دوران امیرالامرایی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'هارون الرشید' به 'هارون الرشید'
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'هارون الرشید' به 'هارون الرشید') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
پیدایش [[منصب امیرالامرایی]] که تحولی [[عظیم]] در [[نظام اداری]] و سیاسی [[دستگاه خلافت عباسی]] ایجاد کرد، حاصل نابهسامانی و فسادی بود که در [[سازمان]] [[اداری]] و [[تشکیلات]] دولتی [[عباسیان]] و به دنبال [[سلطه]] شوم [[ترکان]] بر دستگاه خلافت به وجود آمد. چنانکه دانستیم یکی از عوامل مهم [[پیروزی]] و [[اقتدار]] [[عباسیان]]، وجود [[دولتمردان]] و [[کارگزاران]] [[با کفایت]] و شایستهای نظیر [[ابوسلمه]]، ابومسلم [[خاندان]] [[برمک]] و خاندان [[سهل]] بود؛ اما از اواسط [[قرن سوم هجری]]، که اقتدار [[خلفای عباسی]] به دنبال استیلای [[ترکان]] دچار زوال گردید، [[مناصب]] مهم دولتی را گروهی نالایق و [[ناتوان]] اشغال کردند. بدینسان، بیشتر [[وزرا]] و [[کارگزاران دولت]] به جای آنکه حامی و [[پشتیبان]] [[خلافت]] باشند، موجب خطر و مایه [[تهدید]] آن شدند؛ زیرا پس از آنکه خلفای بیکفایت [[عباسی]] برای تأمین مخارج فراوان مجالس عیش و بزم و پرداخت باجهای گزاف به [[سرداران]] خویش، [[اموال]] و [[دارایی]] عمال و وزرا را [[مصادره]] کردند، مناصب دولتی در معرض [[خرید و فروش]] و مزایده قرار گرفت<ref>نک: صاحبی نخجوانی، هندوشاه بن سنجر، تجارب السلف در تواریخ خلفا و وزرای ایشان، ص۲۰۵.</ref>. از آن پس، کسانی که متولی این پستهای حساس میشدند، جز به [[اندوختن ثروت]] و [[چپاول]] [[مردم]] نمیاندیشیدند. به استناد برخی [[روایات]]، در این دوره بسیاری از کارگزاران [[بنیعباس]] از پیش، رشوهای به [[خلیفه]] میپرداختند و [[منصب]] [[وزارت]] یا دیگر مناصب دولتی را از وی میخریدند<ref>الفخری، ص۲۸۰.</ref>. چنین وزرا و کارگزارانی هیچ کس را به کار نمیگماشتند، جز آنکه رشوهای از وی گرفته باشند؛ همچنانکه آن افراد نیز آنچه میپرداختند از طریق مالیاتهای مضاعف و سنگین، از مردم ستمدیده میگرفتند. برای مثال، به ستمگریهای [[علی بن عیسی بن ماهان]] اشاره میکنیم که در تمام مدت [[حکومت]] دیرپای خویش با [[زورگویی]] و [[ستمگری]] در [[خراسان]] [[حکمرانی]] کرد و با آنکه بهرهکشیهای ظالمانهاش [[اعتراض]] همگان را برانگیخته بود، [[هارون]] | پیدایش [[منصب امیرالامرایی]] که تحولی [[عظیم]] در [[نظام اداری]] و سیاسی [[دستگاه خلافت عباسی]] ایجاد کرد، حاصل نابهسامانی و فسادی بود که در [[سازمان]] [[اداری]] و [[تشکیلات]] دولتی [[عباسیان]] و به دنبال [[سلطه]] شوم [[ترکان]] بر دستگاه خلافت به وجود آمد. چنانکه دانستیم یکی از عوامل مهم [[پیروزی]] و [[اقتدار]] [[عباسیان]]، وجود [[دولتمردان]] و [[کارگزاران]] [[با کفایت]] و شایستهای نظیر [[ابوسلمه]]، ابومسلم [[خاندان]] [[برمک]] و خاندان [[سهل]] بود؛ اما از اواسط [[قرن سوم هجری]]، که اقتدار [[خلفای عباسی]] به دنبال استیلای [[ترکان]] دچار زوال گردید، [[مناصب]] مهم دولتی را گروهی نالایق و [[ناتوان]] اشغال کردند. بدینسان، بیشتر [[وزرا]] و [[کارگزاران دولت]] به جای آنکه حامی و [[پشتیبان]] [[خلافت]] باشند، موجب خطر و مایه [[تهدید]] آن شدند؛ زیرا پس از آنکه خلفای بیکفایت [[عباسی]] برای تأمین مخارج فراوان مجالس عیش و بزم و پرداخت باجهای گزاف به [[سرداران]] خویش، [[اموال]] و [[دارایی]] عمال و وزرا را [[مصادره]] کردند، مناصب دولتی در معرض [[خرید و فروش]] و مزایده قرار گرفت<ref>نک: صاحبی نخجوانی، هندوشاه بن سنجر، تجارب السلف در تواریخ خلفا و وزرای ایشان، ص۲۰۵.</ref>. از آن پس، کسانی که متولی این پستهای حساس میشدند، جز به [[اندوختن ثروت]] و [[چپاول]] [[مردم]] نمیاندیشیدند. به استناد برخی [[روایات]]، در این دوره بسیاری از کارگزاران [[بنیعباس]] از پیش، رشوهای به [[خلیفه]] میپرداختند و [[منصب]] [[وزارت]] یا دیگر مناصب دولتی را از وی میخریدند<ref>الفخری، ص۲۸۰.</ref>. چنین وزرا و کارگزارانی هیچ کس را به کار نمیگماشتند، جز آنکه رشوهای از وی گرفته باشند؛ همچنانکه آن افراد نیز آنچه میپرداختند از طریق مالیاتهای مضاعف و سنگین، از مردم ستمدیده میگرفتند. برای مثال، به ستمگریهای [[علی بن عیسی بن ماهان]] اشاره میکنیم که در تمام مدت [[حکومت]] دیرپای خویش با [[زورگویی]] و [[ستمگری]] در [[خراسان]] [[حکمرانی]] کرد و با آنکه بهرهکشیهای ظالمانهاش [[اعتراض]] همگان را برانگیخته بود، [[هارون الرشید]] همچنان از او [[حمایت]] میکرد؛ زیرا علی بن عیسی علاوه بر آنکه [[خزانه]] خود را از این چپاولها میانباشت، مبالغ فراوانی برای خلیفه و دیگر دولتمردان بانفوذ دربار ارسال میکرد و بدین ترتیب، جواز ستمگری خود را دریافت مینمود. | ||
پیدایش منصب امیرالامرایی را بیش از هر چیز، باید حاصل تباه شدن منصب وزارت دانست. نگاهی اجمالی به کارنامه [[وزیران]] [[دستگاه خلافت عباسی]] در دوره [[سلطه ترکان]]، [[خاصه]] از [[زمان]] [[خلافت]] [[مقتدر]] (۲۹۵-۳۲۰ق) به بعد، نشان میدهد که چگونه این [[منصب]] مهم بازیچه دست [[خلفا]] و سوداگران [[مناصب]] [[حکومتی]] قرار گرفته بود. یکی از این وزیران، [[علی بن فرات]] است که سه بار در زمان مقتدر به [[وزارت]] رسید<ref>الفخری، ص۲۶۵.</ref> و جمعاً شش سال وزارت کرد و پس از معزول شدن، میلیونها دینار زر [[نقد]] داشت که همه را از [[مصادره]] [[اموال]] [[مردم]] و از محل فروش پستهای دولتی به دست آورده بود<ref>نک: تحفة الامراء فی تاریخ الوزراء، ص۱۱۷ و ۱۳۳ و ۱۳۴ و ۱۳۹.</ref>. یکی دیگر از این وزیران، [[محمد بن عبیدالله]] خاقانی]] است. وی مردی کوته [[فکر]] و عامی بود و به سبب [[نادانی]] و سفاهتش، ملعبه و مضحکه کسان شده بود. وی بهسرعت [[عزل]] و [[نصب]] میکرد؛ چنانکه در یک [[روز]]، [[نظارت]] [[شهر کوفه]] را به نوزده کس داد و از هر کدام رشوهای گرفت<ref>تجارب السلف، ص۲۰۵.</ref>. بنابر [[روایت]] عریب بن سعد، خاقانی در مدت یازده روز، یازده بار عامل بادوریا را عوض کرد<ref>قرطبی، عریب بن سعد، صلة تاریخ الطبری، ص۳۹؛ و قس: تجارب الأمم، ج۱، ص۲۳.</ref>. دیگر، [[حامد بن عباس]] است که به [[سال ۳۰۶ق]]. در سن هشتاد سالگی به وزارت رسید؛ اما از [[امور اداری]] اطلاعی نداشت و [[علی بن عیسی]] را به [[نیابت]] خود [[برگزیده]] بود و از اینرو ملعبه [[شاعران]] بود<ref>تجارب الامم، ج۱، ص۵۹؛ الفخری، ص۲۶۸.</ref>. یکی دیگر از وزرای [[قرن چهارم]]، [[ابوالعباس]] [[خصیبی]] است که در تمام دوران وزارتش شبانه روز مست بود. به گفته [[ابوعلی مسکویه]]، خصیبی در [[هشیاری]] نیز مار بود و حالی برای کار نداشت و امور مهم را به دیوانها واگذاشته بود و فقط فهرست کوتاهی از نامههای خیلی مهم را بررسی میکرد و دیگر [[کارها]] را به [[ابوالفرج]] [[اسرائیل]] [[نصرانی]] سپرده بود و او به سلیقه خود دستور میداد و متهورانه [[اموال]] [[مردم]] را [[مصادره]] میکرد<ref>تجارب الامم، ج۱، ص۱۴۳- ۱۴۴.</ref>. از آنچه گذشت در مییابیم که تنها صفت مشترک وزرای اواخر [[قرن سوم]] و اوایل [[قرن چهارم هجری]]، که حساسترین دور [[خلافت عباسی]] است، خیانتکاری و تاراج [[بیتالمال]] و مصادره اموال مردم ستمدیده بود. با این حال، [[زندگی]] بیشتر [[وزیران]] همواره در دغدغه و [[پریشانی]] میگذشت؛ زیرا نه فقط [[خلفا]] آنان را مصادره میکردند، بلکه [[لشکریان]]، خصوصاً [[سپاه]] ترک، مکرر میشوریدند و اموال آنها را [[غارت]] میکردند و به جای [[مستمری]] و [[ارزاق]] و مواجب خویش - که معمولاً به سبب دست درازی خلفا و [[وزرا]] به تأخیر میافتاد - بر میداشتند. بدینگونه، چون [[خزانه]] بیتالمال و اموال وزیران همواره عرصه [[تجاوز]] و تطاول [[خلیفه]] و [[کارگزاران]] بود، چیزی باقی نمیماند تا شکمهای گرسنه لشکریان را که بیشترشان [[غلامان]] [[حریص]] ترک بودند [[سیر]] کند. در چنین اوضاعی هر امیری که [[سپاهیان]] را [[راضی]] میکرد، میتوانست آنان را مانند حربهای [[قاطع]] بر [[ضد]] [[دستگاه خلافت]] به کار اندازد و [[قدرت]] خلیفه و دولتمردانش را محدود کند. | پیدایش منصب امیرالامرایی را بیش از هر چیز، باید حاصل تباه شدن منصب وزارت دانست. نگاهی اجمالی به کارنامه [[وزیران]] [[دستگاه خلافت عباسی]] در دوره [[سلطه ترکان]]، [[خاصه]] از [[زمان]] [[خلافت]] [[مقتدر]] (۲۹۵-۳۲۰ق) به بعد، نشان میدهد که چگونه این [[منصب]] مهم بازیچه دست [[خلفا]] و سوداگران [[مناصب]] [[حکومتی]] قرار گرفته بود. یکی از این وزیران، [[علی بن فرات]] است که سه بار در زمان مقتدر به [[وزارت]] رسید<ref>الفخری، ص۲۶۵.</ref> و جمعاً شش سال وزارت کرد و پس از معزول شدن، میلیونها دینار زر [[نقد]] داشت که همه را از [[مصادره]] [[اموال]] [[مردم]] و از محل فروش پستهای دولتی به دست آورده بود<ref>نک: تحفة الامراء فی تاریخ الوزراء، ص۱۱۷ و ۱۳۳ و ۱۳۴ و ۱۳۹.</ref>. یکی دیگر از این وزیران، [[محمد بن عبیدالله]] خاقانی]] است. وی مردی کوته [[فکر]] و عامی بود و به سبب [[نادانی]] و سفاهتش، ملعبه و مضحکه کسان شده بود. وی بهسرعت [[عزل]] و [[نصب]] میکرد؛ چنانکه در یک [[روز]]، [[نظارت]] [[شهر کوفه]] را به نوزده کس داد و از هر کدام رشوهای گرفت<ref>تجارب السلف، ص۲۰۵.</ref>. بنابر [[روایت]] عریب بن سعد، خاقانی در مدت یازده روز، یازده بار عامل بادوریا را عوض کرد<ref>قرطبی، عریب بن سعد، صلة تاریخ الطبری، ص۳۹؛ و قس: تجارب الأمم، ج۱، ص۲۳.</ref>. دیگر، [[حامد بن عباس]] است که به [[سال ۳۰۶ق]]. در سن هشتاد سالگی به وزارت رسید؛ اما از [[امور اداری]] اطلاعی نداشت و [[علی بن عیسی]] را به [[نیابت]] خود [[برگزیده]] بود و از اینرو ملعبه [[شاعران]] بود<ref>تجارب الامم، ج۱، ص۵۹؛ الفخری، ص۲۶۸.</ref>. یکی دیگر از وزرای [[قرن چهارم]]، [[ابوالعباس]] [[خصیبی]] است که در تمام دوران وزارتش شبانه روز مست بود. به گفته [[ابوعلی مسکویه]]، خصیبی در [[هشیاری]] نیز مار بود و حالی برای کار نداشت و امور مهم را به دیوانها واگذاشته بود و فقط فهرست کوتاهی از نامههای خیلی مهم را بررسی میکرد و دیگر [[کارها]] را به [[ابوالفرج]] [[اسرائیل]] [[نصرانی]] سپرده بود و او به سلیقه خود دستور میداد و متهورانه [[اموال]] [[مردم]] را [[مصادره]] میکرد<ref>تجارب الامم، ج۱، ص۱۴۳- ۱۴۴.</ref>. از آنچه گذشت در مییابیم که تنها صفت مشترک وزرای اواخر [[قرن سوم]] و اوایل [[قرن چهارم هجری]]، که حساسترین دور [[خلافت عباسی]] است، خیانتکاری و تاراج [[بیتالمال]] و مصادره اموال مردم ستمدیده بود. با این حال، [[زندگی]] بیشتر [[وزیران]] همواره در دغدغه و [[پریشانی]] میگذشت؛ زیرا نه فقط [[خلفا]] آنان را مصادره میکردند، بلکه [[لشکریان]]، خصوصاً [[سپاه]] ترک، مکرر میشوریدند و اموال آنها را [[غارت]] میکردند و به جای [[مستمری]] و [[ارزاق]] و مواجب خویش - که معمولاً به سبب دست درازی خلفا و [[وزرا]] به تأخیر میافتاد - بر میداشتند. بدینگونه، چون [[خزانه]] بیتالمال و اموال وزیران همواره عرصه [[تجاوز]] و تطاول [[خلیفه]] و [[کارگزاران]] بود، چیزی باقی نمیماند تا شکمهای گرسنه لشکریان را که بیشترشان [[غلامان]] [[حریص]] ترک بودند [[سیر]] کند. در چنین اوضاعی هر امیری که [[سپاهیان]] را [[راضی]] میکرد، میتوانست آنان را مانند حربهای [[قاطع]] بر [[ضد]] [[دستگاه خلافت]] به کار اندازد و [[قدرت]] خلیفه و دولتمردانش را محدود کند. |