عامر بن عبد قیس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ']]↵رده:قبیله نامعلوم' به ']]') برچسب: واگردانی دستی |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| نام = عامر بن عبد قیس | | نام = عامر بن عبد قیس | ||
| مشهور به = | | مشهور به = | ||
| نام تصویر = تصویر | | نام تصویر = تصویر قدیمی از بصره.jpg | ||
| عرض تصویر = | | عرض تصویر = | ||
| توضیح تصویر = تصویر | | توضیح تصویر = تصویر قدیمی از بصره | ||
| نام کامل = عامر بن عبد قیس | | نام کامل = عامر بن عبد قیس | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== عامر در [[جنگ صفین]] == | == عامر در [[جنگ صفین]] == | ||
قبل از آغاز [[جنگ صفین]]، [[قاریان]] [[عراق]] و [[قاریان]] [[شام]] گرد هم آمدند و کنار [[صفین]] قرارگاهی برپا نمودند، و برای آشتی بین [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[معاویه]] به آمد و شد پرداختند، [[نمایندگان]] [[قاریان]] از جمله [[عامر بن عبد قیس]] از ساکنان سواحل [[فرات]] و [[عبیده سلمانی]] که از [[یاران امام]] {{ع}} بوده و به [[لشکر]] آن [[حضرت]] پیوسته بودند، نزد [[معاویه]] رفتند و پرسیدند از [[علی]] {{ع}} چه میخواهی؟ [[معاویه]] گفت: من [[خون عثمان]] را مطالبه میکنم! گفتند: از چه کسی میخواهی؟ گفت: از [[علی]]. پرسیدند: مگر [[حضرت علی]] {{ع}} او را کشته است؟ گفت: آری، او [[عثمان]] را کشته و به کشندگانش [[پناه]] داده است! آنان [[خدمت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آمدند و سخن [[معاویه]] را به عرض رساندند. [[حضرت]] فرمود: | قبل از آغاز [[جنگ صفین]]، [[قاریان]] [[عراق]] و [[قاریان]] [[شام]] گرد هم آمدند و کنار [[صفین]] قرارگاهی برپا نمودند، و برای آشتی بین [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[معاویه]] به آمد و شد پرداختند، [[نمایندگان]] [[قاریان]] از جمله [[عامر بن عبد قیس]] از ساکنان سواحل [[فرات]] و [[عبیده سلمانی]] که از [[یاران امام]] {{ع}} بوده و به [[لشکر]] آن [[حضرت]] پیوسته بودند، نزد [[معاویه]] رفتند و پرسیدند از [[علی]] {{ع}} چه میخواهی؟ [[معاویه]] گفت: من [[خون عثمان]] را مطالبه میکنم! گفتند: از چه کسی میخواهی؟ گفت: از [[علی]]. پرسیدند: مگر [[حضرت علی]] {{ع}} او را کشته است؟ گفت: آری، او [[عثمان]] را کشته و به کشندگانش [[پناه]] داده است! آنان [[خدمت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} آمدند و سخن [[معاویه]] را به عرض رساندند. [[حضرت]] فرمود: «[[خدا]] میداند که [[معاویه]] [[دروغ]] میگوید، من او را نکشتهام»، این جمع مجدداً نزد [[معاویه]] رفتند و [[پیام]] [[حضرت علی]] {{ع}} را رساندند و این کار چندین بار تکرار شد و با این که [[حضرت]] جواب [[قاطع]] و محکمی به بهانههای [[معاویه]] داد، اما باز او زیر بار نرفت و هم چنان بر [[جنگ]] با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} پای میفشرد، و این رفت و آمدها تا سه ماه به طول انجامید. از ربیع الآخر تا پایان [[جمادی الثانی]] [[سال]] ۳۶ ه. ق<ref>ر. ک: وقعة صفین، ص۱۸۸- ۱۹۰.</ref>. | ||
اگر چه عامر در [[جنگ صفین]] و در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} تلاشی از خود نشان نمیداد اما در عین حال این گونه کوتاهی که مورد موافقت [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود چنان که در ترجمه [[عبیده سلمانی]] این واقعیت به خوبی در [[سخنان امام]] {{ع}} معلوم میشود<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۰۰-۸۰۱.</ref>. | اگر چه عامر در [[جنگ صفین]] و در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} تلاشی از خود نشان نمیداد اما در عین حال این گونه کوتاهی که مورد موافقت [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود چنان که در ترجمه [[عبیده سلمانی]] این واقعیت به خوبی در [[سخنان امام]] {{ع}} معلوم میشود<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۰۰-۸۰۱.</ref>. | ||
== [[عبادت]] و شبزندهداری عامر == | == [[عبادت]] و شبزندهداری عامر == | ||
عامر، مردی [[عابد]] و [[زاهد]] بود او گاهی [[شب]] تا صبح به [[نماز]] میایستاد و روزها هزار رکعت [[نماز]] میخواند و به نفس خود خطاب میکرد و میگفت: | عامر، مردی [[عابد]] و [[زاهد]] بود او گاهی [[شب]] تا صبح به [[نماز]] میایستاد و روزها هزار رکعت [[نماز]] میخواند و به نفس خود خطاب میکرد و میگفت: «به همین کار [[دستور]] داده شدهای و برای همین عبادتها [[آفریده]] شدهای». شخصی به عامر گفت: آیا در [[نماز]] با خود [[حدیث]] نفس و زمزمهای داری؟ گفت: «آری، به نفس خود [[حدیث]] میکنم که ای نفس، تو مقابل [[خدا]] ایستادهای و از مقابل او میروی». | ||
هنگامی که [[مرگ]] او فرا رسید، گریست و چنین گفت: | هنگامی که [[مرگ]] او فرا رسید، گریست و چنین گفت: «برای چنین وقتی باید شتاب کرد و مردان وظیفهشناس چنین عمل میکنند، خداوندا، از [[گناهان]] و کوتاهیها و زیادهرویهایم از تو [[طلب]] [[مغفرت]] میکنم و به جانب تو از همه گناهانم [[توبه]] مینمایم، خدایی نیست جز ذات [[پاک]] تو». این جملات را مکرراً گفت تا [[جان]] به [[جان]] آفرین [[تسلیم]] کرد. او در [[بیت المقدس]] در زمان [[حکومت معاویه]] به سال ۵۵ [[هجری]] از [[دنیا]] رفت و در همان جا به [[خاک]] سپرده شد<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۸۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۰۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶
عامر بن عبد قیس | |
---|---|
نام کامل | عامر بن عبد قیس |
جنسیت | مرد |
محل زندگی | |
درگذشت | ۵۵ هجری، بیت المقدس |
از اصحاب | امام علی |
حضور در جنگ | جنگ صفین |
مقدمه
عامر بن عبد قیس یکی از زهاد ثمانیه[۱] و از اتقیای اصحاب حضرت علی (ع) و قاریان عراق در سپاه صفین بود. او به رفتار ضد اسلامی عثمان اعتراض مینمود و او را از عواقب کار خود برحذر میداشت[۲]. او به بصره مهاجرت کرد و به اهل آنجا قرآن خواندن را آموخت.[۳]
عامر در جنگ صفین
قبل از آغاز جنگ صفین، قاریان عراق و قاریان شام گرد هم آمدند و کنار صفین قرارگاهی برپا نمودند، و برای آشتی بین امیرمؤمنان (ع) و معاویه به آمد و شد پرداختند، نمایندگان قاریان از جمله عامر بن عبد قیس از ساکنان سواحل فرات و عبیده سلمانی که از یاران امام (ع) بوده و به لشکر آن حضرت پیوسته بودند، نزد معاویه رفتند و پرسیدند از علی (ع) چه میخواهی؟ معاویه گفت: من خون عثمان را مطالبه میکنم! گفتند: از چه کسی میخواهی؟ گفت: از علی. پرسیدند: مگر حضرت علی (ع) او را کشته است؟ گفت: آری، او عثمان را کشته و به کشندگانش پناه داده است! آنان خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمدند و سخن معاویه را به عرض رساندند. حضرت فرمود: «خدا میداند که معاویه دروغ میگوید، من او را نکشتهام»، این جمع مجدداً نزد معاویه رفتند و پیام حضرت علی (ع) را رساندند و این کار چندین بار تکرار شد و با این که حضرت جواب قاطع و محکمی به بهانههای معاویه داد، اما باز او زیر بار نرفت و هم چنان بر جنگ با امیرالمؤمنین (ع) پای میفشرد، و این رفت و آمدها تا سه ماه به طول انجامید. از ربیع الآخر تا پایان جمادی الثانی سال ۳۶ ه. ق[۴].
اگر چه عامر در جنگ صفین و در رکاب امیرالمؤمنین (ع) تلاشی از خود نشان نمیداد اما در عین حال این گونه کوتاهی که مورد موافقت امیرالمؤمنین (ع) بود چنان که در ترجمه عبیده سلمانی این واقعیت به خوبی در سخنان امام (ع) معلوم میشود[۵].
عبادت و شبزندهداری عامر
عامر، مردی عابد و زاهد بود او گاهی شب تا صبح به نماز میایستاد و روزها هزار رکعت نماز میخواند و به نفس خود خطاب میکرد و میگفت: «به همین کار دستور داده شدهای و برای همین عبادتها آفریده شدهای». شخصی به عامر گفت: آیا در نماز با خود حدیث نفس و زمزمهای داری؟ گفت: «آری، به نفس خود حدیث میکنم که ای نفس، تو مقابل خدا ایستادهای و از مقابل او میروی». هنگامی که مرگ او فرا رسید، گریست و چنین گفت: «برای چنین وقتی باید شتاب کرد و مردان وظیفهشناس چنین عمل میکنند، خداوندا، از گناهان و کوتاهیها و زیادهرویهایم از تو طلب مغفرت میکنم و به جانب تو از همه گناهانم توبه مینمایم، خدایی نیست جز ذات پاک تو». این جملات را مکرراً گفت تا جان به جان آفرین تسلیم کرد. او در بیت المقدس در زمان حکومت معاویه به سال ۵۵ هجری از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: رجال کشی، ص۹۷، ح۱۵۴.
- ↑ ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۰۰.
- ↑ ر. ک: وقعة صفین، ص۱۸۸- ۱۹۰.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۰۰-۸۰۱.
- ↑ ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۸۸.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۰۱.