بستری شدن حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[حضرت فاطمه]]{{س}} فرمود: ای [[پسر عمو]]! من مرگی را مییابیم که از آن چاره و گریزی نیست. کلماتی چند میان آن دو [[نور خدا]] گذشت و حضرت فاطمه{{س}} در آخر عرضه داشتند: هنگامی که تو [[سوره]] [[یاسین]] را خواندی، بدان که من از [[دنیا]] رفتهام؛ پس مرا [[غسل]] بده و [[لباس]] از تن من بیرون نیاور؛ چراکه من [[طاهره]] [[مطهره]] هستم. نزدیکترین افراد از [[اهل]] من همراه تو بر من [[نماز]] بخوانند و مرا شبانه در میان قبرم [[دفن]] کن<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۸.</ref>. | [[حضرت فاطمه]]{{س}} فرمود: ای [[پسر عمو]]! من مرگی را مییابیم که از آن چاره و گریزی نیست. کلماتی چند میان آن دو [[نور خدا]] گذشت و حضرت فاطمه{{س}} در آخر عرضه داشتند: هنگامی که تو [[سوره]] [[یاسین]] را خواندی، بدان که من از [[دنیا]] رفتهام؛ پس مرا [[غسل]] بده و [[لباس]] از تن من بیرون نیاور؛ چراکه من [[طاهره]] [[مطهره]] هستم. نزدیکترین افراد از [[اهل]] من همراه تو بر من [[نماز]] بخوانند و مرا شبانه در میان قبرم [[دفن]] کن<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۸.</ref>. | ||
پس از درگذشت فاطمه{{س}} همه اهل [[مدینه]] در ناله و [[اندوه]] یک صدا شده و [[زنان]] [[بنیهاشم]] در [[خانه]] آن [[حضرت]] جمع شدند. همه یک صدا فریاد میکردند و نزدیک بود که مدینه از نالههای آنان به لرزه درآید. همه او را صدا میزدند: یا سیدتاه! یا بنت [[رسول الله]]! [[مردم]] چنان به سوی حضرت علی{{ع}} آمدند که ازدحامشان همچون یال اسب بود. حضرت علی{{ع}} نشسته بود و حسن و حسین{{عم}} نیز پیش [[پدر]] نشسته و میگریستند. مردم نیز با گریههای آنان گریه میکردند. [[ام کلثوم]] با گریه از خانه خارج شد در حالی که میگفت: ای پدر! ای [[رسول خدا]]! در واقع اکنون تو را از دست دادهایم؛ از دست دادنی که پس از آن هرگز دیداری نیست<ref>روضة الواعظین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۵۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۱.</ref> | پس از درگذشت فاطمه{{س}} همه اهل [[مدینه]] در ناله و [[اندوه]] یک صدا شده و [[زنان]] [[بنیهاشم]] در [[خانه]] آن [[حضرت]] جمع شدند. همه یک صدا فریاد میکردند و نزدیک بود که مدینه از نالههای آنان به لرزه درآید. همه او را صدا میزدند: یا سیدتاه! یا بنت [[رسول الله]]! [[مردم]] چنان به سوی حضرت علی{{ع}} آمدند که ازدحامشان همچون یال اسب بود. حضرت علی{{ع}} نشسته بود و حسن و حسین{{عم}} نیز پیش [[پدر]] نشسته و میگریستند. مردم نیز با گریههای آنان گریه میکردند. [[ام کلثوم]] با گریه از خانه خارج شد در حالی که میگفت: ای پدر! ای [[رسول خدا]]! در واقع اکنون تو را از دست دادهایم؛ از دست دادنی که پس از آن هرگز دیداری نیست<ref>روضة الواعظین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۵۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۱.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۵ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی ج۵]]، ص ۱۷۷۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |