آبرو در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\n\{\{سیره معصوم\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
==معیار [[آبرومندی]]== | ==معیار [[آبرومندی]]== | ||
قرآن، ملاکهایی را برای آبرومندی و محبوبیّت معرّفی، و بر این نکته تأکید میکند که انسان پیش و بیش از هر چیز باید در پی کسب [[منزلت]] نزد [[خداوند]] باشد و در این صورت است که [[خدا]] به صورت یک [[سنّت]] تغییرناپذیر به او محبوبیّت و [[منزلت]] والای [[اجتماعی]] نیز خواهد بخشید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، (در دلها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref> | قرآن، ملاکهایی را برای آبرومندی و محبوبیّت معرّفی، و بر این نکته تأکید میکند که انسان پیش و بیش از هر چیز باید در پی کسب [[منزلت]] نزد [[خداوند]] باشد و در این صورت است که [[خدا]] به صورت یک [[سنّت]] تغییرناپذیر به او محبوبیّت و [[منزلت]] والای [[اجتماعی]] نیز خواهد بخشید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، (در دلها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref><ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۸۲۳؛ ابنکثیر، ج ۳، ص ۱۴۷ و ۱۴۸.</ref> برخی [[مفسّران]]، این [[حدیث]] [[رسولخدا]]{{صل}} را [[تفسیری]] از این [[آیه]] قرار دادهاند که میفرماید: وقتی خدا بندهای را [[دوست]] بدارد، به [[جبرئیل]] خطاب میکند که تو نیز او را دوست بدار؛ سپس جبرئیل در بین [[اهل آسمان]] ندا میدهد که خدا فلانی را دوست میدارد؛ پس شما نیز او را دوست بدارید؛ آنگاه [[خداوند]] همان محبّت اهل آسمان به آن [[بنده]] را در بین اهلزمین نیز قرار میدهد؛<ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۸۲۳.</ref> بنابراین عمل به هریک از [[دستورهای الهی]] در [[قرآن]] که محبّت خداوند را در پی دارد، موجب جلب [[آبرو]] میشود و بالعکس هر آنچه از محبوبیّت [[انسان]] نزد خداوند بکاهد، عاملی برای کم شدن آبرو و [[حرمت]] او نزد خدا میشود<ref>المعجم المفهرس، ص ۲۴۳ ـ ۲۴۵، "حبّب".</ref> | ||
در [[آیات]] فراوانی که از [[خواری]] و [[رسوایی]] در [[دنیا]] سخن به میان آمده، به برخی از مهمترین عوامل [[بیآبرویی]] نزد خدا اشاره شده است؛ از قبیل [[کفر]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۲.</ref> نیز {{متن قرآن|ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«سپس روز رستخیز آنان را خوار میگرداند و میفرماید: آن شریکهای من که برای آنان (با پیامبران) مخالفت میکردید کجایند؟ و اهل دانش میگویند: بیگمان امروز خواری و عذاب برای کافران است» سوره نحل، آیه ۲۷.</ref>. کوششهای جاهلانه به قصد [[گمراه کردن]] مردم از [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ}}<ref>«و از مردم کسی است که درباره خداوند بیهیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنیبخش، چالش میورزد» سوره حج، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«(در حالی که از تکبّر) شانه بالا میاندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او میچشانیم» سوره حج، آیه ۹.</ref> سعی در جلوگیری از تحقّق [[آیین الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> [[تحریف]] دستورهای [[دینی]]: {{متن قرآن|َ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ}}<ref>«عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> و [[تکذیب]] [[آیات]] روشن [[الهی]]: {{متن قرآن|كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«کسانی که پیش از آنان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند آنگاه عذاب از جایی که در نمییافتند به سراغشان آمد» سوره زمر، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنگاه خداوند در زندگانی این جهان به آنان خواری چشانید و اگر میدانستند عذاب جهان واپسین بزرگتر است» سوره زمر، آیه ۲۶.</ref> همچنین [[خداوند]] گروههایی از [[یهودیان]] [[مدینه]] را به دلیل [[مخالفت]] با برخی دستورهای دینیشان [[شایسته]] [[خواری]] و [[رسوایی]] در همین [[دنیا]] معرّفی کرده: {{متن قرآن|أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و [[قوم]] [[صالح]] به دلیل تکذیب [[پیامبر]] خود و معجزههای وی، گرفتار [[عذاب]] خوارکننده الهی شدند. {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بیگمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصلت، آیه ۱۶.</ref> [[خزی]] در همه این آیات، به معنای دوری و محرومیّت از [[رحمت الهی]] است <ref>مقاییس، ج ۲، ص ۱۷۹ "خزو".</ref> که گاه با رسوایی نزد [[مردم]] نیز همراه میشود؛ با این حال، [[قرآن کریم]] برای اعتبار و [[حرمت]] [[اجتماعی]] [[انسان]] نیز [[ارزش]] بسیاری قائل است و او را به کسب و [[حفظ]] آن سفارش میکند (همین مقاله)؛ البتّه ملاکهای [[آبرو]] یکسان نیست. برخی ملاکهای [[آبرومندی]] یا [[بیآبرویی]] برخاسته از منشأ [[عقلانی]] درست و [[کرامت الهی]] انسان است؛ امّا برخی دیگر از این ملاکها، امور اعتباری برخاسته از سنّتهای [[نادرست]] اجتماعی است. در مورد اخیر، آیاتی از [[قرآن]] درصدد [[تغییر]] [[بینش]] نادرست مردم و معرّفی معیارهای درست است؛ به طور مثال [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> به مردم توجّه میدهد که همه آنان (ناس) از یک [[زن]] و [[مرد]] [[آفریده]] شده و از این [[جهت]] برابرند و هیچکس به دلیل تعلّق داشتن به قوم یا ملّیّت و نژاد خاص یا رنگ و زبان ویژه، نمیتواند و نباید از [[منزلت]] ویژه اجتماعی برخوردار باشد و تأکید میکند که فقط [[تقوا]] و [[نزدیکی به خدا]] ملاک [[ارزشمندی]] است. از آیاتی دیگر نیز محکوم بودن معیارهای نادرست برای [[آبرو]] و اعتبار [[استنباط]] میشود؛ مثلاً آنجا که داشتن فرزند دختر در [[عرف]] [[جامعه]] [[عار]] تلقّی میشود و افراد، تحت تأثیر این [[فرهنگ]] [[نادرست]]، برای [[حفظ]] جایگاه خود، [[دختران]] را زنده به [[گور]] میکنند، [[قرآن]] آنان را [[سرزنش]] و عملشان را محکوم میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد» سوره نحل، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۹.</ref> یاآنجا که در نظر [[مردم]]، برخورداری از مظاهر [[مادّی]] [[زندگی]]، عاملی برای کسب [[منزلت اجتماعی]] [[برتر]] به شمار میرود و داشتن آن را آرزو میکنند، [[قرآنکریم]] این [[اندیشه]] را محکوم میکند. {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ }}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند. پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند. و آنان که دیروز جایگاه او را آرزو میکردند پگاهان میگفتند: آوخ! گویی خداوند روزی را برای هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ میدارد و (یا) تنگ میگرداند و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود ما را نیز (در زمین) فرو میبرد، آوخ! گویی کافران رستگار نمیگردند!» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۲.</ref> این [[آیات]] به داستان [[قارون]] و [[زینت]] و [[ثروت]] او مربوط است و این که قومش با [[مشاهده]] آن، جایگاهش راآرزو کردند. قرآن درموردنخستبا تأکید، همه [[مؤمنان]] را به حفظ آبروی خود [[تشویق]] یا امر و از ریختن آبروی دیگران [[نهی]] کرده است. این تأکید در [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} گاه بر روی عنوان آبرو نیز قرار گرفته؛ چنانکه از پیامبر نقل شده است: آبروهای شمابرشما [[حرمت]] دارد؛ همانگونه که [[عید قربان]] در ماه ذیالحجه و در [[سرزمین]] [[مکّه]] حرمت دارد: {{متن حدیث| أَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي شَهْرِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا}}<ref>ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۲۹.</ref> | در [[آیات]] فراوانی که از [[خواری]] و [[رسوایی]] در [[دنیا]] سخن به میان آمده، به برخی از مهمترین عوامل [[بیآبرویی]] نزد خدا اشاره شده است؛ از قبیل [[کفر]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۲.</ref> نیز {{متن قرآن|ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«سپس روز رستخیز آنان را خوار میگرداند و میفرماید: آن شریکهای من که برای آنان (با پیامبران) مخالفت میکردید کجایند؟ و اهل دانش میگویند: بیگمان امروز خواری و عذاب برای کافران است» سوره نحل، آیه ۲۷.</ref>. کوششهای جاهلانه به قصد [[گمراه کردن]] مردم از [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ}}<ref>«و از مردم کسی است که درباره خداوند بیهیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنیبخش، چالش میورزد» سوره حج، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«(در حالی که از تکبّر) شانه بالا میاندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او میچشانیم» سوره حج، آیه ۹.</ref> سعی در جلوگیری از تحقّق [[آیین الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> [[تحریف]] دستورهای [[دینی]]: {{متن قرآن|َ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ}}<ref>«عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> و [[تکذیب]] [[آیات]] روشن [[الهی]]: {{متن قرآن|كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«کسانی که پیش از آنان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند آنگاه عذاب از جایی که در نمییافتند به سراغشان آمد» سوره زمر، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنگاه خداوند در زندگانی این جهان به آنان خواری چشانید و اگر میدانستند عذاب جهان واپسین بزرگتر است» سوره زمر، آیه ۲۶.</ref> همچنین [[خداوند]] گروههایی از [[یهودیان]] [[مدینه]] را به دلیل [[مخالفت]] با برخی دستورهای دینیشان [[شایسته]] [[خواری]] و [[رسوایی]] در همین [[دنیا]] معرّفی کرده: {{متن قرآن|أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان میآورید و به بخشی (دیگر) کفر میورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و [[قوم]] [[صالح]] به دلیل تکذیب [[پیامبر]] خود و معجزههای وی، گرفتار [[عذاب]] خوارکننده الهی شدند. {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بیگمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصلت، آیه ۱۶.</ref> [[خزی]] در همه این آیات، به معنای دوری و محرومیّت از [[رحمت الهی]] است <ref>مقاییس، ج ۲، ص ۱۷۹ "خزو".</ref> که گاه با رسوایی نزد [[مردم]] نیز همراه میشود؛ با این حال، [[قرآن کریم]] برای اعتبار و [[حرمت]] [[اجتماعی]] [[انسان]] نیز [[ارزش]] بسیاری قائل است و او را به کسب و [[حفظ]] آن سفارش میکند (همین مقاله)؛ البتّه ملاکهای [[آبرو]] یکسان نیست. برخی ملاکهای [[آبرومندی]] یا [[بیآبرویی]] برخاسته از منشأ [[عقلانی]] درست و [[کرامت الهی]] انسان است؛ امّا برخی دیگر از این ملاکها، امور اعتباری برخاسته از سنّتهای [[نادرست]] اجتماعی است. در مورد اخیر، آیاتی از [[قرآن]] درصدد [[تغییر]] [[بینش]] نادرست مردم و معرّفی معیارهای درست است؛ به طور مثال [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> به مردم توجّه میدهد که همه آنان (ناس) از یک [[زن]] و [[مرد]] [[آفریده]] شده و از این [[جهت]] برابرند و هیچکس به دلیل تعلّق داشتن به قوم یا ملّیّت و نژاد خاص یا رنگ و زبان ویژه، نمیتواند و نباید از [[منزلت]] ویژه اجتماعی برخوردار باشد و تأکید میکند که فقط [[تقوا]] و [[نزدیکی به خدا]] ملاک [[ارزشمندی]] است. از آیاتی دیگر نیز محکوم بودن معیارهای نادرست برای [[آبرو]] و اعتبار [[استنباط]] میشود؛ مثلاً آنجا که داشتن فرزند دختر در [[عرف]] [[جامعه]] [[عار]] تلقّی میشود و افراد، تحت تأثیر این [[فرهنگ]] [[نادرست]]، برای [[حفظ]] جایگاه خود، [[دختران]] را زنده به [[گور]] میکنند، [[قرآن]] آنان را [[سرزنش]] و عملشان را محکوم میکند: {{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد» سوره نحل، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۹.</ref> یاآنجا که در نظر [[مردم]]، برخورداری از مظاهر [[مادّی]] [[زندگی]]، عاملی برای کسب [[منزلت اجتماعی]] [[برتر]] به شمار میرود و داشتن آن را آرزو میکنند، [[قرآنکریم]] این [[اندیشه]] را محکوم میکند. {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ }}<ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را میخواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است میداشتیم، بیگمان او را بهرهای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند. پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش میستانند. و آنان که دیروز جایگاه او را آرزو میکردند پگاهان میگفتند: آوخ! گویی خداوند روزی را برای هر یک از بندگانش که بخواهد فراخ میدارد و (یا) تنگ میگرداند و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود ما را نیز (در زمین) فرو میبرد، آوخ! گویی کافران رستگار نمیگردند!» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۲.</ref> این [[آیات]] به داستان [[قارون]] و [[زینت]] و [[ثروت]] او مربوط است و این که قومش با [[مشاهده]] آن، جایگاهش راآرزو کردند. قرآن درموردنخستبا تأکید، همه [[مؤمنان]] را به حفظ آبروی خود [[تشویق]] یا امر و از ریختن آبروی دیگران [[نهی]] کرده است. این تأکید در [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} گاه بر روی عنوان آبرو نیز قرار گرفته؛ چنانکه از پیامبر نقل شده است: آبروهای شمابرشما [[حرمت]] دارد؛ همانگونه که [[عید قربان]] در ماه ذیالحجه و در [[سرزمین]] [[مکّه]] حرمت دارد: {{متن حدیث| أَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي شَهْرِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا}}<ref>ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۲۹.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
==[[آبرومندان]]== | ==[[آبرومندان]]== | ||
در آیه {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref> به [[آبرومند]] بودن [[عیسی]]{{ع}} نزد [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] تصریح شده است. در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا}}<ref>«ای مؤمنان! همچون کسانی نباشید که موسی را آزردند و خداوند او را از آنچه (درباره او) گفتند برکنار داشت و او نزد خداوند آبرومند بود» سوره احزاب، آیه ۶۹.</ref> از آبرومند بودن [[موسی]]{{ع}} نزد خداوند یاد شده است. اینکه از [[پیامبران]]، فقط این دو [[پیامبر]] "[[وجیه]]" معرّفی شدهاند ـ با اینکه همه پیامبران نزد خداوند و بین [[مردم]] افرادی آبرومند بودهاند ـ در ظاهر برای رفع و دفع اتّهام از این دو پیامبر بوده است؛ زیرا چنانکه از آیه اخیر برمیآید، موسی{{ع}} مورد اتّهام افرادی از [[قوم]] خود قرار گرفت.<ref> مجمعالبیان، ج ۸، ص۵۸۳؛ ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۲۸؛ الدرّالمنثور، ج ۶، ص ۶۶۵ و ۶۶۶.</ref> خطاب این آیه به مؤمنان و [[نهی]] از [[آزار پیامبر]]{{صل}} گویا به متّهم شدنِ [[حضرت]] در قضیه [[ازدواج]] با [[زینب]] اشاره دارد؛ ازاینرو، آیه در [[مقام]] رفع اتّهام و آبرومند خواندن وی در خصوص این ازدواج است.<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۷.</ref> عیسی{{ع}} نیز به دلیل زاده شدن از [[مادری]] بدون [[همسر]]، در معرض اتّهام [[بنیاسرائیل]] بود؛ بدین سبب، خداوند هنگام [[بشارت]] به [[مریم]]، او را آبرومند در دنیا و آخرت معرّفی کرده است. تصریح [[قرآن]] به آبرومند بودن آن دو پیامبر، [[مفسّران]] را بر آن داشته تا وجوهی را برای وجیه بودن آن دو برشمرند. آنان [[آبرومندی]] [[عیسی]] را در [[دنیا]] به [[نبوّت]]، و سرآمد بودنش بر [[مردم]]، [[استجابت]] دعای او در احیای [[مردگان]] و [[شفای بیماران]]، و در [[آخرت]]، به بلندی [[درجه]] و پذیرش [[شفاعت]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۵۳؛ روحالمعانی، مج۳، ج ۳، ص ۲۵۹.</ref> و نیز به [[منزلت]] وی در قلبهای مردم در طول [[زمان]] و در آخرت،<ref>المنار، ج ۳، ص ۳۰۶.</ref> [[تفسیر]] کردهاند، و آبرومندی [[موسی]] به مستجابالدعوه بودن او <ref>الدرّالمنثور، ج ۶، ص ۶۶۷.</ref> و پذیرش شفاعتش<ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۶۲.</ref> تفسیر شده است. [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا}}<ref>«آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشاند؛ گفت: کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم» سوره مریم، آیه ۲۳.</ref> که آرزوی [[حضرت مریم]] را بیان میکند (ای کاش پیش از باردار شدن مرده بودم) و نیز آیه {{متن قرآن|قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ}}<ref>«(لوط) گفت: اینان مهمان منند مرا رسوا نکنید!» سوره حجر، آیه ۶۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و مرا خوار مسازید!» سوره حجر، آیه ۶۹.</ref> که درخواست [[لوط]]{{ع}} از قومش را نقل میکند که او را در برابر میهمانانش بیآبرو نکنند، نشانگر آبرومندی مریم و لوط است. در آیه {{متن قرآن|قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.</ref> خطاب [[قوم ثمود]] به [[صالح]] حکایت شده که منزلت و آبرومندی صالح نزد آنان را بیان میکند <ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۶۵؛ قرطبی، ج ۹، ص ۴۰.</ref>. مانند این اعتراف را [[قوم]] لوط درباره لوط و خانوادهاش داشتند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ}}<ref>«و پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید که آنان مردمی هستند که خود را پاک مینمایانند» سوره اعراف، آیه ۸۲.</ref> برپایه [[روایات]] "[[اسبابالنزول]]" [[اصحاب صُفّه]] از دیگر کسانی هستند که [[خداوند]] در آیه {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«(این بخششها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتادهاند (و برای کسب و کار) سفر نمیتوانند کرد ، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد، ایشان را به چهره باز میشناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمیخواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بیگمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> با اشاره به [[عفّت ورزیدن]] آنان در اظهار نیاز نکردن، اهتمام آنان را به [[حفظ]] آبروی خود در [[جامعه]]، ستوده است <ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۶۶۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۸۴ و ۸۵؛ قرطبی، ج ۳، ص ۲۲۱.</ref> | در آیه {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref> به [[آبرومند]] بودن [[عیسی]]{{ع}} نزد [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] تصریح شده است. در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا}}<ref>«ای مؤمنان! همچون کسانی نباشید که موسی را آزردند و خداوند او را از آنچه (درباره او) گفتند برکنار داشت و او نزد خداوند آبرومند بود» سوره احزاب، آیه ۶۹.</ref> از آبرومند بودن [[موسی]]{{ع}} نزد خداوند یاد شده است. اینکه از [[پیامبران]]، فقط این دو [[پیامبر]] "[[وجیه]]" معرّفی شدهاند ـ با اینکه همه پیامبران نزد خداوند و بین [[مردم]] افرادی آبرومند بودهاند ـ در ظاهر برای رفع و دفع اتّهام از این دو پیامبر بوده است؛ زیرا چنانکه از آیه اخیر برمیآید، موسی{{ع}} مورد اتّهام افرادی از [[قوم]] خود قرار گرفت.<ref> مجمعالبیان، ج ۸، ص۵۸۳؛ ابنکثیر، ج ۳، ص ۵۲۸؛ الدرّالمنثور، ج ۶، ص ۶۶۵ و ۶۶۶.</ref> خطاب این آیه به مؤمنان و [[نهی]] از [[آزار پیامبر]]{{صل}} گویا به متّهم شدنِ [[حضرت]] در قضیه [[ازدواج]] با [[زینب]] اشاره دارد؛ ازاینرو، آیه در [[مقام]] رفع اتّهام و آبرومند خواندن وی در خصوص این ازدواج است.<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۷.</ref> عیسی{{ع}} نیز به دلیل زاده شدن از [[مادری]] بدون [[همسر]]، در معرض اتّهام [[بنیاسرائیل]] بود؛ بدین سبب، خداوند هنگام [[بشارت]] به [[مریم]]، او را آبرومند در دنیا و آخرت معرّفی کرده است. تصریح [[قرآن]] به آبرومند بودن آن دو پیامبر، [[مفسّران]] را بر آن داشته تا وجوهی را برای وجیه بودن آن دو برشمرند. آنان [[آبرومندی]] [[عیسی]] را در [[دنیا]] به [[نبوّت]]، و سرآمد بودنش بر [[مردم]]، [[استجابت]] دعای او در احیای [[مردگان]] و [[شفای بیماران]]، و در [[آخرت]]، به بلندی [[درجه]] و پذیرش [[شفاعت]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۵۳؛ روحالمعانی، مج۳، ج ۳، ص ۲۵۹.</ref> و نیز به [[منزلت]] وی در قلبهای مردم در طول [[زمان]] و در آخرت،<ref>المنار، ج ۳، ص ۳۰۶.</ref> [[تفسیر]] کردهاند، و آبرومندی [[موسی]] به مستجابالدعوه بودن او <ref>الدرّالمنثور، ج ۶، ص ۶۶۷.</ref> و پذیرش شفاعتش<ref>جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۶۲.</ref> تفسیر شده است. [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا}}<ref>«آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشاند؛ گفت: کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم» سوره مریم، آیه ۲۳.</ref> که آرزوی [[حضرت مریم]] را بیان میکند (ای کاش پیش از باردار شدن مرده بودم) و نیز آیه {{متن قرآن|قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ}}<ref>«(لوط) گفت: اینان مهمان منند مرا رسوا نکنید!» سوره حجر، آیه ۶۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و مرا خوار مسازید!» سوره حجر، آیه ۶۹.