پرش به محتوا

ام‌عماره انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱۱: خط ۱۱:
==ام عماره و [[ازدواج]]==
==ام عماره و [[ازدواج]]==
او سه بار [[ازدواج]] کرده است. نخست با غزیّه پسر عمرو مازنی که از او پسری به نام تمیم و در بعضی منابع، پسری دیگر به نام خوله داشته است<ref>.الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۲.</ref>. [[همسر]] دیگرش، [[زید بن عاصم بن کعب مازنی]] است. از او دو پسر به نام [[حبیب]] و [[عبدالله]] داشت که [[حبیب]] را [[مسیلمه]] [[کذّاب]] کشت و [[عبدالله]] نیز در واقعه [[حرّه]] کشته شده است. شوهر سوم او نسیبه است که فرزندانش مردند و نسلی از او باقی نماند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵.</ref>.
او سه بار [[ازدواج]] کرده است. نخست با غزیّه پسر عمرو مازنی که از او پسری به نام تمیم و در بعضی منابع، پسری دیگر به نام خوله داشته است<ref>.الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۲.</ref>. [[همسر]] دیگرش، [[زید بن عاصم بن کعب مازنی]] است. از او دو پسر به نام [[حبیب]] و [[عبدالله]] داشت که [[حبیب]] را [[مسیلمه]] [[کذّاب]] کشت و [[عبدالله]] نیز در واقعه [[حرّه]] کشته شده است. شوهر سوم او نسیبه است که فرزندانش مردند و نسلی از او باقی نماند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵.</ref>.
لازم به ذکر است، در بعضی منابع، [[همسر]] اول ام عماره را [[زید بن عاصم]] و [[همسر]] دومش را غزیّه ذکر کرده‌اند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۳۰۴؛ الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹ و الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۴۲.</ref>. این مطلب را سخن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که به [[عبدالله بن زید]] در [[جنگ احد]] فرمود: "مقام مادرت امروز از [[مقام]] فلانی و فلانی و [[مقام]] ناپدریت (غزیّه) از فلانی و فلانی بالاتر است" [[تأیید]] می‌کند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۴ و شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۶۹.</ref>. بنابراین، هنگام [[جنگ احد]] نیز [[همسر]] ام عماره، غزیّه بوده که در [[جنگ]] نیز شرکت داشت نه [[زید بن عاصم]]؛ حتی طبق بعضی [[روایات]]، ام عماره با [[زید]] در زمان [[جاهلیت]] [[ازدواج]] کرده بود و [[زید]] در آن زمان از [[دنیا]] رفته بود<ref>.الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹.</ref>.<ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref>
لازم به ذکر است، در بعضی منابع، [[همسر]] اول ام عماره را [[زید بن عاصم]] و [[همسر]] دومش را غزیّه ذکر کرده‌اند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۳۰۴؛ الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹ و الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۴۴۲.</ref>. این مطلب را سخن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که به [[عبدالله بن زید]] در [[جنگ احد]] فرمود: "مقام مادرت امروز از [[مقام]] فلانی و فلانی و [[مقام]] ناپدریت (غزیّه) از فلانی و فلانی بالاتر است" [[تأیید]] می‌کند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۴ و شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۶۹.</ref>. بنابراین، هنگام [[جنگ احد]] نیز [[همسر]] ام عماره، غزیّه بوده که در [[جنگ]] نیز شرکت داشت نه [[زید بن عاصم]]؛ حتی طبق بعضی [[روایات]]، ام عماره با [[زید]] در زمان [[جاهلیت]] [[ازدواج]] کرده بود و [[زید]] در آن زمان از [[دنیا]] رفته بود<ref>.الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹.</ref><ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۳۸.</ref>


==ام عماره و حضور در صحنه‌ها==
==ام عماره و حضور در صحنه‌ها==
خط ۴۶: خط ۴۶:
[[ابن ابی الحدید]] می‌گوید: کاش [[راوی]] نام این دو نفر را صریحاً ذکر می‌کرد تا شناخته می‌شدند. مادرم گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} [[دعا]] کنید که ما در [[بهشت]] از [[دوستان]] شما باشیم". [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|اللَّهُمُ اجْعَلْهُمْ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ}}؛ پروردگارا ایشان را در [[بهشت]] از [[دوستان]] من قرار بده<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۴.</ref>.
[[ابن ابی الحدید]] می‌گوید: کاش [[راوی]] نام این دو نفر را صریحاً ذکر می‌کرد تا شناخته می‌شدند. مادرم گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} [[دعا]] کنید که ما در [[بهشت]] از [[دوستان]] شما باشیم". [[حضرت]] فرمودند: {{متن حدیث|اللَّهُمُ اجْعَلْهُمْ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ}}؛ پروردگارا ایشان را در [[بهشت]] از [[دوستان]] من قرار بده<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۴.</ref>.


[[عمر بن خطاب]] از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند: "در [[جنگ احد]] به هر سو می‌نگریستم ام عماره را می‌دیدم که از من [[دفاع]] می‌کند"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵ و الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹.</ref>.<ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۱.</ref>
[[عمر بن خطاب]] از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند: "در [[جنگ احد]] به هر سو می‌نگریستم ام عماره را می‌دیدم که از من [[دفاع]] می‌کند"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵ و الأعلام، زرکلی، ج۸، ص۱۹.</ref><ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۱.</ref>


==ام عماره و [[جنگ]] حمراء الاسد==
==ام عماره و [[جنگ]] حمراء الاسد==
خط ۷۲: خط ۷۲:
==ام عماره و [[نقل حدیث]]==
==ام عماره و [[نقل حدیث]]==
ام عماره چند حدیت از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است:
ام عماره چند حدیت از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است:
#[[رسول خدا]]{{صل}} برای [[دیدار]] با من آمد. برای آن [[حضرت]] [[غذا]] بردم (در بعضی [[روایات]] نان و شوربا)، از آن خورد و فرمود: "خودت هم بخور". گفتم: روزه‌دارم. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هرگاه در حضور [[روزه‌دار]] [[خوراک]] خورده شود [[فرشتگان]] بر او [[درود]] می‌فرستند تا هنگامی که دیگران از [[خوراک]] خوردن آسوده شوند"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵.</ref>. لازم به توضیح است این [[روایت]] با سندهای مختلف [[نقل]] شده و در بعضی از سندها با کمی [[تغییر]] آمده است. مثلا در بعضی [[روایات]] قسمت آخر [[روایت]] نیامده<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۷۱.</ref> و آن (تا هنگامی که از [[خوراک]] آسوده شوند) این [[حدیث]] را {{متن حدیث|إنّ الصائم اذا کل عنده صلت علیه الملائکه}} در بعضی قید {{متن حدیث|حتی یفرغوا یا حتی یقضوا الیهم}} و [[حدیثی]] به همین مضمون را [[ترمذی]] و [[نسائی]] و [[ابن ماجه]] از طریق شعبه از [[حبیب بن زید]]، از لیلی، از جده‌اش ام عماره [[نقل]] کرده‌اند<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۵۶ و مسند ابویعلی، ابویعلی موصلی، ج۱۳، ص۶۹.</ref>.
# [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[دیدار]] با من آمد. برای آن [[حضرت]] [[غذا]] بردم (در بعضی [[روایات]] نان و شوربا)، از آن خورد و فرمود: "خودت هم بخور". گفتم: روزه‌دارم. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هرگاه در حضور [[روزه‌دار]] [[خوراک]] خورده شود [[فرشتگان]] بر او [[درود]] می‌فرستند تا هنگامی که دیگران از [[خوراک]] خوردن آسوده شوند"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۸، ص۴۱۵.</ref>. لازم به توضیح است این [[روایت]] با سندهای مختلف [[نقل]] شده و در بعضی از سندها با کمی [[تغییر]] آمده است. مثلا در بعضی [[روایات]] قسمت آخر [[روایت]] نیامده<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۷۱.</ref> و آن (تا هنگامی که از [[خوراک]] آسوده شوند) این [[حدیث]] را {{متن حدیث|إنّ الصائم اذا کل عنده صلت علیه الملائکه}} در بعضی قید {{متن حدیث|حتی یفرغوا یا حتی یقضوا الیهم}} و [[حدیثی]] به همین مضمون را [[ترمذی]] و [[نسائی]] و [[ابن ماجه]] از طریق شعبه از [[حبیب بن زید]]، از لیلی، از جده‌اش ام عماره [[نقل]] کرده‌اند<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۵۶ و مسند ابویعلی، ابویعلی موصلی، ج۱۳، ص۶۹.</ref>.
#[[پیامبر]]{{صل}} با ظرفی که به اندازه یک سوم مد بود [[وضو]] گرفت<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۲، ص۳۷۲.</ref>.
# [[پیامبر]]{{صل}} با ظرفی که به اندازه یک سوم مد بود [[وضو]] گرفت<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۲، ص۳۷۲.</ref>.
#[[رسول خدا]]{{صل}} در حالی که شترش را در حالت [[ایستاده]] نحر می‌کرد، می‌فرمود: {{متن حدیث|رحم الله الحلقین}}<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۷۱.</ref><ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۶.</ref>.
# [[رسول خدا]]{{صل}} در حالی که شترش را در حالت [[ایستاده]] نحر می‌کرد، می‌فرمود: {{متن حدیث|رحم الله الحلقین}}<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۶، ص۳۷۱.</ref><ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۶.</ref>.


==ام عماره و [[تبرک]] موی [[پیامبر اسلام]]{{صل}}==
==ام عماره و [[تبرک]] موی [[پیامبر اسلام]]{{صل}}==
خط ۸۴: خط ۸۴:


==ام عماره و گردنبند==
==ام عماره و گردنبند==
[[یعقوب بن محمد]] از [[حارث بن عبد الله بن کعب]] [[نقل]] کرده، بر گردن ام عماره مقداری مهره‌های قرمز دیدم، از او پرسیدم: اینها از کجا آمده‌اند؟ او گفت: "مسلمانان در حصار صعب بن معاذ مقداری از این مهره‌ها را که زیر [[خاک]] پنهان شده بود، پیدا کردند و آنها را نزد [[پیامبر]]{{صل}} آوردند. آن [[حضرت]] [[دستور]] فرمود میان زنانی که همراه بودند تقسیم شود. عده ما بیست نفر بود که این مهره‌ها میان ما تقسیم شد و به هر یک از ما یک قطیفه و یک برد [[یمانی]] و دو [[دینار]] نیز دادند"<ref>المغازی، واقدی (ترجمه متن: مهدوی دامغانی)، ص۵۲۴-۵۲۵.</ref>.<ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۸.</ref>
[[یعقوب بن محمد]] از [[حارث بن عبد الله بن کعب]] [[نقل]] کرده، بر گردن ام عماره مقداری مهره‌های قرمز دیدم، از او پرسیدم: اینها از کجا آمده‌اند؟ او گفت: "مسلمانان در حصار صعب بن معاذ مقداری از این مهره‌ها را که زیر [[خاک]] پنهان شده بود، پیدا کردند و آنها را نزد [[پیامبر]]{{صل}} آوردند. آن [[حضرت]] [[دستور]] فرمود میان زنانی که همراه بودند تقسیم شود. عده ما بیست نفر بود که این مهره‌ها میان ما تقسیم شد و به هر یک از ما یک قطیفه و یک برد [[یمانی]] و دو [[دینار]] نیز دادند"<ref>المغازی، واقدی (ترجمه متن: مهدوی دامغانی)، ص۵۲۴-۵۲۵.</ref><ref>[[رمضان امجد|امجد، رمضان]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۴۴۸.</ref>


==سرانجام ام عماره==
==سرانجام ام عماره==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش