توبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۹۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۸
خط ۲۵: خط ۲۵:


==ظرف توبه و شرایط پذیرش آن==
==ظرف توبه و شرایط پذیرش آن==
*برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ نساءبا احترازی دانستن دو قید «بِجَهالَة» و «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ»[۲۶]پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریب ... ولَیسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یعمَلونَ السَّیـٔتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـٔنَ ولاَ الَّذینَ یموتونَ و هُم کفّار...».
*برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نساء با احترازی دانستن دو قید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِجَهَالَةٍ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ}}﴾}}<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۴۰.</ref> پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است.و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref> به نظر می رسد که قید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِجَهَالَةٍ}}﴾}} در آیه نخست توضیحی<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۴۱.</ref> و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می‌شود، گونه‌ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می‌کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ}}﴾}} نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد<ref>روان جاوید، ج ۲، ص ۳۱.</ref>.
به نظر می رسد که قید «بِجَهالَة» در آیه نخست توضیحی[۲۷] و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می شود، گونه ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد.[۲۸]
*بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می‌شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می‌رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۲۴۰؛ اوائل المقالات، ج ۴، ص ۸۵؛ مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۴۳ - ۲۴۴.</ref>.
بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است.[۲۹]
*برخی مراد از قید {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ}}﴾}} را وقوع توبه در زمانی دانسته‌اند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمی‌شود<ref>تفسیر المنار، ج ۴، ص ۴۴۴.</ref>؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا}}﴾}} در آیه نخست این معنا به دست می‌آید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطه‌ای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیاً این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از توبه های نامقبول "توبه‌ای که تا زمان فرا رسیدن مرگ به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ" اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد.
برخی مراد از قید «... ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ ...» را وقوع توبه در زمانی دانسته اند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمی شود[۳۰]؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر «اِنَّما» در آیه نخست این معنا به دست می آید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطه ای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیا این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از
*در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر می‌رسد، به "قریب" یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام می‌رسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش می‌رود، به قریب متصف می‌شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۵.</ref>.
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۵
*در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند.جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۹- ۱۶۰.</ref>، چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارت‌های مربوط به ظهور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که در کتاب‌های آسمانی آنان آمده بود کتمان می‌کردند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۳.</ref> شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان "باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس" گرد آورد.
توبه های نامقبول (توبه ای که تا زمان فرا رسیدن مرگ* به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ) اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد.
*شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آن‌ها توبه محقّق می‌شود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آن‌ها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۷ - ۲۸۰.</ref>.
در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر می رسد، به «قریب» یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام می رسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش می رود، به قریب متصف می شود.[۳۱]
*توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضت‌های علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل می‌کند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسان‌تر است<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۲ - ۲۷۴.</ref>.
در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است: «اِنَّ الَّذینَ یکتُمونَ ما اَنزَلنا مِنَ البَینـتِ والهُدی مِن بَعدِ ما بَینّـهُ لِلنّاسِ فِی الکتـبِ اُولـئِک یلعَنُهُمُ اللّهُ و یلعَنُهُمُ اللّـعِنون * اِلاَّ الَّذینَ تابوا واَصلَحوا وبَینوا فَاُولـئِک اَتوبُ عَلَیهِم ...» (بقره/۲، ۱۵۹ ـ ۱۶۰)، چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارت های مربوط به ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که در کتاب های آسمانی آنان آمده بود کتمان می کردند.[۳۲] شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان «باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس» گرد آورد.
شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آن ها توبه محقّق می شود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آن ها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید.[۳۳]
توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضت های علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل می کند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسان تر است.[۳۴]