</ref> که درخواست [[لوط]]{{ع}} از قومش را نقل میکند که او را در برابر میهمانانش بیآبرو نکنند، نشانگر آبرومندی مریم و لوط است. در آیه {{متن قرآن|قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.</ref> خطاب [[قوم ثمود]] به [[صالح]] حکایت شده که منزلت و آبرومندی صالح نزد آنان را بیان میکند <ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۶۵؛ قرطبی، ج ۹، ص ۴۰.</ref>. مانند این اعتراف را [[قوم]] لوط درباره لوط و خانوادهاش داشتند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ}}<ref>«و پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید که آنان مردمی هستند که خود را پاک مینمایانند» سوره اعراف، آیه ۸۲.</ref> برپایه [[روایات]] "[[اسبابالنزول]]" [[اصحاب صُفّه]] از دیگر کسانی هستند که [[خداوند]] در آیه {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«(این بخششها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتادهاند (و برای کسب و کار) سفر نمیتوانند کرد ، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد، ایشان را به چهره باز میشناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمیخواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بیگمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref> با اشاره به [[عفّت ورزیدن]] آنان در اظهار نیاز نکردن، اهتمام آنان را به [[حفظ]] آبروی خود در [[جامعه]]، ستوده است <ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۶۶۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۸۴ و ۸۵؛ قرطبی، ج ۳، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آبرو - دشتی (مقاله)|مقاله «آبرو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
==آبرومندی و [[بی آبرویی]] در آخرت== | ==آبرومندی و [[بی آبرویی]] در آخرت== | ||
براساس آیاتی دیگر، [[زندگی]] [[انسان]] در [[حیات]] پس از [[مرگ]] که بازتاب [[اعمال]] وی در این [[جهان]] است نیز با [[آبرومندی]] و [[بیآبرویی]] همراه است. صریحترین و روشنترین [[آیه]] در این زمینه، آیه {{متن قرآن|يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه میگردد؛ امّا (به) آنان که سیهرویند (میگویند:) آیا پس از ایمان آوردنتان کفر ورزیدید؟ اینک برای کفری که ورزیده بودید عذاب را بچشید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۶.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و امّا آنان که سپیدرویند در (بهشت) بخشایش خداوند به سر میبرند، آنان در آن جاودانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۷.</ref> است که از وجود دو گروه روسفید و روسیاه در [[روز بازپسین]] خبر میدهد. روسفیدان در آیه، به [[مؤمنان]] [[تفسیر]] شده است: {{متن قرآن|يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ}}<ref>«در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> امّا روسیاهان، بر اساس ظاهر آیه، آنانند که پس از [[ایمان آوردن]]، کافر شدند. [[مفسران]]، در [[تطبیق]] روسیاهان وجوه دیگری را بیان داشتهاند: [[منافقان]]، همه [[کافران]]، آن دسته از [[اهل کتاب]] که پس از [[شناخت پیامبر]]{{صل}} به وی ایمان نیاوردند، [[مرتدان]] و [[خوارج]]، تفسیرهایی است که در این باره ابراز شده است.<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸ ـ ۸۰۹.</ref> بنابر [[نقلی]] از حضرت علی{{ع}} مقصود، [[بدعت]] گذارانند.<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸ ـ ۸۰۹.</ref> به ظاهر آیه بر همه موارد قابل تطبیق است. در آیه {{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«و در روز رستخیز، کسانی را که بر خداوند دروغ بستند خواهی دید که رویشان سیاه است؛ آیا در دوزخ جایگاهی برای کبرورزان نیست؟» سوره زمر، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و خداوند آنان را که پرهیزگاری ورزیدهاند با رستگاریشان میرهاند، نه عذاب به آنان میرسد و نه اندوهگین میگردند» سوره زمر، آیه ۶۱.</ref> نیز کسانی که بر [[خداوند]] [[دروغ]] ببندند، روسیاه شناسانده شدهاند و در مقابل آنان، از پرواپیشگان یاد شده که از [[روسیاهی]] مبرّایند. {{متن قرآن|نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ}}<ref> سوره سجده، آیه ۱۲.</ref>، تعبیر دیگری است که [[خواری]] و سرافکندگی [[مجرمان]] را در [[آخرت]]، در پیشگاه [[خداوند]] بیان میکند: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ}}<ref>«و کاش گناهکاران را آنگاه که نزد پروردگارشان سرافکندهاند میدیدی (که میگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم اکنون بازمان گردان تا کاری شایسته کنیم که ما (اکنون) یقین داریم» سوره سجده، آیه ۱۲.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کردهای و ستمگران را یاوری نخواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۹۲.</ref> از قول اولی الالباب چنین آمده است و در ادامه، آیه درخواست آنان این چنین بیان شده است: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref> | براساس آیاتی دیگر، [[زندگی]] [[انسان]] در [[حیات]] پس از [[مرگ]] که بازتاب [[اعمال]] وی در این [[جهان]] است نیز با [[آبرومندی]] و [[بیآبرویی]] همراه است. صریحترین و روشنترین [[آیه]] در این زمینه، آیه {{متن قرآن|يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه میگردد؛ امّا (به) آنان که سیهرویند (میگویند:) آیا پس از ایمان آوردنتان کفر ورزیدید؟ اینک برای کفری که ورزیده بودید عذاب را بچشید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۶.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و امّا آنان که سپیدرویند در (بهشت) بخشایش خداوند به سر میبرند، آنان در آن جاودانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۷.</ref> است که از وجود دو گروه روسفید و روسیاه در [[روز بازپسین]] خبر میدهد. روسفیدان در آیه، به [[مؤمنان]] [[تفسیر]] شده است: {{متن قرآن|يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ}}<ref>«در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> امّا روسیاهان، بر اساس ظاهر آیه، آنانند که پس از [[ایمان آوردن]]، کافر شدند. [[مفسران]]، در [[تطبیق]] روسیاهان وجوه دیگری را بیان داشتهاند: [[منافقان]]، همه [[کافران]]، آن دسته از [[اهل کتاب]] که پس از [[شناخت پیامبر]]{{صل}} به وی ایمان نیاوردند، [[مرتدان]] و [[خوارج]]، تفسیرهایی است که در این باره ابراز شده است.<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸ ـ ۸۰۹.</ref> بنابر [[نقلی]] از حضرت علی{{ع}} مقصود، [[بدعت]] گذارانند.<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸ ـ ۸۰۹.</ref> به ظاهر آیه بر همه موارد قابل تطبیق است. در آیه {{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«و در روز رستخیز، کسانی را که بر خداوند دروغ بستند خواهی دید که رویشان سیاه است؛ آیا در دوزخ جایگاهی برای کبرورزان نیست؟» سوره زمر، آیه ۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«و خداوند آنان را که پرهیزگاری ورزیدهاند با رستگاریشان میرهاند، نه عذاب به آنان میرسد و نه اندوهگین میگردند» سوره زمر، آیه ۶۱.</ref> نیز کسانی که بر [[خداوند]] [[دروغ]] ببندند، روسیاه شناسانده شدهاند و در مقابل آنان، از پرواپیشگان یاد شده که از [[روسیاهی]] مبرّایند. {{متن قرآن|نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ}}<ref> سوره سجده، آیه ۱۲.</ref>، تعبیر دیگری است که [[خواری]] و سرافکندگی [[مجرمان]] را در [[آخرت]]، در پیشگاه [[خداوند]] بیان میکند: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ}}<ref>«و کاش گناهکاران را آنگاه که نزد پروردگارشان سرافکندهاند میدیدی (که میگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم اکنون بازمان گردان تا کاری شایسته کنیم که ما (اکنون) یقین داریم» سوره سجده، آیه ۱۲.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کردهای و ستمگران را یاوری نخواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۹۲.</ref> از قول اولی الالباب چنین آمده است و در ادامه، آیه درخواست آنان این چنین بیان شده است: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref><ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[آبرو - دشتی (مقاله)|مقاله «آبرو»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |