محبت اهل بیت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = محبت اهل بیت | | موضوع مرتبط = محبت اهل بیت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = محبت اهل بیت | ||
| مداخل مرتبط = [[محبت اهل بیت در حدیث]] - [[محبت اهل بیت در اخلاق اسلامی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره نبوی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره حسینی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره رضوی]] | | مداخل مرتبط = [[محبت اهل بیت در حدیث]] - [[محبت اهل بیت در اخلاق اسلامی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره نبوی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره حسینی]] - [[محبت اهل بیت در معارف و سیره رضوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== [[محبت اهل بیت]] به عنوان مصداق [[تمسک به عترت]]== | |||
این مرتبه از مراتب [[تمسک به اهل بیت]]، با [[قلوب]] [[شیعیان]] درآمیخته است، تا آنجا که حتّی عوام آنان - که [[امام]] را تنها از راه شنیدهها میشناسند، یعنی تنها از نوعی [[علم]] مختصر حاصل از [[تقلید]] از [[پدران]] و آشنایان برخوردارند - نیز، [[محبّت]] [[امام]] را در [[دل]] داشته و دارند. حفظ [[تشیع]] تا روزگار ما ناشی از همین [[احساسات]] و عواطفی بوده که [[دشمنان]] به [[سختی]] از آن در هراسند، همانگونه که جانبازی و مالبازی [[شیعیان]] در راه [[امامان]] خود، بزرگترین عامل [[وحشت]] آنان بوده است | == [[محبت اهل بیت]] به عنوان مصداق [[تمسک به عترت]] == | ||
این مرتبه از مراتب [[تمسک به اهل بیت]]، با [[قلوب]] [[شیعیان]] درآمیخته است، تا آنجا که حتّی عوام آنان - که [[امام]] را تنها از راه شنیدهها میشناسند، یعنی تنها از نوعی [[علم]] مختصر حاصل از [[تقلید]] از [[پدران]] و آشنایان برخوردارند - نیز، [[محبّت]] [[امام]] را در [[دل]] داشته و دارند. حفظ [[تشیع]] تا روزگار ما ناشی از همین [[احساسات]] و عواطفی بوده که [[دشمنان]] به [[سختی]] از آن در هراسند، همانگونه که جانبازی و مالبازی [[شیعیان]] در راه [[امامان]] خود، بزرگترین عامل [[وحشت]] آنان بوده است. | |||
این [[احساسات]]، شدیداً [[قوی]] و محکم بوده هر چند ناشی از [[تقلید]] باشد، امّا هرگز [[فتور]] و سستیای در آن راه نیافته است. [[دلیل]] این مطلب نیز آن است که تشیّع همواره بعد از جریان [[سقیفه]] تا امروز باقی مانده، و هر روز راه شکوهمند توسعه خود را بیش از پیش ادامه داده است. | این [[احساسات]]، شدیداً [[قوی]] و محکم بوده هر چند ناشی از [[تقلید]] باشد، امّا هرگز [[فتور]] و سستیای در آن راه نیافته است. [[دلیل]] این مطلب نیز آن است که تشیّع همواره بعد از جریان [[سقیفه]] تا امروز باقی مانده، و هر روز راه شکوهمند توسعه خود را بیش از پیش ادامه داده است. | ||
این [[محبّت]] برای [[محبّان]] بسیار پرثمر بوده آنان را از [[آتش دوزخ]] رهائی میبخشد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر [[لیاقت]] [[شفاعت]] را بیابند به واسطه آن از آن [[مظهر]] [[غضب الهی]] خارج میشوند. این در شمار فوائد اُخروی [[محبّت]] به ائمّه هدی{{عم}} است. | این [[محبّت]] برای [[محبّان]] بسیار پرثمر بوده آنان را از [[آتش دوزخ]] رهائی میبخشد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر [[لیاقت]] [[شفاعت]] را بیابند به واسطه آن از آن [[مظهر]] [[غضب الهی]] خارج میشوند. این در شمار فوائد اُخروی [[محبّت]] به ائمّه هدی {{عم}} است. | ||
در [[دنیا]] امّا، بازداشتن [[انسان]] از بسیاری از امور [[هلاکت]] آفرین، و [[هدایت]] او به راههای [[نجات]]، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛ و در نتیجه میتوان گفت که [[محبّت]] به [[عترت]] [[طاهر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست. | در [[دنیا]] امّا، بازداشتن [[انسان]] از بسیاری از امور [[هلاکت]] آفرین، و [[هدایت]] او به راههای [[نجات]]، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛ و در نتیجه میتوان گفت که [[محبّت]] به [[عترت]] [[طاهر]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست. | ||
[[قرآن کریم]] تا از این مطلب پرده بردارد و تأکید خود بر این [[محبّت]] را بیشتر نشان دهد، نخست آن را اجر و [[مزد رسالت]] دانسته است. این نگرش [[قرآنی]] به خوبی [[ارزش]] [[محبّت]] را نشان میدهد، چه [[رسالت]] [[برترین]] هدیّه [[الهی]] است که از همه [[دنیا]] و آنچه در آن است، ارزشمندتر و پربهاتر است؛ از اینرو آنچه مزد آن خواهد بود نیز از تمامی [[دنیا]] و آنچه در آن است، پربهاتر خواهد بود. [[حضرت حق]] خود به صراحت میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳ | [[قرآن کریم]] تا از این مطلب پرده بردارد و تأکید خود بر این [[محبّت]] را بیشتر نشان دهد، نخست آن را اجر و [[مزد رسالت]] دانسته است. این نگرش [[قرآنی]] به خوبی [[ارزش]] [[محبّت]] را نشان میدهد، چه [[رسالت]] [[برترین]] هدیّه [[الهی]] است که از همه [[دنیا]] و آنچه در آن است، ارزشمندتر و پربهاتر است؛ از اینرو آنچه مزد آن خواهد بود نیز از تمامی [[دنیا]] و آنچه در آن است، پربهاتر خواهد بود. [[حضرت حق]] خود به صراحت میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. | ||
در [[آیه]] دیگری نیز به ما یادآوری میکند، که [[منفعت]] این محبّتی که اَجر [[رسالت]] است، در [[حقیقت]] به خود [[محبّان]]، و نه به [[پیامبر]]، باز میگردد. شاید یکی از [[منافع]] آن برای [[امّت]] [[اسلامی]]، همین مطلبی است که در این سطور بدان اشاره کردیم، و بقاء تشیّع تا این روزگار را وابسته به آن علاقه و [[محبّت]] دانستیم. به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۱۳.</ref> | در [[آیه]] دیگری نیز به ما یادآوری میکند، که [[منفعت]] این محبّتی که اَجر [[رسالت]] است، در [[حقیقت]] به خود [[محبّان]]، و نه به [[پیامبر]]، باز میگردد. شاید یکی از [[منافع]] آن برای [[امّت]] [[اسلامی]]، همین مطلبی است که در این سطور بدان اشاره کردیم، و بقاء تشیّع تا این روزگار را وابسته به آن علاقه و [[محبّت]] دانستیم. به این [[آیه]] بنگرید: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۴۱۱ ـ ۴۱۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اهل بیت | [[رده:وظایف قلبی و عاطفی امت نسبت به اهل بیت]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۳
محبت اهل بیت به عنوان مصداق تمسک به عترت
این مرتبه از مراتب تمسک به اهل بیت، با قلوب شیعیان درآمیخته است، تا آنجا که حتّی عوام آنان - که امام را تنها از راه شنیدهها میشناسند، یعنی تنها از نوعی علم مختصر حاصل از تقلید از پدران و آشنایان برخوردارند - نیز، محبّت امام را در دل داشته و دارند. حفظ تشیع تا روزگار ما ناشی از همین احساسات و عواطفی بوده که دشمنان به سختی از آن در هراسند، همانگونه که جانبازی و مالبازی شیعیان در راه امامان خود، بزرگترین عامل وحشت آنان بوده است.
این احساسات، شدیداً قوی و محکم بوده هر چند ناشی از تقلید باشد، امّا هرگز فتور و سستیای در آن راه نیافته است. دلیل این مطلب نیز آن است که تشیّع همواره بعد از جریان سقیفه تا امروز باقی مانده، و هر روز راه شکوهمند توسعه خود را بیش از پیش ادامه داده است.
این محبّت برای محبّان بسیار پرثمر بوده آنان را از آتش دوزخ رهائی میبخشد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر لیاقت شفاعت را بیابند به واسطه آن از آن مظهر غضب الهی خارج میشوند. این در شمار فوائد اُخروی محبّت به ائمّه هدی (ع) است.
در دنیا امّا، بازداشتن انسان از بسیاری از امور هلاکت آفرین، و هدایت او به راههای نجات، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛ و در نتیجه میتوان گفت که محبّت به عترت طاهر پیامبر اکرم (ص)، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست.
قرآن کریم تا از این مطلب پرده بردارد و تأکید خود بر این محبّت را بیشتر نشان دهد، نخست آن را اجر و مزد رسالت دانسته است. این نگرش قرآنی به خوبی ارزش محبّت را نشان میدهد، چه رسالت برترین هدیّه الهی است که از همه دنیا و آنچه در آن است، ارزشمندتر و پربهاتر است؛ از اینرو آنچه مزد آن خواهد بود نیز از تمامی دنیا و آنچه در آن است، پربهاتر خواهد بود. حضرت حق خود به صراحت میفرماید: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱].
در آیه دیگری نیز به ما یادآوری میکند، که منفعت این محبّتی که اَجر رسالت است، در حقیقت به خود محبّان، و نه به پیامبر، باز میگردد. شاید یکی از منافع آن برای امّت اسلامی، همین مطلبی است که در این سطور بدان اشاره کردیم، و بقاء تشیّع تا این روزگار را وابسته به آن علاقه و محبّت دانستیم. به این آیه بنگرید: ﴿قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ﴾[۲].[۳]
منابع
پانویس
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۴۱۱ ـ ۴۱۳.