پرش به محتوا

آمرزش در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\{\{امامت\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط')
خط ۸۵: خط ۸۵:
*'''موجب [[اصلاح]] و [[تربیت]]''': در حدیث نبوی آمده است، روزی مردی [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از [[خادمان]] خود [[شکایت]] کرد. [[حضرت]] فرمود: آنها را مورد [[عفو و گذشت]] قرار بده که این کار موجب می‌شود تا قلوبشان اصلاح گردد: {{متن حدیث|قَالَ رسولُ اللّه{{صل}} لِرَجُلٍ شَكا إلَيهِ خَدَمَهُ: اُعفُ عَنهُم تَستَصلِحْ بهِ قُلوبَهُم}}<ref>منتخب میزان الحکمه، حدیث ۴۳۳۷.</ref>.
*'''موجب [[اصلاح]] و [[تربیت]]''': در حدیث نبوی آمده است، روزی مردی [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از [[خادمان]] خود [[شکایت]] کرد. [[حضرت]] فرمود: آنها را مورد [[عفو و گذشت]] قرار بده که این کار موجب می‌شود تا قلوبشان اصلاح گردد: {{متن حدیث|قَالَ رسولُ اللّه{{صل}} لِرَجُلٍ شَكا إلَيهِ خَدَمَهُ: اُعفُ عَنهُم تَستَصلِحْ بهِ قُلوبَهُم}}<ref>منتخب میزان الحکمه، حدیث ۴۳۳۷.</ref>.
*'''[[شایسته‌ترین]] عمل''': در حدیث نبوی، عفو و گذشت شایسته‌ترین عمل معرفی شده است: {{متن حدیث|العفو أحقّ ما عمل به}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۰۰۹.</ref>؛ «[[عفو]]، شایسته‌ترین عملی است که انجام می‌شود».
*'''[[شایسته‌ترین]] عمل''': در حدیث نبوی، عفو و گذشت شایسته‌ترین عمل معرفی شده است: {{متن حدیث|العفو أحقّ ما عمل به}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۰۰۹.</ref>؛ «[[عفو]]، شایسته‌ترین عملی است که انجام می‌شود».
*'''[[فرو بردن خشم]]''': چنان‌که ذکر شد، [[زندگی اجتماعی]] آمیخته با تضادها و تعارض‌هاست و [[انسان]] در [[جامعه]] با افراد گوناگونی مواجه می‌شود و در [[روابط اجتماعی]] برخوردهای مختلف صورت می‌گیرد، گاه انسان با کسانی برخورد می‌کند که بی‌جهت به انسان توهین می‌کنند و او را به باد مسخره می‌گیرند، در چنین شرایطی عنان [[صبر]] از دست می‌رود و [[خشم]] بر انسان [[غلبه]] می‌کند، اما باید متوجه باشیم، خشم خود را فرو بریم و عاقلانه [[رفتار]] کنیم، تا خدای نخواسته مرتکب عمل [[بدی]] نشویم. در این مواقع [[بهترین]] راه [[پیشگیری]] [[فروبردن خشم]] است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] [[پرهیزگاران]] را ستوده و یکی از صفات مهم آنها را فروبردن خشم بیان داشته است: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص ۷۳.</ref>
*'''[[فرو بردن خشم]]''': چنان‌که ذکر شد، [[زندگی اجتماعی]] آمیخته با تضادها و تعارض‌هاست و [[انسان]] در [[جامعه]] با افراد گوناگونی مواجه می‌شود و در [[روابط اجتماعی]] برخوردهای مختلف صورت می‌گیرد، گاه انسان با کسانی برخورد می‌کند که بی‌جهت به انسان توهین می‌کنند و او را به باد مسخره می‌گیرند، در چنین شرایطی عنان [[صبر]] از دست می‌رود و [[خشم]] بر انسان [[غلبه]] می‌کند، اما باید متوجه باشیم، خشم خود را فرو بریم و عاقلانه [[رفتار]] کنیم، تا خدای نخواسته مرتکب عمل [[بدی]] نشویم. در این مواقع [[بهترین]] راه [[پیشگیری]] [[فروبردن خشم]] است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] [[پرهیزگاران]] را ستوده و یکی از صفات مهم آنها را فروبردن خشم بیان داشته است: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref><ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص ۷۳.</ref>


