کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲: خط ۲:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در قرآن]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در حدیث]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در نهج البلاغه]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در اخلاق اسلامی]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در معارف دعا و زیارات]]| پرسش مرتبط  = کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در قرآن]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در حدیث]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در نهج البلاغه]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در اخلاق اسلامی]] - [[کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل در معارف دعا و زیارات]]| پرسش مرتبط  = کوتاهی ورزیدن در تحصیل فضائل (پرسش)}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*منظور از این [[رذیلت]]، عکس آن چیزی است که در [[فضیلت]] "شتاب به‌سوی [[فضائل]]" بیان کردیم. [[قناعت]] در [[فضائل]]، رذیلتای است که [[صاحب]] خود را از ترقّی و تعالی باز می‌دارد؛ از این رو ملکه‌ای است که رسیدن به درجات [[برتر]] و واردشدن در جرگه بزرگان را، برای [[صاحب]] خود ممتنع می‌سازد.
* منظور از این [[رذیلت]]، عکس آن چیزی است که در [[فضیلت]] "شتاب به‌سوی [[فضائل]]" بیان کردیم. [[قناعت]] در [[فضائل]]، رذیلتای است که [[صاحب]] خود را از ترقّی و تعالی باز می‌دارد؛ از این رو ملکه‌ای است که رسیدن به درجات [[برتر]] و واردشدن در جرگه بزرگان را، برای [[صاحب]] خود ممتنع می‌سازد.
*توضیح آن‌که [[آدمی]] همان‌گونه که در سویه مادّیات حدّ معینی نمی‌شناسد که با رسیدن به آن توقّف نماید، بلکه اگر از ثروتی هنگفت نیز برخوردار باشد، باز به‌دنبال ثروتی بیشتر به این طرف و آن طرف می‌شتابد- همان‌گونه که [[حضرت حق]] در این رابطه فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ}}<ref>«این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد "(داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند» سوره ص، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛ ما پیش از این در مباحث [[قناعت]]، [[حرص]]، استغناء و [[طمع]]، به تفصیل به این نکته اشاره نمودیم-، به همان ترتیب در عوالم [[روحانی]] و مدارج کمال یا نقصان و سقوط نیز، مرزی که با رسیدن به آن توقّف نماید، نمی‌شناسد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۷.</ref>.
* توضیح آن‌که [[آدمی]] همان‌گونه که در سویه مادّیات حدّ معینی نمی‌شناسد که با رسیدن به آن توقّف نماید، بلکه اگر از ثروتی هنگفت نیز برخوردار باشد، باز به‌دنبال ثروتی بیشتر به این طرف و آن طرف می‌شتابد- همان‌گونه که [[حضرت حق]] در این رابطه فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ * قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ}}<ref>«این برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، و می‌گوید آن را (هم) به من واگذار و در گفتار بر من چیرگی دارد "(داود) گفت: بی‌گمان او با خواستن میش تو برای افزودن به میش‌های خویش، به تو ستم کرده است و بسیاری از همکاران بر یکدیگر ستم روا می‌دارند جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و آنان اندکند» سوره ص، آیه ۲۳-۲۴.</ref>؛ ما پیش از این در مباحث [[قناعت]]، [[حرص]]، استغناء و [[طمع]]، به تفصیل به این نکته اشاره نمودیم-، به همان ترتیب در عوالم [[روحانی]] و مدارج کمال یا نقصان و سقوط نیز، مرزی که با رسیدن به آن توقّف نماید، نمی‌شناسد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۷.</ref>.
*از این رو، [[انسان]] می‌تواند به مراتبی که پایانی برای آن متصوّر نیست ترقّی نماید؛ چه [[مقامات]] بی‌شمار لقاء، خود در مراتب [[سلوک]] قرار دارد، و چون سالک در این مسیر به منازل [[سلوک]] در ذات [[حق]] - جلَّ وعلا! - رسد، در می‌یابد که سیر او را نهایتی نیست؛ چه [[حضرت حق]] خود بی‌نهایت است و سالکی که در آن [[مقامات]] سیر می‌نماید نیز، از سیری بی‌پایان بهره‌مند می‌گردد.
* از این رو، [[انسان]] می‌تواند به مراتبی که پایانی برای آن متصوّر نیست ترقّی نماید؛ چه [[مقامات]] بی‌شمار لقاء، خود در مراتب [[سلوک]] قرار دارد، و چون سالک در این مسیر به منازل [[سلوک]] در ذات [[حق]] - جلَّ وعلا! - رسد، در می‌یابد که سیر او را نهایتی نیست؛ چه [[حضرت حق]] خود بی‌نهایت است و سالکی که در آن [[مقامات]] سیر می‌نماید نیز، از سیری بی‌پایان بهره‌مند می‌گردد.
*رسیدن به [[فضائل]] [[علمی]] و عملی نیز همین‌گونه‌اند؛ چه همگان می‌دانند که چون کسی به نکته‌ای [[علمی]] دست یافت، در مقابل خود بی‌شمار مسائل جدیدی در می‌یابد که از چگونگی آن بی‌اطّلاع است، و خود [[اقرار]] می‌نماید که بین آن‌چه می‌داند و آن‌چه نمی‌داند، هیچ نسبتی برقرار نیست- چه آن اوّلین، همچون قطره‌ای در مقابل اقیانوس این دوّمین است! -؛ ازاین رو لحظه به لحظه از [[درک]] مطلب نو به وجد درآمده از لذّتی [[روحانی]] بهره‌مند می‌گردد. حق‌گوئی در وقایع گوناگون و بسط [[عدل]] نیز در شمار [[فضائل]] است؛ از این‌ رو تلاش برای [[گسترش عدالت]] بر پهنه [[زمین]] در شمار [[فضائل نفسانی]] است، که نه تنها موجب ارتقاء [[نفس]] سالک می‌گردد، که [[خداوند]] نیز بر تحقّق آن [[وعده]] فرموده، تا عدالت‌گستران از تلاش باز نمانند و سعی خود را بیهوده نپندارند: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۸.</ref>.
* رسیدن به [[فضائل]] [[علمی]] و عملی نیز همین‌گونه‌اند؛ چه همگان می‌دانند که چون کسی به نکته‌ای [[علمی]] دست یافت، در مقابل خود بی‌شمار مسائل جدیدی در می‌یابد که از چگونگی آن بی‌اطّلاع است، و خود [[اقرار]] می‌نماید که بین آن‌چه می‌داند و آن‌چه نمی‌داند، هیچ نسبتی برقرار نیست- چه آن اوّلین، همچون قطره‌ای در مقابل اقیانوس این دوّمین است! -؛ ازاین رو لحظه به لحظه از [[درک]] مطلب نو به وجد درآمده از لذّتی [[روحانی]] بهره‌مند می‌گردد. حق‌گوئی در وقایع گوناگون و بسط [[عدل]] نیز در شمار [[فضائل]] است؛ از این‌ رو تلاش برای [[گسترش عدالت]] بر پهنه [[زمین]] در شمار [[فضائل نفسانی]] است، که نه تنها موجب ارتقاء [[نفس]] سالک می‌گردد، که [[خداوند]] نیز بر تحقّق آن [[وعده]] فرموده، تا عدالت‌گستران از تلاش باز نمانند و سعی خود را بیهوده نپندارند: {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۸.</ref>.
*این [[وعده الهی]] است که بدون تردید از آن تخلّف نخواهد فرمود. از این [[وعده]] دریافته می‌شود که [[اراده]] [[انسان]] در شمار [[سجایای اخلاقی]] اوست؛ از این رو اگر از آن تخلف ورزد، با [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] به [[مخالفت]] برخاسته، که در این صورت بدون تردید فعلی [[حرام]] را به‌جای آورده است.
* این [[وعده الهی]] است که بدون تردید از آن تخلّف نخواهد فرمود. از این [[وعده]] دریافته می‌شود که [[اراده]] [[انسان]] در شمار [[سجایای اخلاقی]] اوست؛ از این رو اگر از آن تخلف ورزد، با [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] به [[مخالفت]] برخاسته، که در این صورت بدون تردید فعلی [[حرام]] را به‌جای آورده است.
*کوتاه سخن آن‌که [[انسان کامل]]، هرچند در برآورده‌ساختن خواسته‌های خود کوتاهی می‌نماید، امّا در به‌جای آوردن خواسته‌های بلند [[روحانی]] خود و جلب فوائد و [[منافع]] آن سخت گرم‌پوئی می‌کند؛ از این رو [[قناعت]] در برآوردن خواسته‌های نفسانی [[فضیلت]] است، و در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد؛ همان‌گونه که [[قناعت]] در تحصیل [[فضائل]] نیز در شمار رذائل بوده، در مقابل [[غبطه]] قرار خواهد گرفت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹.</ref>.
* کوتاه سخن آن‌که [[انسان کامل]]، هرچند در برآورده‌ساختن خواسته‌های خود کوتاهی می‌نماید، امّا در به‌جای آوردن خواسته‌های بلند [[روحانی]] خود و جلب فوائد و [[منافع]] آن سخت گرم‌پوئی می‌کند؛ از این رو [[قناعت]] در برآوردن خواسته‌های نفسانی [[فضیلت]] است، و در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد؛ همان‌گونه که [[قناعت]] در تحصیل [[فضائل]] نیز در شمار رذائل بوده، در مقابل [[غبطه]] قرار خواهد گرفت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹.</ref>.
* [[قناعت]] در [[فضائل]] و اهتمام نورزیدن به تحصیل آن، با رذائل بی‌شماری همراه خواهد شد. [[سستی]]، [[دنیادوستی]]، ترک [[آخرت]] و... در این شمار است. از این رو نتیجه این خمودی تنها تسلّط دیگران بر [[نفس]] [[انسان]] خواهد بود، که خواه به‌صورت فردی یا جمعی، بر او و جامعه‌اش مسلّط خواهند شد؛ و نتیجه آن‌که این فرد همچون خاری که بر سیلی خروشان در حرکت است، نه [[بهائی]] خواهد داشت و نه [[توان]] مقابله با ناملایمات را به‌دست خواهد آورد!.
* [[قناعت]] در [[فضائل]] و اهتمام نورزیدن به تحصیل آن، با رذائل بی‌شماری همراه خواهد شد. [[سستی]]، [[دنیادوستی]]، ترک [[آخرت]] و... در این شمار است. از این رو نتیجه این خمودی تنها تسلّط دیگران بر [[نفس]] [[انسان]] خواهد بود، که خواه به‌صورت فردی یا جمعی، بر او و جامعه‌اش مسلّط خواهند شد؛ و نتیجه آن‌که این فرد همچون خاری که بر سیلی خروشان در حرکت است، نه [[بهائی]] خواهد داشت و نه [[توان]] مقابله با ناملایمات را به‌دست خواهد آورد!.
*بنابر [[حدیثی]] گران‌بها، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‌اند: "به‌زودی امت‌های دیگر بر شما [[غلبه]] می‌کنند...؛ در این حال کسی گفت: آیا در آن هنگام ما از عدد اندکی برخورداریم؟، فرمودند: شما در آن هنگام از عدد زیادی برخوردار هستید، امّا همچون خرده خاری که بر سیل می‌رود می‌باشید، [[خداوند]] از سینه‌های دشمنانتان [[ترس]] از شما را می‌زداید و در سینه‌های شما [[سستی]] می‌نهد؛ باز کسی گفت: ای [[پیامبر خدا]]! سُستی چیست؟، فرمودند: [[دنیادوستی]] و بدداشتن [[مرگ]]" <ref>{{متن حدیث|يوشك الامم تداعى عليكم تداعى الأكلة على قصعتها" قال قائل منهم: من قلّة نحن يومئذ؟ قال: "بل أنتم كثير، و لكنّكم غثاء كغثاء السيل‌، و لينزعنّ اللّه من عدوّكم المهابة منهم و ليقذفنّ في قلوبكم الوهن قال قائل: يا رسول اللّه و ما الوهن؟ قال: "حبّ الدنيا و كراهية الموت}}؛ سنن ابی داود، ح۳۷۴۵.</ref>؛ [[رذیلت]] حاضر نیز هر اندازه [[سُستی]] در به‌دست آوردن [[فضائل]] بیشتر شود، [[حرص]] بر [[دنیا]] و [[ترس]] از [[مرگ]] نیز بیشتر خواهد شد؛ و سرانجام جمع‌شدن خوی‌های [[زشت]] [[اخلاقی]]، نتیجه‌ای جز از سقوط از مدارج [[کمال انسانی]] و تسلّط [[حجاب]] مادّه بر [[قلب]] نخواهد داشت؛ در این هنگام این فرد و یا آن [[ملت]] - بنا به تعبیر [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} - همچون خاری خُرد بر سیلی پرشتاب، بی‌اراده و بی‌ارزش خواهد بود، که نه از تلاشی بهره‌مند است و نه بر [[سرنوشت]] خود مدیریّتی خواهد داشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹-۴۵۰.</ref>.
* بنابر [[حدیثی]] گران‌بها، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده‌اند: "به‌زودی امت‌های دیگر بر شما [[غلبه]] می‌کنند... ؛ در این حال کسی گفت: آیا در آن هنگام ما از عدد اندکی برخورداریم؟، فرمودند: شما در آن هنگام از عدد زیادی برخوردار هستید، امّا همچون خرده خاری که بر سیل می‌رود می‌باشید، [[خداوند]] از سینه‌های دشمنانتان [[ترس]] از شما را می‌زداید و در سینه‌های شما [[سستی]] می‌نهد؛ باز کسی گفت: ای [[پیامبر خدا]]! سُستی چیست؟، فرمودند: [[دنیادوستی]] و بدداشتن [[مرگ]]" <ref>{{متن حدیث|يوشك الامم تداعى عليكم تداعى الأكلة على قصعتها" قال قائل منهم: من قلّة نحن يومئذ؟ قال: "بل أنتم كثير، و لكنّكم غثاء كغثاء السيل‌، و لينزعنّ اللّه من عدوّكم المهابة منهم و ليقذفنّ في قلوبكم الوهن قال قائل: يا رسول اللّه و ما الوهن؟ قال: "حبّ الدنيا و كراهية الموت}}؛ سنن ابی داود، ح۳۷۴۵.</ref>؛ [[رذیلت]] حاضر نیز هر اندازه [[سُستی]] در به‌دست آوردن [[فضائل]] بیشتر شود، [[حرص]] بر [[دنیا]] و [[ترس]] از [[مرگ]] نیز بیشتر خواهد شد؛ و سرانجام جمع‌شدن خوی‌های [[زشت]] [[اخلاقی]]، نتیجه‌ای جز از سقوط از مدارج [[کمال انسانی]] و تسلّط [[حجاب]] مادّه بر [[قلب]] نخواهد داشت؛ در این هنگام این فرد و یا آن [[ملت]] - بنا به تعبیر [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} - همچون خاری خُرد بر سیلی پرشتاب، بی‌اراده و بی‌ارزش خواهد بود، که نه از تلاشی بهره‌مند است و نه بر [[سرنوشت]] خود مدیریّتی خواهد داشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۴۹-۴۵۰.</ref>.
*این مطلب، امروزه به‌وضوح در ملّت‌های [[اسلامی]] قابل مشاهده است. [[ضعف]] و سستیِ بنیان‌برافکنی که امروزه در این [[جوامع]] مشاهده می‌شود، تنها ناشی از روی‌گردانیِ آنان از جلب [[فضائل]] است؛ و در نتیجه آن پرداختن به دنیای فانی، بر آن اساس که قدرت‌های کفرپیشه [[جهان]] برای آنان ترسیم می‌نمایند.
* این مطلب، امروزه به‌وضوح در ملّت‌های [[اسلامی]] قابل مشاهده است. [[ضعف]] و سستیِ بنیان‌برافکنی که امروزه در این [[جوامع]] مشاهده می‌شود، تنها ناشی از روی‌گردانیِ آنان از جلب [[فضائل]] است؛ و در نتیجه آن پرداختن به دنیای فانی، بر آن اساس که قدرت‌های کفرپیشه [[جهان]] برای آنان ترسیم می‌نمایند.
*بر پایه این سخن، دانسته می‌شود که [[رذیلت]] [[قناعت]] در [[فضائل]]، ما در تمامیِ دیگر رذائل بوده؛ بدون تردید در شمار بدترین آن‌ها خواهد بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۵۰.</ref>.
* بر پایه این سخن، دانسته می‌شود که [[رذیلت]] [[قناعت]] در [[فضائل]]، ما در تمامیِ دیگر رذائل بوده؛ بدون تردید در شمار بدترین آن‌ها خواهد بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۴۵۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش