بیت المال در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
پس برخاست و کنار شتری رفت و از کوهان آن اندکی پشم گرفت و بین دو انگشتانش قرار داد و فرمود: ای [[مردم]]! سوگند به [[خدا]] که از سهمیه شما چیزی، جز [[خمس]] آن، برای من به اندازه این «پشم» [[ارزش]] ندارد. خمس آن را نیز به شما برگرداندم. بنابراین، هرکس از [[غنایم]] هرچند به اندازه نخ و سوزن باشد، از روی [[خیانت]] برداشته است، برگرداند؛ زیرا در [[قیامت]]، [[خیانتکار]] به [[بیت المال]] در [[ننگ]] و [[آتش]] و [[زشتی]] است. | پس برخاست و کنار شتری رفت و از کوهان آن اندکی پشم گرفت و بین دو انگشتانش قرار داد و فرمود: ای [[مردم]]! سوگند به [[خدا]] که از سهمیه شما چیزی، جز [[خمس]] آن، برای من به اندازه این «پشم» [[ارزش]] ندارد. خمس آن را نیز به شما برگرداندم. بنابراین، هرکس از [[غنایم]] هرچند به اندازه نخ و سوزن باشد، از روی [[خیانت]] برداشته است، برگرداند؛ زیرا در [[قیامت]]، [[خیانتکار]] به [[بیت المال]] در [[ننگ]] و [[آتش]] و [[زشتی]] است. | ||
مردی از [[انصار]] تحت تأثیر قرار گرفت. مقدار ناچیزی از نخ مویی به حضور آن [[حضرت]] آورد و عرض کرد: این مقدار نخ مو را از غنایم بدون اجازه برداشتم تا جهاز شترم را با آن بدوزم. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: من به مقدار حقم از آن را به تو بخشیدم. آن شخص گفت: حال که کار به اینجا رسیده و حساب بیت المال دقیق است، من به همین مقدار هم نیاز ندارم و آن را دور انداخت<ref>اعلام الوری، ص۱۷۴.</ref> | مردی از [[انصار]] تحت تأثیر قرار گرفت. مقدار ناچیزی از نخ مویی به حضور آن [[حضرت]] آورد و عرض کرد: این مقدار نخ مو را از غنایم بدون اجازه برداشتم تا جهاز شترم را با آن بدوزم. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: من به مقدار حقم از آن را به تو بخشیدم. آن شخص گفت: حال که کار به اینجا رسیده و حساب بیت المال دقیق است، من به همین مقدار هم نیاز ندارم و آن را دور انداخت<ref>اعلام الوری، ص۱۷۴.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۸۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |