بشر بن محتفز مزنی: تفاوت میان نسخه‌ها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بشر بن محتفز مزنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | |||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[نسب]] بِشر بن محتفز، به [[ابن عثمان بن بشر]]<ref>بلاذری، أنساب، ج۱۱، ص۳۳۵.</ref>، یا [[ابن اوس بن زیاد]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۶۶.</ref> [[اختلاف]] است. ابن ماکولا <ref>ابن ماکولا، ج۶، ص۱۶۳.</ref> پس از اشاره به [[اختلاف]] در نسب او گفته است: شاید محتفز نام دو نفر باشد که محتفز کوچک‌تر، از [[فرزندان]] محتفز بزرگ‌تر و از [[تابعین]] باشد. وی از [[قبیله]] مزینه است<ref>ابن حزم، ص۲۹۱.</ref>. خلیفة بن خیاط<ref>خلیفه بن خیاط، ص۳۲۹.</ref> نام وی را [[بشیر بن مخنفر بن نصر بن زایده]] گفته که به نظر می‌رسد «محتفز» به «مخنفر» تصحیف شده است. [[خلیفه]] همچنین [[کنیه]] او را «ابو وکیع» ثبت کرده است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۳۶.</ref> دو مدخل با نام بِشر آورده که به نظر می‌رسد مربوط به یک نفر است. | در [[نسب]] بِشر بن محتفز، به [[ابن عثمان بن بشر]]<ref>بلاذری، أنساب، ج۱۱، ص۳۳۵.</ref>، یا [[ابن اوس بن زیاد]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۶۶.</ref> [[اختلاف]] است. ابن ماکولا <ref>ابن ماکولا، ج۶، ص۱۶۳.</ref> پس از اشاره به [[اختلاف]] در نسب او گفته است: شاید محتفز نام دو نفر باشد که محتفز کوچک‌تر، از [[فرزندان]] محتفز بزرگ‌تر و از [[تابعین]] باشد. وی از [[قبیله]] مزینه است<ref>ابن حزم، ص۲۹۱.</ref>. خلیفة بن خیاط<ref>خلیفه بن خیاط، ص۳۲۹.</ref> نام وی را [[بشیر بن مخنفر بن نصر بن زایده]] گفته که به نظر می‌رسد «محتفز» به «مخنفر» تصحیف شده است. [[خلیفه]] همچنین [[کنیه]] او را «ابو وکیع» ثبت کرده است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۳۶.</ref> دو مدخل با نام بِشر آورده که به نظر می‌رسد مربوط به یک نفر است. | ||
| خط ۹: | خط ۸: | ||
مطابق گزارش‌هایی، در خصوص سه مورد از بِشر نزد عمر [[شکایت]] کردند: نخست آنکه دیوارهای [[مسجد]] را از حد متعارف بلندتر ساخته است. دیگر آنکه [[لباس]] بزیون (از حریر) می‌پوشد و سوم اینکه به رسم عجمان دندان‌هایش را خلال می‌کند. [[بشر]] در جواب شاکیان گفت: چون در محل [[مأموریت]] او خنزیر زیاد است، از این رو دیوارهای مسجد را مرتفع ساخته تا مانع ورود خنازیر به داخل آن شود. [[پوشیدن لباس]] بزیون را نیز به دلیل [[زیبایی]] و با دوام بودن آن [[انتخاب]] کرده است و خلال دندان‌ها به شیوه [[عجمان]] نیز به علت کهولت سن و [[ضعف]] دندان‌هایش است، عمر پس از شنیدن پاسخ‌های او ساکت شد و اقدامی نکرد. در خبر دیگری آمده است: عمر در پی این [[شکایت]]، نصف [[دارایی]] (مقاسمه) بِشر را گرفت<ref>بلاذری، انساب، ج۱۱، ص۳۳۶.</ref>. | مطابق گزارش‌هایی، در خصوص سه مورد از بِشر نزد عمر [[شکایت]] کردند: نخست آنکه دیوارهای [[مسجد]] را از حد متعارف بلندتر ساخته است. دیگر آنکه [[لباس]] بزیون (از حریر) می‌پوشد و سوم اینکه به رسم عجمان دندان‌هایش را خلال می‌کند. [[بشر]] در جواب شاکیان گفت: چون در محل [[مأموریت]] او خنزیر زیاد است، از این رو دیوارهای مسجد را مرتفع ساخته تا مانع ورود خنازیر به داخل آن شود. [[پوشیدن لباس]] بزیون را نیز به دلیل [[زیبایی]] و با دوام بودن آن [[انتخاب]] کرده است و خلال دندان‌ها به شیوه [[عجمان]] نیز به علت کهولت سن و [[ضعف]] دندان‌هایش است، عمر پس از شنیدن پاسخ‌های او ساکت شد و اقدامی نکرد. در خبر دیگری آمده است: عمر در پی این [[شکایت]]، نصف [[دارایی]] (مقاسمه) بِشر را گرفت<ref>بلاذری، انساب، ج۱۱، ص۳۳۶.</ref>. | ||
[[ابن حزم]]، شاکی بِشر را [[ابومختار کلابی]] ذکر کرده است<ref>ابن حزم، ص۲۱۹.</ref>. بِشر از ابن عمر، روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[پوشیدن لباس]] حریر نقل کرده است {{متن حدیث|الحرير ثِيابُ مَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ}}. [[قتاده]] نیز این [[روایت]] را از بشر نقل کرده است<ref> ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵ و ج۳، ص۵۹؛ نیز ر.ک: ابن حبان، الصحیح، ج۳، ص۴۵۵.</ref>. از ابوذرعه درباره بِشر سؤال شد، گفت: جز این [[حدیث]] او را نمی‌شناسد<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵.</ref>. بِشر نخست در [[بصره]] ساکن شد و پس از آن به [[خراسان]] رفت و در برخی [[فتوحات]] آنجا شرکت کرد و در یکی از آنها کشته شد<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۴۹.</ref>. بِشر دو پسر به نام‌های [[عثمان بن بشر بن محتفز مزنی|عثمان]] و [[عبدالرحمن بن بشر بن محتفز مزنی|عبدالرحمان]] داشت که عثمان در [[منازعات]] میان طرفداران این [[زبیر]] و مروانیان نقش داشت و در خراسان بر [[بنی تمیم]] [[ریاست]] و [[فرماندهی]] کرد<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۳۳۶؛ طبری، ج۶، ص۷۷.</ref>. وقتی [[محمد بن عبدالله بن خازم]] در هرات کشته شد، پدرش عبدالله بر [[عثمان بن بشر]] چیره شد و او را به [[قتل]] رساند<ref>بلاذری، فتوح، ج۳، ص۵۱۱.</ref> | [[ابن حزم]]، شاکی بِشر را [[ابومختار کلابی]] ذکر کرده است<ref>ابن حزم، ص۲۱۹.</ref>. بِشر از ابن عمر، روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[پوشیدن لباس]] حریر نقل کرده است {{متن حدیث|الحرير ثِيابُ مَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ}}. [[قتاده]] نیز این [[روایت]] را از بشر نقل کرده است<ref> ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵ و ج۳، ص۵۹؛ نیز ر. ک: ابن حبان، الصحیح، ج۳، ص۴۵۵.</ref>. از ابوذرعه درباره بِشر سؤال شد، گفت: جز این [[حدیث]] او را نمی‌شناسد<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵.</ref>. بِشر نخست در [[بصره]] ساکن شد و پس از آن به [[خراسان]] رفت و در برخی [[فتوحات]] آنجا شرکت کرد و در یکی از آنها کشته شد<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۴۹.</ref>. بِشر دو پسر به نام‌های [[عثمان بن بشر بن محتفز مزنی|عثمان]] و [[عبدالرحمن بن بشر بن محتفز مزنی|عبدالرحمان]] داشت که عثمان در [[منازعات]] میان طرفداران این [[زبیر]] و مروانیان نقش داشت و در خراسان بر [[بنی تمیم]] [[ریاست]] و [[فرماندهی]] کرد<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۳۳۶؛ طبری، ج۶، ص۷۷.</ref>. وقتی [[محمد بن عبدالله بن خازم]] در هرات کشته شد، پدرش عبدالله بر [[عثمان بن بشر]] چیره شد و او را به [[قتل]] رساند<ref>بلاذری، فتوح، ج۳، ص۵۱۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشر بن محتفز مزنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴۲-۲۴۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[عثمان بن بشر بن محتفز مزنی]] (فرزند) | * [[عثمان بن بشر بن محتفز مزنی]] (فرزند) | ||
*[[عبدالرحمن بن بشر بن محتفز مزنی]] (فرزند) | * [[عبدالرحمن بن بشر بن محتفز مزنی]] (فرزند) | ||
*[[حسین بن عثمان بن بشر]] (نواده) | * [[حسین بن عثمان بن بشر]] (نواده) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۲
بشر بن محتفز مزنی از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود: بشر بن محتفز مزنی در تاریخ اسلامی - پرسش مرتبط نداردمقدمه
در نسب بِشر بن محتفز، به ابن عثمان بن بشر[۱]، یا ابن اوس بن زیاد[۲] اختلاف است. ابن ماکولا [۳] پس از اشاره به اختلاف در نسب او گفته است: شاید محتفز نام دو نفر باشد که محتفز کوچک‌تر، از فرزندان محتفز بزرگ‌تر و از تابعین باشد. وی از قبیله مزینه است[۴]. خلیفة بن خیاط[۵] نام وی را بشیر بن مخنفر بن نصر بن زایده گفته که به نظر می‌رسد «محتفز» به «مخنفر» تصحیف شده است. خلیفه همچنین کنیه او را «ابو وکیع» ثبت کرده است. ابن حجر[۶] دو مدخل با نام بِشر آورده که به نظر می‌رسد مربوط به یک نفر است.
به موجب نقلی، وی از کسانی بود که در وفد خُزاعی بن عبد نُهم مُزنی در سال پنجم به مدینه آمد و اسلام آورد[۷]. از نواده او حسین بن عثمان بن بشر نقل شده که محتفز در بیعت رضوان حضور داشت[۸]. وی را از کارگزاران عمر بر جندی شاپور، از توابع اهواز[۹] یا عامل شوش دانسته‌اند [۱۰]. گویند هنگامی که عمر او را به محل مأموریتش اعزام می‌کرد؛ از عمر پرسید: درخصوص هدایای عجمان چه کنم؟ عمر وی را از دریافت آنها منع کرد[۱۱].
مطابق گزارش‌هایی، در خصوص سه مورد از بِشر نزد عمر شکایت کردند: نخست آنکه دیوارهای مسجد را از حد متعارف بلندتر ساخته است. دیگر آنکه لباس بزیون (از حریر) می‌پوشد و سوم اینکه به رسم عجمان دندان‌هایش را خلال می‌کند. بشر در جواب شاکیان گفت: چون در محل مأموریت او خنزیر زیاد است، از این رو دیوارهای مسجد را مرتفع ساخته تا مانع ورود خنازیر به داخل آن شود. پوشیدن لباس بزیون را نیز به دلیل زیبایی و با دوام بودن آن انتخاب کرده است و خلال دندان‌ها به شیوه عجمان نیز به علت کهولت سن و ضعف دندان‌هایش است، عمر پس از شنیدن پاسخ‌های او ساکت شد و اقدامی نکرد. در خبر دیگری آمده است: عمر در پی این شکایت، نصف دارایی (مقاسمه) بِشر را گرفت[۱۲].
ابن حزم، شاکی بِشر را ابومختار کلابی ذکر کرده است[۱۳]. بِشر از ابن عمر، روایتی از رسول خدا (ص) درباره پوشیدن لباس حریر نقل کرده است «الحرير ثِيابُ مَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ». قتاده نیز این روایت را از بشر نقل کرده است[۱۴]. از ابوذرعه درباره بِشر سؤال شد، گفت: جز این حدیث او را نمی‌شناسد[۱۵]. بِشر نخست در بصره ساکن شد و پس از آن به خراسان رفت و در برخی فتوحات آنجا شرکت کرد و در یکی از آنها کشته شد[۱۶]. بِشر دو پسر به نام‌های عثمان و عبدالرحمان داشت که عثمان در منازعات میان طرفداران این زبیر و مروانیان نقش داشت و در خراسان بر بنی تمیم ریاست و فرماندهی کرد[۱۷]. وقتی محمد بن عبدالله بن خازم در هرات کشته شد، پدرش عبدالله بر عثمان بن بشر چیره شد و او را به قتل رساند[۱۸][۱۹]
جستارهای وابسته
- عثمان بن بشر بن محتفز مزنی (فرزند)
- عبدالرحمن بن بشر بن محتفز مزنی (فرزند)
- حسین بن عثمان بن بشر (نواده)
منابع
پانویس
- ↑ بلاذری، أنساب، ج۱۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۶۶.
- ↑ ابن ماکولا، ج۶، ص۱۶۳.
- ↑ ابن حزم، ص۲۹۱.
- ↑ خلیفه بن خیاط، ص۳۲۹.
- ↑ الاصابه، ج۱، ص۴۳۶.
- ↑ ابن سعد، ج۱، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۳۸؛ شامی، ج۶، ص۴۱۱.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۴۰۰.
- ↑ بلاذری، انساب، ج۱۱، ص۳۳۵.
- ↑ بخاری، ج۲، ص۷۹.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۳۶.
- ↑ بلاذری، انساب، ج۱۱، ص۳۳۶.
- ↑ ابن حزم، ص۲۱۹.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵ و ج۳، ص۵۹؛ نیز ر. ک: ابن حبان، الصحیح، ج۳، ص۴۵۵.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۶۵.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۱۴۹.
- ↑ بلاذری، ج۱۱، ص۳۳۶؛ طبری، ج۶، ص۷۷.
- ↑ بلاذری، فتوح، ج۳، ص۵۱۱.
- ↑ سامانی، سید محمود، مقاله «بشر بن محتفز مزنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۴۲-۲۴۳.