پرش به محتوا

اثبات امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>این\sمدخل\sاز\sچند\sمنظر\sمتفاوت\،\sبررسی\sمی‌شود\:<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\...)
خط ۲۱: خط ۲۱:


[[برهان]] در مورد [[قاعده لطف]] به اقتضاء [[حکمت الهی]]، با بیان‌های گوناگونی مطرح شده است. حدّ وسط در همه این [[براهین]]، [[حکمت]] [[خداوند]] [[متعال]] است. شکل منطقی [[برهان]] به این صورت است که:
[[برهان]] در مورد [[قاعده لطف]] به اقتضاء [[حکمت الهی]]، با بیان‌های گوناگونی مطرح شده است. حدّ وسط در همه این [[براهین]]، [[حکمت]] [[خداوند]] [[متعال]] است. شکل منطقی [[برهان]] به این صورت است که:
#[[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[عبادت]] [[خداوند]] و [[معرفت]] [[پروردگار]] و رسیدن به مرتبه [[یقین]] در [[ایمان]] است (صغری)؛
# [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[عبادت]] [[خداوند]] و [[معرفت]] [[پروردگار]] و رسیدن به مرتبه [[یقین]] در [[ایمان]] است (صغری)؛
#برای تحصیل [[عبادت]] [[پروردگار]] (و آثار آن)، [[نصب]] [[حجج الهی]] (اعم از [[رسولان الهی]] و [[ائمه هدی]]{{عم}}) ضروری است (کبری)؛
#برای تحصیل [[عبادت]] [[پروردگار]] (و آثار آن)، [[نصب]] [[حجج الهی]] (اعم از [[رسولان الهی]] و [[ائمه هدی]]{{عم}}) ضروری است (کبری)؛
*نتیجه آنکه برای رسیدن [[انسان]] به [[هدف]] از خلقتش (که [[ضرورت]] [[حکمت الهی]] است)، [[نصب]] [[حجج الهی]]{{عم}} از سوی [[خداوند]] ضروری است.
*نتیجه آنکه برای رسیدن [[انسان]] به [[هدف]] از خلقتش (که [[ضرورت]] [[حکمت الهی]] است)، [[نصب]] [[حجج الهی]]{{عم}} از سوی [[خداوند]] ضروری است.
خط ۵۴: خط ۵۴:
بنابراین و براساس [[برهان لطف]]، [[عقل]] [[حکم]] می‌کند بعد از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همواره باید [[مقام]] معصومی مانند [[رسول خدا]]{{صل}} در [[علم]] و [[عصمت]] در میان [[مردم]] باشد تا [[کلام]] و [[سیره]] او [[حجّت]] قطعی در [[امتثال امر]] [[مولی]] در میان [[مردم]] دانسته شود و [[خوف]] و [[حزن]] در خصوص صحّت انجام [[تکلیف]] از [[مردم]] برداشته شود<ref>این بیان عقلی همانند قاعده اشتغال در علم اصول است که بر اساس آن، اشتغال یقینی، برائت یقینی را می‌طلبد. ماحصل آنکه، عبد وقتی یقین کرد که تکلیفی برعهده او آمده، باید طوری عمل کند که یقین به امتثال امرو اتیان تکلیف بنماید؛ مثل آنکه کسی می‌داند وقت نماز شده، ولی شک دارد نماز خوانده است یا خیر. در بحث حاضر نیز، عبد یقین دارد که در ملک مولی است و خداوند بر او تکالیفی را مقرّر نموده است، ولی تفصیل آنها را نمی‌داند؛ لذا باید به هر ترتیب که شده راه یقین به امتثال تکلیف را کشف کند و عمل را به‌گونه‌ای انجام دهد که اطمینان قلبی بر امتثال امر مولی برای او حاصل شود.</ref>.
بنابراین و براساس [[برهان لطف]]، [[عقل]] [[حکم]] می‌کند بعد از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همواره باید [[مقام]] معصومی مانند [[رسول خدا]]{{صل}} در [[علم]] و [[عصمت]] در میان [[مردم]] باشد تا [[کلام]] و [[سیره]] او [[حجّت]] قطعی در [[امتثال امر]] [[مولی]] در میان [[مردم]] دانسته شود و [[خوف]] و [[حزن]] در خصوص صحّت انجام [[تکلیف]] از [[مردم]] برداشته شود<ref>این بیان عقلی همانند قاعده اشتغال در علم اصول است که بر اساس آن، اشتغال یقینی، برائت یقینی را می‌طلبد. ماحصل آنکه، عبد وقتی یقین کرد که تکلیفی برعهده او آمده، باید طوری عمل کند که یقین به امتثال امرو اتیان تکلیف بنماید؛ مثل آنکه کسی می‌داند وقت نماز شده، ولی شک دارد نماز خوانده است یا خیر. در بحث حاضر نیز، عبد یقین دارد که در ملک مولی است و خداوند بر او تکالیفی را مقرّر نموده است، ولی تفصیل آنها را نمی‌داند؛ لذا باید به هر ترتیب که شده راه یقین به امتثال تکلیف را کشف کند و عمل را به‌گونه‌ای انجام دهد که اطمینان قلبی بر امتثال امر مولی برای او حاصل شود.</ref>.


اهمیت این [[برهان]] به حدّی است که در کلمات دیگر متکلّمان، به عنوان برهانی مستقلّ بر [[امامت عامّه]] به کار رفته است. چنان‌که [[شیخ طوسی]] آن را به عنوان [[برهان]] دومی، جدا از [[قاعده لطف]]، مورد اشاره قرار می‌دهد؛ از جمله: {{عربی|الذي يدل على ذلك: ما قد ثبت أنه ليس كل ما تمس الحاجه إليه من الشريعة عليه حجه قاطعه: من تواتر أو اجماع، أو ما جری مجراهما بل الأدله في كثير من ذلك - كال متكافئه. و لولا ما ذکرناه ما فزع خصومنا الى غلبه الظن و الاستحسان، و اجتهاد الرأي. و اذا ثبت ذلك – و كنا مكلّفين بعلم الشريعه و العمل بها، وجب أن يكون لنا مفزع نصل من جهته الى ما اختلف أقوال فیه، و هو الامام الذي نقوله}}<ref>تلخیص الشافی (ط. المحبین، ۱۳۸۲ ه.ش.)، ج۱، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۲.</ref>
اهمیت این [[برهان]] به حدّی است که در کلمات دیگر متکلّمان، به عنوان برهانی مستقلّ بر [[امامت عامّه]] به کار رفته است. چنان‌که [[شیخ طوسی]] آن را به عنوان [[برهان]] دومی، جدا از [[قاعده لطف]]، مورد اشاره قرار می‌دهد؛ از جمله: {{عربی|الذي يدل على ذلك: ما قد ثبت أنه ليس كل ما تمس الحاجه إليه من الشريعة عليه حجه قاطعه: من تواتر أو اجماع، أو ما جری مجراهما بل الأدله في كثير من ذلك - كال متكافئه. و لولا ما ذکرناه ما فزع خصومنا الى غلبه الظن و الاستحسان، و اجتهاد الرأي. و اذا ثبت ذلك – و كنا مكلّفين بعلم الشريعه و العمل بها، وجب أن يكون لنا مفزع نصل من جهته الى ما اختلف أقوال فیه، و هو الامام الذي نقوله}}<ref>تلخیص الشافی (ط. المحبین، ۱۳۸۲ ه.ش.)، ج۱، ص۱۱۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۲.</ref>


=====بیان [[حسن و قبح شرعی]]، یا [[هدایت]] به جزئیّات امور ارزشی=====
=====بیان [[حسن و قبح شرعی]]، یا [[هدایت]] به جزئیّات امور ارزشی=====
خط ۶۸: خط ۶۸:
توضیح: [[بشر]] ممکن است به مدد [[علم]] و تجربه، امور نافع و مضر در غذا و دارو را تشخیص دهد؛ ولی گستره نفع و ضرر جسمی و [[روحی]] برای [[انسان]] به حدّی است که [[عقل]] هرگز احاطه به همه آنها ندارد و ناچار است تابع [[شرع]] [[مقدّس]] و [[فرمان]] [[نبی]] و یا [[امام]] باشد؛ چنان‌که [[خداوند]] درباره [[محرّمات]] [[شرعی]] می‌فرماید آنها اموری خبیث و منفورند؛ حتی اگر [[عقل]]، [[ادراک]] روشنی از این امر نداشته باشد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ... وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ...}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند... چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>
توضیح: [[بشر]] ممکن است به مدد [[علم]] و تجربه، امور نافع و مضر در غذا و دارو را تشخیص دهد؛ ولی گستره نفع و ضرر جسمی و [[روحی]] برای [[انسان]] به حدّی است که [[عقل]] هرگز احاطه به همه آنها ندارد و ناچار است تابع [[شرع]] [[مقدّس]] و [[فرمان]] [[نبی]] و یا [[امام]] باشد؛ چنان‌که [[خداوند]] درباره [[محرّمات]] [[شرعی]] می‌فرماید آنها اموری خبیث و منفورند؛ حتی اگر [[عقل]]، [[ادراک]] روشنی از این امر نداشته باشد: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ... وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ...}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند... چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>


بنابراین، هرچند با [[پیشرفت‌های علمی]]، [[انسان]] [[قادر]] به تشخیص [[منافع]] مادی گردد، ولی در هر حال در تشخیص [[منافع]] [[معنوی]] قاصر است. برای نمونه می‌توان به [[حرمت]] شراب و قمار اشاره نمود که هرچند ممکن است [[عقل]] بشری منافعی در آنها ببیند و [[حکم]] به جواز آنها بدهد، ولی [[خداوند]] فراتر از [[عقل]] ظاهربین، به مضرّات مادّی و [[معنوی]] آنان اشاره نموده و [[حکم]] به [[حرمت]] آنها می‌دهد: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا...}}<ref>«از تو درباره شراب و قمار می‌پرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگ‌تر است.».. سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref> و یا هنگامی که [[قرآن کریم]] [[حکم]] تیمّم، یعنی [[طهارت]] با [[خاک]] را ذکر می‌نماید، هرچند این عمل به حسب ظاهر خاک‌اندود کردن برخی از اندام و برای [[انسان]] ناخوشایند است، ولی در [[حقیقت]] عملی [[پسندیده]] و پاک‌کننده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ... فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید.... و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>. همچنین درباره [[حکم]] [[ربا]]، [[عقل]] [[فتوا]] به تجویز آن می‌دهد، ولی [[خداوند]] [[ربا]] را [[تحریم]] نموده و به [[سختی]] با آن برخورد می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۵.</ref>
بنابراین، هرچند با [[پیشرفت‌های علمی]]، [[انسان]] [[قادر]] به تشخیص [[منافع]] مادی گردد، ولی در هر حال در تشخیص [[منافع]] [[معنوی]] قاصر است. برای نمونه می‌توان به [[حرمت]] شراب و قمار اشاره نمود که هرچند ممکن است [[عقل]] بشری منافعی در آنها ببیند و [[حکم]] به جواز آنها بدهد، ولی [[خداوند]] فراتر از [[عقل]] ظاهربین، به مضرّات مادّی و [[معنوی]] آنان اشاره نموده و [[حکم]] به [[حرمت]] آنها می‌دهد: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا...}}<ref>«از تو درباره شراب و قمار می‌پرسند، بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است. امّا گناه آنها از سود آنها بزرگ‌تر است.».. سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref> و یا هنگامی که [[قرآن کریم]] [[حکم]] تیمّم، یعنی [[طهارت]] با [[خاک]] را ذکر می‌نماید، هرچند این عمل به حسب ظاهر خاک‌اندود کردن برخی از اندام و برای [[انسان]] ناخوشایند است، ولی در [[حقیقت]] عملی [[پسندیده]] و پاک‌کننده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ... فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید.... و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>. همچنین درباره [[حکم]] [[ربا]]، [[عقل]] [[فتوا]] به تجویز آن می‌دهد، ولی [[خداوند]] [[ربا]] را [[تحریم]] نموده و به [[سختی]] با آن برخورد می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۵.</ref>


=====تعیین و تفصیل [[مکارم اخلاق]]=====
=====تعیین و تفصیل [[مکارم اخلاق]]=====
خط ۸۹: خط ۸۹:


===[[عصمت]]===  
===[[عصمت]]===  
از دیدگاه [[امامیه]]، [[امام]] [[حافظ]] و نگاهبان‌ [[شریعت]] و [[مرجع]] [[مردم]] برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بنابراین، همان‌طور که [[پیامبر]] {{صل}} باید [[عصمت]] داشته باشد، [[امام]] نیز باید [[معصوم]] باشد. اگر [[امامت]]، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، ۳.</ref>، [[امام]] باید همان [[وظایف]] [[پیامبر]] را برعهده بگیرد و لذا دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] تاکید دارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. اگر گفته شود: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به اشتباه بیافتد، افراد دیگری یاری‌اش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. در جواب گفته می شود این سخن صحیح نیست؛ زیرا همین حرف درباره آن افراد هم گفته می‌شود و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این همچنان ادامه پیدا می‌کند مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و [[معصوم]] است. علاوه براینکه اگر [[خطا]] و اشتباه بر [[امام]] روا باشد، [[مردم]] باید او را راهنمایی کنند؛ حال آنکه [[وظیفه]] [[مردم]] [[پیروی]] از اوست نه [[راهنمایی]]. از آن رو که [[عصمت]]، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص [[معصوم]] از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها [[خداوند]] می‌تواند [[معصوم]] را به [[مردم]] نشان دهد و [[رسالت]] خویش را به او بسپارد<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مردم]] [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر را ندارند<ref>کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>
از دیدگاه [[امامیه]]، [[امام]] [[حافظ]] و نگاهبان‌ [[شریعت]] و [[مرجع]] [[مردم]] برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بنابراین، همان‌طور که [[پیامبر]] {{صل}} باید [[عصمت]] داشته باشد، [[امام]] نیز باید [[معصوم]] باشد. اگر [[امامت]]، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، ۳.</ref>، [[امام]] باید همان [[وظایف]] [[پیامبر]] را برعهده بگیرد و لذا دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] تاکید دارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. اگر گفته شود: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به اشتباه بیافتد، افراد دیگری یاری‌اش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. در جواب گفته می شود این سخن صحیح نیست؛ زیرا همین حرف درباره آن افراد هم گفته می‌شود و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این همچنان ادامه پیدا می‌کند مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و [[معصوم]] است. علاوه براینکه اگر [[خطا]] و اشتباه بر [[امام]] روا باشد، [[مردم]] باید او را راهنمایی کنند؛ حال آنکه [[وظیفه]] [[مردم]] [[پیروی]] از اوست نه [[راهنمایی]]. از آن رو که [[عصمت]]، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص [[معصوم]] از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها [[خداوند]] می‌تواند [[معصوم]] را به [[مردم]] نشان دهد و [[رسالت]] خویش را به او بسپارد<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مردم]] [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر را ندارند<ref>کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>


===[[افضلیت]]===  
===[[افضلیت]]===  
[[امام]] باید از همه [[فضیلت‌های انسانی]] بیش از [[مردم]] نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندی‌های [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر باشد. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" می‌خوانند. [[شایسته]] نیست [[امام]] با دیگران برابر یا از آنان پایین‌تر باشد؛ زیرا لازمه [[برابری]]، ترجیح بدون دلیل و [[باطل]] است و مقدم کردن انسان پایین‌تر از نظر [[عقل]] قبیح است و [[قرآن]] آن را نکوهیده است<ref>{{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>.<ref>کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>.
[[امام]] باید از همه [[فضیلت‌های انسانی]] بیش از [[مردم]] نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندی‌های [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر باشد. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" می‌خوانند. [[شایسته]] نیست [[امام]] با دیگران برابر یا از آنان پایین‌تر باشد؛ زیرا لازمه [[برابری]]، ترجیح بدون دلیل و [[باطل]] است و مقدم کردن انسان پایین‌تر از نظر [[عقل]] قبیح است و [[قرآن]] آن را نکوهیده است<ref>{{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵.</ref><ref>کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>.


===[[تنصیص]]===  
===[[تنصیص]]===  
از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد. از همین رو [[خداوند]] باید تصریح به این امر داشته باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] [[توان]] شناختن [[عصمت]] را ندارند و همان‌طور که شناختن شخص شایسته‌ برای [[نبوت]] در [[توان]] [[مردم]] نیست، شناختن [[امام]] نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت تعیین [[پیامبر]] و [[امام]] در این است که [[پیامبر]] باید برای اثبات مدعای خویش [[معجزه]] داشته باشد؛ اما [[امام]] از راه انسانی [[معصوم]] ـ یعنی [[پیامبر]] ـ به [[مردم]] معرفی می‌شود. بدین سان، [[امامت]] از دیدگاه [[امامیه]]، مقامی است که تنها از راه [[نص پیامبر]] {{صل}} به شخص [[امام]] می‌رسد و راه [[انتخاب مردم]] در این عرصه بسته است<ref>کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>.
از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد. از همین رو [[خداوند]] باید تصریح به این امر داشته باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] [[توان]] شناختن [[عصمت]] را ندارند و همان‌طور که شناختن شخص شایسته‌ برای [[نبوت]] در [[توان]] [[مردم]] نیست، شناختن [[امام]] نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت تعیین [[پیامبر]] و [[امام]] در این است که [[پیامبر]] باید برای اثبات مدعای خویش [[معجزه]] داشته باشد؛ اما [[امام]] از راه انسانی [[معصوم]] ـ یعنی [[پیامبر]] ـ به [[مردم]] معرفی می‌شود. بدین سان، [[امامت]] از دیدگاه [[امامیه]]، مقامی است که تنها از راه [[نص پیامبر]] {{صل}} به شخص [[امام]] می‌رسد و راه [[انتخاب مردم]] در این عرصه بسته است<ref>کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>.


==[[دلایل نقلی امامت|دلایل نقلی]]==
==[[دلایل نقلی امامت|دلایل نقلی]]==
#'''آیات:''' در [[قرآن کریم]] آیاتی‌ وجود دارد که در آنها به موضوع امامت پرداخته شده است مانند آیاتی از [[قرآن]] که درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.</ref> و آیات دیگری مانند: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]] و ...<ref>کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>
#'''آیات:''' در [[قرآن کریم]] آیاتی‌ وجود دارد که در آنها به موضوع امامت پرداخته شده است مانند آیاتی از [[قرآن]] که درباره ماجرای [[نصب امام علی]]{{ع}} به [[امامت]] نازل شده‌اند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه۶۷.</ref> و آیات دیگری مانند: [[آیه انذار]]؛ [[آیه تطهیر]]؛ [[آیه خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت]]؛ [[آیه مباهله]] و ...<ref>کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>
#'''دلائل روایی:''' [[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند مانند: [[حدیث یوم الدار]]؛ [[حدیث ثقلین]]؛ [[حدیث سفینه]]؛ [[حدیث منزلت]] و ...<ref>اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>
#'''دلائل روایی:''' [[احادیث]] نیز در این باره فراوان‌اند مانند: [[حدیث یوم الدار]]؛ [[حدیث ثقلین]]؛ [[حدیث سفینه]]؛ [[حدیث منزلت]] و ...<ref>اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>


== اثبات امامت با معجزه==
== اثبات امامت با معجزه==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش