ابوسیاره متعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوسیاره متعی | مداخل مرتبط = [[ابوسیاره متعی در تراجم و رجال]] - [[ابوسیاره متعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابوسیاره متعی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوسیاره متعی
| نام = ابوسیاره متعی
خط ۵: خط ۵:
| نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg                           
| نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg                           
| عرض تصویر =  
| عرض تصویر =  
| توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق
| نام کامل = ابوسیاره متعی
| نام کامل = ابوسیاره متعی
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۴

ابوسیاره متعی
تصویر کهنی از شهر دمشق
نام کاملابوسیاره متعی
جنسیتمرد
محل زندگیشام
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

نام او را عمیره، عمیر بن الاعلم، عامر بن هلال و حارث بن مسلم آورده‌اند. از این رو با عناوین مزبور از او یاد شده است اما به کنیه شهرت دارد[۱]. ابوسیاره از هم پیمانان بنی بجاله[۲] بود. وی به مُتَع، تیره‌ای از عبس بن حبیب[۳] و یا به گمان سمعانی[۴] تیره‌ای از فَهم از قیس عیلان[۵] منسوب است. انتساب دیگری که برای او برشمرده‌اند عدوانی است ولی ابن حجر این را توهمی بیش ندانسته و آن را ناشی از خلط مدخل مورد بحث با ابوسیاره عدوانی دانسته که نامش عمیله بود و در زمان جاهلیت، پیش از ریاست قضی بر مکه، سوار بر الاغش دستور کوچ به عرفات را میداد و چون الاغش بی آنکه مریض شود، چهل سال زنده بود سلامتی او ضرب‌المثل شد که گفتند «اصح من عير ابي سياره». وی پیش از بعثت رسول خدا (ص) درگذشت.

ابوسیاره متعی ساکن شام بود[۶] و شامی‌ها از او حدیث نقل کرده‌اند [۷]. وی صحابی رسول خداست[۸] و مستند آن روایت سلیمان بن موسی از ابرسیاره است که گوید: نزد رسول خدا رفتم و از زکات عسل پرسیدم. حضرت فرمود: «یک دهم آن را بپرداز». او به حضرت گفت: کوهستان محل زنبورها را در اختیار من قرار ده و حضرت، با نوشتن نامه‌ای آن را در اختیارش قرار داد[۹]. این نامه نزد برادرزاده‌ها و نوادگانش از مُتَعی‌ها باقی ماند [۱۰]. ابن عبدالبر[۱۱] و ابن حجر [۱۲] از آن رو که سلیمان هیچ یک از صحابه را ندیده این روایت را مُرسل و یا منقطع دانسته‌اند.[۱۳]

منابع

پانویس

  1. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۲۲؛ ابن عبد البر، ج۲، ص۳۴۶ و ج۴، ص۲۴۸؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۳ و ج۴، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ج۶، ص۱۵۷؛ ابن اثیر، ج۳، ص۴۳ از ج۶، ص۱۵۷؛ ابن حجر، ج۳، ص۴۹۰ و ج۷، ص۱۶۶.
  2. ابن سعد، ج۷، ص۲۹۲.
  3. ابن ابی‌حاتم، ج۶، ص۳۲۸؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۳۴۶؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۳؛ ابن حجر، ج۳، ص۴۹۰.
  4. سمعانی، ج۵، ص۱۹۰.
  5. ابن اثیر، ج۴، ص۲۸۹.
  6. ابن سعد، ج۷، ص۲۹۲.
  7. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۲۲.
  8. یحیی بن معین، ج۲، ص۲۱۷.
  9. ابن سعد، ج۷، ص۲۹۳؛ خلیفة بن خیاط، ص۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۲۲؛ مزی، ج۳۳، ص۳۹۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۵۷.
  10. ابن ابی‌حاتم، ج۶، ص۳۲۸؛ ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۳.
  11. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۴۸.
  12. ابن حجر، ج۷، ص:۱۶۶.
  13. خانجانی، قاسم، مقاله «ابوسیاره متعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۶۷.