توحید در اطاعت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * ))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = توحید در اطاعت
| عنوان مدخل  = توحید در اطاعت
| مداخل مرتبط = [[توحید در اطاعت در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{ولایت}}
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[توحید در اطاعت]]''' است. "'''[[توحید در اطاعت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[پیروی]] از دستورهای [[خدا]] در [[حقیقت]] [[عبادت]] [[پروردگار]] است، چنان که [[اطاعت]] از [[شیطان]]، [[عبادت]] اوست و [[پیروی]] از هوا و هوس، خودپرستی است<ref>انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۲۲۳.</ref>: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ}}<ref> آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره جاثیه، آیه۲۳.</ref> [[اطاعت]] از دستورهای معبود، شعار [[عبودیت]] است که باید در [[شئون]] زندگی ظاهر شود<ref>انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۳۵.</ref>، زیرا مراد از [[عبودیت]] [[اعتقاد]] به [[اصول]] [[توحید]] و [[قیام]] به ادای [[وظایف]] الهی است<ref>انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۴۸۱.</ref>. به گفته‌ای، [[اطاعت]] عین [[عبادت]] است و چون [[پرستش]] غیر [[خدا]] صحیح نیست، [[اطاعت]] غیر او نیز روا نیست مگر به [[فرمان خدا]]<ref>المیزان، ج ۵، ص ۱۸۲.</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۵۹ سوره نساء به [[مؤمنان]] [[فرمان]] می‌دهد از [[خدا]] و [[رسول]] و صاحبان [[امر]] [[ولایت]] [[اطاعت]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه۵۹.</ref>. از آنجا که [[اطاعت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} و [[اولی الامر]] به [[دستور]] خداست، خود گونه‌ای [[اطاعت]] از خداست: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم؛ سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. برخی [[مفسران]] [[توحید]] را به رهایی [[انسان]] از قید [[بندگی]] هرچه جز خداست معنا کرده و بر اساس آن [[اطاعت]] و [[خضوع]] مطلق را برای کسی جز [[خدا]] روا ندانسته و معتقدند که [[اطاعت]] از [[حاکمان]] و متصدیان امور در [[حقیقت]] [[اطاعت]] از [[شرع]] است، نه خصوص آن ها و از این رو اگر آنان بر اساس [[شریعت]] [[رفتار]] کنند، [[موحدان]] یاریشان می‌کنند و اگر از آن [[منحرف]] گردند، به [[یاری]] امّت آنان را به مسیر [[شریعت]] باز می‌گردانند<ref>المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.</ref>. این سخن گرچه به جای خود درست است، هیچ گاه موجب نمی‌شود که موحّدان از کسانی [[پیروی]] کنند که اصل تصدّی و [[حاکمیت]] آنان پایه شرعی و عقلی ندارد. [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۱۲۱ سوره انعام که [[اطاعت]] از اولیای [[شیطان]] "مشرکان" را [[شرک]] دانسته: {{متن قرآن|وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref> و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام می‌کنند و اگر پروردگار تو می‌خواست آن (کار) را نمی‌کردند پس آنان را با دروغی که می‌بافند واگذا؛ سوره انعام، آیه۱۲۱.</ref> آورده‌اند که [[اطاعت]] به معنای قبول [[فرمان]] و به گردن نهادن قید [[عبودیت]] است<ref>انوار درخشان، ج ۶، ص ۱۳۸.</ref> و هر کس در [[دین]] خود از غیر [[خدا]] [[پیروی]] کند، مشرک است<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص ۴۰۶؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۵۲؛ من هدی القرآن، ج ۳، ص ۱۷۴.</ref>.<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید در اطاعت در قرآن]] - [[توحید در اطاعت در حدیث]] - [[توحید در اطاعت در کلام اسلامی]] - [[توحید در اطاعت در فلسفه اسلامی]] - [[توحید در اطاعت در عرفان اسلامی]] </div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توحید در اطاعت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>


==مقدمه==
== منابع ==
* [[پیروی]] از دستورهای [[خدا]] در [[حقیقت]] [[عبادت]] [[پروردگار]] است، چنان که [[اطاعت]] از [[شیطان]]، [[عبادت]] اوست و [[پیروی]] از هوا و هوس، خودپرستی است<ref>انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۲۲۳.</ref>: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ}}<ref> آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره جاثیه، آیه:۲۳.</ref> [[اطاعت]] از دستورهای معبود، شعار [[عبودیت]] است که باید در [[شئون]] زندگی ظاهر شود<ref>انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۳۵.</ref>، زیرا مراد از [[عبودیت]] [[اعتقاد]] به [[اصول]] [[توحید]] و [[قیام]] به ادای [[وظایف]] الهی است<ref>انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۴۸۱.</ref>. به گفته‌ای، [[اطاعت]] [[عین]] [[عبادت]] است و چون [[پرستش]] غیر [[خدا]] صحیح نیست، [[اطاعت]] غیر او نیز روا نیست مگر به [[فرمان خدا]]<ref>المیزان، ج ۵، ص ۱۸۲.</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۵۹ سوره نساء به [[مؤمنان]] [[فرمان]] می‌دهد از [[خدا]] و [[رسول]] و صاحبان [[امر]] [[ولایت]] [[اطاعت]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref>. از آنجا که [[اطاعت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اولی الامر]] به [[دستور]] خداست، خود گونه‌ای [[اطاعت]] از خداست: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۸۰.</ref>. برخی [[مفسران]] [[توحید]] را به رهایی [[انسان]] از قید [[بندگی]] هرچه جز خداست معنا کرده و بر اساس آن [[اطاعت]] و [[خضوع]] مطلق را برای کسی جز [[خدا]] روا ندانسته و معتقدند که [[اطاعت]] از [[حاکمان]] و متصدیان امور در [[حقیقت]] [[اطاعت]] از [[شرع]] است، نه خصوص آن ها و از این رو اگر آنان بر اساس [[شریعت]] [[رفتار]] کنند، [[موحدان]] یاریشان می‌کنند و اگر از آن [[منحرف]] گردند، به [[یاری]] امّت آنان را به مسیر [[شریعت]] باز می‌گردانند<ref>المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.</ref>. این سخن گرچه به جای خود درست است، هیچ گاه موجب نمی‌شود که موحّدان از کسانی [[پیروی]] کنند که اصل تصدّی و [[حاکمیت]] آنان پایه شرعی و عقلی ندارد. [[مفسران]] ذیل [[آیه]] ۱۲۱ سوره انعام که [[اطاعت]] از اولیای [[شیطان]] "مشرکان" را [[شرک]] دانسته: {{متن قرآن|وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref> و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام می‌کنند و اگر پروردگار تو می‌خواست آن (کار) را نمی‌کردند پس آنان را با دروغی که می‌بافند واگذا؛ سوره انعام، آیه:۱۲۱.</ref> آورده‌اند که [[اطاعت]] به معنای قبول [[فرمان]] و به گردن نهادن قید [[عبودیت]] است<ref>انوار درخشان، ج ۶، ص ۱۳۸.</ref> و هر کس در [[دین]] خود از غیر [[خدا]] [[پیروی]] کند، مشرک است<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص ۴۰۶؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۵۲؛ من هدی القرآن، ج ۳، ص ۱۷۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']] [[توحید (مقاله)|توحید]]
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']] [[توحید (مقاله)|توحید]]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:توحید در اطاعت]]
[[رده:توحید]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۱

مقدمه

پیروی از دستورهای خدا در حقیقت عبادت پروردگار است، چنان که اطاعت از شیطان، عبادت اوست و پیروی از هوا و هوس، خودپرستی است[۱]: ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ[۲] اطاعت از دستورهای معبود، شعار عبودیت است که باید در شئون زندگی ظاهر شود[۳]، زیرا مراد از عبودیت اعتقاد به اصول توحید و قیام به ادای وظایف الهی است[۴]. به گفته‌ای، اطاعت عین عبادت است و چون پرستش غیر خدا صحیح نیست، اطاعت غیر او نیز روا نیست مگر به فرمان خدا[۵]. قرآن کریم در آیه ۵۹ سوره نساء به مؤمنان فرمان می‌دهد از خدا و رسول و صاحبان امر ولایت اطاعت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۶]. از آنجا که اطاعت از رسول خدا (ص) و اولی الامر به دستور خداست، خود گونه‌ای اطاعت از خداست: ﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا[۷]. برخی مفسران توحید را به رهایی انسان از قید بندگی هرچه جز خداست معنا کرده و بر اساس آن اطاعت و خضوع مطلق را برای کسی جز خدا روا ندانسته و معتقدند که اطاعت از حاکمان و متصدیان امور در حقیقت اطاعت از شرع است، نه خصوص آن ها و از این رو اگر آنان بر اساس شریعت رفتار کنند، موحدان یاریشان می‌کنند و اگر از آن منحرف گردند، به یاری امّت آنان را به مسیر شریعت باز می‌گردانند[۸]. این سخن گرچه به جای خود درست است، هیچ گاه موجب نمی‌شود که موحّدان از کسانی پیروی کنند که اصل تصدّی و حاکمیت آنان پایه شرعی و عقلی ندارد. مفسران ذیل آیه ۱۲۱ سوره انعام که اطاعت از اولیای شیطان "مشرکان" را شرک دانسته: ﴿وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ[۹] آورده‌اند که اطاعت به معنای قبول فرمان و به گردن نهادن قید عبودیت است[۱۰] و هر کس در دین خود از غیر خدا پیروی کند، مشرک است[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۲۲۳.
  2. آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره جاثیه، آیه۲۳.
  3. انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۳۵.
  4. انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۴۸۱.
  5. المیزان، ج ۵، ص ۱۸۲.
  6. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  7. هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم؛ سوره نساء، آیه ۸۰.
  8. المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.
  9. و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام می‌کنند و اگر پروردگار تو می‌خواست آن (کار) را نمی‌کردند پس آنان را با دروغی که می‌بافند واگذا؛ سوره انعام، آیه۱۲۱.
  10. انوار درخشان، ج ۶، ص ۱۳۸.
  11. جوامع الجامع، ج ۱، ص ۴۰۶؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۵۲؛ من هدی القرآن، ج ۳، ص ۱۷۴.
  12. رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.