آثار توبه
==آثار توبه==
#'''تبدیل سیئات به حسنات:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا }}﴾}}<ref> جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است؛ سوره فرقان، آیه: ۷۰.</ref>؛ به این معنا که وقتی بر اثر توبه، ریشه‌های شرک و گناه از زمین دل انسان برکنده و به جای آن بذر [[ایمان]] و عمل صالح کاشته می‌شود، محصول کار انسان نیز از سیئات به حسنات بدل می‌شود<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۴۵؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۴۲.</ref>.
#'''رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی:''' آنان که بعد از [[ایمان]] آوردن به خدا و شهادت به رسالت [[پیامبر]]{{صل}} کفر ورزند و مرتد شوند، از هدایت خدا محروم و دچار لعنت وی، فرشتگان و مردم و نیز مستحق جهنّم و عذاب ابدی خواهند شد، مگر از ارتداد توبه کنند و به اصلاح خویش بپردازند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.</ref>.
#'''بهره‌مندی از استغفار حاملان عرش:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ }}﴾}}<ref> کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار؛ سوره غافر، آیه: ۷.</ref>
#'''محبوب خدا شدن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}﴾}}<ref> و از تو درباره حیض می‌پرسند؛ بگو که آن، گونه‌ای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همان‌جا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست می‌دارد؛ سوره بقره، آیه: ۲۲۲.</ref> در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف محب التوابین یاد شده است<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۸، ص ۱۹۰؛ المجتنی من دعاء المجتبی، ص ۶۳.</ref>.
#'''بهشتی شدن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا يُظْلَمُونَ شَيْئًا}}﴾}}<ref> جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند؛ سوره مریم، آیه:۶۰.</ref>
#'''برخورداری از نعمت های بهشتی و عنایات ویژه خدا:'''
{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ }}﴾}}<ref> در آن است آنچه بخواهند و نزد ما، بیشتر (نیز) هست؛ سوره ق، آیه: ۳۵.</ref> آثار دیگری نیز برای توبه از خصوص برخی گناهان می توان ذکر کرد؛ از جمله تملک سرمایه در صورت توبه از رباخواری{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود؛ سوره بقره، آیه:۲۷۹.</ref>، ارتفاع حکم به فسق و پذیرفته نشدن شهادت در صورت توبه از قذف زنان پاکدامن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) می‌زنند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند.مگر آنان که پس از آن توبه کنند و شایستگی ورزند که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نور، آیه: ۴- ۵.</ref>، قطع کیفر عاملان فحشاء در صورت توبه و اصلاح{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا }}﴾}}<ref> و از میان شما آن دو تن (زن و مرد) را که آن (زنا) را انجام می‌دهند بیازارید و اگر توبه کنند و به راه آیند از ایشان دست باز دارید که بی‌گمان خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶.</ref> و سقوط حدود چهارگانه "کشته شدن، مصلوب شدن، قطع شدن دست و پای مخالف و تبعید شدن" از مفسدانی که قبل از دستگیر شدن توبه کنند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت.جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره مائده، آیه: ۳۳- ۳۴.</ref>؛ همچنین سقوط عذاب اخروی از محاربان در صورت توبه قبل از دستگیر شدن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}﴾}}<ref> کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت.جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره مائده، آیه: ۳۳- ۳۴.</ref>.


۱. تبدیل سیئات به حسنات:
==توبه [[انبیا]] و اوصیا==
«اِلاّ مَن تابَ وءامَنَ وعَمِلَ عَمَلاً صــلِحـًا فَاُولـئِک یبَدِّلُ اللّهُ سَیـٔتِهِم حَسَنـت» (فرقان/۲۵،۷۰)؛ به این معنا که وقتی بر اثر توبه، ریشه های شرک و گناه از زمین دل انسان برکنده و به جای آن بذر ایمان و عمل صالح کاشته می شود، محصول کار انسان نیز از سیئات به حسنات بدل می شود.[۳۵]
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۶
 
۲. رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی:
آنان که بعد از ایمان آوردن به خدا و شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله کفر ورزند و مرتد شوند، از هدایت خدا محروم و دچار لعنت وی، فرشتگان و مردم و نیز مستحق جهنّم و عذاب ابدی خواهند شد، مگر از ارتداد توبه کنند و به اصلاح خویش بپردازند: «کیفَ یهدِی اللّهُ قَومـًا کفَروا بَعدَ اِیمـنِهِم ...* اُولـئِک جَزاؤُهُم اَنَّ عَلَیهِم لَعنَةَ اللّهِ والمَلـئِکةِ والنّاسِ اَجمَعین * اِلاَّ الَّذینَ تابوا مِن بَعدِ ذلِک و اَصلَحوا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم». (آل عمران/۳،۸۶ - ۸۹)
 
۳. بهره مندی از استغفار حاملان عرش:
«اَلَّذینَ یحمِلونَ العَرشَ ومَن حَولَهُ ... یستَغفِرونَ لِلَّذینَ ءامَنوا رَبَّنا وسِعتَ کلَّ شَی ءٍ رَحمَةً و عِلمـًا فَاغفِرلِلَّذینَ تابوا واتَّبَعوا سَبیلَک وقِهِم عَذابَ الجَحیم». (غافر/۴۰،۷)
 
۴. محبوب خدا شدن:
«اِنَّ اللّهَ یحِبُّ التَّوّ بینَ...». (بقره/۲،۲۲۲) در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف محب التوابین یاد شده است.[۳۶]
 
۵. بهشتی شدن:
«اِلاّ مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ صــلِحـًا فَاُولـئِک یدخُلونَ الجَنَّة». (مریم/۱۹،۶۰)
 
۶. برخورداری از نعمت های بهشتی و عنایات ویژه خدا:
«لَهُم ما یشاءونَ فیها و لَدَینا مَزید». (ق/۵۰،۳۵) آثار دیگری نیز برای توبه از خصوص برخی گناهان می توان ذکر کرد؛ از جمله تملک سرمایه در صورت توبه از رباخواری (بقره/۲،۲۷۹)، ارتفاع حکم به فسق و پذیرفته نشدن شهادت در صورت توبه از قذف زنان پاکدامن (نور/۲۴،۴ ـ ۵)، قطع کیفر عاملان فحشاء در صورت توبه و اصلاح (نساء/۴،۱۶) و سقوط حدود چهارگانه (کشته شدن، مصلوب شدن، قطع شدن دست و پای مخالف و تبعید شدن) از مفسدانی که قبل از دستگیر شدن توبه کنند (مائده/۵،۳۳ ـ ۳۴)؛ همچنین سقوط عذاب اخروی از محاربان در صورت توبه قبل از دستگیر شدن. (مائده/۵،۳۳ - ۳۴)
 
توبه انبیا و اوصیا:
قرآن کریم همه اهل ایمان را به توبه دستور داده: «توبوا اِلَی اللّهِ جَمیعـًا اَیهَ المُؤمِنون» (نور/۲۴،۳۱)، پس توبه وظیفه ای عمومی است و همه مکلّفان حتی پیامبران را در برمی گیرد[۳۷]، چنان که در قرآن کریم به توبه برخی از پیامبران مانند حضرت آدم علیه السلام : «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کلِمـتٍ فَتابَ عَلَیه» (بقره/۲،۳۷)، حضرت یونس علیه السلام : «وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغـضِبـًا ... فَنَـادی فِی الظُّـلُمـتِ اَن لا اِلـهَ اِلاّ اَنتَ سُبحـنَک اِنّی کنتُ مِنَ الظّــلِمین»(انبیاء/۲۱،۸۷) و حضرت موسی علیه السلام : «فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبحـنَک تُبتُ اِلَیک ...» (اعراف/۷،۱۴۳) اشاره شده است.
قرآن کریم همه اهل ایمان را به توبه دستور داده: «توبوا اِلَی اللّهِ جَمیعـًا اَیهَ المُؤمِنون» (نور/۲۴،۳۱)، پس توبه وظیفه ای عمومی است و همه مکلّفان حتی پیامبران را در برمی گیرد[۳۷]، چنان که در قرآن کریم به توبه برخی از پیامبران مانند حضرت آدم علیه السلام : «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کلِمـتٍ فَتابَ عَلَیه» (بقره/۲،۳۷)، حضرت یونس علیه السلام : «وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغـضِبـًا ... فَنَـادی فِی الظُّـلُمـتِ اَن لا اِلـهَ اِلاّ اَنتَ سُبحـنَک اِنّی کنتُ مِنَ الظّــلِمین»(انبیاء/۲۱،۸۷) و حضرت موسی علیه السلام : «فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبحـنَک تُبتُ اِلَیک ...» (اعراف/۷،۱۴۳) اشاره شده است.
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۷
هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و توانایی های او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بی ادبی و نامهربانی به شمار می آید و از آنجا که امامان و پیامبران علیهم السلام مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بی کران الهی بهره مندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازه ای به خدا نزدیک اند که لحظه ای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آن ها خطا و لغزش به حساب می آید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود[۳۸]، بنابراین سنخ گناه و توبه انبیاء و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار می کردند، بی آنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند.[۳۹]
هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و توانایی های او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بی ادبی و نامهربانی به شمار می آید و از آنجا که امامان و پیامبران علیهم السلام مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بی کران الهی بهره مندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازه ای به خدا نزدیک اند که لحظه ای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آن ها خطا و لغزش به حساب می آید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود[۳۸]، بنابراین سنخ گناه و توبه انبیاء و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار می کردند، بی آنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند.[۳۹]
از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمی شود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینه های لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است.[۴۰]
از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمی شود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینه های لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است.[۴۰]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش