پرش به محتوا

احدیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱۴: خط ۱۴:
#«احد» [[نفی]] عموم می‌کند؛ در‌حالی‌ که واحد، فقط یک تَن را نفی می‌نماید؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود: {{عربی|"لایقاومه أحد"}}، مقصود این است که هیچ‌کس توان [[مقاومت]] در برابر او را ندارد؛ امّا زمانی که {{عربی|"لایقاومه واحد"}} به‌کار رود، منظور این است که یک تن توان مقاومت در برابر او را ندارد؛ امّا دو تن یا بیش‌تر می‌توانند مقاومت کنند. <ref>مفردات، ص‌۶۷، «أحد»؛ التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸؛مجمع‌البیان، ج۱۰، ص‌۸۶۰.</ref>
#«احد» [[نفی]] عموم می‌کند؛ در‌حالی‌ که واحد، فقط یک تَن را نفی می‌نماید؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود: {{عربی|"لایقاومه أحد"}}، مقصود این است که هیچ‌کس توان [[مقاومت]] در برابر او را ندارد؛ امّا زمانی که {{عربی|"لایقاومه واحد"}} به‌کار رود، منظور این است که یک تن توان مقاومت در برابر او را ندارد؛ امّا دو تن یا بیش‌تر می‌توانند مقاومت کنند. <ref>مفردات، ص‌۶۷، «أحد»؛ التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸؛مجمع‌البیان، ج۱۰، ص‌۸۶۰.</ref>
#«احد» اعم از «واحد» است؛ بدین معنا که هرگاه «احد» متحقق شود، «واحد» نیز در ضمن آن وجود خواهد داشت. <ref>التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص‌۱۷۸.</ref>
#«احد» اعم از «واحد» است؛ بدین معنا که هرگاه «احد» متحقق شود، «واحد» نیز در ضمن آن وجود خواهد داشت. <ref>التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص‌۱۷۸.</ref>
#لفظ «واحد» برای هر چیزی [[وصف]] قرار می‌گیرد؛ مانند [[رجل]] واحد، و ثوبٌ واحد؛ به خلاف «احد» که وقتی در جمله اثباتی قرار می‌گیرد، فقط وصف «[[اللّه]]» واقع می‌شود و در جمله نفی، برای غیر [[حق‌تعالی]] نیز صفت قرار می‌گیرد؛ مانند {{عربی|"ما رأیت احداً"}}؛<ref>مفردات، ص۶۷، «أحد»؛ تاج‌العروس، ج۹، ص‌۲۶۹، «وحد»؛ مفاهیم القرآن، ج‌۶، ص‌۱۲۲‌ـ‌۱۲۳.</ref> بنابراین «[[احد]]» و واحد مانند [[رحمان]] و [[رحیم]] است که رحمان [[وصف]] ویژه [[خداوند]] است ولی رحیم، وصف غیر خداوند نیز واقع می‌شود. <ref>تسنیم، ج‌۱، ص‌۳۱۷.</ref> برخی، «احد» همراه با الف و لام (الأحد) را وصف مخصوص [[خدا]] می‌دانند؛<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸.</ref> ولی [[فخر رازی]] این احتمال را مطرح کرده که چون احد فقط برای خداوند وصف آورده می‌شود، الف و لام معرفه از آن حذف، و ویژه [[حق‌تعالی]] شد. <ref>شرح اسماء اللّه الحسنی، ص‌۲۹۹؛ مفاهیم‌القرآن، ج۶، ص‌۲۹۱؛ مفردات، ص‌۶۷، «أحد».</ref> عده‌ای این دو را مترادف دانسته و به یک معنا گرفته‌اند؛ حتی برخی اصل «احد» را «واحد» دانسته و گفته‌اند: چون بعد از [[قلب]] واو به همزه، [[اجتماع]] دو همزه در زبان [[عرب]] سنگین است، یکی از دو همزه به جهت [[تخفیف]] حذف شد. <ref> روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref> این [[رأی]] درست نیست؛ زیرا در این صورت جمع هر دو باید «[[آحاد]]» می‌بود؛ حال آنکه «آحاد» فقط جمع واحد است؛ مانند اشهاد و [[شاهد]]، و «احد» جمع ندارد؛ همان‌طور که ازهری گفته: از [[احمد بن‌ یحیی]] درباره «آحاد» پرسیده شد که آیا جمع «احد» است؟ در پاسخ گفت: [[معاذ]] [[اللّه]] که «احد» جمع داشته باشد. <ref>تاج العروس، ج‌۹، ص‌۲۶۴؛ شرح اسماء اللّه الحسنی، ص‌۲۹۹.</ref> بعضی گفته‌اند: وجه ترادف این دو واژه این است که «احد» در شمارش اعداد می‌تواند به جای واحد قرار گیرد؛<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸.</ref> امّا برخی چنین جای‌گزینی را جایز‌ و‌ روا نداشته و شمارش «احد» و «اثنان» را درست‌ نمی‌دانند<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref>.<ref>[[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#لفظ «واحد» برای هر چیزی [[وصف]] قرار می‌گیرد؛ مانند [[رجل]] واحد، و ثوبٌ واحد؛ به خلاف «احد» که وقتی در جمله اثباتی قرار می‌گیرد، فقط وصف «[[اللّه]]» واقع می‌شود و در جمله نفی، برای غیر [[حق‌تعالی]] نیز صفت قرار می‌گیرد؛ مانند {{عربی|"ما رأیت احداً"}}؛<ref>مفردات، ص۶۷، «أحد»؛ تاج‌العروس، ج۹، ص‌۲۶۹، «وحد»؛ مفاهیم القرآن، ج‌۶، ص‌۱۲۲‌ـ‌۱۲۳.</ref> بنابراین «[[احد]]» و واحد مانند [[رحمان]] و [[رحیم]] است که رحمان [[وصف]] ویژه [[خداوند]] است ولی رحیم، وصف غیر خداوند نیز واقع می‌شود. <ref>تسنیم، ج‌۱، ص‌۳۱۷.</ref> برخی، «احد» همراه با الف و لام (الأحد) را وصف مخصوص [[خدا]] می‌دانند؛<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸.</ref> ولی [[فخر رازی]] این احتمال را مطرح کرده که چون احد فقط برای خداوند وصف آورده می‌شود، الف و لام معرفه از آن حذف، و ویژه [[حق‌تعالی]] شد. <ref>شرح اسماء اللّه الحسنی، ص‌۲۹۹؛ مفاهیم‌القرآن، ج۶، ص‌۲۹۱؛ مفردات، ص‌۶۷، «أحد».</ref> عده‌ای این دو را مترادف دانسته و به یک معنا گرفته‌اند؛ حتی برخی اصل «احد» را «واحد» دانسته و گفته‌اند: چون بعد از [[قلب]] واو به همزه، [[اجتماع]] دو همزه در زبان [[عرب]] سنگین است، یکی از دو همزه به جهت [[تخفیف]] حذف شد. <ref> روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref> این [[رأی]] درست نیست؛ زیرا در این صورت جمع هر دو باید «[[آحاد]]» می‌بود؛ حال آنکه «آحاد» فقط جمع واحد است؛ مانند اشهاد و [[شاهد]]، و «احد» جمع ندارد؛ همان‌طور که ازهری گفته: از [[احمد بن‌ یحیی]] درباره «آحاد» پرسیده شد که آیا جمع «احد» است؟ در پاسخ گفت: [[معاذ]] [[اللّه]] که «احد» جمع داشته باشد. <ref>تاج العروس، ج‌۹، ص‌۲۶۴؛ شرح اسماء اللّه الحسنی، ص‌۲۹۹.</ref> بعضی گفته‌اند: وجه ترادف این دو واژه این است که «احد» در شمارش اعداد می‌تواند به جای واحد قرار گیرد؛<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۷۸.</ref> امّا برخی چنین جای‌گزینی را جایز‌ و‌ روا نداشته و شمارش «احد» و «اثنان» را درست‌ نمی‌دانند<ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref><ref>[[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== احد در [[قرآن کریم]] ==
== احد در [[قرآن کریم]] ==
خط ۲۹: خط ۲۹:
#«احد» از یگانه بودن حق‌تعالی در صفات و واحد از یکتایی در ذات خبر می‌دهد. <ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref>
#«احد» از یگانه بودن حق‌تعالی در صفات و واحد از یکتایی در ذات خبر می‌دهد. <ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref>
#«احد» یعنی خداوند بسیط است و هیچ‌گونه جزئی ندارد، و واحد یعنی [[شریک]] و نظیر ندارد. <ref>شرح الاسماء، ص‌۳۶۷؛ شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۵۳۶.</ref>
#«احد» یعنی خداوند بسیط است و هیچ‌گونه جزئی ندارد، و واحد یعنی [[شریک]] و نظیر ندارد. <ref>شرح الاسماء، ص‌۳۶۷؛ شرح المنظومه، ج‌۳، ص‌۵۳۶.</ref>
#برخی «احد» و «واحد» را مترادف دانسته و در معنای آن گفته‌اند: این دو، صفت خدایی است که به هیچ وجه [[شریک]] و نظیری ندارد؛ همان‌طور که در نقل از قرائت [[عبدالله بن‌ مسعود]] وارد شده: او [[آیه]] نخست [[سوره توحید]] را {{عربی|"قل هو اللّه واحد"}} قرائت کرد <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۶۶۲.</ref> و با توجّه به اینکه او در قرائت به جای برخی کلمات، مترادف آن را که روشنی بیش‌تری داشته، به‌کار می‌برده است، می‌توان به‌دست آورد که «واحد» در نظر او مترادف با «[[احد]]» بوده است. این قرائت از اعمشی نیز نقل شده <ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref> و از [[امام باقر]]{{ع}} در‌ روایتی «احد» و «واحد» به یک معنا آمده است. <ref>التوحید، ص‌۹۰؛ نورالثقلین، ج‌۵، ص‌۷۰۸.</ref> در روایتی از [[امام علی]]{{ع}} که به‌معنای «واحد» اشاره داشته، در یک معنای درست آن برای [[خداوند]] متعالی، واحد را به‌معنای احدیّ المعنی که در وجود و [[عقل]] و [[قوه خیال]] قابل تجزیه و تقسیم نیست، [[تفسیر]] کرده است. <ref>التوحید، ص‌۸۳‌ـ‌۸۴.</ref> برخی نیز نتیجه دو صفت «الواحد القهّار» به شکل ترکیبی در آیه‌ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref> را صفت احدیّت [[باری‌تعالی]] دانسته‌اند <ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۷۶ و ۳۲۶.</ref>.<ref>[[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#برخی «احد» و «واحد» را مترادف دانسته و در معنای آن گفته‌اند: این دو، صفت خدایی است که به هیچ وجه [[شریک]] و نظیری ندارد؛ همان‌طور که در نقل از قرائت [[عبدالله بن‌ مسعود]] وارد شده: او [[آیه]] نخست [[سوره توحید]] را {{عربی|"قل هو اللّه واحد"}} قرائت کرد <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۶۶۲.</ref> و با توجّه به اینکه او در قرائت به جای برخی کلمات، مترادف آن را که روشنی بیش‌تری داشته، به‌کار می‌برده است، می‌توان به‌دست آورد که «واحد» در نظر او مترادف با «[[احد]]» بوده است. این قرائت از اعمشی نیز نقل شده <ref>روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۸۷.</ref> و از [[امام باقر]]{{ع}} در‌ روایتی «احد» و «واحد» به یک معنا آمده است. <ref>التوحید، ص‌۹۰؛ نورالثقلین، ج‌۵، ص‌۷۰۸.</ref> در روایتی از [[امام علی]]{{ع}} که به‌معنای «واحد» اشاره داشته، در یک معنای درست آن برای [[خداوند]] متعالی، واحد را به‌معنای احدیّ المعنی که در وجود و [[عقل]] و [[قوه خیال]] قابل تجزیه و تقسیم نیست، [[تفسیر]] کرده است. <ref>التوحید، ص‌۸۳‌ـ‌۸۴.</ref> برخی نیز نتیجه دو صفت «الواحد القهّار» به شکل ترکیبی در آیه‌ {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref> را صفت احدیّت [[باری‌تعالی]] دانسته‌اند <ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۷۶ و ۳۲۶.</ref><ref>[[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۳۸: خط ۳۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[رضا رمضانی|رمضانی]]، [[علی نصیری|نصیری]]، [[احد (مقاله)|مقاله «احد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش