←مواقف صراط و پرسشهای آن
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]]، صراط نام پُلی در [[جهان آخرت]] است که روی [[جهنم]] کشیده شده است و یک سوی آن به [[بهشت]] منتهی میشود. همه [[مردم]] باید از روی آن بگذرند و [[اهل بهشت]] از آن به [[سلامت]] میگذرند و [[اهل آتش]]، از آن لغزیده و به درون جهنم [[سقوط]] میکنند.<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۱۸۵ – ۱۸۶.</ref> [[اعتقاد]] به وجود پُل صراط و عبور از آن از آموزههای معادشناختی [[اسلام]] است. اعتقاد به آن را [[ضروری دین]] و مورد [[اجماع امت]] دانستهاند <ref>شرح اصول الخمسه، ص۴۹۸؛ حق الیقین، ص۵۶۱؛ گوهرمراد، ص۶۵۵.</ref> و درعین حال، گفته میشود [[معتزله]] صراط به معنای مصطلح و وجود خارجی آن را [[انکار]] کرده و آن را [[تأویل]] میکنند.<ref>المواقف، ج ۳، ص۵۲۵؛ دائرة المعارف بستانی، ج ۱۰، ص۷۱۵؛ شرح اصطلاحات تصوف، ج ۷، ص۱۵۱.</ref> | در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]]، صراط نام پُلی در [[جهان آخرت]] است که روی [[جهنم]] کشیده شده است و یک سوی آن به [[بهشت]] منتهی میشود. همه [[مردم]] باید از روی آن بگذرند و [[اهل بهشت]] از آن به [[سلامت]] میگذرند و [[اهل آتش]]، از آن لغزیده و به درون جهنم [[سقوط]] میکنند.<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۱۸۵ – ۱۸۶.</ref> [[اعتقاد]] به وجود پُل صراط و عبور از آن از آموزههای معادشناختی [[اسلام]] است. اعتقاد به آن را [[ضروری دین]] و مورد [[اجماع امت]] دانستهاند <ref>شرح اصول الخمسه، ص۴۹۸؛ حق الیقین، ص۵۶۱؛ گوهرمراد، ص۶۵۵.</ref> و درعین حال، گفته میشود [[معتزله]] صراط به معنای مصطلح و وجود خارجی آن را [[انکار]] کرده و آن را [[تأویل]] میکنند.<ref>المواقف، ج ۳، ص۵۲۵؛ دائرة المعارف بستانی، ج ۱۰، ص۷۱۵؛ شرح اصطلاحات تصوف، ج ۷، ص۱۵۱.</ref> | ||
در میان [[ادیان]] پیش از اسلام، [[آیین زرتشت]] به مسئله صراط پرداخته و با تعبیر «چینوَت پُل» به معنای راهِ برگزیننده از آن یاد کرده است. این پُل برای [[آزمایش]] و [[برگزیدن]] [[روح]] [[درگذشتگان]] میان این [[جهان]] و بهشت افراشته شده است. براساس آموزههای [[زرتشت]]، روح مرده به سوی پُل چینوت [[هدایت]] میشود که همگان باید از آن بگذرند. درباره ویژگیهای آن آمده است که در میان پُل تیغهای تیزتر از [[شمشیر]] و به باریکی مو و زیر پُل، [[دوزخ]] قرار دارد. هنگام عبور [[پارسایان]] از [[اعمال]] آنها پرسیده میشود. کردارهای [[نیک]] [[پارسایان]] به شکل فردی [[خوشسیما]] به پیشواز آنان میآید. پُل برای آنها فراخ و گذر از آن آسان میگردد و او با [[شادمانی]] به [[بهشت]] وارد میشود. هنگام عبور [[انسان]] [[بدکار]]، آن تیغ راه را بر او میبندد و پس از اینکه وی سه گام برمیدارد، با آن تیغ دو نیمه شده و از فراز پُل در سراشیبی [[دوزخ]] فرومیافتد. براساس [[تعالیم]] [[زرتشت]]، کسی که پیرو [[دروغ]] باشد، [[پاداش نیک]] را برای خود تباه کرده و [[روح]] او هنگام [[دادرسی]] بر سر چینوَت پُل معطل خواهد ماند.<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۷۴؛ سوشیانت، ص۱۸۴-۱۹۳.</ref> ادعا شده است که [[اعتقاد]] به پُل [[صراط]] از [[دین زرتشت]] به کتاب تلمود و [[دین یهود]] نیز راه یافته است؛ با این تفاوت که در [[آیین زرتشت]] [[زمان]] گذر از پُل صراط، سه [[روز]] پس از [[مرگ]] و در [[آیین یهود]] هنگام [[ظهور موعود]] ذکر شده است | در میان [[ادیان]] پیش از اسلام، [[آیین زرتشت]] به مسئله صراط پرداخته و با تعبیر «چینوَت پُل» به معنای راهِ برگزیننده از آن یاد کرده است. این پُل برای [[آزمایش]] و [[برگزیدن]] [[روح]] [[درگذشتگان]] میان این [[جهان]] و بهشت افراشته شده است. براساس آموزههای [[زرتشت]]، روح مرده به سوی پُل چینوت [[هدایت]] میشود که همگان باید از آن بگذرند. درباره ویژگیهای آن آمده است که در میان پُل تیغهای تیزتر از [[شمشیر]] و به باریکی مو و زیر پُل، [[دوزخ]] قرار دارد. هنگام عبور [[پارسایان]] از [[اعمال]] آنها پرسیده میشود. کردارهای [[نیک]] [[پارسایان]] به شکل فردی [[خوشسیما]] به پیشواز آنان میآید. پُل برای آنها فراخ و گذر از آن آسان میگردد و او با [[شادمانی]] به [[بهشت]] وارد میشود. هنگام عبور [[انسان]] [[بدکار]]، آن تیغ راه را بر او میبندد و پس از اینکه وی سه گام برمیدارد، با آن تیغ دو نیمه شده و از فراز پُل در سراشیبی [[دوزخ]] فرومیافتد. براساس [[تعالیم]] [[زرتشت]]، کسی که پیرو [[دروغ]] باشد، [[پاداش نیک]] را برای خود تباه کرده و [[روح]] او هنگام [[دادرسی]] بر سر چینوَت پُل معطل خواهد ماند.<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۷۴؛ سوشیانت، ص۱۸۴-۱۹۳.</ref> ادعا شده است که [[اعتقاد]] به پُل [[صراط]] از [[دین زرتشت]] به کتاب تلمود و [[دین یهود]] نیز راه یافته است؛ با این تفاوت که در [[آیین زرتشت]] [[زمان]] گذر از پُل صراط، سه [[روز]] پس از [[مرگ]] و در [[آیین یهود]] هنگام [[ظهور موعود]] ذکر شده است <ref>سوشیانت، ص۱۸۴-۱۹۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 185 - 186.</ref> | ||
==صراط در قرآن کریم== | ==صراط در قرآن کریم== | ||
واژه صراط، ۴۵ بار در [[قرآن کریم]] آمده است. در اغلب این کاربردها صراط به معنای لغوی آن یعنی «راه» به کار رفته برای نمونه: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>«بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم» سوره صافات، آیه ۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ}}<ref>«آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش!» سوره ص، آیه ۲۲.</ref> و تنها در برخی از آنها و بنابر [[تفسیری]] نادر به معنای پُل صراط دانسته شده است. {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر میخواستیم دیدگانشان را بیفروغ میکردیم آنگاه به سوی راه پیشی میجستند امّا چگونه میدیدند؟» سوره یس، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref>«و بیگمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشتهاند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.</ref>.<ref>روح المعانی، ج ۹، ص۲۵۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۴۳۵.</ref> در دسته سومی از [[آیات]]، هرچند به صراط تصریح نشده است، [[مفسران]] این آیات را در [[ارتباط]] با پُل صراط و دلالت کننده برآن دانستهاند. برای نمونه: {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ}}<ref>«بیگمان پروردگارت در کمینگاه است» سوره فجر، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا میکنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافتهایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافتهاید؟ میگویند: آری آنگاه بانگ برآورندهای در میان آنان بانگ برمیدارد که لعنت خداوند بر ستمکاران!» سوره اعراف، آیه ۴۴.</ref>. | واژه صراط، ۴۵ بار در [[قرآن کریم]] آمده است. در اغلب این کاربردها صراط به معنای لغوی آن یعنی «راه» به کار رفته برای نمونه: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>«بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم» سوره صافات، آیه ۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ}}<ref>«آنگاه که بر داود وارد شدند و او از ایشان ترسید؛ گفتند: نترس! ما دو داد خواهیم که یکی بر دیگری ستم کرده است، میان ما به درستی داوری کن و ستم مکن و ما را به راه میانه راهنما باش!» سوره ص، آیه ۲۲.</ref> و تنها در برخی از آنها و بنابر [[تفسیری]] نادر به معنای پُل صراط دانسته شده است. {{متن قرآن|وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر میخواستیم دیدگانشان را بیفروغ میکردیم آنگاه به سوی راه پیشی میجستند امّا چگونه میدیدند؟» سوره یس، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref>«و بیگمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشتهاند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.</ref>.<ref>روح المعانی، ج ۹، ص۲۵۵؛ نمونه، ج ۱۸، ص۴۳۵.</ref> در دسته سومی از [[آیات]]، هرچند به صراط تصریح نشده است، [[مفسران]] این آیات را در [[ارتباط]] با پُل صراط و دلالت کننده برآن دانستهاند. برای نمونه: {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ}}<ref>«بیگمان پروردگارت در کمینگاه است» سوره فجر، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا میکنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافتهایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافتهاید؟ میگویند: آری آنگاه بانگ برآورندهای در میان آنان بانگ برمیدارد که لعنت خداوند بر ستمکاران!» سوره اعراف، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 186.</ref> | ||
==مستندات وجود پُل صراط== | ==مستندات وجود پُل صراط== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#قرآن کریم از جایگاهی میان [[بهشت و دوزخ]] به نام «[[اعراف]]» یاد کرده است که در آن مردانی هستند و هریک از [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] را با نشانههایشان میشناسند: {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>« هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند » سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref> برخی مفسران، اعراف را همان صراط <ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص۲۳۵.</ref> و برخی دیگر موضعی از صراط دانستهاند که محل حضور شماری از بزرگان [[دین]] است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص۲۳۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۶۵۲.</ref> براساس [[روایات شیعه]]، [[امامان]] [[اهلبیت]] در اعراف ایستاده و پیروان خود را در ورود به [[بهشت]] [[یاری]] میکنند.<ref>الصافی، ج ۲، ص۱۹۸؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۳۲-۳۳.</ref> | #قرآن کریم از جایگاهی میان [[بهشت و دوزخ]] به نام «[[اعراف]]» یاد کرده است که در آن مردانی هستند و هریک از [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] را با نشانههایشان میشناسند: {{متن قرآن|وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ}}<ref>« هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند » سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref> برخی مفسران، اعراف را همان صراط <ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص۲۳۵.</ref> و برخی دیگر موضعی از صراط دانستهاند که محل حضور شماری از بزرگان [[دین]] است.<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص۲۳۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۶۵۲.</ref> براساس [[روایات شیعه]]، [[امامان]] [[اهلبیت]] در اعراف ایستاده و پیروان خود را در ورود به [[بهشت]] [[یاری]] میکنند.<ref>الصافی، ج ۲، ص۱۹۸؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۳۲-۳۳.</ref> | ||
#برخی «عَقَبه» به معنای گردنه و راه صعبالعبور را نیز همان پُل [[صراط]] <ref>تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۲۱۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص۳۵۳؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۵۰.</ref> یا گردنهای روی آن <ref>الکافی، ج ۱، ص۴۳۰-۴۳۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۴۸.</ref> دانستهاند: {{متن قرآن|فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ}}<ref>«اما او از گذرگاه سخت نگذشت» سوره بلد، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ}}<ref>«و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟» سوره بلد، آیه ۱۲.</ref>؛ اما براساس [[تفسیر]] مشهور، مراد از [[عقبه]]، انجام دادن برخی [[کارهای نیک]] است که به سبب دشوار بودن و نیاز به [[جهاد با نفس]] و [[مخالفت]] با [[خواهشهای نفسانی]] به گردنه صعبالعبور [[تشبیه]] شده است.<ref>زاد المسیر، ج ۴، ص۴۴۸؛ البحر المحیط، ج ۱۰، ص۴۸۲؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۱۲۴، «عقب».</ref> [[آیات]] بعدی این معنا را تبیین و [[تأیید]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ }}<ref>«و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟ آزاد کردن بردهای است، یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۲-۱۶.</ref> [[قرآن کریم]] [[پندار]] برخی [[مسلمانان]] مبنی بر اینکه فقط با انفاق فراوان به [[مقام]] خجستگان رسیدهاند، [[نفی]] کرده و آن را در گرو [[آزاد کردن برده]]، [[اطعام]] به [[یتیم]] و [[مسکین]] در [[راه خدا]] و... میخواند و انجام این [[کارها]] را به پشت سرگذاشتن گردنه و راه صعبالعبور تشبیه میکند.<ref>زبدة التفاسیر، ج ۷، ص۴۳۵؛ التفسیر الکاشف، ج ۷، ص۵۶۷؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۹۲.</ref> | #برخی «عَقَبه» به معنای گردنه و راه صعبالعبور را نیز همان پُل [[صراط]] <ref>تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۲۱۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص۳۵۳؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۵۰.</ref> یا گردنهای روی آن <ref>الکافی، ج ۱، ص۴۳۰-۴۳۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۴۸.</ref> دانستهاند: {{متن قرآن|فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ}}<ref>«اما او از گذرگاه سخت نگذشت» سوره بلد، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ}}<ref>«و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟» سوره بلد، آیه ۱۲.</ref>؛ اما براساس [[تفسیر]] مشهور، مراد از [[عقبه]]، انجام دادن برخی [[کارهای نیک]] است که به سبب دشوار بودن و نیاز به [[جهاد با نفس]] و [[مخالفت]] با [[خواهشهای نفسانی]] به گردنه صعبالعبور [[تشبیه]] شده است.<ref>زاد المسیر، ج ۴، ص۴۴۸؛ البحر المحیط، ج ۱۰، ص۴۸۲؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص۱۲۴، «عقب».</ref> [[آیات]] بعدی این معنا را تبیین و [[تأیید]] میکنند: {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ }}<ref>«و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟ آزاد کردن بردهای است، یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۲-۱۶.</ref> [[قرآن کریم]] [[پندار]] برخی [[مسلمانان]] مبنی بر اینکه فقط با انفاق فراوان به [[مقام]] خجستگان رسیدهاند، [[نفی]] کرده و آن را در گرو [[آزاد کردن برده]]، [[اطعام]] به [[یتیم]] و [[مسکین]] در [[راه خدا]] و... میخواند و انجام این [[کارها]] را به پشت سرگذاشتن گردنه و راه صعبالعبور تشبیه میکند.<ref>زبدة التفاسیر، ج ۷، ص۴۳۵؛ التفسیر الکاشف، ج ۷، ص۵۶۷؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۹۲.</ref> | ||
#قرآن کریم درآیات {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید!» سوره ق، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ}}<ref>«هر بازدارنده از کار نیک ، تجاوزکار دو دل را» سوره ق، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ}}<ref>«همان که با خداوند، خدایی دیگر نهاد پس او را در عذاب سخت افکنید» سوره ق، آیه ۲۶.</ref> از [[فرمان الهی]] به دو نفر در [[روز قیامت]] برای افکندن گروهی خاص از [[مشرکان]] در [[جهنم]] خبر میدهد: {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید!» سوره ق، آیه ۲۴.</ref>. براساس روایتی از [[امام صادق]] مخاطب {{متن قرآن|أَلْقِيَا}} [[پیامبر اکرم]] و [[امام علی]] هستند. آن دو در حالی که کنار پُل صراط ایستادهاند، [[فرمان]] مییابند تا [[دوستان]] و [[پیروان]] خود را به سوی بهشت رهنمون شده و [[دشمنان]] خویش را درون [[جهنم]] افکنند.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۲۴؛ تفسیر القرآن المجید، ص۲۰۲؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۴۴.</ref> بیشتر [[مفسران]]، [[تفاسیر]] دیگری را گفتهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۲۱۲؛ زاد المسیر، ج ۷، ص۱۹۵؛ التبیان فی اعراب القرآن، ص۳۵۵.</ref> از جمله، مخاطب [[فرمان الهی]] را دو فرشتهای دانستهاند که پیشتر با عنوان «سائق» و «[[شهید]]» از آنان یاد شده است {{متن قرآن|وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ}}<ref>«و با هر کسی که میآید گسیلکننده و گواهی است» سوره ق، آیه ۲۱.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۴، ص۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۵۱؛ التفسیر الکاشف، ج ۸، ص۱۳۵.</ref> پُل [[صراط]] پس از پدیدار شدن جهنم، روی آن قرار میگیرد.<ref>الامالی، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] [[روز قیامت]] را [[زمان]] پدیدار شدن جهنم میداند: {{متن قرآن|وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ}}<ref>«و در آن روز دوزخ را (به میان) آورند» سوره فجر، آیه ۲۳.</ref>؛ همچنین براساس [[آیات قرآن]]، روز قیامت [[زمین]] و [[آسمانها]] به چیزی جز آنچه هستند بدل خواهند شد و همه پردهها کنار خواهند رفت: {{متن قرآن|يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ}}<ref>«روزی که (این) زمین زمینی دیگر گردد » سوره ابراهیم، آیه ۴۸.</ref> استقرار [[مردم]] روی پُل صراط، همزمان با زلزلۀ [[قیامت]] <ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص۳۳۱-۳۳۲؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۲۶.</ref> و جایگاه آن نیز [[زمین]] پس از تبدیل آن به مکانی [[پاکیزه]] از [[گناه]]، ذکر شده است | #قرآن کریم درآیات {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید!» سوره ق، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ}}<ref>«هر بازدارنده از کار نیک ، تجاوزکار دو دل را» سوره ق، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ}}<ref>«همان که با خداوند، خدایی دیگر نهاد پس او را در عذاب سخت افکنید» سوره ق، آیه ۲۶.</ref> از [[فرمان الهی]] به دو نفر در [[روز قیامت]] برای افکندن گروهی خاص از [[مشرکان]] در [[جهنم]] خبر میدهد: {{متن قرآن|أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«هر ناسپاس ستیزهجو را در دوزخ افکنید!» سوره ق، آیه ۲۴.</ref>. براساس روایتی از [[امام صادق]] مخاطب {{متن قرآن|أَلْقِيَا}} [[پیامبر اکرم]] و [[امام علی]] هستند. آن دو در حالی که کنار پُل صراط ایستادهاند، [[فرمان]] مییابند تا [[دوستان]] و [[پیروان]] خود را به سوی بهشت رهنمون شده و [[دشمنان]] خویش را درون [[جهنم]] افکنند.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۲۴؛ تفسیر القرآن المجید، ص۲۰۲؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۴۴.</ref> بیشتر [[مفسران]]، [[تفاسیر]] دیگری را گفتهاند؛<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۲۱۲؛ زاد المسیر، ج ۷، ص۱۹۵؛ التبیان فی اعراب القرآن، ص۳۵۵.</ref> از جمله، مخاطب [[فرمان الهی]] را دو فرشتهای دانستهاند که پیشتر با عنوان «سائق» و «[[شهید]]» از آنان یاد شده است {{متن قرآن|وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ}}<ref>«و با هر کسی که میآید گسیلکننده و گواهی است» سوره ق، آیه ۲۱.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۴، ص۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۵۱؛ التفسیر الکاشف، ج ۸، ص۱۳۵.</ref> پُل [[صراط]] پس از پدیدار شدن جهنم، روی آن قرار میگیرد.<ref>الامالی، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] [[روز قیامت]] را [[زمان]] پدیدار شدن جهنم میداند: {{متن قرآن|وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ}}<ref>«و در آن روز دوزخ را (به میان) آورند» سوره فجر، آیه ۲۳.</ref>؛ همچنین براساس [[آیات قرآن]]، روز قیامت [[زمین]] و [[آسمانها]] به چیزی جز آنچه هستند بدل خواهند شد و همه پردهها کنار خواهند رفت: {{متن قرآن|يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ}}<ref>«روزی که (این) زمین زمینی دیگر گردد » سوره ابراهیم، آیه ۴۸.</ref> استقرار [[مردم]] روی پُل صراط، همزمان با زلزلۀ [[قیامت]] <ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص۳۳۱-۳۳۲؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۲۶.</ref> و جایگاه آن نیز [[زمین]] پس از تبدیل آن به مکانی [[پاکیزه]] از [[گناه]]، ذکر شده است<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 186-188.</ref> | ||
==ماهیت و ویژگیهای پُل صراط== | ==ماهیت و ویژگیهای پُل صراط== | ||
هر چند [[آگاهی]] تفصیلی از [[حقایق]] [[جهان آخرت]] مانند ماهیت پُل صراط بهگونه عادی در این [[جهان]]، ناممکن است، درباره ماهیت آن دو دیدگاه وجود دارد: نخست اینکه به معنای ظاهری آن یعنی پُل یا راهی است همانند آنچه در [[دنیا]] وجود دارد که در سرای دیگر روی جهنم کشیده شده است. برهمین اساس، پُل صراط را تجسم صراط [[دنیوی]] دانستهاند؛ به این معنا که پُل منتهی به [[بهشت]] در این دنیا، [[صراط مستقیم]] [[توحید]]، [[فطرت الهی]] و [[احکام شریعت]] [[الهی]] است که گویا بر فراز شعلههای [[شهوتها]] و گرایشهای [[پست]] [[حیوانی]] [[انسان]] [[استوار]] است و صورت [[اخروی]] آن، به شکل پُلی کشیده شده روی جهنم بروز میکند.<ref>اسفار، ج ۹، ص۲۸۵؛ گوهر مراد، ص۶۶۰؛ منشور جاوید، ج ۹، ص۳۴۷-۳۴۹.</ref> این معنا به گونهای در [[احادیث]] نیز آمده است.<ref>الاصفی، ج ۱، ص۷.</ref> گذر برقآسای عدهای از پُل [[صراط]] نیز محصول عدم درنگ آنان بر [[شهوتها]] و [[تعلقات دنیوی]]، بلکه عدم راهیابی اندیشۀ ناروا در [[ذهن]] آنها در دنیاست؛<ref>معادشناسی، ج ۸، ص۲۴؛ منشور جاوید، ج ۹، ص۳۵۰.</ref> همچنین گفتهاند که حرکت بر پُل صراط، در [[حقیقت]] ظهور [[سیر]] درونی و ذاتی [[انسان]] در [[تقرب به خدا]] در [[زندگی]] دنیاست <ref>اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref> و چون تمام حقیقت این سیر و [[تقرب]]، در نهایت نتیجۀ [[لطف]] و [[رحمت الهی]] است، میتوان چنین برداشت کرد که ماهیت پُل صراط از جنس رحمت الهی و ویژه [[ایمان]] آورندگان است و [[کافران]] را بر آن عبوری نخواهد بود.<ref>اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref> دیدگاه دوم منسوب به [[صوفیه]] و بیشتر [[معتزله]] است که صراط را به [[میانهروی]] در سیر و [[سلوک اخلاقی]] و [[دوری از افراط و تفریط]] [[تأویل]] کردهاند، یا آن را کنایه از [[عدل و داد]] [[خدا]] میدانند.<ref>المواقف، ج ۳، ص۵۲۵؛ دائرة المعارف بستانی، ج ۱۰، ص۷۱۵؛ شرح اصطلاحات تصوف، ج ۷، ص۱۵۱.</ref> براساس [[روایات]]، پُل صراط برای کافران بُرندهتر از [[شمشیر]] و باریکتر از موست.<ref>الاعتقادات، ص۷۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۲۱؛ الصافی، ج ۱، ص۸۶.</ref> دارای خار و خاشاک فراوان و مار و عقرب <ref>مناقب، ج ۲، ص۱۶؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۶۶ - ۶۷؛ حق الیقین، ص۵۶۴.</ref> و لغزنده <ref>جامع البیان، ج ۱۶، ص۱۴۲؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص۳۸۶.</ref> است. گردنههایی سخت با مسافت ۱۰۰۰ سال سربالایی، ۱۰۰۰ سال راه هموار و ۱۰۰۰ سال سراشیبی در آن وجود دارد.<ref> تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۲۱۰؛ الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۴۴۶.</ref> براساس برخی روایات، صراط از پُلهای هفتگانهای تشکیل شده که طول هر یک ۱۷۰۰۰ فرسخ است.<ref>مناقب، ج ۲، ص۳؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۶۴؛ کفایة الموحدین، ج ۴، ص۳۲۳.</ref> پهن و باریک شدن صراط برای [[مؤمنان]] و کافران و [[گناهکاران]] از دیگر خصوصیات آن، بیان شده است | هر چند [[آگاهی]] تفصیلی از [[حقایق]] [[جهان آخرت]] مانند ماهیت پُل صراط بهگونه عادی در این [[جهان]]، ناممکن است، درباره ماهیت آن دو دیدگاه وجود دارد: نخست اینکه به معنای ظاهری آن یعنی پُل یا راهی است همانند آنچه در [[دنیا]] وجود دارد که در سرای دیگر روی جهنم کشیده شده است. برهمین اساس، پُل صراط را تجسم صراط [[دنیوی]] دانستهاند؛ به این معنا که پُل منتهی به [[بهشت]] در این دنیا، [[صراط مستقیم]] [[توحید]]، [[فطرت الهی]] و [[احکام شریعت]] [[الهی]] است که گویا بر فراز شعلههای [[شهوتها]] و گرایشهای [[پست]] [[حیوانی]] [[انسان]] [[استوار]] است و صورت [[اخروی]] آن، به شکل پُلی کشیده شده روی جهنم بروز میکند.<ref>اسفار، ج ۹، ص۲۸۵؛ گوهر مراد، ص۶۶۰؛ منشور جاوید، ج ۹، ص۳۴۷-۳۴۹.</ref> این معنا به گونهای در [[احادیث]] نیز آمده است.<ref>الاصفی، ج ۱، ص۷.</ref> گذر برقآسای عدهای از پُل [[صراط]] نیز محصول عدم درنگ آنان بر [[شهوتها]] و [[تعلقات دنیوی]]، بلکه عدم راهیابی اندیشۀ ناروا در [[ذهن]] آنها در دنیاست؛<ref>معادشناسی، ج ۸، ص۲۴؛ منشور جاوید، ج ۹، ص۳۵۰.</ref> همچنین گفتهاند که حرکت بر پُل صراط، در [[حقیقت]] ظهور [[سیر]] درونی و ذاتی [[انسان]] در [[تقرب به خدا]] در [[زندگی]] دنیاست <ref>اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref> و چون تمام حقیقت این سیر و [[تقرب]]، در نهایت نتیجۀ [[لطف]] و [[رحمت الهی]] است، میتوان چنین برداشت کرد که ماهیت پُل صراط از جنس رحمت الهی و ویژه [[ایمان]] آورندگان است و [[کافران]] را بر آن عبوری نخواهد بود.<ref>اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref> دیدگاه دوم منسوب به [[صوفیه]] و بیشتر [[معتزله]] است که صراط را به [[میانهروی]] در سیر و [[سلوک اخلاقی]] و [[دوری از افراط و تفریط]] [[تأویل]] کردهاند، یا آن را کنایه از [[عدل و داد]] [[خدا]] میدانند.<ref>المواقف، ج ۳، ص۵۲۵؛ دائرة المعارف بستانی، ج ۱۰، ص۷۱۵؛ شرح اصطلاحات تصوف، ج ۷، ص۱۵۱.</ref> براساس [[روایات]]، پُل صراط برای کافران بُرندهتر از [[شمشیر]] و باریکتر از موست.<ref>الاعتقادات، ص۷۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۲۱؛ الصافی، ج ۱، ص۸۶.</ref> دارای خار و خاشاک فراوان و مار و عقرب <ref>مناقب، ج ۲، ص۱۶؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۶۶ - ۶۷؛ حق الیقین، ص۵۶۴.</ref> و لغزنده <ref>جامع البیان، ج ۱۶، ص۱۴۲؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص۳۸۶.</ref> است. گردنههایی سخت با مسافت ۱۰۰۰ سال سربالایی، ۱۰۰۰ سال راه هموار و ۱۰۰۰ سال سراشیبی در آن وجود دارد.<ref> تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۲۱۰؛ الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۴۴۶.</ref> براساس برخی روایات، صراط از پُلهای هفتگانهای تشکیل شده که طول هر یک ۱۷۰۰۰ فرسخ است.<ref>مناقب، ج ۲، ص۳؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۶۴؛ کفایة الموحدین، ج ۴، ص۳۲۳.</ref> پهن و باریک شدن صراط برای [[مؤمنان]] و کافران و [[گناهکاران]] از دیگر خصوصیات آن، بیان شده است<ref>شرح الاصول الخمسه، ص۴۹۸؛ اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 188-189.</ref> | ||
==[[عبور از صراط]]== | ==[[عبور از صراط]]== | ||
براساس گزارش [[قرآن کریم]]، [[مؤمنان]] در [[روز قیامت]] همراه [[پیامبر اکرم]] خواهند بود و نورشان پیشاپیش و در سمت راست آنها به سرعت پیش خواهد رفت و مؤمنان از [[خدا]] میخواهند تا نورشان را برای آنان کامل کرده و گناهانشان را ببخشاید: | براساس گزارش [[قرآن کریم]]، [[مؤمنان]] در [[روز قیامت]] همراه [[پیامبر اکرم]] خواهند بود و نورشان پیشاپیش و در سمت راست آنها به سرعت پیش خواهد رفت و مؤمنان از [[خدا]] میخواهند تا نورشان را برای آنان کامل کرده و گناهانشان را ببخشاید: {{متن قرآن|يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا}}<ref>«در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> برخی [[مفسران]] گفتهاند که [[نور]] مؤمنان روشنیبخش مسیر آنها هنگام گذر از پُل [[صراط]] به سوی [[بهشت]] خواهد بود.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۳۷۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۳۸۳.</ref> گفتهاند که شعاع نور برخی مؤمنان به گستردگی کوهی بزرگ و گروهی دیگر تا سرانگشتان پاهایشان خواهد بود و گاهی نیز خاموش خواهد شد <ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۵۲۵.</ref> و درخواست کامل شدن نور، به سبب [[هراس]] از [[خاموشی]] آن بر صراط است؛<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۳۷۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۴۴۸.</ref> همچنین گفتهاند که [[پیشوایان]] [[اسلام]]، مؤمنان را در گذر از صراط و رسیدن به بهشت کمک خواهند کرد.<ref>جوامع الجامع، ج ۴، ص۳۲۲؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۴۷۸.</ref> براساس برخی [[روایات]]، [[پیامبراکرم]] همراه [[حضرت علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]]، [[حسین]]، [[حمزه]] و جعفر برقآسا از پُل صراط خواهند گذشت.<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص۶۷.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref> از [[مکر]] و [[نیرنگ]] [[منافقان]] در برابر خدا و مکر متقابل خدا با آنان سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ}}. خدعۀ [[خداوند]] به منافقان، خاموشی نور سر راه آنان هنگام رسیدن به صراط، [[تفسیر]] شده است.<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۴۴۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۳۷۵.</ref> برهمین اساس، آنها از مؤمنان نور میخواهند. به آنها گفته میشود به [[دنیا]] بازگردید و با [[ایمان]] و [[کردار]] [[شایسته]]، نوری بجویید که [[روشنایی]] امروز برخاسته از [[ایمان]] و [[عمل]] [[شایسته]] دیروز است؛ آنگاه میان [[مؤمنان]] و [[منافقان]] دیواری کشیده میشود:{{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ}}<ref>«روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد» سوره حدید، آیه ۱۳.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۲۳۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۳۸۴.</ref> [[نور]] یاد شده در [[آیه]]{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref> نیز به [[نورانیت]] هنگام گذر از [[صراط]] [[تفسیر]] شده است. براساس این آیه، [[تقوای الهی]] و ایمان به [[پیامبراکرم]] مایه بهرهمندی از نور و راهرفتن در روشنایی آن معرفی شده است.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۲۴۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص۲۵۰؛ تفسیر لاهیجی، ج ۴، ص۴۰۱.</ref> بر همین اساس، روشنی و گسترش صراط در [[آخرت]] را بسته به [[میزان]] کسب نور [[یقین]] و اندازۀ [[معرفت به خداوند]] در این [[دنیا]] معرفی کردهاند.<ref>اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref> آیه {{متن قرآن|وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«و میگویند: سپاس خداوند را که اندوه را از (دل) ما برد؛ بیگمان پروردگار ما آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره فاطر، آیه ۳۴.</ref> از [[حمد]] [[بهشتیان]] به درگاه [[خداوند]] به سبب رفع [[نگرانی]] آنان خبر میدهد. برخی مراد از «[[حزن]]» را نگرانی و [[اضطراب]] هنگام [[عبور از صراط]] دانستهاند.<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۱۰۴؛ روح البیان، ج ۷، ص۳۵۲-۳۵۳؛ البرهان، ج ۴، ص۵۵۱.</ref> براساس [[روایات]]، وضع [[مردم]] هنگام عبور از صراط متفاوت است: گروهی برقآسا، عدهای چون [[تاختن اسب]]، برخی سینهخیز، شماری در حالت راهرفتن، بعضی هم آویخته و چسبیده به پُل حرکت میکنند و گاهی نیز شعله [[آتش]] آنان را میگیرد؛<ref>جامع البیان، ج ۱۶، ص۱۴۲؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۹؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۲۱.</ref> همچنین گفتهاند که مردم همانند پروانه درون [[جهنم]] میریزند. [[فرشتگان]] از [[خدا]] برای مردم [[بخشایش]] میخواهند و عبورکنندگان [[سپاس]] [[الهی]] را به جای میآورند.<ref>الامالی، ص۲۴۲؛ المحجة البیضاء، ج ۸، ص۳۴۷؛ بحار الانوار، ج ۸، ص۶۵.</ref> [[محبت به اهل بیت]] [[پیامبر]]، [[شناخت امام]] برحق و [[پیروی]] از وی عامل [[پایداری]] و ثَبات قدم در [[صراط]] و تسهیل گذر از آن و نشناختن او سبب [[لغزش]] در آن معرفی شده است <ref>الاعتقادات، ص۷۰؛ معانی الاخبار، ص۳۲؛ اسفار، ج ۵، ص۲۸۴، ۳۱۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 189-190.</ref> | ||
==مواقف صراط و پرسشهای آن== | ==مواقف صراط و پرسشهای آن== | ||
براساس [[روایات]] و گزارشهای [[تفسیری]]، هنگام عبور از پُل صراط افراد را بارها نگه داشته و درباره موضوعات گوناگون از آنان میپرسند. از این جایگاهها با عنوان «مواقف» یاد شده است. [[قرآن کریم]] از نگهداشتن [[منکران]] [[قیامت]] در آن [[روز]] و [[پرسش]] از آنان خبر داده است: «و | براساس [[روایات]] و گزارشهای [[تفسیری]]، هنگام عبور از پُل صراط افراد را بارها نگه داشته و درباره موضوعات گوناگون از آنان میپرسند. از این جایگاهها با عنوان «مواقف» یاد شده است. [[قرآن کریم]] از نگهداشتن [[منکران]] [[قیامت]] در آن [[روز]] و [[پرسش]] از آنان خبر داده است: {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> به گفته برخی [[مفسران]]، این نگهداشتن و پرسش، بر پُل صراط خواهد بود.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۱۳۳؛ تفسیر لاهیجی، ج ۳، ص۷۶۹.</ref> از آنان پرسیده میشود که چرا در برابر [[حق]] گردنکشی کرده و اکنون چرا در [[ستیز]] با حق یکدیگر را [[یاری]] نمیکنند: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ}}<ref>«چرا یکدیگر را یاری نمیکنید؟» سوره صافات، آیه ۲۵.</ref> براساس برخی روایات، پرسش یاد شده در [[آیه]]، درباره [[ولایت امیرمؤمنان]] [[امام علی]] <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۲۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۶۸۸؛ تفسیر لاهیجی، ج ۳، ص۷۶۹.</ref> و [[پذیرش ولایت]] آن حضرت مجوز گذر از صراط است.<ref>کنزالدقائق، ج ۱۱، ص۱۲۰؛ بحارالانوار، ج ۸، ص۷۰؛ المحجة البیضاء، ج ۸، ص۳۴۷.</ref> براساس روایات، بر سر پُل صراط درباره این موضوعات سؤال خواهد شد: [[فرایض الهی]]،<ref>الاعتقادات، ص۷۱-۷۲؛ بحار الانوار، ج ۸، ص۶۴؛ کفایة الموحدین، ج ۴، ص۳۲۵.</ref> [[امانتداری]]، [[خویشاوندی]]، [[نماز]]،<ref>الامالی، ص۲۴۲؛ المحجة البیضاء، ج ۸، ص۳۴۷؛ علم الیقین، ج ۳، ص۱۱۸۵.</ref> [[ولایت]] ([[ایمان]] [[خالص]])،<ref>الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۴۴۶؛ بحار الانوار، ج ۸، ص۶۴.</ref>[[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[جهاد]] و [[عدل]] <ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۴۰؛ الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۴۴۷.</ref> و رسیدگی به [[ظلم]] [[ستمگران]] که در آخرین توقفگاه صراط است و از آن به «مِرْصاد» تعبیر شده است.<ref>الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۴۴۷؛ علم الیقین، ج ۳، ص۱۱۸۶.</ref> در این گذرگاه که کمینگاه [[الهی]] است،<ref>شرح اصول کافی، ج ۹، ص۳۷۹؛ بحار الانوار، ج ۸، ص۶۴.</ref> [[خداوند]] به همه ستمگریهای [[ستمگران]] رسیدگی خواهد کرد.<ref>الاعتقادات، ص۷۲؛ منازل الآخره، ص۲۳۶.</ref> [[ناتوانی]] در پاسخ به [[پرسشها]] سبب توقف طولانی مدت بر [[صراط]] خواهد شد و اگر [[اعمال انسان]] سودی نبخشند و رحمتی از سوی [[خدا]] نیز [[آدمی]] را دربر نگیرد، وی دچار [[لغزش]] شده و در [[جهنم]] [[سقوط]] میکند و کسانی که از عهدۀ پرسشها برآیند روانۀ [[بهشت]] میشوند.<ref>الاعتقادات، ص۷۱-۷۲.</ref> براساس برخی [[روایات]]، رعایت [[صله رحم]] هنگام [[عبور از صراط]] به [[یاری]] [[انسان]] میشتابد<ref>الکافی، ج ۲، ص۱۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۴۴.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی]] و [[مجید بهبودی|بهبودی]]، [[صراط (مقاله)|مقاله «صراط»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۷، ص 190-191.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |