پرش به محتوا

روان‌شناسی عزاداری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اول' به 'اول'
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
جز (جایگزینی متن - 'اول' به 'اول')
خط ۲۳: خط ۲۳:
باطن گریه همان تأثرات درونی است. نگاه [[روان‌شناختی]] ما و [[داوری]] ما در باب پیامدهای گریه نیز دایر مدار تأثرات [[عاطفی]] است. اگر در [[روایات]] آمده است که گریه کردن و [[گریاندن]] و حالت گریه به خود گرفتن، در [[مراسم]] [[عزای حسینی]]، منشأ اثر [[دنیوی]] و [[اخروی]] است، به تأثرات درونی نظر دارد وگرنه می‌شود به صورت مصنوعی و یا با مواد شیمیایی، چشمانی گریان داشت.
باطن گریه همان تأثرات درونی است. نگاه [[روان‌شناختی]] ما و [[داوری]] ما در باب پیامدهای گریه نیز دایر مدار تأثرات [[عاطفی]] است. اگر در [[روایات]] آمده است که گریه کردن و [[گریاندن]] و حالت گریه به خود گرفتن، در [[مراسم]] [[عزای حسینی]]، منشأ اثر [[دنیوی]] و [[اخروی]] است، به تأثرات درونی نظر دارد وگرنه می‌شود به صورت مصنوعی و یا با مواد شیمیایی، چشمانی گریان داشت.


او در این ما در این جستار، باطن گریه را به چهار نوع تقسیم می‌کنیم<ref>ر.ک: حسین، رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری، ص۲۰.</ref>. که فقط یک نوع آن، معطوف به خود و نیازهای [[سرکوب]] شده خود است و می‌تواند با افسردگی [[همبستگی]] مثبت داشته باشد، و کنش‌وری [[اجتماعی]] فرد را مختل کند، اما سه نوع دیگر، امیدبخش است و حرکت‌آفرین و رابطه معکوس با افسردگی دارد. نوع [[اول]]، ناشی از [[مرگ]] [[واقعی]] است اما سه نوع دیگر، سوگ [[واقعی]] نیستند، اگر چه در [[مراسم سوگواری]] حاصل می‌شوند.
او در این ما در این جستار، باطن گریه را به چهار نوع تقسیم می‌کنیم<ref>ر.ک: حسین، رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری، ص۲۰.</ref>. که فقط یک نوع آن، معطوف به خود و نیازهای [[سرکوب]] شده خود است و می‌تواند با افسردگی [[همبستگی]] مثبت داشته باشد، و کنش‌وری [[اجتماعی]] فرد را مختل کند، اما سه نوع دیگر، امیدبخش است و حرکت‌آفرین و رابطه معکوس با افسردگی دارد. نوع اول، ناشی از [[مرگ]] [[واقعی]] است اما سه نوع دیگر، سوگ [[واقعی]] نیستند، اگر چه در [[مراسم سوگواری]] حاصل می‌شوند.
# [[گریه]] ناشی از علاقه طبیعی [[انسان]] به خود و متعلقات خود: این گریه به هنگام [[غم]] و [[مصیبت]] و داغ دیدگی حاصل می‌شود و اختیاری نیست، معمولاً بی‌اراده، [[اشک]] جاری می‌شود. تأثرات فرد ناظر به گذشته است، مصیبتی رخ داده و آثاری گذاشته و اکنون به اصطلاح عامیانه، عقده‌ها گشوده می‌شود و اشک می‌ریزد. این گریه به اصطلاح [[روان‌شناسان]] و روان درمان گران، [[تخلیه]] [[روانی]] - هیجانی است و به خود فرد و نیازهای سرکوفته شده او بر می‌گردد.
# [[گریه]] ناشی از علاقه طبیعی [[انسان]] به خود و متعلقات خود: این گریه به هنگام [[غم]] و [[مصیبت]] و داغ دیدگی حاصل می‌شود و اختیاری نیست، معمولاً بی‌اراده، [[اشک]] جاری می‌شود. تأثرات فرد ناظر به گذشته است، مصیبتی رخ داده و آثاری گذاشته و اکنون به اصطلاح عامیانه، عقده‌ها گشوده می‌شود و اشک می‌ریزد. این گریه به اصطلاح [[روان‌شناسان]] و روان درمان گران، [[تخلیه]] [[روانی]] - هیجانی است و به خود فرد و نیازهای سرکوفته شده او بر می‌گردد.
#گریه‌ای که ریشه در [[اعتقادات]] دارد: مثل آنچه در حال [[مناجات]] حاصل می‌شود، فرد خود را [[در محضر خدا]] می‌یابد و [[رفتار]] و [[کردار]] خود را ضبط شده می‌داند و خود را [[گناه]] کار و... به عنوان مثال [[دعای امام سجاد]]{{ع}} در [[وداع]] با [[ماه رمضان]] و یادآوری رحمت‌های خداوندی از این نوع است. این نوع گریه ناظر به [[آینده]] و حال است و آنچه روی خواهد داد. این که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «محبوب‌ترین قطره در نزد [[خداوند متعال]]، قطره اشکی است که مخلصانه، در [[تاریکی]] شب و از [[ترس]] [[خدا]] ریخته شود»<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۹، باب فضل البکاء.</ref>، این ریشه در اعتقادات دارد. مربوط به ترس‌های [[دنیایی]] و [[زندگی]] روزمره نیست. اکثر گریه‌ها در [[مناجات‌های امامان معصوم]]{{عم}} از این نوع است.
#گریه‌ای که ریشه در [[اعتقادات]] دارد: مثل آنچه در حال [[مناجات]] حاصل می‌شود، فرد خود را [[در محضر خدا]] می‌یابد و [[رفتار]] و [[کردار]] خود را ضبط شده می‌داند و خود را [[گناه]] کار و... به عنوان مثال [[دعای امام سجاد]]{{ع}} در [[وداع]] با [[ماه رمضان]] و یادآوری رحمت‌های خداوندی از این نوع است. این نوع گریه ناظر به [[آینده]] و حال است و آنچه روی خواهد داد. این که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرمایند: «محبوب‌ترین قطره در نزد [[خداوند متعال]]، قطره اشکی است که مخلصانه، در [[تاریکی]] شب و از [[ترس]] [[خدا]] ریخته شود»<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۹، باب فضل البکاء.</ref>، این ریشه در اعتقادات دارد. مربوط به ترس‌های [[دنیایی]] و [[زندگی]] روزمره نیست. اکثر گریه‌ها در [[مناجات‌های امامان معصوم]]{{عم}} از این نوع است.
خط ۴۲: خط ۴۲:
#حالتی که همراه با [[لذت]] حاصل می‌شود.
#حالتی که همراه با [[لذت]] حاصل می‌شود.
#حالتی که به دنبال عمل کرد خوب برای فرد حاصل می‌شود.
#حالتی که به دنبال عمل کرد خوب برای فرد حاصل می‌شود.
#حالتی که بر اثر [[زندگی]] متفکرانه حاصل می‌شود. از دیدگاه ارسطو، نوع [[اول]] سطح نازل و زودگذر شادی است؛ نوع دوم، سطح متوسط و میان مدت شادی و نوع سوم سطح عالی و دراز مدت شادی است. فیلسوفانی مثل [[جان]] لاک<ref>Jahn Locke</ref> و جرمی بنتام<ref>Jeremy Bentham</ref>، گفتند شادی بستگی به تعداد [[لذات]] زندگی دارد.
#حالتی که بر اثر [[زندگی]] متفکرانه حاصل می‌شود. از دیدگاه ارسطو، نوع اول سطح نازل و زودگذر شادی است؛ نوع دوم، سطح متوسط و میان مدت شادی و نوع سوم سطح عالی و دراز مدت شادی است. فیلسوفانی مثل [[جان]] لاک<ref>Jahn Locke</ref> و جرمی بنتام<ref>Jeremy Bentham</ref>، گفتند شادی بستگی به تعداد [[لذات]] زندگی دارد.


این تعاریف، منطبق با تعریف [[توده]] [[مردم]] از شادی نیست. از دیدگاه مردم، شادی یعنی انبساط خاطر، یک فرد ممکن است یک [[روز]] صبح شاد باشد و بعد از [[ظهر]] [[غمگین]] باشد، با شنیدن یک خبر، شاد و با خبری دیگر غمگین بشود. در بعضی از کتاب‌ها انگیزش و [[هیجان]] نیز همین گونه تعریف شده است<ref>ذبیح الله، فرجی، انگیزش و هیجان، ص۱۶۷.</ref>، بر این اساس، حتی اگر با [[مصرف]] دارو هم، انبساط خاطری حاصل شود، نام آن شادی است.
این تعاریف، منطبق با تعریف [[توده]] [[مردم]] از شادی نیست. از دیدگاه مردم، شادی یعنی انبساط خاطر، یک فرد ممکن است یک [[روز]] صبح شاد باشد و بعد از [[ظهر]] [[غمگین]] باشد، با شنیدن یک خبر، شاد و با خبری دیگر غمگین بشود. در بعضی از کتاب‌ها انگیزش و [[هیجان]] نیز همین گونه تعریف شده است<ref>ذبیح الله، فرجی، انگیزش و هیجان، ص۱۶۷.</ref>، بر این اساس، حتی اگر با [[مصرف]] دارو هم، انبساط خاطری حاصل شود، نام آن شادی است.
خط ۹۲: خط ۹۲:
# [[افکار]] مکرر و عودکننده راجع به [[مرگ]].
# [[افکار]] مکرر و عودکننده راجع به [[مرگ]].


از بین این سه نوع افسردگی، نوع [[اول]] و سوم مورد نظر کسانی که می‌گویند، [[مراسم عزاداری]] باعث افسردگی [[جامعه]] شده است، نیست؛ چراکه نوع اول بسیار شدید و واضح البطلان است. نه جامعه [[ایران]] [[مبتلا]] به افسردگی عمده است و نه مراسم عزاداری با ویژگی‌هایی که شناختیم، می‌تواند باعث افسردگی عمده جامعه شود. نوع سوم هم مراد نیست.؛ چراکه مربوط به مواردی خاص؛ مثل:
از بین این سه نوع افسردگی، نوع اول و سوم مورد نظر کسانی که می‌گویند، [[مراسم عزاداری]] باعث افسردگی [[جامعه]] شده است، نیست؛ چراکه نوع اول بسیار شدید و واضح البطلان است. نه جامعه [[ایران]] [[مبتلا]] به افسردگی عمده است و نه مراسم عزاداری با ویژگی‌هایی که شناختیم، می‌تواند باعث افسردگی عمده جامعه شود. نوع سوم هم مراد نیست.؛ چراکه مربوط به مواردی خاص؛ مثل:
#اختلال ملال پیش از قاعدگی  
#اختلال ملال پیش از قاعدگی  
#اختلال افسردگی جزئی.
#اختلال افسردگی جزئی.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش