امنیت در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '== پانویس == {{پانویس}} {{' به '== پانویس == {{پانویس}} {{') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
تردیدی نیست که تحقق همه [[هدفها]] و برنامههای [[اجتماعی]] تنها در سایه استقرار [[صلح]] و [[آرامش]] ممکن خواهد شد. نکته ظریفی که از [[آیه]] فوق استفاده میشود اینکه صلح و آرامش [[واقعی]] تنها در پرتو [[ایمان]] جمعی به [[خداوند]] و [[اطاعت]] کامل از [[فرامین]] و [[تعالیم]] او امکانپذیر خواهد بود. توصیههای [[اخلاقی]]، تدوین [[قوانین]] و [[معاهدات]]، تشریح نتیجهها و آثار [[سیاستها]]، [[اعمال]] نظارتها و کنترلهای دقیق، اجرای برنامههای تعلیمی و [[تربیتی]] و...، هر [[قدر]] حساب شده و [[منضبط]]، نمیتواند احتمال بروز [[کشمکش]]، [[تعارض]]، [[تقابل]]، [[تنازع]] و [[جنگ]] را در [[جامعه انسانی]] مهار کرده و نگرانیهای ناشی از بروز محتمل آن را فرو نشاند؛ زیرا عالم ماده، عالم تزاحم، اصطکاک، [[رقابت]] و کشمکش است و به طور طبیعی، زمینه بیشتری برای [[شکوفایی]] آن دسته از استعدادهای [[انسانی]] که با اقتضائات ذاتی آن سازگار دارند، فراهم میسازد. ادعا این است که ایمان عمیق و روشنبینانه مذهبی به تعالیم آسمانی در صورت وجود شرایط لازم و رفع موانع برای [[هدایتگری]] [[انسانها]] در ساحتهای مختلف [[زندگی]] و مرجعیتیابی بلامنازع میتواند زمینه تحقق [[آرمان]] صلح و [[آشتی]] را در حد امکان فراهم سازد. | تردیدی نیست که تحقق همه [[هدفها]] و برنامههای [[اجتماعی]] تنها در سایه استقرار [[صلح]] و [[آرامش]] ممکن خواهد شد. نکته ظریفی که از [[آیه]] فوق استفاده میشود اینکه صلح و آرامش [[واقعی]] تنها در پرتو [[ایمان]] جمعی به [[خداوند]] و [[اطاعت]] کامل از [[فرامین]] و [[تعالیم]] او امکانپذیر خواهد بود. توصیههای [[اخلاقی]]، تدوین [[قوانین]] و [[معاهدات]]، تشریح نتیجهها و آثار [[سیاستها]]، [[اعمال]] نظارتها و کنترلهای دقیق، اجرای برنامههای تعلیمی و [[تربیتی]] و...، هر [[قدر]] حساب شده و [[منضبط]]، نمیتواند احتمال بروز [[کشمکش]]، [[تعارض]]، [[تقابل]]، [[تنازع]] و [[جنگ]] را در [[جامعه انسانی]] مهار کرده و نگرانیهای ناشی از بروز محتمل آن را فرو نشاند؛ زیرا عالم ماده، عالم تزاحم، اصطکاک، [[رقابت]] و کشمکش است و به طور طبیعی، زمینه بیشتری برای [[شکوفایی]] آن دسته از استعدادهای [[انسانی]] که با اقتضائات ذاتی آن سازگار دارند، فراهم میسازد. ادعا این است که ایمان عمیق و روشنبینانه مذهبی به تعالیم آسمانی در صورت وجود شرایط لازم و رفع موانع برای [[هدایتگری]] [[انسانها]] در ساحتهای مختلف [[زندگی]] و مرجعیتیابی بلامنازع میتواند زمینه تحقق [[آرمان]] صلح و [[آشتی]] را در حد امکان فراهم سازد. | ||
در هر حال، تردیدی نیست که صلحجویی و صلحخواهی و تمهید مقدمات لازم برای تحقق آن از جمله آرمانهای کانونی و اصول استراتژیک در [[منطق]] اجتماعی و [[نظام]] ارتباطی [[اسلام]] است. [[تفسیر نمونه]] در بیان جایگاه صلح در جامعه انسانی مینویسد: در همه جا اصل نخستین، صلح و [[صفا]] و [[دوستی]] و [[سازش]] است و [[نزاع]] و کشمکش و جدایی برخلاف طبع [[سلیم]] [[انسان]] و زندگی آرامبخش او است و لذا جز در موارد [[ضرورت]] و استثنایی نباید به آن [[متوسل]] شد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۵۱.</ref>. و در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> در بیان [[وظیفه]] [[مؤمنان]] در رفع مخاصمههای داخلی مینویسد: همان اندازه که برای ایجاد [[صلح]] در میان دو [[برادر]] نسبی تلاش و [[کوشش]] میکنید باید در میان مؤمنان [[متخاصم]] نیز برای [[برقراری صلح]] به طور جدی و [[قاطع]] وارد عمل شوید. چه تعبیر جالب و گیرایی! که همه مؤمنان برادر یکدیگرند و [[نزاع]] و درگیری میان آنها را درگیری میان [[برادران]] نامیده که باید به زودی جای خود را به صلح و [[صفا]] بدهد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۶۸.</ref>. یکی دیگر از نویسندگان نیز در توضیح جایگاه صلح در [[منطق]] [[اجتماعی]] [[سیاسی]] [[اسلام]] مینویسد: [[هدف]] از صلح، مصلحتگرایی نیست، بلکه خود “صلح” [[مصلحت]] است، زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسان]] سازگارتر است، و در موقعیت صلح، [[رشد]] و تعالی [[انسانها]] و تفاهم برای رسیدن به توافقها، بیشتر و [[یگانگی]] [[آیین]] بشری و [[گرایش]] به [[حق]] امکانپذیرتر میگردد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۴۰؛ برای آگاهی بیشتر از جایگاه و اهمیت صلح در روابط اجتماعی و احکام و آثار آن، ر.ک: مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار{{عم}}، ص۷۰.</ref> | در هر حال، تردیدی نیست که صلحجویی و صلحخواهی و تمهید مقدمات لازم برای تحقق آن از جمله آرمانهای کانونی و اصول استراتژیک در [[منطق]] اجتماعی و [[نظام]] ارتباطی [[اسلام]] است. [[تفسیر نمونه]] در بیان جایگاه صلح در جامعه انسانی مینویسد: در همه جا اصل نخستین، صلح و [[صفا]] و [[دوستی]] و [[سازش]] است و [[نزاع]] و کشمکش و جدایی برخلاف طبع [[سلیم]] [[انسان]] و زندگی آرامبخش او است و لذا جز در موارد [[ضرورت]] و استثنایی نباید به آن [[متوسل]] شد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۵۱.</ref>. و در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> در بیان [[وظیفه]] [[مؤمنان]] در رفع مخاصمههای داخلی مینویسد: همان اندازه که برای ایجاد [[صلح]] در میان دو [[برادر]] نسبی تلاش و [[کوشش]] میکنید باید در میان مؤمنان [[متخاصم]] نیز برای [[برقراری صلح]] به طور جدی و [[قاطع]] وارد عمل شوید. چه تعبیر جالب و گیرایی! که همه مؤمنان برادر یکدیگرند و [[نزاع]] و درگیری میان آنها را درگیری میان [[برادران]] نامیده که باید به زودی جای خود را به صلح و [[صفا]] بدهد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۶۸.</ref>. یکی دیگر از نویسندگان نیز در توضیح جایگاه صلح در [[منطق]] [[اجتماعی]] [[سیاسی]] [[اسلام]] مینویسد: [[هدف]] از صلح، مصلحتگرایی نیست، بلکه خود “صلح” [[مصلحت]] است، زیرا با [[زندگی]] [[فطری]] [[انسان]] سازگارتر است، و در موقعیت صلح، [[رشد]] و تعالی [[انسانها]] و تفاهم برای رسیدن به توافقها، بیشتر و [[یگانگی]] [[آیین]] بشری و [[گرایش]] به [[حق]] امکانپذیرتر میگردد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۲، ص۱۴۰؛ برای آگاهی بیشتر از جایگاه و اهمیت صلح در روابط اجتماعی و احکام و آثار آن، ر.ک: مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار{{عم}}، ص۷۰.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۲۳.</ref> | ||
==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط== | ==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#توصیه به پذیرش پیشنهاد [[صلح]] [[دشمنان]]: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. | #توصیه به پذیرش پیشنهاد [[صلح]] [[دشمنان]]: {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. | ||
#توصیه مؤمنان به [[برقراری صلح]] میان متخاصمان: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا... إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ...}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید... جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید.».. سوره حجرات، آیه ۹.</ref>. | #توصیه مؤمنان به [[برقراری صلح]] میان متخاصمان: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا... إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ...}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید... جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید.».. سوره حجرات، آیه ۹.</ref>. | ||
#تأکید بر مطلوبیت همواره صلح: {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ...}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> | #تأکید بر مطلوبیت همواره صلح: {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ...}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۲۳-۴۳۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |