از جانب [[خداوند]] و مفید [[علم]] و عمل است و تنها طریق صدور و بیان آن با [[قرآن]] متفاوت است و [[اعجاز]] بودن [[قرآن]] تأثیری در این امر ندارد<ref> العدة فی الاصول، ج۲، ص۵۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۱۴.</ref>. [[پیروان]] این نظریه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> را مؤید این نظر دانسته و در رد [[استدلال]] مانعین به این [[آیه]] گفته‌اند: [[آیه]] یاد شده [[ناسخ]] را بهتر یا همانند [[آیه]] [[منسوخ]] شمرده: {{متن قرآن|نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا}} و مراد از خیر بودن، صالح‌تر و نافع‌تر بودن آن از [[دلیل]] نخست است و [[دلیل]] [[صالح]] و نافع‌تر ممکن است [[قرآن]] یا [[سنت]] باشد<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۱، ص۷۲؛ الذریعه، ج۱، ص۴۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. در پاسخ از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> نیز گفته شده که [[آیه]] یاد شده تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با [[آیات]] [[منسوخ]] [[سخن]] به میان آورده و نه از انحصار [[نسخ]] [[آیات]] با [[آیات]] دیگر<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۶.</ref>.


[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> نیز مدعای مانعین را ثابت نمی‌کند، زیرا [[نسخ قرآن]] با [[سنت]]، [[تغییر]] و تبدیل [[آیات الهی]] از جانب [[پیامبر]] نیست، بلکه این عمل نیز از جانب خداست، زیرا [[سخن پیامبر]] نیز سخن [[خدا]] و [[وحی]] است {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref><ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. [[پیروان]] این نظریه، درباره نوع [[سنت]] [[ناسخ]] نیز دیدگاه‌هایی متفاوت دارند: گروهی از آنان [[نسخ قرآن]] را تنها با [[سنت]] [[متواتر]] <ref> احکام القرآن، ابن عربی، ج۲، ص۴۰۴؛ بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۸۳؛ الفوائد الطوسیه، ص۵۳۲.</ref>جایز دانسته‌اند؛ ولی برخی دیگر [[نسخ قرآن]] با [[خبر واحد]] مقطوع یا همراه با قرینه صحت را نیز جایز شمرده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲؛ روض الجنان، ج۶، ص۸۳؛ عمده‌القاری، ج۱، ص۲۴۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> نیز مدعای مانعین را ثابت نمی‌کند، زیرا [[نسخ قرآن]] با [[سنت]]، [[تغییر]] و تبدیل [[آیات الهی]] از جانب [[پیامبر]] نیست، بلکه این عمل نیز از جانب خداست، زیرا [[سخن پیامبر]] نیز سخن [[خدا]] و [[وحی]] است {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref><ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. [[پیروان]] این نظریه، درباره نوع [[سنت]] [[ناسخ]] نیز دیدگاه‌هایی متفاوت دارند: گروهی از آنان [[نسخ قرآن]] را تنها با [[سنت]] [[متواتر]] <ref> احکام القرآن، ابن عربی، ج۲، ص۴۰۴؛ بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۸۳؛ الفوائد الطوسیه، ص۵۳۲.</ref>جایز دانسته‌اند؛ ولی برخی دیگر [[نسخ قرآن]] با [[خبر واحد]] مقطوع یا همراه با قرینه صحت را نیز جایز شمرده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲؛ روض الجنان، ج۶، ص۸۳؛ عمده‌القاری، ج۱، ص۲۴۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


===[[تشریع]] و بیان [[احکام الهی]]===
=== [[تشریع]] و بیان [[احکام الهی]] ===
اصل [[تشریع احکام]] [[شرعی]] به [[خداوند]] اختصاص دارد:<ref>المیزان، ج۱۰، ص۵۸؛ اضواء البیان، ج۷، ص۴۸.</ref> {{متن قرآن| إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ }}<ref>« داوری  جز از آن خداوند نیست» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازه‌های گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمی‌توانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمرده‌اید؛ آنچه آن را شتابناک می‌جویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی می‌گیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>؛ اما در مواردی محدود [[تشریع]] برخی [[احکام]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[سنت]] آن [[حضرت]] واگذار شده است<ref>ارشاد الفحول، ص۳۳؛ اضواء البیان، ج۸، ص۴۱، ۲۰۴؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۸۵-۸۶.</ref>.
اصل [[تشریع احکام]] [[شرعی]] به [[خداوند]] اختصاص دارد:<ref>المیزان، ج۱۰، ص۵۸؛ اضواء البیان، ج۷، ص۴۸.</ref> {{متن قرآن| إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ }}<ref>«داوری جز از آن خداوند نیست» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازه‌های گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمی‌توانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمرده‌اید؛ آنچه آن را شتابناک می‌جویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی می‌گیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>؛ اما در مواردی محدود [[تشریع]] برخی [[احکام]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[سنت]] آن حضرت واگذار شده است<ref>ارشاد الفحول، ص۳۳؛ اضواء البیان، ج۸، ص۴۱، ۲۰۴؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۸۵-۸۶.</ref>.


[[دلیل]] این امر آیاتی است که از تحلیل و [[تحریم]] برخی از [[احکام]] به دست [[پیامبر]] [[سخن]] به میان آورده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>؛ همچنین برخی، آیاتی را که در آنها [[مسلمانان]] به [[اطاعت از پیامبر]] پس از [[اطاعت از خداوند]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>« از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید » سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبر او فرمان برید و در حالی که سخن او را می‌شنوید از او رو مگردانید» سوره انفال، آیه ۲۰.</ref> و...) [[دلیل]] نقش مستقل [[سنت]] در [[تشریع احکام]] دانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]] فعل {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} در مورد [[پیامبر]] تکرار شده است که نشان صدور احکامی از آن [[حضرت]] به جز [[احکام]] صادر شده در [[قرآن کریم]] است<ref>اضواء البیان، ج۸، ص۲۰۳؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۰۲.</ref>.
[[دلیل]] این امر آیاتی است که از تحلیل و [[تحریم]] برخی از [[احکام]] به دست [[پیامبر]] [[سخن]] به میان آورده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>؛ همچنین برخی، آیاتی را که در آنها [[مسلمانان]] به [[اطاعت از پیامبر]] پس از [[اطاعت از خداوند]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبر او فرمان برید و در حالی که سخن او را می‌شنوید از او رو مگردانید» سوره انفال، آیه ۲۰.</ref> و...) [[دلیل]] نقش مستقل [[سنت]] در [[تشریع احکام]] دانسته‌اند، زیرا در این [[آیه]] فعل {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} در مورد [[پیامبر]] تکرار شده است که نشان صدور احکامی از آن حضرت به جز [[احکام]] صادر شده در [[قرآن کریم]] است<ref>اضواء البیان، ج۸، ص۲۰۳؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۰۲.</ref>.


افزون بر این، برخی، آیاتی را که در آنها [[مسلمانان]] به [[تسلیم]] و [[پذیرش]] [[امر و نهی]] [[پیامبر]] [[مأمور]] شده: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> و از [[مخالفت]] با آن [[حضرت]] برحذر داشته شده‌اند {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نیز [[دلیل]] بر این امر دانسته‌اند<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۰۲؛ الولایة التکوینیه لآل محمد، ص۲۸۷.</ref>.
افزون بر این، برخی، آیاتی را که در آنها [[مسلمانان]] به [[تسلیم]] و [[پذیرش]] [[امر و نهی]] [[پیامبر]] [[مأمور]] شده: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> و از [[مخالفت]] با آن حضرت برحذر داشته شده‌اند {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نیز [[دلیل]] بر این امر دانسته‌اند<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۰۲؛ الولایة التکوینیه لآل محمد، ص۲۸۷.</ref>.


[[روایات]] منقول از [[اهل‌بیت]]{{ع}} نیز این امر را [[تأیید]] می‌کنند؛ مانند این [[حدیث]] [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: [[خداوند]] پیامبرش را [[تربیت]] کرد و پس از رسیدن به [[درجه]] کمال، [[امر]] [[دین]] را به آن [[حضرت]] واگذاشت و [[مردم]] را به [[اطاعت]] از [[اوامر و نواهی]] او [[فرمان]] داد. {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> در پی این امر، [[پیامبر]]{{صل}} برخی [[احکام]]، مانند افزودن ۷ رکعت بر نمازهای [[واجب]]، ۳۴ رکعت نمازهای [[مستحب]] شبانه‌روز، [[روزه]] [[مستحب]] [[ماه شعبان]] و سه روز در هر ماه، [[تحریم]] همه مست‌کننده‌ها به جز خمر که از سوی [[خداوند]] [[حرام]] شده را [[تشریع]] و [[خدا]] تشریعات آن [[حضرت]] را [[تأیید]] کرد، از این رو [[تسلیم]] در برابر این [[احکام]] همانند [[احکام الهی]] [[واجب]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۴-۵.</ref>.
[[روایات]] منقول از [[اهل‌بیت]] {{ع}} نیز این امر را [[تأیید]] می‌کنند؛ مانند این [[حدیث]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمودند: [[خداوند]] پیامبرش را [[تربیت]] کرد و پس از رسیدن به [[درجه]] کمال، [[امر]] [[دین]] را به آن حضرت واگذاشت و [[مردم]] را به [[اطاعت]] از [[اوامر و نواهی]] او [[فرمان]] داد. {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> در پی این امر، [[پیامبر]] {{صل}} برخی [[احکام]]، مانند افزودن ۷ رکعت بر نمازهای [[واجب]]، ۳۴ رکعت نمازهای [[مستحب]] شبانه‌روز، [[روزه]] [[مستحب]] [[ماه شعبان]] و سه روز در هر ماه، [[تحریم]] همه مست‌کننده‌ها به جز خمر که از سوی [[خداوند]] [[حرام]] شده را [[تشریع]] و [[خدا]] تشریعات آن حضرت را [[تأیید]] کرد، از این رو [[تسلیم]] در برابر این [[احکام]] همانند [[احکام الهی]] [[واجب]] است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۴-۵.</ref>.


در احادیثی دیگر با اشاره به [[آیه]] یاد شده، از برخی [[احکام]] [[تشریعی]] دیگر [[رسول خدا]]{{صل}} نیز یاد شده است.<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸؛ تهذیب، ج۹، ص۳۹۷.</ref> برخی از [[فقیهان]] در مورد [[حکمت]] [[تشریع پیامبر]]{{صل}} و عدم منافات آن با [[ادله]] انحصار [[تشریع]] از سوی [[خداوند]] گفته‌اند: [[تشریع]] در [[سنت پیامبر]] محدود به مواردی خاص و با [[اذن]] و امضای [[الهی]] و [[حکمت]] آن [[آزمون]] [[بندگان]]، [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[پیامبر]] و اعلام [[منزلت]] آن [[حضرت]] در نزد [[خداوند]] بوده است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۳۵.</ref>. اما در اینکه افزون بر [[سنت پیامبر]]، در [[سنت]] منقول از [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز [[احکام]] [[تشریعی]] هست یا نه، دو دیدگاه در میان [[فقیهان]] [[امامیه]] وجود دارد: برخی برآن‌اند که [[اهل‌بیت]] نیز همانند [[پیامبر]] [[حق]] [[تشریع احکام]] را دارند<ref>غایة المرام، ج۵، ص۱۳۰؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۲، ص۹۱.</ref>. [[دلیل]] اینان روایاتی است که در آنها از [[تفویض]] همه [[اختیارات پیامبر]] به [[اهل‌بیت]] [[سخن]] به میان آمده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ وسائل الشیعه، ج۲۲، ص۷۰.</ref> برخی افزون بر [[روایات]] یادشده، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> را که به [[اطاعت از اولی الامر]] [[فرمان]] داده است نیز [[دلیل]] اعطای [[ولایت تشریعی]] به [[امامان]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} دانسته‌اند<ref>بدائع الکلام، ص۱۰۳؛ بازشناسی احکام صادره از معصومین، ص۸۸.</ref> دیدگاه دیگر که نظریه صحیح در این باره شمرده می‌شود آن است که همه [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] تا [[قیامت در قرآن]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده و [[احکام]] منقول در [[سنت]] [[امامان]]{{ع}} از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} گرفته شده‌اند<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۲۴؛ بدائع الکلام، ص۱۰۳-۱۰۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۲-۳۴.</ref> [[دلیل]] اینان نخست [[آیه]] {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref> است که از [[اکمال دین]] در عصر [[رسول خدا]]{{صل}} [[سخن]] به میان آورده است. و لازمه کامل شدن [[دین]]، عدم نیاز به [[تشریع]] پس از [[وفات پیامبر]] است<ref>بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۴؛ بحوث فقهیة مهمه، ص۵۳۶.</ref>. [[دلیل]] دیگر، [[روایات]] است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۲۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۲.</ref>؛ مانند [[حدیثی]] از [[پیامبر]] که در آن از بیان همه آنچه [[بشر]] را به [[بهشت]] نزدیک و از [[جهنم]] دور می‌کند در [[سنت]] آن [[حضرت]] یاد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۷۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۵.</ref> و روایاتی که در آنها به صراحت تحلیل و [[تحریم]] اشیا از سوی [[اهل‌بیت]] [[نفی]] شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۹۳.</ref> و روایاتی که برپایه آنها آنان سخنان خود را منقول از [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] دانسته‌اند<ref> الکافی، ج۱، ص۶۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۱۴.</ref>. افزون بر این، [[ادله]] ارائه شده برای [[ولایت تشریعی]] [[امامان]] نیز مدعای یادشده را ثابت نمی‌کنند، زیرا برخی از این [[روایات]] از نظر [[سند ضعیف]] بوده و برخی نیز بر مدعا دلالت ندارند و مراد از [[تفویض]] [[حکم]] در این [[روایات]]، معانی دیگر، مانند [[تفویض]] [[حکم حکومتی]] و مانند آن است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۲۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۵.</ref>. بر فرض [[پذیرش]] عموم و اطلاق [[روایات]] و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[ولایت تشریعی]] [[امامان معصوم]]، [[ادله]] یادشده با [[ادله]] دیگر، مانند [[آیه اکمال دین]] و روایاتی که [[تشریع احکام]] از سوی [[ائمه]] را [[نفی]] کرده‌اند، تخصیص و تقیید خورده‌اند<ref>بدائع الکلام، ص۱۰۳.</ref>. آری، [[تبیین]] و تفصیل [[احکام الهی]] به [[سنت]] واگذار شده است{{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۴؛ العده فی الاصول، ج۱، ص۴۰۵؛ تفسیر قرطبی، ج۹، ص۱۱۲.</ref>.
در احادیثی دیگر با اشاره به [[آیه]] یاد شده، از برخی [[احکام]] [[تشریعی]] دیگر [[رسول خدا]] {{صل}} نیز یاد شده است.<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸؛ تهذیب، ج۹، ص۳۹۷.</ref> برخی از [[فقیهان]] در مورد [[حکمت]] [[تشریع پیامبر]] {{صل}} و عدم منافات آن با [[ادله]] انحصار [[تشریع]] از سوی [[خداوند]] گفته‌اند: [[تشریع]] در [[سنت پیامبر]] محدود به مواردی خاص و با [[اذن]] و امضای [[الهی]] و [[حکمت]] آن [[آزمون]] [[بندگان]]، [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[پیامبر]] و اعلام [[منزلت]] آن حضرت در نزد [[خداوند]] بوده است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۳۵.</ref>. اما در اینکه افزون بر [[سنت پیامبر]]، در [[سنت]] منقول از [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز [[احکام]] [[تشریعی]] هست یا نه، دو دیدگاه در میان [[فقیهان]] [[امامیه]] وجود دارد: برخی برآن‌اند که [[اهل‌بیت]] نیز همانند [[پیامبر]] [[حق]] [[تشریع احکام]] را دارند<ref>غایة المرام، ج۵، ص۱۳۰؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۲، ص۹۱.</ref>. [[دلیل]] اینان روایاتی است که در آنها از [[تفویض]] همه [[اختیارات پیامبر]] به [[اهل‌بیت]] [[سخن]] به میان آمده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷؛ وسائل الشیعه، ج۲۲، ص۷۰.</ref> برخی افزون بر [[روایات]] یادشده، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> را که به [[اطاعت از اولی الامر]] [[فرمان]] داده است نیز [[دلیل]] اعطای [[ولایت تشریعی]] به [[امامان]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} دانسته‌اند<ref>بدائع الکلام، ص۱۰۳؛ بازشناسی احکام صادره از معصومین، ص۸۸.</ref> دیدگاه دیگر که نظریه صحیح در این باره شمرده می‌شود آن است که همه [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] تا [[قیامت در قرآن]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده و [[احکام]] منقول در [[سنت]] [[امامان]] {{ع}} از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} گرفته شده‌اند<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۲۴؛ بدائع الکلام، ص۱۰۳-۱۰۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۲-۳۴.</ref> [[دلیل]] اینان نخست [[آیه]] {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref> است که از [[اکمال دین]] در عصر [[رسول خدا]] {{صل}} [[سخن]] به میان آورده است. و لازمه کامل شدن [[دین]]، عدم نیاز به [[تشریع]] پس از [[وفات پیامبر]] است<ref>بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۴؛ بحوث فقهیة مهمه، ص۵۳۶.</ref>. [[دلیل]] دیگر، [[روایات]] است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۵۲۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۲.</ref>؛ مانند [[حدیثی]] از [[پیامبر]] که در آن از بیان همه آنچه [[بشر]] را به [[بهشت]] نزدیک و از [[جهنم]] دور می‌کند در [[سنت]] آن حضرت یاد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۷۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۵.</ref> و روایاتی که در آنها به صراحت تحلیل و [[تحریم]] اشیا از سوی [[اهل‌بیت]] [[نفی]] شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۹۳.</ref> و روایاتی که برپایه آنها آنان سخنان خود را منقول از [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] دانسته‌اند<ref> الکافی، ج۱، ص۶۲؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۱۴.</ref>. افزون بر این، [[ادله]] ارائه شده برای [[ولایت تشریعی]] [[امامان]] نیز مدعای یادشده را ثابت نمی‌کنند، زیرا برخی از این [[روایات]] از نظر [[سند ضعیف]] بوده و برخی نیز بر مدعا دلالت ندارند و مراد از [[تفویض]] [[حکم]] در این [[روایات]]، معانی دیگر، مانند [[تفویض]] [[حکم حکومتی]] و مانند آن است<ref>بحوث فقهیة مهمه، ص۲۴؛ بحوث فی الفقه المعاصر، ج۱، ص۳۵.</ref>. بر فرض [[پذیرش]] عموم و اطلاق [[روایات]] و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[ولایت تشریعی]] [[امامان معصوم]]، [[ادله]] یادشده با [[ادله]] دیگر، مانند [[آیه اکمال دین]] و روایاتی که [[تشریع احکام]] از سوی [[ائمه]] را [[نفی]] کرده‌اند، تخصیص و تقیید خورده‌اند<ref>بدائع الکلام، ص۱۰۳.</ref>. آری، [[تبیین]] و تفصیل [[احکام الهی]] به [[سنت]] واگذار شده است{{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۴؛ العده فی الاصول، ج۱، ص۴۰۵؛ تفسیر قرطبی، ج۹، ص۱۱۲.</ref>.


بیان [[احکام الهی]] در [[سنت]] در برخی موارد به‌گونه [[تبیین احکام]] مجمل است؛ مانند [[نماز]] که برخی [[احکام]] آن همچون اصل [[وجوب]] [[نماز]] {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref>، اوقات کلی [[نمازها]] {{متن قرآن|وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى}}<ref>«و من تو را برگزیده‌ام پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا ده» سوره طه، آیه ۱۳.</ref>، [[رکوع]] و [[سجود]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.</ref> و جهر و اخفات در [[نماز]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!» سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref> در [[قرآن]] به [[اجمال]] بیان شده‌اند؛ اما تفصیل و بیان جزئیات آن همچون نمازهای [[واجب]] و [[مستحب]]، عدد رکعات [[نماز]]، وقت خاص هر یک از [[نمازها]] و بسیاری از [[احکام]] دیگر آن بر عهده [[سنت]] است<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۵؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۱۳۸،۳۴۷.</ref>.
بیان [[احکام الهی]] در [[سنت]] در برخی موارد به‌گونه [[تبیین احکام]] مجمل است؛ مانند [[نماز]] که برخی [[احکام]] آن همچون اصل [[وجوب]] [[نماز]] {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref>، اوقات کلی [[نمازها]] {{متن قرآن|وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى}}<ref>«و من تو را برگزیده‌ام پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا ده» سوره طه، آیه ۱۳.</ref>، [[رکوع]] و [[سجود]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.</ref> و جهر و اخفات در [[نماز]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!» سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref> در [[قرآن]] به [[اجمال]] بیان شده‌اند؛ اما تفصیل و بیان جزئیات آن همچون نمازهای [[واجب]] و [[مستحب]]، عدد رکعات [[نماز]]، وقت خاص هر یک از [[نمازها]] و بسیاری از [[احکام]] دیگر آن بر عهده [[سنت]] است<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۵؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۱۳۸،۳۴۷.</ref>.


گاه [[قرآن]] حکمی را به صورت عام بیان کرده است؛ مانند [[تحریم]] [[ربا]]: {{متن قرآن|حَرَّمَ الرِّبَا }}<ref>« ربا را حرام کرده است » سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را تخصیص زده و مثلاً [[ربا]] میان [[پدر]] و [[فرزند]] را [[حلال]] شمرده است<ref> الکافی، ج۵، ص۱۶۷؛ تهذیب، ج۷، ص۱۷.</ref>. در مواردی نیز [[قرآن]] حکمی را مطلق بیان کرده است؛ مانند [[قطع]] دست دزد: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا }}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را به [[قطع]] ۴ انگشت دست [[مقید]] کرده است و... <ref>الکافی، ج۷، ص۲۲۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
گاه [[قرآن]] حکمی را به صورت عام بیان کرده است؛ مانند [[تحریم]] [[ربا]]: {{متن قرآن|حَرَّمَ الرِّبَا }}<ref>«ربا را حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را تخصیص زده و مثلاً [[ربا]] میان [[پدر]] و [[فرزند]] را [[حلال]] شمرده است<ref> الکافی، ج۵، ص۱۶۷؛ تهذیب، ج۷، ص۱۷.</ref>. در مواردی نیز [[قرآن]] حکمی را مطلق بیان کرده است؛ مانند [[قطع]] دست دزد: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا }}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را به [[قطع]] ۴ انگشت دست [[مقید]] کرده است و... <ref>الکافی، ج۷، ص۲۲۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


===[[تربیت]] و [[هدایت]] [[انسان]]===
=== [[تربیت]] و [[هدایت]] [[انسان]] ===
از جمله [[وظایف]] [[رسول خدا]]{{صل}} افزون بر [[ابلاغ]] [[آیات قرآن]]، [[تعلیم]] [[آیات قرآن]] و [[حکمت]] به [[انسان‌ها]] و [[تزکیه]] و [[تربیت]] و [[هدایت]] آنان از این راه است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|الْحِكْمَةَ}} [[سنت]] یا [[شناخت دین]]، [[فقه]] یا [[علم به احکام]] <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴.</ref> یا مطلق [[معارف دینی]]، اعم از منقول و معقول<ref>زبدة التفاسیر، ج۷، ص۵۵؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۳۷۱.</ref> یا همه اموری است که [[انسان‌ها]] را به سوی [[سعادت]] در [[عقیده]] و [[رفتار]] [[هدایت]] می‌کند<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> که این معانی شامل [[سنت]] نیز می‌شوند. مقصود از [[تزکیه]] نیز، [[تطهیر]] [[عقاید]] و [[اعمال انسان‌ها]] از [[آلودگی]] [[کفر]] و [[شرک]] و [[گناهان]] است<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۷۵؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.
از جمله [[وظایف]] [[رسول خدا]] {{صل}} افزون بر [[ابلاغ]] [[آیات قرآن]]، [[تعلیم]] [[آیات قرآن]] و [[حکمت]] به [[انسان‌ها]] و [[تزکیه]] و [[تربیت]] و [[هدایت]] آنان از این راه است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|الْحِكْمَةَ}} [[سنت]] یا [[شناخت دین]]، [[فقه]] یا [[علم به احکام]] <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴.</ref> یا مطلق [[معارف دینی]]، اعم از منقول و معقول<ref>زبدة التفاسیر، ج۷، ص۵۵؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۳۷۱.</ref> یا همه اموری است که [[انسان‌ها]] را به سوی [[سعادت]] در [[عقیده]] و [[رفتار]] [[هدایت]] می‌کند<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> که این معانی شامل [[سنت]] نیز می‌شوند. مقصود از [[تزکیه]] نیز، [[تطهیر]] [[عقاید]] و [[اعمال انسان‌ها]] از [[آلودگی]] [[کفر]] و [[شرک]] و [[گناهان]] است<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۷۵؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.


در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] [[رسول خدا]] را [[پیامبری]] شناسانده است که افزون بر [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حکمت]]، علومی را که [[مردم]] نمی‌دانند به آنان می‌آموزد: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. مراد از [[علوم]] یاد شده در [[آیه]]، به نظر بسیاری، علومی است که تنها از [[راه وحی]] و [[رسول خدا]] تحصیل می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۴؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸.</ref>؛ مانند [[استنباط]] [[احکام]] از [[نصوص]]، قصص، [[اخبار]] [[پیامبران]] و [[امت‌های پیشین]] و رخدادهای گذشته و [[آینده]] <ref>جامع البیان، ج۲، ص۵۱؛ التفسیر الوسیط، ج۱، ص۳۰۸.</ref> افزون بر این، [[قرآن کریم]] در آیه‌ای دیگر پاسخ به [[دعوت پیامبر]] را سبب [[حیات]] واقعی [[انسان‌ها]] و [[هدایت]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. مراد از [[دعوت پیامبر]]، [[دعوت]] آن [[حضرت]] به [[ایمان]]، [[جهاد]] و دیگر [[اعمال نیک]] و [[طاعت]] [[الهی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۴۶.</ref> که سبب [[حیات]] [[دل]] و [[بیداری]] [[عقل]] و [[هدایت]] [[انسان]] به [[زندگی]] [[معنوی]] جاودانه و خارج شدن او از حضیض [[ذلت]] به اوج [[عزت]] می‌گردد<ref>منهاج البراعه، ج۱۷، ص۱۳۷.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> از وجود هدایت ‌کنندگانی برای همه [[اقوام]] یاد کرده است. در [[روایات]] متعدد، [[علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن [[حضرت]]{{ع}} هدایت‌ کنندگان [[امت]] پس از [[پیامبر اسلام]] دانسته شده‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. [[هدایتگری]] [[امامان معصوم]]{{ع}} منحصر به زمان حضور آنان نبوده، بلکه [[سنت]] منقول از آنان نیز سبب [[هدایت مردم]] می‌شود<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] [[رسول خدا]] را [[پیامبری]] شناسانده است که افزون بر [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حکمت]]، علومی را که [[مردم]] نمی‌دانند به آنان می‌آموزد: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. مراد از [[علوم]] یاد شده در [[آیه]]، به نظر بسیاری، علومی است که تنها از [[راه وحی]] و [[رسول خدا]] تحصیل می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۴؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸.</ref>؛ مانند [[استنباط]] [[احکام]] از [[نصوص]]، قصص، [[اخبار]] [[پیامبران]] و [[امت‌های پیشین]] و رخدادهای گذشته و [[آینده]] <ref>جامع البیان، ج۲، ص۵۱؛ التفسیر الوسیط، ج۱، ص۳۰۸.</ref> افزون بر این، [[قرآن کریم]] در آیه‌ای دیگر پاسخ به [[دعوت پیامبر]] را سبب [[حیات]] واقعی [[انسان‌ها]] و [[هدایت]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. مراد از [[دعوت پیامبر]]، [[دعوت]] آن حضرت به [[ایمان]]، [[جهاد]] و دیگر [[اعمال نیک]] و [[طاعت]] [[الهی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۴۶.</ref> که سبب [[حیات]] [[دل]] و [[بیداری]] [[عقل]] و [[هدایت]] [[انسان]] به [[زندگی]] [[معنوی]] جاودانه و خارج شدن او از حضیض [[ذلت]] به اوج [[عزت]] می‌گردد<ref>منهاج البراعه، ج۱۷، ص۱۳۷.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> از وجود هدایت ‌کنندگانی برای همه [[اقوام]] یاد کرده است. در [[روایات]] متعدد، [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت {{ع}} هدایت‌ کنندگان [[امت]] پس از [[پیامبر اسلام]] دانسته شده‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. [[هدایتگری]] [[امامان معصوم]] {{ع}} منحصر به زمان حضور آنان نبوده، بلکه [[سنت]] منقول از آنان نیز سبب [[هدایت مردم]] می‌شود<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


===[[مرجع]] رفع [[اختلاف‌ها]] و [[شبهات]]===
=== [[مرجع]] رفع [[اختلاف‌ها]] و [[شبهات]] ===
کارکرد دیگر [[سنت]]، [[حل اختلافات]] [[مسلمانان]] و زدودن [[شبهات]] آنان است. [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پس از امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]]، [[مؤمنان]] را به ارجاع موارد [[اختلاف]] به [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] کرده و این کار را بهتر و دارای فرجامی نیکوتر شمرده است. مراد از [[نزاع]] و [[اختلاف]] در [[آیه]]، [[اختلاف]] در امور [[دین]] است<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۰۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۱.</ref>؛ اعم از اینکه این [[نزاع]] میان دو طرف باشد، یا اینکه شخص خود نسبت به امری از [[دین]] [[شک]] و شبهه‌ای داشته باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref> و مقصود از "ردّ به [[خدا]] و [[رسول]]»، ارجاع موارد [[اختلاف]] و [[شبهه]] به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref>، چنان‌که در [[نقلی]] از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} نیز به آن اشاره شده است<ref>نهج البلاغه، نامه۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref>.
کارکرد دیگر [[سنت]]، [[حل اختلافات]] [[مسلمانان]] و زدودن [[شبهات]] آنان است. [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پس از امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]]، [[مؤمنان]] را به ارجاع موارد [[اختلاف]] به [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] کرده و این کار را بهتر و دارای فرجامی نیکوتر شمرده است. مراد از [[نزاع]] و [[اختلاف]] در [[آیه]]، [[اختلاف]] در امور [[دین]] است<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۰۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۱.</ref>؛ اعم از اینکه این [[نزاع]] میان دو طرف باشد، یا اینکه شخص خود نسبت به امری از [[دین]] [[شک]] و شبهه‌ای داشته باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref> و مقصود از "ردّ به [[خدا]] و [[رسول]]»، ارجاع موارد [[اختلاف]] و [[شبهه]] به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref>، چنان‌که در [[نقلی]] از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} نیز به آن اشاره شده است<ref>نهج البلاغه، نامه۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref>.


ارجاع به [[خدا]] و [[رسول]] شامل [[سنت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز می‌شود، زیرا آنچه از آنان صادر شده، برگرفته از [[سنت پیامبر]] و [[قرآن کریم]] است<ref>شرح اصول کافی، ج۶، ص۴۰۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹.</ref>. در احادیثی دیگر نیز [[پیامبر]]{{صل}} [[اهل‌بیت]]{{ع}} را در کنار [[قرآن]] یکی از دو عامل مهم [[گمراه]] نشدن [[مسلمانان]] پس از خود<ref>الکافی، ج۲، ص۴۱۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۵۹؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref> و لنگرگاه [[ثبات]] و [[امنیت]] [[مسلمانان]] برای دوری از [[اختلاف]] برشمرده است<ref> المستدرک، ج۲، ص۱۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
ارجاع به [[خدا]] و [[رسول]] شامل [[سنت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز می‌شود، زیرا آنچه از آنان صادر شده، برگرفته از [[سنت پیامبر]] و [[قرآن کریم]] است<ref>شرح اصول کافی، ج۶، ص۴۰۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹.</ref>. در احادیثی دیگر نیز [[پیامبر]] {{صل}} [[اهل‌بیت]] {{ع}} را در کنار [[قرآن]] یکی از دو عامل مهم [[گمراه]] نشدن [[مسلمانان]] پس از خود<ref>الکافی، ج۲، ص۴۱۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۵۹؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref> و لنگرگاه [[ثبات]] و [[امنیت]] [[مسلمانان]] برای دوری از [[اختلاف]] برشمرده است<ref> المستدرک، ج۲، ص۱۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==[[پیروی]] از [[سنت]] و آثار آن==
== [[پیروی]] از [[سنت]] و آثار آن ==
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوان [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از [[سنت پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} و عمل به آن [[فرمان]] داده است؛ مانند آیاتی که پس از امر به [[اطاعت از خداوند]]، [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] [[مأمور]] کرده: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ}}<ref>«از خداوند و پیامبر فرمان برید » سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> و [[اطاعت]] از آن [[حضرت]] را [[اطاعت از خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است » سوره نساء، آیه ۸۰.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نیز به گونه مطلق به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و "[[اولی الامر]]" که براساس [[روایات]]، [[اهل‌بیت]]{{ع}}<ref>فقه الصادق، ج۱۶، ص۱۵۷؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۱، ص۴۵.</ref>هستند [[فرمان]] داده است. افزون بر [[آیات]] یاد شده، آیاتی که در آنها به صراحت [[مسلمانان]] به [[تبعیت]] از [[پیامبر]] [[مأمور]] شده‌اند {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و آیاتی که در آنها [[مسلمانان]] به [[اجابت]] [[دعوت]] [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و آیاتی که در برابر [[فرمان خدا]] و [[رسول]]، [[اختیار]] را از [[مسلمانان]] [[نفی]] کرده‌اند {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و آیاتی که پیامد [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] را ورود به [[دوزخ]] دانسته‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref> و... بر [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت پیامبر]]{{صل}} دلالت دارند.
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوان [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از [[سنت پیامبر]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{ع}} و عمل به آن [[فرمان]] داده است؛ مانند آیاتی که پس از امر به [[اطاعت از خداوند]]، [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] [[مأمور]] کرده: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ}}<ref>«از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> و [[اطاعت]] از آن حضرت را [[اطاعت از خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نیز به گونه مطلق به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و "[[اولی الامر]]" که براساس [[روایات]]، [[اهل‌بیت]] {{ع}}<ref>فقه الصادق، ج۱۶، ص۱۵۷؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۱، ص۴۵.</ref>هستند [[فرمان]] داده است. افزون بر [[آیات]] یاد شده، آیاتی که در آنها به صراحت [[مسلمانان]] به [[تبعیت]] از [[پیامبر]] [[مأمور]] شده‌اند {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و آیاتی که در آنها [[مسلمانان]] به [[اجابت]] [[دعوت]] [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و آیاتی که در برابر [[فرمان خدا]] و [[رسول]]، [[اختیار]] را از [[مسلمانان]] [[نفی]] کرده‌اند {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و آیاتی که پیامد [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] را ورود به [[دوزخ]] دانسته‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref> و... بر [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت پیامبر]] {{صل}} دلالت دارند.


افزون بر [[حکم تکلیفی]]، [[پیروی]] از [[سنت]]، آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] فراوانی برای تبعیت ‌کنندگان دارد؛ مانند:
افزون بر [[حکم تکلیفی]]، [[پیروی]] از [[سنت]]، آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] فراوانی برای تبعیت ‌کنندگان دارد؛ مانند:
#تحصیل و تقویت [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>،
# تحصیل و تقویت [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>،
#[[نجات]] از [[گمراهی]] {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>،
# [[نجات]] از [[گمراهی]] {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>،
#[[هدایت]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>« از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و چگونه کفر می‌ورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما می‌خوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref>،
# [[هدایت]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و چگونه کفر می‌ورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما می‌خوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref>،
#رسیدن به [[حیات معنوی]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>،
# رسیدن به [[حیات معنوی]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>،
#دریافت [[رحمت الهی]]: {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref>،
# دریافت [[رحمت الهی]]: {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref>،
#[[محبت الهی]] و [[آمرزش گناهان]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>،
# [[محبت الهی]] و [[آمرزش گناهان]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>،
#[[رستگاری]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>،
# [[رستگاری]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>،
#دستیابی به فرجام [[نیک]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>،
# دستیابی به فرجام [[نیک]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>،
#[[پیروزی]] [[عظیم]] {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>،
# [[پیروزی]] [[عظیم]] {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>،
#ورود به [[بهشت]] با نهرهای روان و جاویدان بودن در آن {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref> و [[همنشینی]] با همراهانی [[نیک]]، همچون [[پیامبران]]، [[صدّیقان]]، [[شهدا]] و [[صالحان]] در [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
# ورود به [[بهشت]] با نهرهای روان و جاویدان بودن در آن {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref> و [[همنشینی]] با همراهانی [[نیک]]، همچون [[پیامبران]]، [[صدّیقان]]، [[شهدا]] و [[صالحان]] در [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==پیامدهای [[مخالفت]] با [[سنت]]==
== پیامدهای [[مخالفت]] با [[سنت]] ==
[[اعراض]] از [[سنت]] و [[مخالفت]] با آن، مذموم و [[حرام]] است. [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> پس از امر به [[اطاعت]] [[مسلمانان]] از [[خدا]] و [[رسول]]، آنان را از [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] [[نهی]] کرده و اعراض‌کنندگان را [[تهدید]] کرده است<ref>جامع البیان، ج۷، ص۴۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر نیز [[مسلمانان]] از [[پیشی گرفتن]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} [[نهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست» سوره حجرات، آیه ۱.</ref> [[آیه]] یاد شده هرگونه [[مخالفت]] با [[کتاب و سنت]]<ref>جامع البیان، ج۲۶، ص۱۵۰؛ روح المعانی، ج۲۶، ص۱۳۲.</ref> را در گفتار و [[رفتار]] دربر می‌گیرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۶؛ زاد المسیر، ج۷، ص۱۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۳۰۰.</ref>.
[[اعراض]] از [[سنت]] و [[مخالفت]] با آن، مذموم و [[حرام]] است. [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref> پس از امر به [[اطاعت]] [[مسلمانان]] از [[خدا]] و [[رسول]]، آنان را از [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] [[نهی]] کرده و اعراض‌کنندگان را [[تهدید]] کرده است<ref>جامع البیان، ج۷، ص۴۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۴۱۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر نیز [[مسلمانان]] از [[پیشی گرفتن]] بر [[رسول خدا]] {{صل}} [[نهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست» سوره حجرات، آیه ۱.</ref> [[آیه]] یاد شده هرگونه [[مخالفت]] با [[کتاب و سنت]]<ref>جامع البیان، ج۲۶، ص۱۵۰؛ روح المعانی، ج۲۶، ص۱۳۲.</ref> را در گفتار و [[رفتار]] دربر می‌گیرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۶؛ زاد المسیر، ج۷، ص۱۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۳۰۰.</ref>.


افزون بر [[حرمت]] تکلیفی، [[مخالفت]] با [[سنت]]، پیامدهای فراوانی برای مخالفت‌ کنندگان دارد؛ از جمله [[قرآن کریم]] [[اعراض]] و [[مخالفت]] با [[اوامر]] [[رسول خدا]] را سبب [[محرومیت از محبت الهی]] و [[کفر]] [[اعراض]] کنندگان دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> البته [[مخالفت]] با [[سنت]] در صورتی سبب [[کفر]] می‌شود که با [[انکار]] و [[تکذیب]] [[پیامبر]] همراه باشد؛ اما اگر [[مخالفت]] تنها در عمل باشد، شخص تنها مرتکب [[ناسپاسی]] و [[گناه]] شده است <ref>بدائع الکلام، ص۹۵.</ref>.
افزون بر [[حرمت]] تکلیفی، [[مخالفت]] با [[سنت]]، پیامدهای فراوانی برای مخالفت‌ کنندگان دارد؛ از جمله [[قرآن کریم]] [[اعراض]] و [[مخالفت]] با [[اوامر]] [[رسول خدا]] را سبب [[محرومیت از محبت الهی]] و [[کفر]] [[اعراض]] کنندگان دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> البته [[مخالفت]] با [[سنت]] در صورتی سبب [[کفر]] می‌شود که با [[انکار]] و [[تکذیب]] [[پیامبر]] همراه باشد؛ اما اگر [[مخالفت]] تنها در عمل باشد، شخص تنها مرتکب [[ناسپاسی]] و [[گناه]] شده است <ref>بدائع الکلام، ص۹۵.</ref>.


در آیاتی دیگر، [[مخالفت]] با [[رسول خدا]]{{صل}} سبب بطلان [[اعمال آدمی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> مراد از بطلان [[اعمال]]، [[نفی]] [[پاداش]] عمل به سبب ناهماهنگی آن با مأموربه است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۸؛ جامع البیان، ج۲۶، ص۸۱.</ref>.[[آیه]] یاد شده هرچند در باره [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]] درباره [[جهاد]] نازل شده<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۴۶.</ref>، عنوانش عام است و هرگونه [[مخالفت]] با [[خدا]] و [[رسول]] در [[تکالیف واجب]] بر [[انسان]] را در بر می‌گیرد <ref>التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۷۲؛ الاصفی، ج۲، ص۱۱۷۷.</ref>. ([[احباط]] و [[تکفیر]]) در آیاتی دیگر [[مخالفت]] با گفتار و [[کردار]] [[پیامبر]] سبب [[شرمساری]] در [[قیامت]] {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}<ref>«در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.</ref>، [[پشیمانی]] و [[حسرت]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>، ورود به [[جهنم]] و [[استحقاق]] [[عذاب]] خوارکننده و دردناک [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در آیاتی دیگر، [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] {{صل}} سبب بطلان [[اعمال آدمی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> مراد از بطلان [[اعمال]]، [[نفی]] [[پاداش]] عمل به سبب ناهماهنگی آن با مأموربه است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۸؛ جامع البیان، ج۲۶، ص۸۱.</ref>.[[آیه]] یاد شده هرچند در باره [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]] درباره [[جهاد]] نازل شده<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۴۶.</ref>، عنوانش عام است و هرگونه [[مخالفت]] با [[خدا]] و [[رسول]] در [[تکالیف واجب]] بر [[انسان]] را در بر می‌گیرد <ref>التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۷۲؛ الاصفی، ج۲، ص۱۱۷۷.</ref>. ([[احباط]] و [[تکفیر]]) در آیاتی دیگر [[مخالفت]] با گفتار و [[کردار]] [[پیامبر]] سبب [[شرمساری]] در [[قیامت]] {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}<ref>«در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.</ref>، [[پشیمانی]] و [[حسرت]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>، ورود به [[جهنم]] و [[استحقاق]] [[عذاب]] خوارکننده و دردناک [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==[[حجیت]] و اعتبار [[سنت]]==
== حجیت و اعتبار [[سنت]] ==
قول، فعل و تقریر [[معصوم]]{{ع}} [[حجت]] و معتبر است. برخی از [[ادله]] [[حجیت]] [[سنت پیامبر]] عبارت‌اند از:
قول، فعل و تقریر [[معصوم]] {{ع}} [[حجت]] و معتبر است. برخی از [[ادله]] حجیت [[سنت پیامبر]] عبارت‌اند از:
#[[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. که [[سخن پیامبر]] را [[وحی الهی]] دانسته‌اند <ref>المستصفی، ص۱۰۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۶.</ref>؛ مراد از نطق [[پیامبر]] در این [[آیات]] اعم از [[قرآن]] است <ref>التفسیر الحدیث، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۷۹.</ref> و [[سنت]] آن [[حضرت]] را نیز در بر می‌گیرد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۳؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۱۲.</ref>.
# [[آیات]] {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. که سخن پیامبر را [[وحی الهی]] دانسته‌اند <ref>المستصفی، ص۱۰۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۶.</ref>؛ مراد از نطق [[پیامبر]] در این [[آیات]] اعم از [[قرآن]] است<ref>التفسیر الحدیث، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۷۹.</ref> و [[سنت]] آن حضرت را نیز در بر می‌گیرد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵؛ روح المعانی، ج۱، ص۳۵۳؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۱۲.</ref>.
#آیاتی که در آنها [[مؤمنان]] به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن| أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ا}}<ref>« از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید » سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref>«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید » سوره مائده، آیه ۹۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است» سوره تغابن، آیه ۱۲.</ref><ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۳۶۲؛ الاصول العامه، ص۱۲۶.</ref>
# آیاتی که در آنها [[مؤمنان]] به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن| أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ا}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }}<ref>«و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره مائده، آیه ۹۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است» سوره تغابن، آیه ۱۲.</ref><ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۳۶۲؛ الاصول العامه، ص۱۲۶.</ref>
#آیاتی که [[اطاعت از پیامبر]] را [[اطاعت از خداوند]] دانسته‌اند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است » سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>.
# آیاتی که [[اطاعت از پیامبر]] را [[اطاعت از خداوند]] دانسته‌اند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>.
#آیاتی که [[مسلمانان]] را به [[پذیرش]] [[اوامر و نواهی]] آن [[حضرت]] [[فرمان]] داده‌اند: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا }}<ref>« آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید » سوره حشر، آیه ۷.</ref>.  
# آیاتی که [[مسلمانان]] را به [[پذیرش]] [[اوامر و نواهی]] آن حضرت [[فرمان]] داده‌اند: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا }}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.  
#آیاتی که داشتن [[اختیار]] [[انتخاب]] و [[نافرمانی]] را در برابر [[حکم]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[مؤمنان]] [[نفی]] کرده‌اند؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.
# آیاتی که داشتن [[اختیار]] [[انتخاب]] و [[نافرمانی]] را در برابر [[حکم]] [[پیامبر]] {{صل}} از [[مؤمنان]] [[نفی]] کرده‌اند؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.
#آیاتی که در آنها [[مؤمنان]] از [[مخالفت]] با امر [[پیامبر]]{{صل}} برحذر داشته شده‌اند {{متن قرآن|لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا می‌خوانید؛ بی‌گمان خداوند کسانی از شما را که در پناه کسان دیگر، پنهانی بیرون می‌آیند می‌شناسد پس کسانی که از فرمان وی سرمی‌پیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref> و این امر، سبب ورود به [[جهنم]] و [[عذاب الهی]] شمرده شده است؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>.
# آیاتی که در آنها [[مؤمنان]] از [[مخالفت]] با امر [[پیامبر]] {{صل}} برحذر داشته شده‌اند {{متن قرآن|لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا می‌خوانید؛ بی‌گمان خداوند کسانی از شما را که در پناه کسان دیگر، پنهانی بیرون می‌آیند می‌شناسد پس کسانی که از فرمان وی سرمی‌پیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref> و این امر، سبب ورود به [[جهنم]] و [[عذاب الهی]] شمرده شده است؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>.
#آیاتی که [[تسلیم]] در برابر [[حکم]] [[پیامبر]] را رکن [[ایمان]] شمرده‌اند<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۸۲.</ref> {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> افزون بر [[آیات]] یاد شده که بر [[حجیت]] مطلق [[سنت پیامبر]] یا [[سنت]] گفتاری آن [[حضرت]] دلالت دارند، آیه‌ای که [[رسول خدا]] را اسوه‌ای [[نیکو]] برای [[مؤمنان]] معرفی کرده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>، آیه‌ای که در آنها [[مؤمنان]] به [[تبعیت]] از [[رسول خدا]] [[مأمور]] شده‌اند {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> و آیه‌ای که [[عمل]] [[پیامبر]]{{صل}} را [[الگو]] برای [[مؤمنان]] معرفی کرده است {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref> نیز بر [[حجیت]] [[سیره علمی پیامبر]]{{صل}} و [[وجوب]] یا [[استحباب]] [[تأسی]] به آن [[حضرت]] در این [[اعمال]] دلالت دارند<ref>الذریعه، ج۲، ص۵۷۶؛ الاحکام، آمدی، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۶؛ مبادی الوصول، ص۱۶۸.</ref>. افزون بر [[آیات قرآن]]، به [[روایات]]، [[اجماع]] [[مسلمانان]] و [[ادله عقلی]] نیز بر [[حجیت]] [[سنت پیامبر]] استناد شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۷.</ref>؛ همچنین به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] قول، فعل و تقریر [[امامان معصوم]]{{ع}} نیز [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۳، ص۶۴؛ الاصول العامه، ص۱۴۷.</ref>. [[دلیل]] این امر [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> است که [[اطاعت از اولی الامر]] را همانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] او [[واجب]] دانسته است <ref> الاصول العامه، ص۱۵۹.</ref>؛ با این بیان که در این [[آیه]]، [[خداوند]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] [[فرمان]] داده است و [[فرمان]] به [[اطاعت]] مطلق از آنان، [[دلیل]] بر [[عصمت]] آنان و راه نیافتن [[خطا]] در گفتار و کردارشان است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ الاصول العامه، ص۱۵۹.</ref>.
# آیاتی که [[تسلیم]] در برابر [[حکم]] [[پیامبر]] را رکن [[ایمان]] شمرده‌اند<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۸۲.</ref> {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> افزون بر [[آیات]] یاد شده که بر [[حجیت]] مطلق [[سنت پیامبر]] یا [[سنت]] گفتاری آن حضرت دلالت دارند، آیه‌ای که [[رسول خدا]] را اسوه‌ای [[نیکو]] برای [[مؤمنان]] معرفی کرده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>، آیه‌ای که در آنها [[مؤمنان]] به [[تبعیت]] از [[رسول خدا]] [[مأمور]] شده‌اند {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> و آیه‌ای که [[عمل]] [[پیامبر]] {{صل}} را [[الگو]] برای [[مؤمنان]] معرفی کرده است {{متن قرآن|وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref> نیز بر [[حجیت]] [[سیره علمی پیامبر]] {{صل}} و [[وجوب]] یا [[استحباب]] [[تأسی]] به آن حضرت در این [[اعمال]] دلالت دارند<ref>الذریعه، ج۲، ص۵۷۶؛ الاحکام، آمدی، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۶؛ مبادی الوصول، ص۱۶۸.</ref>. افزون بر [[آیات قرآن]]، به [[روایات]]، [[اجماع]] [[مسلمانان]] و [[ادله عقلی]] نیز بر [[حجیت]] [[سنت پیامبر]] استناد شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۳۳؛ الاصول العامه، ص۱۲۷.</ref>؛ همچنین به نظر [[فقیهان]] [[شیعه]] قول، فعل و تقریر [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۳، ص۶۴؛ الاصول العامه، ص۱۴۷.</ref>. [[دلیل]] این امر [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> است که [[اطاعت از اولی الامر]] را همانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] او [[واجب]] دانسته است <ref> الاصول العامه، ص۱۵۹.</ref>؛ با این بیان که در این [[آیه]]، [[خداوند]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] [[فرمان]] داده است و [[فرمان]] به [[اطاعت]] مطلق از آنان، [[دلیل]] بر [[عصمت]] آنان و راه نیافتن [[خطا]] در گفتار و کردارشان است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ الاصول العامه، ص۱۵۹.</ref>.


طبق [[روایات]] منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} مراد از "[[اولی‌الامر]]" در [[آیه]] [[امامان شیعه]]{{ع}} است<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۶۶؛ الکافی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[دلیل]] دیگر، [[آیه تطهیر]] است که [[اهل بیت پیامبر]] را از هرگونه [[آلودگی]] [[پاک]] دانسته است: {{متن قرآن| إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>« جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ با این [[استدلال]] که در این [[آیه]]، [[اهل بیت]]{{ع}} با [[اراده تکوینی]] [[خدا]] از هرگونه [[آلودگی]] [[باطنی]] و [[نفسانی]] مبرا دانسته شده‌اند و کسانی که از هر گونه [[آلودگی]] مبرا باشند، معصوم‌اند و [[گناه]] و [[خطا]] به گفتار و [[کردار]] ایشان راه ندارد و از این رو، گفتار و [[کردار]] آنان [[حجت]] خواهد بود<ref>الاصول العامه، ص۱۴۹-۱۵۹؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. براساس [[روایات]] منقول از طریق [[شیعه]]<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۷، ۴۲۳.</ref> و بسیاری از [[منابع اهل سنت]]<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ المستدرک، ج۲، ص۴۱۶.</ref>، مراد از [[اهل‌بیت]]{{ع}} در [[آیه]]، [[حضرت علی]] و [[فاطمه]] و ۱۱ [[فرزند]] [[معصوم]] آنان است.
طبق [[روایات]] منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}} مراد از "[[اولی‌الامر]]" در [[آیه]] [[امامان شیعه]] {{ع}} است<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۶۶؛ الکافی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. [[دلیل]] دیگر، [[آیه تطهیر]] است که [[اهل بیت پیامبر]] را از هرگونه [[آلودگی]] [[پاک]] دانسته است: {{متن قرآن| إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ با این [[استدلال]] که در این [[آیه]]، [[اهل بیت]] {{ع}} با [[اراده تکوینی]] [[خدا]] از هرگونه [[آلودگی]] [[باطنی]] و [[نفسانی]] مبرا دانسته شده‌اند و کسانی که از هر گونه [[آلودگی]] مبرا باشند، معصوم‌اند و [[گناه]] و [[خطا]] به گفتار و [[کردار]] ایشان راه ندارد و از این رو، گفتار و [[کردار]] آنان [[حجت]] خواهد بود<ref>الاصول العامه، ص۱۴۹-۱۵۹؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. براساس [[روایات]] منقول از طریق [[شیعه]]<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۷، ۴۲۳.</ref> و بسیاری از [[منابع اهل سنت]]<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ المستدرک، ج۲، ص۴۱۶.</ref>، مراد از [[اهل‌بیت]] {{ع}} در [[آیه]]، [[حضرت علی]] و [[فاطمه]] و ۱۱ [[فرزند]] [[معصوم]] آنان است.


افزون بر این، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> که در آن [[مؤمنان]] به [[همراهی]] مطلق با [[راستگویان]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بر [[حجیت]] سخنان و کارهای [[اهل بیت]] دلالت دارد، زیرا لازمه [[مأمور]] شدن [[مسلمانان]] به [[همراهی]] بی‌قید و شرط با آنان، [[حجیت]] گفتار و کردارشان است و براساس [[روایات شیعه]] و برخی [[احادیث]] [[اهل‌سنت]]، مصداق «[[صادقین]]» <ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۸؛ کمال الدین، ص۳۷۸.</ref> یا مصداق کامل آنها [[علی]]{{ع}} و [[فرزندان]] آن [[حضرت]] است.
افزون بر این، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> که در آن [[مؤمنان]] به [[همراهی]] مطلق با [[راستگویان]] [[مأمور]] شده‌اند: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بر [[حجیت]] سخنان و کارهای [[اهل بیت]] دلالت دارد، زیرا لازمه [[مأمور]] شدن [[مسلمانان]] به [[همراهی]] بی‌قید و شرط با آنان، [[حجیت]] گفتار و کردارشان است و براساس [[روایات شیعه]] و برخی [[احادیث]] [[اهل‌سنت]]، مصداق «[[صادقین]]» <ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۸؛ کمال الدین، ص۳۷۸.</ref> یا مصداق کامل آنها [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] آن حضرت است.


افزون بر [[آیات قرآن]]، [[روایات]] متعدد از جمله [[حدیث ثقلین]] که در آن [[پیامبر]] [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] و [[تمسک به اهل بیت]] [[فرمان]] داده <ref>کمال الدین، ص۲۳۴-۲۳۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۱۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۰۹.</ref> نیز بر [[حجیت سنت]] منقول از [[اهل بیت]] دلالت دارد<ref>نضد القواعد الفقهیه، ص۱۲؛ الاصول العامه، ص۱۶۴.</ref>. بیشتر [[عالمان اهل سنت]] نیز همه [[خلفا]] و [[صحابه پیامبر]] اکرم{{صل}} را [[عادل]] و [[سنت]] آنان را [[حجت]] دانسته‌اند<ref>اصول السرخسی، ج۱، ص۱۱۴؛ المحصول، ج۶، ص۱۲۹؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. مستند آنان، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> است که [[مسلمانان]] را به [[اطاعت]] از "[[اولواالامر]]" [[فرمان]] داده است؛ با این بیان که مصداق [[اولواالامر]] [[خلفا]] یا صحابه‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳.</ref>؛ همچنین برخی با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> که مسلمانانِ همراه [[پیامبر]] را [[بهترین]] [[امت]] دانسته. و [[آیه]]{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم » سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که [[مسلمانان]] را [[امت]] میانه دانسته است و [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> که در آنها از [[رضایت خداوند]] از [[صحابه]] [[سخن]] به میان آمده است، همه [[صحابه]] را [[عادل]] و [[سنت]] و [[اخبار]] منقول از آنان را [[حجت]] دانسته و برخی بر این امر ادعای [[اجماع]] کرده‌اند<ref>ارشاد الفحول، ص۶۹.</ref>.
افزون بر [[آیات قرآن]]، [[روایات]] متعدد از جمله [[حدیث ثقلین]] که در آن [[پیامبر]] [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] و [[تمسک به اهل بیت]] [[فرمان]] داده <ref>کمال الدین، ص۲۳۴-۲۳۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۱۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۰۹.</ref> نیز بر [[حجیت سنت]] منقول از [[اهل بیت]] دلالت دارد<ref>نضد القواعد الفقهیه، ص۱۲؛ الاصول العامه، ص۱۶۴.</ref>. بیشتر [[عالمان اهل سنت]] نیز همه [[خلفا]] و [[صحابه پیامبر]] اکرم {{صل}} را [[عادل]] و [[سنت]] آنان را [[حجت]] دانسته‌اند<ref>اصول السرخسی، ج۱، ص۱۱۴؛ المحصول، ج۶، ص۱۲۹؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. مستند آنان، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> است که [[مسلمانان]] را به [[اطاعت]] از "[[اولواالامر]]" [[فرمان]] داده است؛ با این بیان که مصداق [[اولواالامر]] [[خلفا]] یا صحابه‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳.</ref>؛ همچنین برخی با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> که مسلمانانِ همراه [[پیامبر]] را [[بهترین]] [[امت]] دانسته. و [[آیه]]{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که [[مسلمانان]] را [[امت]] میانه دانسته است و [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> که در آنها از [[رضایت خداوند]] از [[صحابه]] [[سخن]] به میان آمده است، همه [[صحابه]] را [[عادل]] و [[سنت]] و [[اخبار]] منقول از آنان را [[حجت]] دانسته و برخی بر این امر ادعای [[اجماع]] کرده‌اند<ref>ارشاد الفحول، ص۶۹.</ref>.


[[دلیل]] دیگر آنان روایتی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است که در آن [[اصحاب]] آن [[حضرت]] همانند [[ستارگان]] دانسته شده‌اند که [[مسلمانان]] در صورت [[اقتدا]] به هریک از آنان [[هدایت]] می‌شوند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳؛ المحصول، ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برابر، [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از [[عالمان]] [[اهل‌سنت]]، [[عدالت صحابه]] و [[حجیت سنت]] آنان را نپذیرفته‌اند. برخی از [[عالمان اهل سنت]]، [[معصوم]] نبودن [[صحابه]]، وقوع [[اختلاف]] میان آنان و تصریح به جواز [[مخالفت]] با آنان از سوی دیگر [[صحابه]] را از [[ادله]] عدم [[حجیت]] قول [[خلفا]] و [[صحابه]] دانسته‌اند<ref>المستصفی، ص۱۶۸.</ref>. برخی نیز با استناد به [[اختلاف]] بزرگان [[صحابه]] در نزد [[پیامبر]] و [[نزول]] آیاتی همچون [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> درباره [[نزاع]] آنان، [[عدالت]] و [[حجت]] بودن سخنان [[صحابه]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۴.</ref>.
[[دلیل]] دیگر آنان روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است که در آن [[اصحاب]] آن حضرت همانند [[ستارگان]] دانسته شده‌اند که [[مسلمانان]] در صورت [[اقتدا]] به هریک از آنان [[هدایت]] می‌شوند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳؛ المحصول، ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برابر، [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از [[عالمان]] [[اهل‌سنت]]، [[عدالت صحابه]] و [[حجیت سنت]] آنان را نپذیرفته‌اند. برخی از [[عالمان اهل سنت]]، [[معصوم]] نبودن [[صحابه]]، وقوع [[اختلاف]] میان آنان و تصریح به جواز [[مخالفت]] با آنان از سوی دیگر [[صحابه]] را از [[ادله]] عدم [[حجیت]] قول [[خلفا]] و [[صحابه]] دانسته‌اند<ref>المستصفی، ص۱۶۸.</ref>. برخی نیز با استناد به [[اختلاف]] بزرگان [[صحابه]] در نزد [[پیامبر]] و [[نزول]] آیاتی همچون [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> درباره [[نزاع]] آنان، [[عدالت]] و [[حجت]] بودن سخنان [[صحابه]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۴.</ref>.


برخی از [[عالمان]] و محققان [[امامیه]] نیز گفته‌اند: [[آیات]] فراوانی که از [[اختلاف]] و [[گناه]] [[صحابه]] [[سخن]] به میان آورده‌اند، مانند {{متن قرآن| حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا }}<ref>« اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته ، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و آیاتی که از وجود [[نفاق]] در میان آنان یاد کرده‌اند: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ }}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنْهَا الأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref> چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند.سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند.این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند.و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی می‌آورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش می‌سپاری (اما) گویی چوب‌هایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود می‌پندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوند؟و چون به آنان بگویند که بیایید تا فرستاده خداوند برای شما آمرزش بخواهد، سر برمی‌گردانند و آنان را می‌بینی که خودداری می‌ورزند و گردنفرازند. برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند.آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند.می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند.ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند؛ سوره منافقون، آیه: ۱-۹.</ref> و نیز [[روایات]] متعدد، مانند احادیثی که از بازگشت [[صحابه]] به گذشته خود پس از [[پیامبر]] و ورود آنان به [[جهنم]] خبر داده‌اند<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۰؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۶۸؛ المستدرک، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، بر [[عادل]] نبودن همه [[صحابه]] و عدم [[حجیت سنت]] آنان دلالت دارند<ref>الصوارم المهرقه، ص۱۰؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. [[پیروان]] این دیدگاه، در ردّ دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[حجیت سنت]] [[صحابه]] گفته‌اند: [[آیه]] یادشده بر [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] و [[عصمت]] آنان دلالت دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>، در حالی که [[خلفا]] به جز [[علی]]{{ع}} [[معصوم]] نبوده و نمی‌توان به طور مطلق از آنان [[اطاعت]] کرد. افزون بر این، در [[روایات]] متعدد منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}}، مصداق [[اولی الامر]] تنها [[امامان]] معصومِ پس از [[پیامبر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۷۶؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. [[آیات]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید ، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> نیز در [[مقام]] [[تشریع]] و بیان [[حجیت]] قول [[صحابه]] و [[امت اسلامی]] نیستند، بلکه در صدد بیان [[افضل]] بودن آنها بر دیگر امت‌هایند. ضمن اینکه [[افضلیت]] نیز مشروط به داشتن [[ایمان به خدا]] و پایبند بودن به دو [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] دانسته شده است:{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ }}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref><ref>فتح القدیر، ج۱، ص۳۷۱؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱.</ref> افزون بر این، [[افضلیت]] در [[آیه]]، برای مجموع [[امت]] است، نه برای یکایک افراد [[مسلمان]]؛ همچنین مجرد [[عدالت صحابه]]، [[دلیل]] بر [[حجیت سنت]] آنها نیست وگرنه باید [[سنت]] هر عادلی، اعم از [[صحابی]] و غیر [[صحابی]] [[حجت]] باشد.<ref>السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱-۲۲.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> نیز تنها از [[مدح]] و ثنای گروهی از [[صحابه]] یاد کرده و [[مدح]] افراد [[دلیل]] بر [[حجیت]] و [[پذیرش]] [[سخن]] آنان نیست.<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳-۸۰۴.</ref> [[روایت]] مورد استناد نیز [[ضعیف]] و [[باطل]] است <ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۱۰؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۴۴؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۴.</ref> و بر فرض صحت [[سند]]، لازمه این [[حدیث]] آن است که [[پیامبر]]{{صل}} [[مسلمانان]] را به دو امر متناقض [[فرمان]] داده باشد، زیرا [[سیره]] [[صحابه]] در بسیاری از موارد، مختلف، بلکه با یکدیگر متناقض بوده و براساس همین دیدگاه‌های متفاوت، گاه با یکدیگر جنگیده‌اند<ref>السنه فی الشریعه‌الاسلامیه، ص۲۴؛ الایضاح، ص۵۲۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
برخی از [[عالمان]] و محققان [[امامیه]] نیز گفته‌اند: [[آیات]] فراوانی که از [[اختلاف]] و [[گناه]] [[صحابه]] [[سخن]] به میان آورده‌اند، مانند {{متن قرآن| حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا }}<ref>«اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و آیاتی که از وجود [[نفاق]] در میان آنان یاد کرده‌اند: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ }}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنْهَا الأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref> چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند. سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند. این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند. و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی می‌آورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش می‌سپاری (اما) گویی چوب‌هایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود می‌پندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوند؟ و چون به آنان بگویند که بیایید تا فرستاده خداوند برای شما آمرزش بخواهد، سر برمی‌گردانند و آنان را می‌بینی که خودداری می‌ورزند و گردنفرازند. برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند. آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند. می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند. ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند؛ سوره منافقون، آیه: ۱-۹.</ref> و نیز [[روایات]] متعدد، مانند احادیثی که از بازگشت [[صحابه]] به گذشته خود پس از [[پیامبر]] و ورود آنان به [[جهنم]] خبر داده‌اند<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۰؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۶۸؛ المستدرک، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، بر [[عادل]] نبودن همه [[صحابه]] و عدم [[حجیت سنت]] آنان دلالت دارند<ref>الصوارم المهرقه، ص۱۰؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. [[پیروان]] این دیدگاه، در ردّ دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[حجیت سنت]] [[صحابه]] گفته‌اند: [[آیه]] یادشده بر [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] و [[عصمت]] آنان دلالت دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>، در حالی که [[خلفا]] به جز [[علی]] {{ع}} [[معصوم]] نبوده و نمی‌توان به طور مطلق از آنان [[اطاعت]] کرد. افزون بر این، در [[روایات]] متعدد منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}}، مصداق [[اولی الامر]] تنها [[امامان]] معصومِ پس از [[پیامبر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۷۶؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. [[آیات]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> نیز در [[مقام]] [[تشریع]] و بیان [[حجیت]] قول [[صحابه]] و [[امت اسلامی]] نیستند، بلکه در صدد بیان [[افضل]] بودن آنها بر دیگر امت‌هایند. ضمن اینکه [[افضلیت]] نیز مشروط به داشتن [[ایمان به خدا]] و پایبند بودن به دو [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] دانسته شده است:{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ }}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref><ref>فتح القدیر، ج۱، ص۳۷۱؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱.</ref> افزون بر این، [[افضلیت]] در [[آیه]]، برای مجموع [[امت]] است، نه برای یکایک افراد [[مسلمان]]؛ همچنین مجرد [[عدالت صحابه]]، [[دلیل]] بر [[حجیت سنت]] آنها نیست وگرنه باید [[سنت]] هر عادلی، اعم از [[صحابی]] و غیر [[صحابی]] [[حجت]] باشد.<ref>السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱-۲۲.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> نیز تنها از [[مدح]] و ثنای گروهی از [[صحابه]] یاد کرده و [[مدح]] افراد [[دلیل]] بر [[حجیت]] و [[پذیرش]] [[سخن]] آنان نیست.<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳-۸۰۴.</ref> [[روایت]] مورد استناد نیز [[ضعیف]] و [[باطل]] است <ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۱۰؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۴۴؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۴.</ref> و بر فرض صحت [[سند]]، لازمه این [[حدیث]] آن است که [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به دو امر متناقض [[فرمان]] داده باشد، زیرا [[سیره]] [[صحابه]] در بسیاری از موارد، مختلف، بلکه با یکدیگر متناقض بوده و براساس همین دیدگاه‌های متفاوت، گاه با یکدیگر جنگیده‌اند<ref>السنه فی الشریعه‌الاسلامیه، ص۲۴؛ الایضاح، ص۵۲۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


==جایگاه [[سنت نبوی]] در [[قرآن]]==
== جایگاه [[سنت نبوی]] در [[قرآن]] ==
از نگاه [[شیعه]]، جایگاه و اهمیت «سنت نبوی» پس از قرآن است و از نظر [[حجیت]] و عمل به آن، کمتر از قرآن نیست؛ زیرا [[خداوند تبارک و تعالی]] درباره [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید» سوره نجم، آیه ۳.</ref>؛ «از سر [[هوای نفس]] سخن نمی‌گوید». در [[قرآن کریم]] آیاتی وجود دارد که به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} دستور می‌دهد:
از نگاه [[شیعه]]، جایگاه و اهمیت «سنت نبوی» پس از قرآن است و از نظر [[حجیت]] و عمل به آن، کمتر از قرآن نیست؛ زیرا [[خداوند تبارک و تعالی]] درباره [[پیامبر]] {{صل}} فرموده است: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید» سوره نجم، آیه ۳.</ref>؛ «از سر [[هوای نفس]] سخن نمی‌گوید». در [[قرآن کریم]] آیاتی وجود دارد که به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]] {{صل}} دستور می‌دهد:
#{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.
#{{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>
#{{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>
خط ۱۴۶: خط ۱۴۵:


[[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] می‌فرماید:
[[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] می‌فرماید:
این آیه دلالت دارد بر [[حجیت]] قول [[رسول خدا]]{{صل}} در بیان [[آیات قرآن]] و [[تفسیر]] آن؛ چه آن آیاتی که نسبت به مدلول خود [[صراحت]] دارند و چه آنهایی که [[ظهور]] دارند، و چه آنهایی که متشابه‌اند، و چه آنهایی که مربوط به [[اسرار الهی]] هستند؛ بیان و تفسیر رسول خدا{{صل}} در همه آنها [[حجت]] است. این حجیت هم در خود بیان رسول خدا{{صل}} است و هم در ملحقات بیان آن جناب، که همان بیانات [[ائمه هدی]]{{عم}} است؛ زیرا به [[حکم]] [[حدیث ثقلین]] بیان ایشان هم بیان رسول خدا{{صل}} و ملحق به آن است؛ به خلاف سایر افراد که گرچه از [[صحابه]]، [[تابعین]] یا علمای [[امت]] باشند، کلامشان حجت نیست؛ برای اینکه [[آیه شریفه]] شامل آنان نمی‌شود. نصی هم که بتوان به آن [[اعتماد]] نمود و دلالت بر حجیت [[علی الاطلاق]] [[کلام]] ایشان کند، نیست<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۲۶.</ref>.
این آیه دلالت دارد بر [[حجیت]] قول [[رسول خدا]] {{صل}} در بیان [[آیات قرآن]] و [[تفسیر]] آن؛ چه آن آیاتی که نسبت به مدلول خود [[صراحت]] دارند و چه آنهایی که [[ظهور]] دارند، و چه آنهایی که متشابه‌اند، و چه آنهایی که مربوط به [[اسرار الهی]] هستند؛ بیان و تفسیر رسول خدا {{صل}} در همه آنها [[حجت]] است. این حجیت هم در خود بیان رسول خدا {{صل}} است و هم در ملحقات بیان آن جناب، که همان بیانات [[ائمه هدی]] {{عم}} است؛ زیرا به [[حکم]] [[حدیث ثقلین]] بیان ایشان هم بیان رسول خدا {{صل}} و ملحق به آن است؛ به خلاف سایر افراد که گرچه از [[صحابه]]، [[تابعین]] یا علمای [[امت]] باشند، کلامشان حجت نیست؛ برای اینکه [[آیه شریفه]] شامل آنان نمی‌شود. نصی هم که بتوان به آن [[اعتماد]] نمود و دلالت بر حجیت [[علی الاطلاق]] [[کلام]] ایشان کند، نیست<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۲۶.</ref>.


در [[منابع معتبر شیعه]] [[روایات]] فراوانی درباره جایگاه [[سنت نبوی]] آمده است که به دو نمونه از این [[روایات معتبر]] اشاره می‌کنیم:
در [[منابع معتبر شیعه]] [[روایات]] فراوانی درباره جایگاه [[سنت نبوی]] آمده است که به دو نمونه از این [[روایات معتبر]] اشاره می‌کنیم:
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ مُحَمَّدٍ{{صل}} فَقَدْ كَفَرَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>؛ «هر که با [[قرآن]] و [[سنت]] [[پیغمبر]]{{صل}} [[مخالفت]] کند، [[کافر]] است».
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ مُحَمَّدٍ {{صل}} فَقَدْ كَفَرَ}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>؛ «هر که با [[قرآن]] و [[سنت]] [[پیغمبر]] {{صل}} [[مخالفت]] کند، [[کافر]] است».
#[[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|‌إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ مَا عُمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إِنْ قَلَّ‌}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>؛ «[[بهترین]] «[[کارها]] نزد [[خدا]] آن است که طبق سنت باشد؛ گرچه کم باشد».<ref>[[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[شیعه و سنت نبوی (مقاله)| مقاله «شیعه و سنت نبوی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۱۲.</ref>
# [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|‌إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ مَا عُمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إِنْ قَلَّ‌}}<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰.</ref>؛ «[[بهترین]] «[[کارها]] نزد [[خدا]] آن است که طبق سنت باشد؛ گرچه کم باشد».<ref>[[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[شیعه و سنت نبوی (مقاله)| مقاله «شیعه و سنت نبوی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۱۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
#[[پرونده:IM009874.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[شیعه و سنت نبوی (مقاله)| مقاله «شیعه و سنت نبوی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۳''']]
# [[پرونده:IM009874.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[شیعه و سنت نبوی (مقاله)| مقاله «شیعه و سنت نبوی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۶۱: خط ۱۶۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سنت در قرآن]]
[[رده:سنت]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش