پرش به محتوا

مادر امام مهدی در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
ازدواج امام حسن عسکری{{عم}} با [[نرجس]] بانو، منجر به ولادت [[فرزندی]] شد که از همان [[کودکی]] عهده‌دار [[مسئولیت]] [[امامت]] [[جامعه]] [[شیعی]] گردید. از حکیمه نقل است، در شبی که این [[کودک]] به [[دنیا]] آمد، او از طرف امام حسن عسکری{{ع}} به [[افطار]] [[دعوت]] شد؛ [[امام]] از او می‌خواهد تا شب را در آنجا بماند، با این [[استدلال]] که [[حجت خدا]] و [[خلیفه]] ایشان در این شب متولد خواهد شد. حکیمه می‌گوید: «من هیچ اثری از بارداری در [[همسر]] امام ندیدم، از این‌رو از آن حضرت پرسیدم مادر [[قائم]]{{ع}} چه کسی است؟ امام به نرجس بانو اشاره کرد در حالی‌که نشانی از زایمان در او دیده نمی‌شد»، همین امر مایه [[شگفتی]] او گردید. اما [[سحرگاهان]]، پس از [[نماز شب]]، امام حسن عسکری{{ع}} حکیمه را فراخواند تا در وضع حمل، نرجس را [[یاری]] کند و به دنبال آن، کودک متولد شد<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۴.</ref>. برابر [[باور شیعی]] [[زندگی]] این کودک از همان آغاز متمایز از دیگران و همراه با امور غیرعادی بود.
ازدواج امام حسن عسکری{{عم}} با [[نرجس]] بانو، منجر به ولادت [[فرزندی]] شد که از همان [[کودکی]] عهده‌دار [[مسئولیت]] [[امامت]] [[جامعه]] [[شیعی]] گردید. از حکیمه نقل است، در شبی که این [[کودک]] به [[دنیا]] آمد، او از طرف امام حسن عسکری{{ع}} به [[افطار]] [[دعوت]] شد؛ [[امام]] از او می‌خواهد تا شب را در آنجا بماند، با این [[استدلال]] که [[حجت خدا]] و [[خلیفه]] ایشان در این شب متولد خواهد شد. حکیمه می‌گوید: «من هیچ اثری از بارداری در [[همسر]] امام ندیدم، از این‌رو از آن حضرت پرسیدم مادر [[قائم]]{{ع}} چه کسی است؟ امام به نرجس بانو اشاره کرد در حالی‌که نشانی از زایمان در او دیده نمی‌شد»، همین امر مایه [[شگفتی]] او گردید. اما [[سحرگاهان]]، پس از [[نماز شب]]، امام حسن عسکری{{ع}} حکیمه را فراخواند تا در وضع حمل، نرجس را [[یاری]] کند و به دنبال آن، کودک متولد شد<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۴.</ref>. برابر [[باور شیعی]] [[زندگی]] این کودک از همان آغاز متمایز از دیگران و همراه با امور غیرعادی بود.


[[راویان]] گزارش‌هایی از [[زمان]] ولادت آن حضرت نقل می‌کنند که مؤید این ادعاست<ref>الهدایة الکبری، ص۳۵۵.</ref>. در هر حال حکیمه به گفته امام حسن عسکری{{ع}} به [[خانه]] خود بازگشت و [[روز]] بعد چون به خانه امام آمد، اثری از [[کودک]] ندید. از [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در مورد ایشان سؤال کرد، [[امام]] فرمود: «وی را به همو که [[مادر موسی]]{{ع}} آن حضرت را بد و سپرد، واگذار کرده‌ام»<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۷.</ref>. او هفت [[روز]] بعد به [[دیدار]] حضرت نائل آمد و امام به درخواست [[پدر]] لب به سخن گشود و [[آیه]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> را [[تلاوت]] فرمود<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۷.</ref>. امام حسن عسکری{{ع}} برای دادن [[ولیمه]]، نزد ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] فرستاد و از او خواست ده‌هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت خریده به [[مردم]] بدهد، همچنین گوسفندی را با ویژگی‌های مشخص [[عقیقه]] نماید<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی]]، [[مرضیه شریفی|شریفی]]، [[امام مهدی - واسعی (مقاله)|مقاله «امام مهدی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۵۲۹-۵۳۷.</ref>
[[راویان]] گزارش‌هایی از [[زمان]] ولادت آن حضرت نقل می‌کنند که مؤید این ادعاست<ref>الهدایة الکبری، ص۳۵۵.</ref>. در هر حال حکیمه به گفته امام حسن عسکری{{ع}} به [[خانه]] خود بازگشت و [[روز]] بعد چون به خانه امام آمد، اثری از [[کودک]] ندید. از [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در مورد ایشان سؤال کرد، [[امام]] فرمود: «وی را به همو که [[مادر موسی]]{{ع}} آن حضرت را بد و سپرد، واگذار کرده‌ام»<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۷.</ref>. او هفت [[روز]] بعد به [[دیدار]] حضرت نائل آمد و امام به درخواست [[پدر]] لب به سخن گشود و [[آیه]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> را [[تلاوت]] فرمود<ref>کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۷.</ref>. امام حسن عسکری{{ع}} برای دادن [[ولیمه]]، نزد ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] فرستاد و از او خواست ده‌هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت خریده به [[مردم]] بدهد، همچنین گوسفندی را با ویژگی‌های مشخص [[عقیقه]] نماید<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی]]، [[مرضیه شریفی|شریفی]]، [[امام مهدی (مقاله)|مقاله «امام مهدی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص ۵۲۹-۵۳۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش