جاهل قاصر و مقصر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*دو تقسیم برای "[[جهل]]" صورت میگیرد: یکی "[[جهل]] بسیط" و "[[جهل]] مرکب" که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. تقسیم دیگر عبارت است از: "[[جاهل]] قاصر" و "[[جاهل]] مقصر". | * دو تقسیم برای "[[جهل]]" صورت میگیرد: یکی "[[جهل]] بسیط" و "[[جهل]] مرکب" که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. تقسیم دیگر عبارت است از: "[[جاهل]] قاصر" و "[[جاهل]] مقصر". | ||
*تفاوت میان این دو اصطلاح اینکه: | * تفاوت میان این دو اصطلاح اینکه: | ||
# [[جهل]] بسیط و [[جهل]] مرکب بیشتر در مباحث [[فلسفی]] و منطقی طرح میشود؛ اما [[جاهل]] قاصر و مقصر به صورت مستقیم به گستره [[علم کلام]] و [[اخلاق]] مرتبط است. | # [[جهل]] بسیط و [[جهل]] مرکب بیشتر در مباحث [[فلسفی]] و منطقی طرح میشود؛ اما [[جاهل]] قاصر و مقصر به صورت مستقیم به گستره [[علم کلام]] و [[اخلاق]] مرتبط است. | ||
#اولی مصدر و دومی اسم فاعل است. پس مَقسَم در [[جهل]] بسیط و مرکب، خود عنوان [[جهل]] است؛ اما در [[جاهل]] قاصر و مقصر، شخصِ مکلَّف است. | # اولی مصدر و دومی اسم فاعل است. پس مَقسَم در [[جهل]] بسیط و مرکب، خود عنوان [[جهل]] است؛ اما در [[جاهل]] قاصر و مقصر، شخصِ مکلَّف است. | ||
==مفهوم [[جاهل]] قاصر و مقصر== | == مفهوم [[جاهل]] قاصر و مقصر == | ||
* [[جاهل]] بر دو قسم است: "قاصر" و "مقصر". قاصر به معنای کوتاه و مقصر به معنای کوتاهیکننده است. هرگاه کسی چیزی را نمیدانست و جرمی را مرتکب شد، اگر [[علت]] این کار و عدم اطلاع، [[قصور]]، یعنی دست نارسی او به کسب [[آگاهی]] باشد، او [[تقصیر]] ندارد، و گویی راهی غیر از این نداشته است. این شخص، "[[جاهل]] قاصر" است. | * [[جاهل]] بر دو قسم است: "قاصر" و "مقصر". قاصر به معنای کوتاه و مقصر به معنای کوتاهیکننده است. هرگاه کسی چیزی را نمیدانست و جرمی را مرتکب شد، اگر [[علت]] این کار و عدم اطلاع، [[قصور]]، یعنی دست نارسی او به کسب [[آگاهی]] باشد، او [[تقصیر]] ندارد، و گویی راهی غیر از این نداشته است. این شخص، "[[جاهل]] قاصر" است. | ||
*اما اگر [[انسان]] چیزی را دانسته و فهمیده است؛ اما به خاطر [[هوا و هوس]] و نفسپرستی، علیرغم آنچه خودش میداند و میفهمد عمل میکند، این شخص "[[جاهل]] مقصر" است. | * اما اگر [[انسان]] چیزی را دانسته و فهمیده است؛ اما به خاطر [[هوا و هوس]] و نفسپرستی، علیرغم آنچه خودش میداند و میفهمد عمل میکند، این شخص "[[جاهل]] مقصر" است. | ||
==[[قرآن]] و اصطلاح [[جهل]]== | == [[قرآن]] و اصطلاح [[جهل]] == | ||
*اصطلاح "[[جاهل]]" ریشه [[قرآنی]] دارد؛ ولی نه با عنوان قاصر و مقصر. تعبیر [[قرآن]] از این اصطلاح، گونه دیگری است از قبیل: "المستضعفین" که به معنای ضعیف شمردهشدگان، دستنارسان و [[ناتوانان]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان | * اصطلاح "[[جاهل]]" ریشه [[قرآنی]] دارد؛ ولی نه با عنوان قاصر و مقصر. تعبیر [[قرآن]] از این اصطلاح، گونه دیگری است از قبیل: "المستضعفین" که به معنای ضعیف شمردهشدگان، دستنارسان و [[ناتوانان]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>. | ||
*در [[قرآن کریم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.</ref>، تعبیر دیگری از [[جاهل]] است. چنین اشخاصی ممکن است [[مسلمان]] نباشند و حتی نام [[اسلام]] را نشنیده و یا در بعضی مناطق و [[حکومتها]] اصلاً اجازه نیافتهاند که نام [[دین]] و [[خدا]] را بشنوند. اینان به یک معنا کافرند، یعنی [[مسلمان]] نیستند؛ اما نمیتوان چنین کسانی را "[[کافر]] معاند" و "[[کافر]] جاحد" نامید. [[کافر]] معاند به معنای فردی است که [[اسلام]] بر او عرضه شده و او آموزههای آن را فهمیده است؛ ولی به خاطر اینکه [[منفعت]] و [[جاهطلبی]] و تعصبش اقتضا نمیکند، در مقابل [[حق]] [[ایستاده]] است<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۵ - ۱۴۴.</ref>»<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | * در [[قرآن کریم]]، [[آیه]] {{متن قرآن|مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.</ref>، تعبیر دیگری از [[جاهل]] است. چنین اشخاصی ممکن است [[مسلمان]] نباشند و حتی نام [[اسلام]] را نشنیده و یا در بعضی مناطق و [[حکومتها]] اصلاً اجازه نیافتهاند که نام [[دین]] و [[خدا]] را بشنوند. اینان به یک معنا کافرند، یعنی [[مسلمان]] نیستند؛ اما نمیتوان چنین کسانی را "[[کافر]] معاند" و "[[کافر]] جاحد" نامید. [[کافر]] معاند به معنای فردی است که [[اسلام]] بر او عرضه شده و او آموزههای آن را فهمیده است؛ ولی به خاطر اینکه [[منفعت]] و [[جاهطلبی]] و تعصبش اقتضا نمیکند، در مقابل [[حق]] [[ایستاده]] است<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۵ - ۱۴۴.</ref>»<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۸
مقدمه
- دو تقسیم برای "جهل" صورت میگیرد: یکی "جهل بسیط" و "جهل مرکب" که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد. تقسیم دیگر عبارت است از: "جاهل قاصر" و "جاهل مقصر".
- تفاوت میان این دو اصطلاح اینکه:
- جهل بسیط و جهل مرکب بیشتر در مباحث فلسفی و منطقی طرح میشود؛ اما جاهل قاصر و مقصر به صورت مستقیم به گستره علم کلام و اخلاق مرتبط است.
- اولی مصدر و دومی اسم فاعل است. پس مَقسَم در جهل بسیط و مرکب، خود عنوان جهل است؛ اما در جاهل قاصر و مقصر، شخصِ مکلَّف است.
مفهوم جاهل قاصر و مقصر
- جاهل بر دو قسم است: "قاصر" و "مقصر". قاصر به معنای کوتاه و مقصر به معنای کوتاهیکننده است. هرگاه کسی چیزی را نمیدانست و جرمی را مرتکب شد، اگر علت این کار و عدم اطلاع، قصور، یعنی دست نارسی او به کسب آگاهی باشد، او تقصیر ندارد، و گویی راهی غیر از این نداشته است. این شخص، "جاهل قاصر" است.
- اما اگر انسان چیزی را دانسته و فهمیده است؛ اما به خاطر هوا و هوس و نفسپرستی، علیرغم آنچه خودش میداند و میفهمد عمل میکند، این شخص "جاهل مقصر" است.
قرآن و اصطلاح جهل
- اصطلاح "جاهل" ریشه قرآنی دارد؛ ولی نه با عنوان قاصر و مقصر. تعبیر قرآن از این اصطلاح، گونه دیگری است از قبیل: "المستضعفین" که به معنای ضعیف شمردهشدگان، دستنارسان و ناتوانان[۱].
- در قرآن کریم، آیه ﴿مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ﴾[۲]، تعبیر دیگری از جاهل است. چنین اشخاصی ممکن است مسلمان نباشند و حتی نام اسلام را نشنیده و یا در بعضی مناطق و حکومتها اصلاً اجازه نیافتهاند که نام دین و خدا را بشنوند. اینان به یک معنا کافرند، یعنی مسلمان نیستند؛ اما نمیتوان چنین کسانی را "کافر معاند" و "کافر جاحد" نامید. کافر معاند به معنای فردی است که اسلام بر او عرضه شده و او آموزههای آن را فهمیده است؛ ولی به خاطر اینکه منفعت و جاهطلبی و تعصبش اقتضا نمیکند، در مقابل حق ایستاده است[۳]»[۴].
منابع
پانویس
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾ «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پای» سوره نساء، آیه ۹۷.
- ↑ «و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۵ - ۱۴۴.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۳-۹۴.