ابراهیم فرزند پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
* [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دارای هفت [[فرزند]] بود که به جز ابراهیم، سایر [[فرزندان]] وی از [[حضرت خدیجه]] بودند و ابراهیم که در ذیالحجه [[سال هشتم هجری]] در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد<ref>یعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ طبری، ج۲، ص۹۵.</ref> و در روز سه شنبه، دهم ربیعالاول [[سال دهم هجری]] از [[دنیا]] رفت<ref>التنبیه و الإشراف، مسعودی، ص۲۳۸.</ref>. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه نام دارد. | * [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دارای هفت [[فرزند]] بود که به جز ابراهیم، سایر [[فرزندان]] وی از [[حضرت خدیجه]] بودند و ابراهیم که در ذیالحجه [[سال هشتم هجری]] در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد<ref>یعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ طبری، ج۲، ص۹۵.</ref> و در روز سه شنبه، دهم ربیعالاول [[سال دهم هجری]] از [[دنیا]] رفت<ref>التنبیه و الإشراف، مسعودی، ص۲۳۸.</ref>. مادر ابراهیم، ماریه قبطیه نام دارد. | ||
*ابراهیم تنها [[برادر]] ناتنی [[حضرت زهرا]]{{س}} و تنها فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} بود که از [[مادری]] به جز خدیجه{{س}} به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در [[مدینه]] متولد شد و در آن [[زمان]]، نظر همه متوجه جزئیات [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود. [[مادر]] ابراهیم، [[ماریه قبطیه]] بود که در [[ذیحجه]] [[سال هشتم هجرت]] او را به دنیا آورد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.</ref>. [[ماریه]]، دختر [[شمعون]]، را [[پادشاه مصر]] به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.</ref>. ابراهیم در [[سال دهم هجرت]]، در یک سال و دهماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر{{صل}} در [[غم]] از دست دادن او بسیار محزون شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.</ref> و او را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.</ref> | *ابراهیم تنها [[برادر]] ناتنی [[حضرت زهرا]]{{س}} و تنها فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} بود که از [[مادری]] به جز خدیجه{{س}} به دنیا آمد. درباره وجود ابراهیم و نام او اختلافی نیست؛ زیرا در [[مدینه]] متولد شد و در آن [[زمان]]، نظر همه متوجه جزئیات [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود. [[مادر]] ابراهیم، [[ماریه قبطیه]] بود که در [[ذیحجه]] [[سال هشتم هجرت]] او را به دنیا آورد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۴.</ref>. [[ماریه]]، دختر [[شمعون]]، را [[پادشاه مصر]] به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۲.</ref>. ابراهیم در [[سال دهم هجرت]]، در یک سال و دهماهگی، از دنیا رفت. گفته شده که پیامبر{{صل}} در [[غم]] از دست دادن او بسیار محزون شد<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۷.</ref> و او را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۵۶.</ref><ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۵.</ref> | ||
==مادر ابراهیم فرزند پیامبر خاتم== | ==مادر ابراهیم فرزند پیامبر خاتم== | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[آزار]] و اذیتهای برخی از [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]]، موجب شد پیامبر{{صل}} [[ماریه]] را در بخش بالای [[مدینه]]، در نخلستان کوچکی (که از [[اموال]] خودشان در [[غزوه بنینضیر]] بود و امروزه به مشربه امابراهیم معروف است) [[مسکن]] داد و او را ملزم به رعایت [[حجاب]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۷.</ref>. ماریه، بانویی [[پاک]]<ref>محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۱.</ref>، [[دیندار]]، [[نیکوکار]]، [[شایسته]] و مورد توجه و علاقه [[رسول خدا]]{{صل}} بود<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۷۴.</ref>. | [[آزار]] و اذیتهای برخی از [[زنان پیامبر]]{{صل}} به ویژه [[عایشه]]، موجب شد پیامبر{{صل}} [[ماریه]] را در بخش بالای [[مدینه]]، در نخلستان کوچکی (که از [[اموال]] خودشان در [[غزوه بنینضیر]] بود و امروزه به مشربه امابراهیم معروف است) [[مسکن]] داد و او را ملزم به رعایت [[حجاب]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۷.</ref>. ماریه، بانویی [[پاک]]<ref>محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۱.</ref>، [[دیندار]]، [[نیکوکار]]، [[شایسته]] و مورد توجه و علاقه [[رسول خدا]]{{صل}} بود<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۷۴.</ref>. | ||
پس از [[وفات پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} از [[زندگی]] و احوال ماریه، [[خبر]] چندانی به ما نرسیده است و سرانجام در [[محرم]] ۱۶ [[هجری]] و [[زمان]] [[خلافت عمر]]، [[وفات]] یافت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۲۱۸.</ref> | پس از [[وفات پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} از [[زندگی]] و احوال ماریه، [[خبر]] چندانی به ما نرسیده است و سرانجام در [[محرم]] ۱۶ [[هجری]] و [[زمان]] [[خلافت عمر]]، [[وفات]] یافت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۸؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۲۱۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۵۴-۲۵۵؛ [[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۶؛ [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۹۸-۹۹.</ref> | ||
==تولد ابراهیم== | ==تولد ابراهیم== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
ابراهیم در نزد [[پدر]] و [[مادر]] رضاعی خود در [[قبیله]] [[بنینجار]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} گاهی به آنجا میرفت و گاهی [[خواب]] قیلوله خود را آنجا انجام میداد و ابراهیم را پیش ایشان میآوردند. | ابراهیم در نزد [[پدر]] و [[مادر]] رضاعی خود در [[قبیله]] [[بنینجار]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} گاهی به آنجا میرفت و گاهی [[خواب]] قیلوله خود را آنجا انجام میداد و ابراهیم را پیش ایشان میآوردند. | ||
از [[انس بن مالک]] نقل است که هیچکس را مهربانتر از [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به [[زن]] و [[فرزند]] ندیدهام؛ ابراهیم در منطقه بالای [[مدینه]] در خانوادهای دوران شیرخوارگی را میگذراند و [[پیامبر]]{{صل}} به نزد آنها میرفت و ما نیز همراه آن حضرت میرفتیم. آن [[خانواده]] آهنگر بودند و گاهی [[خانه]] پر از [[دود]] بود؛ [[پیامبر]]{{صل}} [[کودک]] را در آغوش میگرفت و میبوسید<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | از [[انس بن مالک]] نقل است که هیچکس را مهربانتر از [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به [[زن]] و [[فرزند]] ندیدهام؛ ابراهیم در منطقه بالای [[مدینه]] در خانوادهای دوران شیرخوارگی را میگذراند و [[پیامبر]]{{صل}} به نزد آنها میرفت و ما نیز همراه آن حضرت میرفتیم. آن [[خانواده]] آهنگر بودند و گاهی [[خانه]] پر از [[دود]] بود؛ [[پیامبر]]{{صل}} [[کودک]] را در آغوش میگرفت و میبوسید<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۱، ص۱۲۵.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۷.</ref> | ||
تولد ابراهیم برای برخی از [[زنان پیامبر]] خوشآیند نبود. چنان که [[زهری]] از [[عروه]] و او از [[عایشه]] نقل کرده که روزی رسول خدا{{صل}} ابراهیم را همراه خود نزد عایشه برد و به او فرمود: "شباهتش را به من بنگر". عایشه گفت: بیشتر شبیه مادرش است. حضرت فرمود: مگر سفیدی او را نمیبینی؟ عایشه پاسخ داد: کسی که دوران بارداریاش کوتاه باشد، سفید و چاق میشود<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۸-۹۹.</ref>. | تولد ابراهیم برای برخی از [[زنان پیامبر]] خوشآیند نبود. چنان که [[زهری]] از [[عروه]] و او از [[عایشه]] نقل کرده که روزی رسول خدا{{صل}} ابراهیم را همراه خود نزد عایشه برد و به او فرمود: "شباهتش را به من بنگر". عایشه گفت: بیشتر شبیه مادرش است. حضرت فرمود: مگر سفیدی او را نمیبینی؟ عایشه پاسخ داد: کسی که دوران بارداریاش کوتاه باشد، سفید و چاق میشود<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۸-۹۹.</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
[[ابن عباس]] [[روایت]] میکند که [[خدمت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بودم، [[حسین]] بر زانوی راست حضرت و ابراهیم بر زانوی چپ نشسته بود؛ [[رسول خدا]]{{صل}} گاهی [[حسین]] را بوسه میزد و گاهی فرزندش ابراهیم را میبویید و میبوسید. در این هنگام حالت [[نزول وحی]] به [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دست]] داد و پس از آنکه به حال خود بازگشت، فرمود: "جبرئیل از طرف پروردگارم نزد من آمد و پیغام آورد که خدایت [[سلام]] میرساند و میفرماید: این دو را برای تو نمیگذارم، یکی را فدای دیگری نما". سپس نظری به ابراهیم افکند و گریان شد و نگاهی به [[حسین]] نمود و گریهاش شدت گرفت. سپس فرمود: "اگر ابراهیم بمیرد فقط من محزون میشوم، اما [[حسین]]، مادرش [[فاطمه]] است و پدرش [[علی بن ابیطالب]]، آنکه خونش از [[خون]] من و گوشتش از گوشت من است؛ اگر [[حسین]] بمیرد، [[فاطمه]] محزون میگردد، [[علی]] غمناک میشود و من افسرده میگردم؛ نه! من [[اندوه]] خودم را به [[حزن]] و [[اندوه]] [[علی]] و [[زهرا]] ترجیح میدهم؛ ای [[جبرئیل]]! ابراهیم را فدای [[حسین]] نمودم". | [[ابن عباس]] [[روایت]] میکند که [[خدمت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بودم، [[حسین]] بر زانوی راست حضرت و ابراهیم بر زانوی چپ نشسته بود؛ [[رسول خدا]]{{صل}} گاهی [[حسین]] را بوسه میزد و گاهی فرزندش ابراهیم را میبویید و میبوسید. در این هنگام حالت [[نزول وحی]] به [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دست]] داد و پس از آنکه به حال خود بازگشت، فرمود: "جبرئیل از طرف پروردگارم نزد من آمد و پیغام آورد که خدایت [[سلام]] میرساند و میفرماید: این دو را برای تو نمیگذارم، یکی را فدای دیگری نما". سپس نظری به ابراهیم افکند و گریان شد و نگاهی به [[حسین]] نمود و گریهاش شدت گرفت. سپس فرمود: "اگر ابراهیم بمیرد فقط من محزون میشوم، اما [[حسین]]، مادرش [[فاطمه]] است و پدرش [[علی بن ابیطالب]]، آنکه خونش از [[خون]] من و گوشتش از گوشت من است؛ اگر [[حسین]] بمیرد، [[فاطمه]] محزون میگردد، [[علی]] غمناک میشود و من افسرده میگردم؛ نه! من [[اندوه]] خودم را به [[حزن]] و [[اندوه]] [[علی]] و [[زهرا]] ترجیح میدهم؛ ای [[جبرئیل]]! ابراهیم را فدای [[حسین]] نمودم". | ||
[[ابن عباس]] میگوید: بعد از سه روز ابراهیم از [[دنیا]] رفت؛ از آن روز به بعد هر گاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[حسین]]{{ع}} را میدید او را میبوسید و به سینه میچسبانید و میفرمود: "قربان آنکه فرزندم ابراهیم را فدایش نمودم"<ref>مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۲۳۴- ۲۳۵.</ref> | [[ابن عباس]] میگوید: بعد از سه روز ابراهیم از [[دنیا]] رفت؛ از آن روز به بعد هر گاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[حسین]]{{ع}} را میدید او را میبوسید و به سینه میچسبانید و میفرمود: "قربان آنکه فرزندم ابراهیم را فدایش نمودم"<ref>مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۲۳۴- ۲۳۵.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۹.</ref> | ||
==[[وفات]] ابراهیم== | ==[[وفات]] ابراهیم== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
آنگاه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[قبر]] ابراهیم نقصی [[مشاهده]] فرمود آن را با دست خود [[اصلاح]] کرد و فرمود: "اگر یکی از شما کاری را انجام میدهد، باید آن را به صورت کامل انجام دهد". سپس فرمود: "ای ابراهیم! به سلف صالح خود، [[عثمان بن مظعون]] ملحق شو"<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۶۲- ۲۶۳.</ref>؛ زیرا نخستین کسی که در [[قبرستان بقیع]] [[دفن]] شد، [[عثمان بن مظعون]] بود و پس از او ابراهیم، [[فرزند]] [[رسول خدا]] در آنجا [[دفن]] شد<ref>تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۴، ص۴۶۱.</ref>. | آنگاه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[قبر]] ابراهیم نقصی [[مشاهده]] فرمود آن را با دست خود [[اصلاح]] کرد و فرمود: "اگر یکی از شما کاری را انجام میدهد، باید آن را به صورت کامل انجام دهد". سپس فرمود: "ای ابراهیم! به سلف صالح خود، [[عثمان بن مظعون]] ملحق شو"<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۶۲- ۲۶۳.</ref>؛ زیرا نخستین کسی که در [[قبرستان بقیع]] [[دفن]] شد، [[عثمان بن مظعون]] بود و پس از او ابراهیم، [[فرزند]] [[رسول خدا]] در آنجا [[دفن]] شد<ref>تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۴، ص۴۶۱.</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] در کتاب خود از [[عایشه]] [[روایت]] کرده است: هنگامی که ابراهیم از [[دنیا]] رفت، [[پیامبر]]{{صل}} [[گریه]] کرد تا حدی که اشکهایش بر گونههایش جاری شد. به آن حضرت گفتند: آیا ما را از [[گریه]] [[نهی]] میکنی و خودت [[گریه]] میکنی؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "این، [[گریه]] نیست، بلکه این [[رحمت]] است و کسی که بر دیگری رحم نمیکند، مورد [[رحمت]] واقع نمیشود"<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۳۸۸.</ref> | [[شیخ طوسی]] در کتاب خود از [[عایشه]] [[روایت]] کرده است: هنگامی که ابراهیم از [[دنیا]] رفت، [[پیامبر]]{{صل}} [[گریه]] کرد تا حدی که اشکهایش بر گونههایش جاری شد. به آن حضرت گفتند: آیا ما را از [[گریه]] [[نهی]] میکنی و خودت [[گریه]] میکنی؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "این، [[گریه]] نیست، بلکه این [[رحمت]] است و کسی که بر دیگری رحم نمیکند، مورد [[رحمت]] واقع نمیشود"<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۳۸۸.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۹؛ [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۸-۹۹.</ref> | ||
==[[وفات]] ابراهیم و [[گرفتن خورشید]]== | ==[[وفات]] ابراهیم و [[گرفتن خورشید]]== | ||
در ایام [[وفات]] ابراهیم، [[خورشید]] گرفت و [[مردم]] به همدیگر میگفتند: [[خورشید]] برای [[مرگ]] ابراهیم تاریک شد! [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با شنیدن این سخنان، بر [[منبر]] رفت و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] فرمود: "ای [[مردم]]! [[خورشید و ماه]] دو نشانه از نشانههای [[خداوند]] هستند که به امر او حرکت میکنند و به خاطر [[مرگ]] یا [[زندگی]] کسی تاریک نمیشوند. پس هرگاه [[کسوف]] یا [[خسوف]] پیش آمد، [[نماز آیات]] بخوانید". سپس از [[منبر]] پایین آمد و همراه [[مردم]] [[نماز آیات]] را به جای آورد<ref>المحاسن، برقی، ج۲، ص۲۹-۳۱؛ فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۰۸- ۲۰۹؛ تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۴، ص۴۵۹- ۴۶۰.</ref> | در ایام [[وفات]] ابراهیم، [[خورشید]] گرفت و [[مردم]] به همدیگر میگفتند: [[خورشید]] برای [[مرگ]] ابراهیم تاریک شد! [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با شنیدن این سخنان، بر [[منبر]] رفت و پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] فرمود: "ای [[مردم]]! [[خورشید و ماه]] دو نشانه از نشانههای [[خداوند]] هستند که به امر او حرکت میکنند و به خاطر [[مرگ]] یا [[زندگی]] کسی تاریک نمیشوند. پس هرگاه [[کسوف]] یا [[خسوف]] پیش آمد، [[نماز آیات]] بخوانید". سپس از [[منبر]] پایین آمد و همراه [[مردم]] [[نماز آیات]] را به جای آورد<ref>المحاسن، برقی، ج۲، ص۲۹-۳۱؛ فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۰۸- ۲۰۹؛ تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۴، ص۴۵۹- ۴۶۰.</ref><ref>[[راحله ضائفی|ضائفی، راحله]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | # [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابراهیم بن رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | # [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]]، [[ماریه قبطیه (مقاله)|ماریه قبطیه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | ||
#[[پرونده:1379590.jpg|22px]] [[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فاطمی ج۱''']] | # [[پرونده:1379590.jpg|22px]] [[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فاطمی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||