===[[تعلیم]] [[زیبایی]] پیامبر اعظم{{صل}}===
===[[تعلیم]] [[زیبایی]] پیامبر اعظم{{صل}}===
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
[[عبدالله بن ابی]]، سردسته [[منافقان]] که با ادای کلمه [[شهادت]] [[مصونیت]] یافته بود، با [[هجرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]]، بساط [[ریاست]] او برچیده شد. وی همواره [[دشمنی]] [[حضرت]] را در [[دل]] می‌پرورانید و با [[یهودیان]] مخالف نیز سر و سرّی داشت. ازاین رو، از [[کارشکنی]] و [[کینه‌توزی]] و [[شایعه‌سازی]] برضد [[رسول اکرم]]{{صل}} دست برنمی‌داشت. او در [[غزوه]] [[بنی المصطلق]] می‌گفت: «چنانچه به [[مدینه]] برگشتیم، این طفیلی‌های [[زبون]] را (مقصودش [[مهاجران]] بود) از [[خانه]] بیرون می‌رانیم». [[یاران]] رسول اکرم{{صل}} که دل پرخونی از او داشتند، بارها اجازه خواستند تا او را به سزایش برسانند. آن حضرت نه تنها اجازه نمی‌داد، بلکه با کمال [[مدارا]] با او [[رفتار]] می‌کرد و در حال [[بیماری]] به عیادتش رفت و بر سر جنازه‌اش حاضر شد و بر او [[نماز]] گزارد<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۹۶.</ref>.
[[عبدالله بن ابی]]، سردسته [[منافقان]] که با ادای کلمه [[شهادت]] [[مصونیت]] یافته بود، با [[هجرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]]، بساط [[ریاست]] او برچیده شد. وی همواره [[دشمنی]] [[حضرت]] را در [[دل]] می‌پرورانید و با [[یهودیان]] مخالف نیز سر و سرّی داشت. ازاین رو، از [[کارشکنی]] و [[کینه‌توزی]] و [[شایعه‌سازی]] برضد [[رسول اکرم]]{{صل}} دست برنمی‌داشت. او در [[غزوه]] [[بنی المصطلق]] می‌گفت: «چنانچه به [[مدینه]] برگشتیم، این طفیلی‌های [[زبون]] را (مقصودش [[مهاجران]] بود) از [[خانه]] بیرون می‌رانیم». [[یاران]] رسول اکرم{{صل}} که دل پرخونی از او داشتند، بارها اجازه خواستند تا او را به سزایش برسانند. آن حضرت نه تنها اجازه نمی‌داد، بلکه با کمال [[مدارا]] با او [[رفتار]] می‌کرد و در حال [[بیماری]] به عیادتش رفت و بر سر جنازه‌اش حاضر شد و بر او [[نماز]] گزارد<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۹۶.</ref>.


در بازگشت از [[غزوه تبوک]] نیز جمعی از [[منافقان]] [[توطئه]] کردند تا هنگام عبور از گردنه، [[مرکب پیامبر]] را رم دهند تا در پرتگاه [[سقوط]] کند. با اینکه همگی صورت خود را پوشانده بودند، [[پیامبر]] آنها را [[شناخت]] و با وجود [[اصرار]] فراوان یارانش، اسم آنها را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف‌نظر کرد<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۷۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۳۴.</ref>
در بازگشت از [[غزوه تبوک]] نیز جمعی از [[منافقان]] [[توطئه]] کردند تا هنگام عبور از گردنه، [[مرکب پیامبر]] را رم دهند تا در پرتگاه [[سقوط]] کند. با اینکه همگی صورت خود را پوشانده بودند، [[پیامبر]] آنها را [[شناخت]] و با وجود [[اصرار]] فراوان یارانش، اسم آنها را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف‌نظر کرد<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۷۹.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۳۴.</ref>


==[[عفو و گذشت]]==
==[[عفو و گذشت]]==
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
[[عفو و گذشت]] به عنوان یک [[ارزش]] [[اسلامی]] در [[سیره]] [[رسول اعظم]]{{صل}} از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ازاین رو، [[مسلمانان]] باید به [[پیروی]] از ایشان، این خصلت پسندیده را در [[زندگی اجتماعی]] و [[سیاسی]] خویش زنده سازند تا افزون بر چشیدن شیرینی [[زندگی]] جمعی، بر [[نورانیت]] درون بیفزایند و پیام‌آور [[محبت]] گردند<ref>اکبر مظفری، مقاله «خلق و خوی پیامبر اعظم{{صل}}»، فصل‌نامه پویا، شهریور ۱۳۸۵، ص۴۴.</ref>. [[حضرت ختمی مرتبت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|ارْحَمُوا تُرْحَمُوا وَ اغْفِرُوا يُغْفَرْ لَكُمْ}}؛ «به [[مردم]] رحم کنید تا به شما رحم کنند. دیگران را ببخشایید تا بخشوده شوید»<ref>نهج الفصاحه، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص۵۱، ح۲۶۳.</ref>. [[رسول گرامی اسلام]] در [[کلامی]] دیگر فرمود: {{متن حدیث|مَنْ عَفَا عِنْدَ القُدْرَةِ عَفَا اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْعُسْرَةِ}}؛ «هر کس در زمانی که [[قدرت]] [[انتقام]] دارد، گذشت کند، [[خداوند]] در [[روز]] [[دشواری]] از او می‌گذرد»<ref>متقی هندی، کنز العمال، تصحیح: صفوه السقا، ص۷۰۰۷.</ref>.
[[عفو و گذشت]] به عنوان یک [[ارزش]] [[اسلامی]] در [[سیره]] [[رسول اعظم]]{{صل}} از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ازاین رو، [[مسلمانان]] باید به [[پیروی]] از ایشان، این خصلت پسندیده را در [[زندگی اجتماعی]] و [[سیاسی]] خویش زنده سازند تا افزون بر چشیدن شیرینی [[زندگی]] جمعی، بر [[نورانیت]] درون بیفزایند و پیام‌آور [[محبت]] گردند<ref>اکبر مظفری، مقاله «خلق و خوی پیامبر اعظم{{صل}}»، فصل‌نامه پویا، شهریور ۱۳۸۵، ص۴۴.</ref>. [[حضرت ختمی مرتبت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|ارْحَمُوا تُرْحَمُوا وَ اغْفِرُوا يُغْفَرْ لَكُمْ}}؛ «به [[مردم]] رحم کنید تا به شما رحم کنند. دیگران را ببخشایید تا بخشوده شوید»<ref>نهج الفصاحه، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص۵۱، ح۲۶۳.</ref>. [[رسول گرامی اسلام]] در [[کلامی]] دیگر فرمود: {{متن حدیث|مَنْ عَفَا عِنْدَ القُدْرَةِ عَفَا اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْعُسْرَةِ}}؛ «هر کس در زمانی که [[قدرت]] [[انتقام]] دارد، گذشت کند، [[خداوند]] در [[روز]] [[دشواری]] از او می‌گذرد»<ref>متقی هندی، کنز العمال، تصحیح: صفوه السقا، ص۷۰۰۷.</ref>.


آراسته شدن به صفت [[عفو]] و [[بخشش]]، به نوعی خداگونگی است؛ چراکه [[رسول]] [[رحمت]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللّهَ عَفُوٌّ يُحِبُّ العَفْوَ}}؛ «خداوند، بسیار با گذشت است و گذشت را [[دوست]] دارد»<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۳۸۳۲.</ref>. از نگاهی دیگر، گذشت را مایه افزایش عمر نیز دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فِي عُمُرِهِ}}؛ «هرکه پرگذشت باشد، عمرش دراز می‌شود»<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۳۸۳۴.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۷۳.</ref>.
آراسته شدن به صفت [[عفو]] و [[بخشش]]، به نوعی خداگونگی است؛ چراکه [[رسول]] [[رحمت]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللّهَ عَفُوٌّ يُحِبُّ العَفْوَ}}؛ «خداوند، بسیار با گذشت است و گذشت را [[دوست]] دارد»<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۳۸۳۲.</ref>. از نگاهی دیگر، گذشت را مایه افزایش عمر نیز دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فِي عُمُرِهِ}}؛ «هرکه پرگذشت باشد، عمرش دراز می‌شود»<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۳۸۳۴.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۷۳.</ref>.


==گذشت و چشم‌پوشی، زمینه بهبود روابط اجتماعی==
==گذشت و چشم‌پوشی، زمینه بهبود روابط اجتماعی==
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
بیشتر [[مشکلات]] [[جوامع انسانی]] که به [[انحطاط جوامع]] می‌انجامد، پیامد [[زعامت]] کسانی است که صلاحیت [[رهبری]] و [[مدیریت جامعه]] را ندارند و در طول [[تاریخ]] به این دلیل، ضربه‌های جبران ناپذیری به [[جوامع]] وارد شده است.
بیشتر [[مشکلات]] [[جوامع انسانی]] که به [[انحطاط جوامع]] می‌انجامد، پیامد [[زعامت]] کسانی است که صلاحیت [[رهبری]] و [[مدیریت جامعه]] را ندارند و در طول [[تاریخ]] به این دلیل، ضربه‌های جبران ناپذیری به [[جوامع]] وارد شده است.


از این‌رو، [[رسول اکرم]]{{صل}} گذشت و [[چشم‌پوشی]] از [[اشتباه]] دیگران و رفتار کریمانه را از مهم‌ترین اصول [[رفتاری]] خود برای پایه‌گذاری [[تمدن الهی]] می‌دانست و بر آن تأکید داشت. [[امام علی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: «[[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[مردم]] بخشنده‌تر و در [[معاشرت]] از همه بزرگوارتر بود<ref>محمدحسین طباطبایی، سنن النبی، تحقیق: محمدهادی فقیهی، ص۷۵.</ref>... و عذر کسی را که از ایشان معذرت می‌خواست، می‌پذیرفت»<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۷.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۱۱۲.</ref>.
از این‌رو، [[رسول اکرم]]{{صل}} گذشت و [[چشم‌پوشی]] از [[اشتباه]] دیگران و رفتار کریمانه را از مهم‌ترین اصول [[رفتاری]] خود برای پایه‌گذاری [[تمدن الهی]] می‌دانست و بر آن تأکید داشت. [[امام علی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: «[[رسول خدا]]{{صل}} از همه [[مردم]] بخشنده‌تر و در [[معاشرت]] از همه بزرگوارتر بود<ref>محمدحسین طباطبایی، سنن النبی، تحقیق: محمدهادی فقیهی، ص۷۵.</ref>... و عذر کسی را که از ایشان معذرت می‌خواست، می‌پذیرفت»<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۷.</ref><ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۱۱۲.</ref>.


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش