خرافه در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = خرافه | | موضوع مرتبط = خرافه | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«[[خرافه]]»، واژهای [[عربی]] و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها میدید، بیان میکرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] میکردند و میگفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است»<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>. | «[[خرافه]]»، واژهای [[عربی]] و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها میدید، بیان میکرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] میکردند و میگفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است»<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>. | ||
[[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل میکند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد». برخی کتابهای لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کردهاند<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ماده «خرافه».</ref>. | [[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل میکند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد». برخی کتابهای لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کردهاند<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ماده «خرافه».</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
خرافه شامل [[اسطوره]] یا حکایت افسانهای هم میشود.<ref>[[فتحیه فتاحیزاده|فتاحیزاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافهزدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافهزدایی]] ص ۱۱.</ref>. | خرافه شامل [[اسطوره]] یا حکایت افسانهای هم میشود.<ref>[[فتحیه فتاحیزاده|فتاحیزاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافهزدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافهزدایی]] ص ۱۱.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | |||
== پرسش مستقیم== | |||
*[[خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۰: | ||
[[رده:خرافه]] | [[رده:خرافه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۳
مقدمه
«خرافه»، واژهای عربی و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از قبیله عُذره بود که از احوال و اسرار جنیان خبر داشت و هر آنچه از آنها میدید، بیان میکرد، ولی کسی سخن او را باور نداشت و مردم، وی را تکذیب میکردند و میگفتند: هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی دروغ است»[۱]. ابن اثیر پس از بیان این داستان، حدیثی را از پیامبر نقل میکند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، واقعیت دارد». برخی کتابهای لغت، خرافه را سخن باطل، بیهوده، پریشان و افسانه معنا کردهاند[۲].
خرافه معادل superstition به معنای حکایت، قصه، عقیده فاسد و رأی باطل است[۳]. به طور کلی، در این زمینه، بیان تعریفی که برای همگان و دینها و فرهنگهای گوناگون پذیرفتنی باشد، کاری دشوار است. خرافه را اینگونه تعریف کردهاند: خرافه یعنی رویدادهایی را که انتظار نداشتهایم رخ دهند، به پدیدههایی نسبت دهیم که هیچ رابطه منطقی میان آنها یافت نمیشود، مثل اینکه گمان کنیم گذشتن از زیر نردبان، سبب بروز فلان حادثه رانندگی چند روز پس از آن میشود... در صورتی که این رویدادها هیچ اثری بر هیچ چیز دیگر ندارد[۴].
علامه طباطبایی، باورهای بیاساس را خرافه میداند و مینویسد: «اعتقاد به آنچه علم به حقیقت آن نداریم و نمیدانیم خیر است یا شر، جزو خرافات است»[۵].
به نظر میرسد بهترین تعریف خرافه این است: خرافه، ترس بیهوده از عوامل و مرتبط دانستن پدیدههای نامربوط به یکدیگر است که رابطه بین آنها نه از نظر علم و عقل ثابت و نه از سوی دین تأیید شده است[۶]. خرافه شامل اسطوره یا حکایت افسانهای هم میشود.[۷].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.
- ↑ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ماده «خرافه».
- ↑ یحیی نوری، جاهلیت و اسلام، ص۴۸۰.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۲۹۱.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۲۲.
- ↑ نک: مقاله «قرآن و خرافهباوری»، پژوهشهای قرآنی، ش۳۷- ۳۸، ص۲۵۰.
- ↑ فتاحیزاده، فتحیه، پیامبر اعظم و خرافهزدایی ص ۱۱.