توحید در اطاعت در قرآن
مقدمه
پیروی از دستورهای خدا در حقیقت عبادت پروردگار است، چنان که اطاعت از شیطان، عبادت اوست و پیروی از هوا و هوس، خودپرستی است[۱]: ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ﴾[۲] اطاعت از دستورهای معبود، شعار عبودیت است که باید در شئون زندگی ظاهر شود[۳]، زیرا مراد از عبودیت اعتقاد به اصول توحید و قیام به ادای وظایف الهی است[۴]. به گفتهای، اطاعت عین عبادت است و چون پرستش غیر خدا صحیح نیست، اطاعت غیر او نیز روا نیست مگر به فرمان خدا[۵]. قرآن کریم در آیه ۵۹ سوره نساء به مؤمنان فرمان میدهد از خدا و رسول و صاحبان امر ولایت اطاعت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴾[۶]. از آنجا که اطاعت از رسول خدا (ص) و اولی الامر به دستور خداست، خود گونهای اطاعت از خداست: ﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا﴾[۷]. برخی مفسران توحید را به رهایی انسان از قید بندگی هرچه جز خداست معنا کرده و بر اساس آن اطاعت و خضوع مطلق را برای کسی جز خدا روا ندانسته و معتقدند که اطاعت از حاکمان و متصدیان امور در حقیقت اطاعت از شرع است، نه خصوص آن ها و از این رو اگر آنان بر اساس شریعت رفتار کنند، موحدان یاریشان میکنند و اگر از آن منحرف گردند، به یاری امّت آنان را به مسیر شریعت باز میگردانند[۸]. این سخن گرچه به جای خود درست است، هیچ گاه موجب نمیشود که موحّدان از کسانی پیروی کنند که اصل تصدّی و حاکمیت آنان پایه شرعی و عقلی ندارد. مفسران ذیل آیه ۱۲۱ سوره انعام که اطاعت از اولیای شیطان "مشرکان" را شرک دانسته: ﴿وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ﴾[۹] آوردهاند که اطاعت به معنای قبول فرمان و به گردن نهادن قید عبودیت است[۱۰] و هر کس در دین خود از غیر خدا پیروی کند، مشرک است[۱۱].[۱۲]
توحید در اطاعت
انسانها در برابر یکدیگر برابر و از حقوق واحدی برخوردار بوده و کسی بر دیگری سلطه و برتری ندارد و از این رو نمیتوان حقوق طبیعی اشخاص را سلب یا تحدید کرد. از اینجا روشن میشود که هیچ وجه و مبنایی عقلی وجود ندارد که شخص از فرد دیگری به صورت ابتدایی تبعیت و اطاعت نماید، مگر اینکه یک حق و تکلیفی با عنوان عارضی تحقق یابد که توجیهگر لزوم اطاعت باشد. اما این مسئله در مقایسه انسان با خداوند فرق میکند، از آنجا که خداوند آفریدگار و هستیبخش انسان و همچنین دارای وصف حکمت و خیرخواهی نسبت به کل مخلوقات و نیز دارای علم و آگاهی مطلق از نیازها و راهکارهای سعادت انسان است، اطاعت و تبعیت مطلق از خداوند برای انسان واجب و ضرورت دارد. از اینجا روشن میشود که به دلیل نبود این مبنا در غیر خداوند وجوب اطاعت تنها در خداوند منحصر شده است. از این وجوب و انحصار به «توحید در اطاعت» تعبیر میشود و مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است.
﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا﴾[۱۳]. ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۱۴]. نکته گفتنی اینکه توحید در اطاعت با وجوب اطاعت پیامبران و همچنین امامان منافاتی ندارد؛ چون اطاعت آنان با امر خود خداوند انجام میشود و به تعبیری آنچه با توحید اطاعت ناسازگار است، اطاعت غیر خداوند به صورت همرتبه قرار دادن آن با خداوند است نه اطاعت طولی؛ لذا قرآن کریم به صورت مکرر اطاعت از پیامبر(ص) را در ردیف اطاعت خداوند بیان کرده است. ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾[۱۵]. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۲۲۳.
- ↑ آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟؛ سوره جاثیه، آیه۲۳.
- ↑ انوار درخشان، ج ۱۸، ص ۲۳۵.
- ↑ انوار درخشان، ج ۱۵، ص ۴۸۱.
- ↑ المیزان، ج ۵، ص ۱۸۲.
- ↑ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه۵۹.
- ↑ هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستادهایم؛ سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.
- ↑ و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام میکنند و اگر پروردگار تو میخواست آن (کار) را نمیکردند پس آنان را با دروغی که میبافند واگذا؛ سوره انعام، آیه۱۲۱.
- ↑ انوار درخشان، ج ۶، ص ۱۳۸.
- ↑ جوامع الجامع، ج ۱، ص ۴۰۶؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۵۲؛ من هدی القرآن، ج ۳، ص ۱۷۴.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ «هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید» سوره تغابن، آیه ۱۶.
- ↑ «پس از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره شعراء، آیه ۱۰۸، ۱۲۶، ۱۴۴، ۱۶۳ و ۱۷۹؛ سوره آل عمران، آیه ۵۰؛ سوره زخرف، آیه ۶۳.
- ↑ «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، قرآن و علم کلام، ص ۳۰۹