اصلاح در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۱: خط ۳۱:


== [[اصلاح‌طلبی]] در فرهنگ قرآنی ==
== [[اصلاح‌طلبی]] در فرهنگ قرآنی ==
واژه‌های [[فساد]]، [[افساد]] و [[مفسدان]] در مقابل اصلاح بارها مطرح شده و از [[زورمداران]]، زراندوزان و [[طاغوتیان]] به عنوان [[مفسد]] و فسادگران یاد شده و تعبیرهای بسیار کوبنده و نکوهش‌کننده‌ای نسبت به آنها به کار گرفته شده است<ref>سوره بقره: آیه ۱ - ۱۲۔ ۲۲۰ – ۲۰۵؛ سوره نحل، آیه ۳۴؛ سورة یونس، آیه ۸۱.</ref>.
واژه‌های [[فساد]]، [[افساد]] و [[مفسدان]] در مقابل اصلاح بارها مطرح شده و از زورمداران، زراندوزان و [[طاغوتیان]] به عنوان [[مفسد]] و فسادگران یاد شده و تعبیرهای بسیار کوبنده و نکوهش‌کننده‌ای نسبت به آنها به کار گرفته شده است<ref>سوره بقره: آیه ۱ - ۱۲۔ ۲۲۰ – ۲۰۵؛ سوره نحل، آیه ۳۴؛ سورة یونس، آیه ۸۱.</ref>.


قرآن کریم، [[رسالت]] بزرگ همه [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] را اصلاح در [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] [[انسان‌ها]] معرفی می‌کند و [[رسولان]] [[حق]] را مصلح می‌نامد. [[شعیب]] [[پیامبر]] {{صل}} [[هدف رسالت]] و [[مأموریت]] اصلی خود را [[اصلاح امور مردم]] معرفی می‌کند و می‌گوید: {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز می‌گردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref>. او از ابتدای فعالیت خویش، به سامان بخشی و نیکوسازی [[معیشت]] [[دنیایی]] و رفع فساد و [[تباهی]] در [[روابط اقتصادی]] آنان می‌پردازد و با [[دعوت]] و [[ترغیب]] فراوان، آنان را به [[تبعیت]] از مقررات و دستورالعمل‌های [[دینی]] به منظور اصلاح همه [[شئون]] مادی و معنوی [[حیات]] دنیایی دعوت می‌کند<ref>سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>.
قرآن کریم، [[رسالت]] بزرگ همه [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] را اصلاح در زندگی مادی و [[معنوی]] [[انسان‌ها]] معرفی می‌کند و [[رسولان]] [[حق]] را مصلح می‌نامد. [[شعیب]] [[پیامبر]] {{صل}} [[هدف رسالت]] و مأموریت اصلی خود را اصلاح امور مردم معرفی می‌کند و می‌گوید: {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز می‌گردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref>. او از ابتدای فعالیت خویش، به سامان بخشی و نیکوسازی [[معیشت]] [[دنیایی]] و رفع فساد و [[تباهی]] در روابط اقتصادی آنان می‌پردازد و با [[دعوت]] و ترغیب فراوان، آنان را به [[تبعیت]] از مقررات و دستورالعمل‌های [[دینی]] به منظور اصلاح همه [[شئون]] مادی و معنوی [[حیات]] دنیایی دعوت می‌کند<ref>سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>.


از دیدگاه [[قرآن]]، رسالت اصلی [[دین]]، اصلاح [[فکر]] و [[عقل]] [[بشر]] است و [[پایداری]] و ابقای [[جوامع]]، در گرو اصلاح‌طلبی و [[اصلاح‌گرایی]] است<ref>سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref> و سرانجام [[نیکو]] و [[پاداش نیک]] نیز از آن [[اصلاح]] گران است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>.
از دیدگاه [[قرآن]]، رسالت اصلی [[دین]]، اصلاح [[فکر]] و [[عقل]] [[بشر]] است و [[پایداری]] و ابقای [[جوامع]]، در گرو اصلاح‌طلبی و [[اصلاح‌گرایی]] است<ref>سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref> و سرانجام [[نیکو]] و پاداش نیک نیز از آن [[اصلاح]] گران است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>.


از دیدگاه [[قرآن]]، اصلاح [[بشر]] تنها در پرتو [[اجرای قوانین]] [[کتاب آسمانی]] و [[دین خدا]]، امکان‌پذیر است. [[تعالیم قرآنی]] به ما می‌آموزد که علاوه بر [[پیامبران]] و [[پیشوایان دین]] و [[اولیای الهی]]، همه کسانی که به کتاب آسمانی و [[قوانین]] و [[احکام الهی]] [[تمسک]] جویند، راه [[تقوا]] و [[عفاف]] را بپویند، در برابر [[پروردگار]] سر [[تسلیم]] فرود آورند و [[قادر]] به [[اصلاح امور مردم]] باشند؛ جزء [[مصلحان]] هستند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>.
از دیدگاه [[قرآن]]، اصلاح [[بشر]] تنها در پرتو اجرای قوانین [[کتاب آسمانی]] و [[دین خدا]]، امکان‌پذیر است. تعالیم قرآنی به ما می‌آموزد که علاوه بر [[پیامبران]] و [[پیشوایان دین]] و [[اولیای الهی]]، همه کسانی که به کتاب آسمانی و [[قوانین]] و [[احکام الهی]] تمسک جویند، راه [[تقوا]] و [[عفاف]] را بپویند، در برابر [[پروردگار]] سر [[تسلیم]] فرود آورند و قادر به اصلاح امور مردم باشند؛ جزء [[مصلحان]] هستند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>.


در قرآن به همان اندازه که از [[حرکت‌های اصلاحی]] [[دفاع]] می‌شود، به حرکت‌های [[ضد]] اصلاحی [[حمله]] می‌گردد، هر چند [[رهبران]] آن به ظاهر مدعی [[اصلاح‌طلبی]] باشند؛ به عنوان مثال، ادعای اصلاح‌طلبی [[منافقان]] به شدت [[تخلیه]] شده است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمی‌یابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>.
در قرآن به همان اندازه که از حرکت‌های اصلاحی [[دفاع]] می‌شود، به حرکت‌های ضد اصلاحی حمله می‌گردد، هر چند [[رهبران]] آن به ظاهر مدعی [[اصلاح‌طلبی]] باشند؛ به عنوان مثال، ادعای اصلاح‌طلبی [[منافقان]] به شدت تخلیه شده است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید می‌گویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمی‌یابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>.


«اصلاح‌طلبی یک [[روحیه]] [[اسلامی]] است. هر [[مسلمانی]] به [[حکم]] اینکه [[مسلمان]] است، خواه ناخواه اصلاح [[طلب]] و لااقل طرفدار اصلاح‌طلبی است؛ زیرا اصلاح‌طلبی هم به عنوان یک [[شأن]] [[پیامبری]] در قرآن مطرح شده و هم مصداق [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>شهید مرتضی مطهری، نشست‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref>.<ref>[[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]، ص ۵۰.</ref>
«اصلاح‌طلبی یک روحیه [[اسلامی]] است. هر [[مسلمانی]] به [[حکم]] اینکه [[مسلمان]] است، خواه ناخواه اصلاح طلب و لااقل طرفدار اصلاح‌طلبی است؛ زیرا اصلاح‌طلبی هم به عنوان یک [[شأن]] [[پیامبری]] در قرآن مطرح شده و هم مصداق [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>شهید مرتضی مطهری، نشست‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref>.<ref>[[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاح‌طلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]]، ص ۵۰.</ref>


در اصطلاح [[قرآنی]]، [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] به کوشش برای تحقق آموزه‌ها و دستورهای اجتماعی [[اسلام]] اطلاق می‌شود و [[مصلح]] به کسی گفته می‌شود که در راه تحقق [[شریعت الهی]] بکوشد؛ از این رو، پیامبران در قرآن مصلح نامیده شده‌اند. در مقابل، [[مفسد]] به کسی گفته می‌شود که از تحقق آموزه‌ها و [[احکام الهی]] جلوگیری کند. [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] ۲۰۵ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref> - که درباره [[منافقان]] وارد شده - می‌نویسد: مقصود از [[فساد]]، فساد در [[تشریع]] است؛ زیرا [[خداوند]] آن‌چه را در [[دین]] وجود دارد، برای اصلاح اعمال [[بندگان]] تشریع کرده است تا در نتیجه آن، [[اخلاق]] و ملکات [[نفوس]] آنان را اصلاح کند و به سبب آن، [[جان انسان]] و [[جامعه بشری]] اصلاح شود و [[انسان‌ها]] به [[سعادت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یابند<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۹۸.</ref>.
در اصطلاح [[قرآنی]]، [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] به کوشش برای تحقق آموزه‌ها و دستورهای اجتماعی [[اسلام]] اطلاق می‌شود و [[مصلح]] به کسی گفته می‌شود که در راه تحقق [[شریعت الهی]] بکوشد؛ از این رو، پیامبران در قرآن مصلح نامیده شده‌اند. در مقابل، [[مفسد]] به کسی گفته می‌شود که از تحقق آموزه‌ها و [[احکام الهی]] جلوگیری کند. [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] ۲۰۵ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref> - که درباره [[منافقان]] وارد شده - می‌نویسد: مقصود از [[فساد]]، فساد در [[تشریع]] است؛ زیرا [[خداوند]] آن‌چه را در [[دین]] وجود دارد، برای اصلاح اعمال [[بندگان]] تشریع کرده است تا در نتیجه آن، [[اخلاق]] و ملکات [[نفوس]] آنان را اصلاح کند و به سبب آن، [[جان انسان]] و [[جامعه بشری]] اصلاح شود و [[انسان‌ها]] به [[سعادت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] دست یابند<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۹۸.</ref>.
۱۰۸٬۵۴۶

ویرایش