زن در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==زن در دوران جاهلیت== | == زن در دوران جاهلیت == | ||
[[زن]] [[جاهلی]] سختترین [[زندگی]] را داشت. هیچ ارزشی برای او قائل نبودند. | [[زن]] [[جاهلی]] سختترین [[زندگی]] را داشت. هیچ ارزشی برای او قائل نبودند. | ||
کافی است، به [[آیات قرآن کریم]] اشاره کنیم که وضعیت زن جاهلی را بیان میکند: | کافی است، به [[آیات قرآن کریم]] اشاره کنیم که وضعیت زن جاهلی را بیان میکند: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
از [[سیاق آیه]] به دست میآید که این دیدگاه رایج [[عرب جاهلی]] بوده، نزد همگان شیوع و گسترش تمام داشته است. بنابراین خضری کوشیده، [[قرآن]] را در این باره [[تکذیب]] کند؛ هنگامی که میگوید: [[عرب پیش از اسلام]]، زن را گرامی و محترم میداشت<ref>محاضرات فی تاریخ الامم الاسلامیه، ص۱۷- ۲۰.</ref>. | از [[سیاق آیه]] به دست میآید که این دیدگاه رایج [[عرب جاهلی]] بوده، نزد همگان شیوع و گسترش تمام داشته است. بنابراین خضری کوشیده، [[قرآن]] را در این باره [[تکذیب]] کند؛ هنگامی که میگوید: [[عرب پیش از اسلام]]، زن را گرامی و محترم میداشت<ref>محاضرات فی تاریخ الامم الاسلامیه، ص۱۷- ۲۰.</ref>. | ||
برای [[شناخت]] بهتر زندگی عرب جاهلی کافی است بخشهایی از سخنان [[حضرت علی]]{{ع}} را ذکر کنیم: «[[خداوند]] [[محمّد]] را به [[رسالت]] برانگیخت در حالی که [[مردم]] سرگردان بودند و [[بیراهه]] [[فتنه]] را میپیمودند. [[هوا و هوس]] آنان را سرگشته ساخته بود و بزرگی خواهیشان به فرودستی انداخته؛ از [[نادانی]] [[جاهلیت]] [[خوار]] و سرگردان و در کار نااستوار، به بلای نادانی گرفتار».<ref>{{متن حدیث|بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِيَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ}} ؛نهج البلاغه، خطبه ۹۵؛ ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۸۸.</ref> | برای [[شناخت]] بهتر زندگی عرب جاهلی کافی است بخشهایی از سخنان [[حضرت علی]] {{ع}} را ذکر کنیم: «[[خداوند]] [[محمّد]] را به [[رسالت]] برانگیخت در حالی که [[مردم]] سرگردان بودند و [[بیراهه]] [[فتنه]] را میپیمودند. [[هوا و هوس]] آنان را سرگشته ساخته بود و بزرگی خواهیشان به فرودستی انداخته؛ از [[نادانی]] [[جاهلیت]] [[خوار]] و سرگردان و در کار نااستوار، به بلای نادانی گرفتار».<ref>{{متن حدیث|بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِيَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ}} ؛نهج البلاغه، خطبه ۹۵؛ ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۸۸.</ref> | ||
. | . | ||
«همانا [[خداوند]] [[محمّد]] را برانگیخت تا [[مردمان]] را بترساند، و [[فرمان خدا]] را چنان که باید رساند. آن هنگام شما ای [[مردم عرب]]؛ بدترین [[آیین]] را [[برگزیده]] بودید، و در بدترین سرای خزیده. منزلگاهتان سنگستانهای ناهموار، همنشینتان گرزه مارهای زهردار. آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار. [[خون]] یکدیگر را ریزان، از [[خویشان]] [[بریده]] و گریزان. بتهاتان همهجا برپا، پای تا سر [[آلوده]] به [[خطا]]».<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً{{صل}} نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۶؛ (ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۲۶).</ref>. | «همانا [[خداوند]] [[محمّد]] را برانگیخت تا [[مردمان]] را بترساند، و [[فرمان خدا]] را چنان که باید رساند. آن هنگام شما ای [[مردم عرب]]؛ بدترین [[آیین]] را [[برگزیده]] بودید، و در بدترین سرای خزیده. منزلگاهتان سنگستانهای ناهموار، همنشینتان گرزه مارهای زهردار. آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار. [[خون]] یکدیگر را ریزان، از [[خویشان]] [[بریده]] و گریزان. بتهاتان همهجا برپا، پای تا سر [[آلوده]] به [[خطا]]».<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۶؛ (ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۲۶).</ref>. | ||
{{متن حدیث|فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَيْدِي مُخْتَلِفَةٌ وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِي بَلَاءِ أَزْلٍ وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ غَارَاتٍ مَشْنُونَةٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ۲۲۰.</ref>؛ | {{متن حدیث|فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَيْدِي مُخْتَلِفَةٌ وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِي بَلَاءِ أَزْلٍ وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ غَارَاتٍ مَشْنُونَةٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ۲۲۰.</ref>؛ |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۲
زن در دوران جاهلیت
زن جاهلی سختترین زندگی را داشت. هیچ ارزشی برای او قائل نبودند. کافی است، به آیات قرآن کریم اشاره کنیم که وضعیت زن جاهلی را بیان میکند: ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾[۱].
از سیاق آیه به دست میآید که این دیدگاه رایج عرب جاهلی بوده، نزد همگان شیوع و گسترش تمام داشته است. بنابراین خضری کوشیده، قرآن را در این باره تکذیب کند؛ هنگامی که میگوید: عرب پیش از اسلام، زن را گرامی و محترم میداشت[۲].
برای شناخت بهتر زندگی عرب جاهلی کافی است بخشهایی از سخنان حضرت علی (ع) را ذکر کنیم: «خداوند محمّد را به رسالت برانگیخت در حالی که مردم سرگردان بودند و بیراهه فتنه را میپیمودند. هوا و هوس آنان را سرگشته ساخته بود و بزرگی خواهیشان به فرودستی انداخته؛ از نادانی جاهلیت خوار و سرگردان و در کار نااستوار، به بلای نادانی گرفتار».[۳] .
«همانا خداوند محمّد را برانگیخت تا مردمان را بترساند، و فرمان خدا را چنان که باید رساند. آن هنگام شما ای مردم عرب؛ بدترین آیین را برگزیده بودید، و در بدترین سرای خزیده. منزلگاهتان سنگستانهای ناهموار، همنشینتان گرزه مارهای زهردار. آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلوآزار. خون یکدیگر را ریزان، از خویشان بریده و گریزان. بتهاتان همهجا برپا، پای تا سر آلوده به خطا».[۴].
«فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَيْدِي مُخْتَلِفَةٌ وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِي بَلَاءِ أَزْلٍ وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ غَارَاتٍ مَشْنُونَةٍ»[۵]؛ حالتها ناپایدار، دستها به خلاف هم در کار؛ جمعیّت پراکنده، در بلای سخت و تیه نادانی دستوپازننده، از: زنده به گور کردن دختران، و پرستیدن بتان و بریدن پیوند خویشان و یکدیگر را غارت کنان.[۶].
منابع
پانویس
- ↑ «و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.
- ↑ محاضرات فی تاریخ الامم الاسلامیه، ص۱۷- ۲۰.
- ↑ «بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِيَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ» ؛نهج البلاغه، خطبه ۹۵؛ ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۸۸.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۶؛ (ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، ص۲۶).
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ۲۲۰.
- ↑ عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص ۱۶۷.