پرش به محتوا

ابوحسن انصاری مازنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۹: خط ۹:
[[فرزندان]] و [[نوادگان]] وی، از جمله [[یحیی بن عماره]] شیخ [[مالک بن انس]]، در شمار [[محدثان]] بودند و [[روایات]] ابوحسن از طریق آنان نقل شده است. این روایات عبارت‌اند از: [[اولویت]] جایگاه هر کس برای خود او پس از برخاستن و برگشتن به سوی آن<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۸.</ref>، مدینه [[حرم]] [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>احمدبن حنبل، ج۴، ص۷۷؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۵.</ref>، ناخرسندی [[پیامبر]]{{صل}} از [[نکاح]] بی سر و صدا تا اینکه دف نوازند و بخوانند: {{عربی |"اتيناكم، اتيناكم فحيونا نحكم"}}<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۷؛ شهید ثانی، ج۷، ص۱۹؛ نجفی، ج۲۹، ص۴۰ و دیگران به استناد ذیل این روایت، مفهوم نکاح سر را عام‌تر از شاهدگرفتن برای ازدواج دانسته‌اند.</ref>؛ و تعبیر و توجیه نیکوی [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مزاح]] یکی از [[صحابه]]<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۴.</ref>.
[[فرزندان]] و [[نوادگان]] وی، از جمله [[یحیی بن عماره]] شیخ [[مالک بن انس]]، در شمار [[محدثان]] بودند و [[روایات]] ابوحسن از طریق آنان نقل شده است. این روایات عبارت‌اند از: [[اولویت]] جایگاه هر کس برای خود او پس از برخاستن و برگشتن به سوی آن<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۸.</ref>، مدینه [[حرم]] [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>احمدبن حنبل، ج۴، ص۷۷؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۵.</ref>، ناخرسندی [[پیامبر]]{{صل}} از [[نکاح]] بی سر و صدا تا اینکه دف نوازند و بخوانند: {{عربی |"اتيناكم، اتيناكم فحيونا نحكم"}}<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۷؛ شهید ثانی، ج۷، ص۱۹؛ نجفی، ج۲۹، ص۴۰ و دیگران به استناد ذیل این روایت، مفهوم نکاح سر را عام‌تر از شاهدگرفتن برای ازدواج دانسته‌اند.</ref>؛ و تعبیر و توجیه نیکوی [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مزاح]] یکی از [[صحابه]]<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۴.</ref>.


همچنین ابوحسن از [[عبدالله بن زید]] درباره کیفیت [[وضو]] نیز پرسیده است<ref>ابن حجر، فتح، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. موهای سر نواده‌اش [[یحیی]] به اندازه‌ای بلند بود که در [[سجده]] می‌بایست آنها را بالا نگه می‌داشت، ابوحسن وی را در آن حالت دید و با [[تعجب]] گفت: موهایت [[خاک]] آلود نشود! آنگاه آنها را تراشید<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۸.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، او در [[دفاع]] از [[عثمان]]، با [[زید بن ثابت]] [[مخالفت]] کرد و [[یاری]] کننده عثمان را مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا}}<ref>« از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۷.</ref> خواند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. بنا بر نقل [[ابن اسحاق]]، ابوحسن [[جانشین]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} پس از [[سهل بن حنیف]]<ref>طبرانی، ج۲، ص۶۰؛ ابن حجر، تهذیب، ج۷، ص۳۶۲.</ref>، تمام و [[ابوایوب انصاری]] در [[مدینه]] بود تا اینکه [[حضرت]] به [[شهادت]] رسید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۷۲؛ قیاس کنید با طوسی، ص۵۸. در این منبع، ابوحسن به ابوحبش تصحیف شده است.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحسن انصاری مازنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۲-۲۴۳.</ref>
همچنین ابوحسن از [[عبدالله بن زید]] درباره کیفیت [[وضو]] نیز پرسیده است<ref>ابن حجر، فتح، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. موهای سر نواده‌اش [[یحیی]] به اندازه‌ای بلند بود که در [[سجده]] می‌بایست آنها را بالا نگه می‌داشت، ابوحسن وی را در آن حالت دید و با [[تعجب]] گفت: موهایت [[خاک]] آلود نشود! آنگاه آنها را تراشید<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۸.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، او در [[دفاع]] از [[عثمان]]، با [[زید بن ثابت]] [[مخالفت]] کرد و [[یاری]] کننده عثمان را مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا}}<ref>«از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۷.</ref> خواند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. بنا بر نقل [[ابن اسحاق]]، ابوحسن [[جانشین]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} پس از [[سهل بن حنیف]]<ref>طبرانی، ج۲، ص۶۰؛ ابن حجر، تهذیب، ج۷، ص۳۶۲.</ref>، تمام و [[ابوایوب انصاری]] در [[مدینه]] بود تا اینکه [[حضرت]] به [[شهادت]] رسید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۷۲؛ قیاس کنید با طوسی، ص۵۸. در این منبع، ابوحسن به ابوحبش تصحیف شده است.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحسن انصاری مازنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۲-۲۴۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش