برادران پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(...)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام مهدی
| موضوع مرتبط = امام مهدی
| عنوان مدخل  = امام مهدی
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: روزی [[رسول خدا]]{{صل}} در میان [[اصحاب]] نشسته بود که دست به [[دعا]] برداشت و به درگاه [[پروردگار]] عرض نمود: «خداوندا [[برادران]] مرا به من برسان» و این جمله را [[حضرت]] دو بار تکرار نمود. [[اصحاب]] عرضه داشتند: ای [[رسول خدا]]، آیا ما [[برادران]] شما نیستیم؟! [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: خیر، شما [[اصحاب]] و [[یاران]] من هستید، اما [[برادران]] من جماعتی هستند که در [[آخرالزمان]] خواهند آمد، به من [[ایمان]] می‌آورند در حالی که مرا ندیده‌اند، همانا [[خداوند]] ایشان را به نام خود و پدرشان، پیش از بیرون آمدن از صلب پدرانشان به من شناساند، به درستی که [[پایداری]] هر کدام از آنان بر [[دین]] خود از این سخت‌تر است که شاخه پر تیغ گیاه [[قتاد]]<ref>قتاد گیاهی است پر تیغ با خارهایی بسیار تیز.</ref> را با دست [[پاک]] کنی یا اینکه آتشی سوزان و زغالی گداخته را در [[کف دست]] نگاه داری. آنان همانند چراغ‌های شب تارند، [[خداوند]] ایشان را از فتنه‌های تیره و تار [[نجات]] می‌دهد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۰ و عبقری الحسان: ج ۲، ص ۱۵.</ref>.  
[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: روزی [[رسول خدا]] {{صل}} در میان [[اصحاب]] نشسته بود که دست به [[دعا]] برداشت و به درگاه [[پروردگار]] عرض نمود: «خداوندا [[برادران]] مرا به من برسان» و این جمله را حضرت دو بار تکرار نمود. [[اصحاب]] عرضه داشتند: ای [[رسول خدا]]، آیا ما [[برادران]] شما نیستیم؟! [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: خیر، شما [[اصحاب]] و [[یاران]] من هستید، اما [[برادران]] من جماعتی هستند که در [[آخرالزمان]] خواهند آمد، به من [[ایمان]] می‌آورند در حالی که مرا ندیده‌اند، همانا [[خداوند]] ایشان را به نام خود و پدرشان، پیش از بیرون آمدن از صلب پدرانشان به من شناساند، به درستی که [[پایداری]] هر کدام از آنان بر [[دین]] خود از این سخت‌تر است که شاخه پر تیغ گیاه [[قتاد]]<ref>قتاد گیاهی است پر تیغ با خارهایی بسیار تیز.</ref> را با دست [[پاک]] کنی یا اینکه آتشی سوزان و زغالی گداخته را در [[کف دست]] نگاه داری. آنان همانند چراغ‌های شب تارند، [[خداوند]] ایشان را از فتنه‌های تیره و تار [[نجات]] می‌دهد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۰ و عبقری الحسان: ج ۲، ص ۱۵.</ref>.  


روزی [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} پرسیدند: ای [[رسول خدا]]! آیا کسی هست که از ما بهتر باشد در حالی که ما [[ایمان]] به [[دین اسلام]] آوردیم و در رکاب شما [[جنگ]] کردیم؟ [[حضرت]] فرمود: بلی، گروهی خواهند آمد که به من [[ایمان]] آورده، در صورتی که مرا اصلاً ندیده‌اند، بلکه نوشته‌هایی را می‌بینند، آن‌گاه [[ایمان]] می‌آورند و مرا [[تصدیق]] می‌کنند، آنان از شما بهتر هستند<ref>کنز العمال: ص ۴۶ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۰۹.</ref>.  
روزی [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} پرسیدند: ای [[رسول خدا]]! آیا کسی هست که از ما بهتر باشد در حالی که ما [[ایمان]] به [[دین اسلام]] آوردیم و در رکاب شما [[جنگ]] کردیم؟ حضرت فرمود: بلی، گروهی خواهند آمد که به من [[ایمان]] آورده، در صورتی که مرا اصلاً ندیده‌اند، بلکه نوشته‌هایی را می‌بینند، آن‌گاه [[ایمان]] می‌آورند و مرا [[تصدیق]] می‌کنند، آنان از شما بهتر هستند<ref>کنز العمال: ص ۴۶ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۰۹.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: چه وقت یارانم را خواهم دید؟! کی دوستانم را [[ملاقات]] خواهم کرد؟! بعضی از [[صحابه]] گفتند: آیا ما [[دوستان]] شما نیستیم؟ حضرت پاسخ دادند: شما [[اصحاب]] من هستند، اما [[دوستان]] من کسانی‌اند که مرا ندیده‌اند و به من [[ایمان]] می‌آورند، من مشتاق ایشانم!<ref>کنز العمال: ص ۵۱.</ref>  
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: چه وقت یارانم را خواهم دید؟! کی دوستانم را [[ملاقات]] خواهم کرد؟! بعضی از [[صحابه]] گفتند: آیا ما [[دوستان]] شما نیستیم؟ [[حضرت]] پاسخ دادند: شما [[اصحاب]] من هستند، اما [[دوستان]] من کسانی‌اند که مرا ندیده‌اند و به من [[ایمان]] می‌آورند، من مشتاق ایشانم!<ref>کنز العمال: ص ۵۱.</ref>  


[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: خوش به حال کسی که در [[زمان ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} قرار گیرد، در حالی که پیش از [[قیام]] او به دستوراتش عمل می‌نموده و با [[دوستان]] او [[دوست]] و با [[دشمنان]] او [[دشمن]] بوده است، به [[ائمه دوازده‌گانه]] [[ایمان]] داشته است. چنین کسانی [[دوستان]] من هستند و [[برترین]] افراد [[امت]] من به شمار می‌آیند<ref>غیبت طوسی: ص ۲۷۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۳۹.</ref>
[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: خوش به حال کسی که در [[زمان ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} قرار گیرد، در حالی که پیش از [[قیام]] او به دستوراتش عمل می‌نموده و با [[دوستان]] او [[دوست]] و با [[دشمنان]] او [[دشمن]] بوده است، به [[ائمه دوازده‌گانه]] [[ایمان]] داشته است. چنین کسانی [[دوستان]] من هستند و [[برترین]] افراد [[امت]] من به شمار می‌آیند<ref>غیبت طوسی: ص ۲۷۵.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۳۹.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۲۴: خط ۲۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


 
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پیامبر خاتم]]
[[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۵

مقدمه

امام باقر (ع) فرمود: روزی رسول خدا (ص) در میان اصحاب نشسته بود که دست به دعا برداشت و به درگاه پروردگار عرض نمود: «خداوندا برادران مرا به من برسان» و این جمله را حضرت دو بار تکرار نمود. اصحاب عرضه داشتند: ای رسول خدا، آیا ما برادران شما نیستیم؟! رسول خدا (ص) فرمود: خیر، شما اصحاب و یاران من هستید، اما برادران من جماعتی هستند که در آخرالزمان خواهند آمد، به من ایمان می‌آورند در حالی که مرا ندیده‌اند، همانا خداوند ایشان را به نام خود و پدرشان، پیش از بیرون آمدن از صلب پدرانشان به من شناساند، به درستی که پایداری هر کدام از آنان بر دین خود از این سخت‌تر است که شاخه پر تیغ گیاه قتاد[۱] را با دست پاک کنی یا اینکه آتشی سوزان و زغالی گداخته را در کف دست نگاه داری. آنان همانند چراغ‌های شب تارند، خداوند ایشان را از فتنه‌های تیره و تار نجات می‌دهد[۲].

روزی اصحاب پیامبر (ص) پرسیدند: ای رسول خدا! آیا کسی هست که از ما بهتر باشد در حالی که ما ایمان به دین اسلام آوردیم و در رکاب شما جنگ کردیم؟ حضرت فرمود: بلی، گروهی خواهند آمد که به من ایمان آورده، در صورتی که مرا اصلاً ندیده‌اند، بلکه نوشته‌هایی را می‌بینند، آن‌گاه ایمان می‌آورند و مرا تصدیق می‌کنند، آنان از شما بهتر هستند[۳]. رسول خدا (ص) فرمود: چه وقت یارانم را خواهم دید؟! کی دوستانم را ملاقات خواهم کرد؟! بعضی از صحابه گفتند: آیا ما دوستان شما نیستیم؟ حضرت پاسخ دادند: شما اصحاب من هستند، اما دوستان من کسانی‌اند که مرا ندیده‌اند و به من ایمان می‌آورند، من مشتاق ایشانم![۴]

رسول خدا (ص) فرمود: خوش به حال کسی که در زمان ظهور حضرت قائم (ع) قرار گیرد، در حالی که پیش از قیام او به دستوراتش عمل می‌نموده و با دوستان او دوست و با دشمنان او دشمن بوده است، به ائمه دوازده‌گانه ایمان داشته است. چنین کسانی دوستان من هستند و برترین افراد امت من به شمار می‌آیند[۵].[۶]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. قتاد گیاهی است پر تیغ با خارهایی بسیار تیز.
  2. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۱۰ و عبقری الحسان: ج ۲، ص ۱۵.
  3. کنز العمال: ص ۴۶ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۰۹.
  4. کنز العمال: ص ۵۱.
  5. غیبت طوسی: ص ۲۷۵.
  6. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۹.