←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
# [[انکار]] و برخورد عنادآمیز با [[قرآن]] و [[محمّد]] {{صل}} [[شیوه]] پیوسته [[کافران]]: {{متن قرآن|كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}؛ | # [[انکار]] و برخورد عنادآمیز با [[قرآن]] و [[محمّد]] {{صل}} [[شیوه]] پیوسته [[کافران]]: {{متن قرآن|كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}؛ | ||
# [[اصرار]] و لجاجت [[مشرکان]] در [[مخالفت]] با [[دعوت پیامبر]] نمودی از [[حق]] گریزی و لجاجت آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۷۷-۵۸۹.</ref>. | # [[اصرار]] و لجاجت [[مشرکان]] در [[مخالفت]] با [[دعوت پیامبر]] نمودی از [[حق]] گریزی و لجاجت آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۷۷-۵۸۹.</ref>. | ||
==لجاجت== | |||
به معنای پافشاری و [[اصرار]] کردن بر سخن یا [[رفتاری]]، نوعی [[ستیزهجویی]] است. [[انسان]] لجوج کسی است که به دور از [[عقل]] و [[منطق]] بر سخنی یا رفتاری اصرار میورزد و این گونه در دامن [[خرافات]] و [[تعصب]] میافتد و نسبت به هرگونه تغییرات مثبت واکنش منفی نشان میدهد. | |||
لجاجت یک [[بیماری]] [[اخلاقی]] است که تأثیرات منفی بسیاری در [[زندگی]] شخص و [[آینده]] او به جا میگذارد. شاید از نظر [[قرآن]] یکی از ویژگیهای بارز [[کافران]]، [[خصلت]] لجاجت آنان باشد. بخشی از [[آیات قرآن]] به مسئله لجاجت کافران و تأثیرات آن در زندگی اختصاص یافته است. | |||
از آنجا که این بیماری اخلاقی در هر [[انسانی]] موجب میشود تا از [[مسیر حق]] و [[عدالت]] بیرون رود، نویسنده با مراجعه به [[آموزههای قرآنی]] و تحلیل [[خداوند]] درباره تأثیرات آن در زندگی و [[سرنوشت]] کافران، بر آن است تا [[زشتی]] و آثار زیانبار این خصلت را تبیین و هشدارهای [[قرآنی]] را بیان کند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیانهای آن (مقاله)|لجاجت و زیانهای آن]].</ref>. | |||
==مفهومشناسی لجاجت== | |||
لجاجت در [[زبان عربی]]، به معنای پافشاری در انجام کاری که مخالف میل طرف مقابل باشد، آمده است<ref>مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ ش، ج ۱۰، ص۱۶۷</ref> این واژه در [[فرهنگ قرآن]] به معنای پافشاری و اصرار ورزیدن بر انجام کاری است که از آن [[نهی]] شده است و شخص از روی [[عناد]] و [[دشمنی]] میکوشد تا آن را انجام دهد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، ص۷۳۶</ref> | |||
لجاجت که ریشه آن لج میباشد، به معنای پافشاری و سرسختی و اصرار بر امری و یا کاری و یا خواستهای بدون در نظر گرفتن خوب یا بد آن یا [[سود]] یا [[زیان]] آن است. چنین شخصی به سخن و یا [[نصیحت]] و یا [[راهنمایی]] هیچ کس توجه نمیکند و اگر با او بحث هم بشود و با [[ادله]] تلاش شود تا بر عقل و منطق باشد، بر لجاجتش میافزاید و بدتر میشود. از این رو شخص لجوج در این حالت، حتی استوارترین و بهترین دلیل و [[استدلال]] در او هیچ تأثیری ندارد. | |||
[[انسان]] لجبار، انسان [[جاهلی]] نیست، بلکه آگاهانه، [[مخالفت]] میکند؛ زیرا پذیرش سخن دیگری برای او سخت است و [[تکبر]] و [[عناد]] و مانند آن [[اجازه]] نمیدهد زیربار سخن و یا کار حقی برود که حتی به [[حقانیت]] و [[درستی]] آن رسیده است. | |||
در [[قرآن کریم]] آیاتی وجود دارد که در آنها بر [[لجاجت]] [[معاندان]] و [[کافران]] در برابر [[فرامین خداوند]] تأکید و از عبارت لجوا استفاده شده: مانند [[آیه]] ۲۱ [[سوره ملک]] و مؤمنون آیه ۷۶. همچنین در [[قرآن]] کلماتی وجود دارد که همین معنای [[اصرار]] و لجاجت را میدهد و از مشتقات معانی لجاجت هستند مانند کلمه «اصروا» در [[سوره نوح]] آیه ۷ {{متن قرآن|وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا}}<ref>«و من هرگاه آنان را فرا خواندم تا بیامرزیشان، انگشت در گوش نهادند و جامه بر سر کشیدند و (در کفر) پای فشردند و سخت گردنفرازی ورزیدند» سوره نوح، آیه ۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیانهای آن (مقاله)|لجاجت و زیانهای آن]].</ref>. | |||
==لجاجت؛ [[خصلت]] [[ناپسند]] و [[پست]]== | |||
یکی از [[رذایل اخلاقی]] و نابهنجاری [[رفتاری]]، لجاجت است. [[خداوند]] این خصلت را در آیاتی چند مورد [[سرزنش]] و [[نکوهش]] قرار داده و یکی از عوامل [[کفرگرایی]] و [[کفرورزی]] کافران را در این خصلت ناپسند آنان دانسته است. انسان لجوج به هیچ منطقی پایبند نیست. اگر دلیل از [[عقل]] و [[منطق]] ارائه شود، خواهان دلیل [[حسی]] میشود و اگر دلیل حسی ارائه شود، آن را [[انکار]] میکند و دلیل را [[ناتوان]] از [[اثبات]] مدعا میشمارد. پس به هر طریقی از زیر بار [[پذیرش حق]] و [[حقیقت]] میگریزد. | |||
خداونددر آیاتی از جمله ۸۹ تا ۹۴ [[سوره اسراء]] لجاجت کافران و درخواست [[معجزه]] حسی را مطرح میکند، در حالی که همین افراد پیش از این درخواست، [[آیات]] گوناگون [[الهی]] را [[مشاهده]] کرده و به [[حقانیت]] آن [[آگاه]] شدهاند. علت اینکه [[کافران]] این شاخه و آن شاخه میکنند و پس از دیدن دلیل و برهانی خواهان دلیل دیگر میشوند، همان [[لجاجت]] و [[عناد]] و [[ستیزهجویی]] است که نسبت به [[حق]] دارند. اینان هرگز به حق و [[حقیقت ایمان]] نمیآورند، حتی اگر همه [[دلایل]] و برهانها ارائه شود و هر دلیلی که خواستهاند، [[اجابت]] شود؛ زیرا اینان اصولاً قصد [[پذیرش حق]] و [[ایمان]] به آن را ندارند و تنها در [[اندیشه]] [[بهانهجویی]] هستند. [[خداوند]] در تبیین این [[حقیقت]] در [[آیات]] ۹۶ و ۹۷ [[سوره یونس]] میفرماید: اگر همه [[معجزات]] و نشانههای حقانیت به افراد لجوج ارایه شود و آن را حتی به دیده ظاهر هم [[مشاهده]] کنند باز هم آن را نمیپذیرند. | |||
[[انسان]] لجباز در عین [[آگاهی]] و [[دانایی]]، به مقابله با حق و حقیقت میرود و این گونه نیست که این کار را از روی [[نادانی]] انجامدهد. از اینرو کافران لجباز در عین آگاهی از [[حقانیت پیامبر]]{{صل}} و مشاهده معجزات و برهانهای [[قاطع]]، نه تنها [[پیامبری]] آن حضرت را نمیپذیرند بلکه به مقابله با آن حضرت{{صل}} و حقیقت میپردازند.<ref>{{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ * وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ * وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند * و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگونکنندهای نیست و بیگمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است * و اگر رویگردانی آنان بر تو گران است چنانچه بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی بر آسمان بیابی تا نشانهای (دیگر) برای آنان بیاوری (چنین کن، اما باز ایمان نمیآورند) و اگر خداوند میخواست همه آنان را بر رهنمود (خود) گرد میآورد پس، هرگز از نادانان مباش!» سوره انعام، آیه ۳۳-۳۵.</ref> | |||
این [[خصلت]] عمومی همه [[کافران]] در طول [[تاریخ]] [[بشریت]] و هدایتهای آسمانی بوده است. همه [[پیامبران]] با [[کفار]] [[لجبازی]] مواجه بودند که در برابر برهانهای روشن و [[بینات]] پیامبران{{ع}} نمیتوانستند دلیلی را ارایه دهند و آن را [[باطل]] جلوه دهند، بلکه حتی به [[حقانیت]] آن رسیده بودند، با این همه به [[مخالفت]] و [[مبارزه]] با [[حقیقت]] و [[رسالت]] پیامبران میپرداختند.<ref>{{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ * قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ * قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ * وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ * وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ}} «آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم * پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید * پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند * و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند * و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۳.</ref> | |||
از [[آیات]] ۴۱ تا ۴۴ [[سوره فصلت]] این معنا به دست میآید که [[خصلت]] [[لجاجت]] در شخص [[اجازه]] نمیدهد تا حتی به مشاهدات خویش [[ایمان]] بیاورد. به این معنا که [[علم]] [[شهودی]] و [[قطعی]] و [[یقینی]] در این افراد هیچ تأثیری به جا نمیگذارد و بلکه در صورت [[اصرار]] بر [[حق]] و افزایش [[ادله]] و [[برهان]]، بر لجاجت ایشان افزوده میشود و نسبت به حق و [[حقانیت]] [[عناد]] و [[دشمنی]] بیشتر پیدا کرده و موضعگیری آنان نسبت به [[حقیقت]] تشدید میشود. از این رو [[کافران]] لجباز هنگام [[تلاوت]] آیاتی [[الهی]] بر آنان و ارائه شواهد و ادله دیگر بر [[حقانیت]]، [[اصرار]] و لجبازیشان افزایش مییابد.<ref>{{متن قرآن|تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ * وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ * يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} «اینها آیات خداوند است که بر تو، به حقّ میخوانیم پس به کدام گفتار پس از خداوند و آیات او ایمان میآورند؟ * وای بر هر دروغزن گناهکار! * که آیات خداوند را که بر او خوانده میشود میشنود سپس با گردنکشی (بر انکار خود) پا میفشارد گویی آن را نشنیده است پس او را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره جاثیه، آیه ۶-۸.</ref> | |||
[[انسان]] لجباز تنها به [[انکار]] [[ادله]] [[عقلانی]] بسنده نمیکند؛ بلکه [[لجاجت]] موجب میشود تا حتی به [[تکذیب]] [[محسوسات]] نیز بپردازد. [[خداوند]] در این باره چندین مورد را مثال میزند. از جمله در [[آیات]] ۳۰ تا ۴۴ [[سوره طور]] به داستان کافرانی اشاره میکند که با [[مشاهده]] [[عذابهای الهی]] بر بالای سر خویش به انکار آن [[اقدام]] کرده و آن را قطعهای از [[ابر]] میشمارند. در آیات ۱ تا ۶ [[سوره قمر]] نیز به داستان رویگردانی [[کافران]] از پذیرش [[رسالت پیامبر]]{{صل}} اشاره میکند. در این آیات خداوند روشن میسازد که لجاجت، [[آدمی]] را تا کجا به ورطه [[سقوط]] میکشاند و سبب میشود تا لجباز به انکار محسوسات بپردازد. کافران [[مکه]] از [[پیامبر]]{{صل}} خواستار [[معجزه]] میشوند. آن حضرت{{صل}} سنگ را به سخن میآورد تا بر [[رسالت]] ایشان [[شهادت]] دهد و یا با درختی نیز این گونه میکند و حتی گیاهی را به دو نیم کرده و قسمتی از آن را به حرکت در میآورد. اینان میگویند که این [[سحر]] است و آن را به عنوان دلیل و شاهدی بر معجزه و رسالت نمیپذیریم؛ ولی از آنجا که سحر در [[زمین]] تأثیر میگذارد و در [[آسمان]] تأثیری ندارد، پس باید ماه را که آسمانی است دو نیمه کنید. این گونه است که [[شقالقمر]] اتفاق میافتد و ماه به دو نیم تقسیم میشود. با این همه [[کافران]] لجباز [[مکه]]، این [[معجزه]] محسوس را نیز [[انکار]] میکنند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیانهای آن (مقاله)|لجاجت و زیانهای آن]].</ref>. | |||
==عوامل [[لجاجت]]== | |||
لجاجت خصلتی [[مذموم]] است که میتواند در هر فردی بروز کند اما بیشتر، [[اهل علم]] و [[آگاهی]] به این [[بیماری]] [[مبتلا]] میشوند؛ و این گونه نیست که از روی [[جهالت]] شخص به [[لجبازی]] رو آورد؛ بلکه در عین آگاهی و [[علم]] بلکه [[علم حضوری]] و [[شهودی]] به انکار و [[عناد]] روی میآورد. | |||
عامل اصلی لجاجت را باید در استکبارورزی شخص جستجو کرد. انسانهای [[متکبر]] به سبب این بیماری دچار بیماری لجاجت میشوند و در عمل [[اجتماعی]] به شکل [[استکبار]] آن را بروز میدهند. [[مستکبر]] به کسی گفته میشود که بخواهد با ترک [[پذیرفتن حق]]، خود را بزرگتر از آن بداند که [[حق]] را بپذیرد. این [[حس]] [[خود برتربینی]]، به شخص [[اجازه]] نمیدهد که به سخنی غیر از سخن خود گوش کند و به همین جهت بدون هیچ دلیل و حجتی از [[انقیاد]] در برابر حق سر برمیتابد.<ref>ترجمه المیزان، ج ۱۲، ص۳۳۳ و ۳۳۴</ref> از این رو [[خداوند]] یکی از علل رویگردانی کافران از [[ایمان]] را استکبار آنان میشمارد که آنها را به دام لجبازی میافکند و اجازه نمیدهد تا به آنچه [[یقین علمی]] و شهودی دارند، ایمان بیاورند<ref>{{متن قرآن|إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}} «خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بیایمانند دلهایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.</ref> | |||
خداوند درباره عامل لجاجت بعضی از کافران حقناپذیر در [[صدر اسلام]] به بیماری [[تکبر]] و استکبار اشاره میکند و میفرماید که همین استکبار موجب شده تا کافران لجباز منکر منشا [[الهی]] [[قرآن]] شده و آن را کتابی بشری بدانند.<ref>مدثر، آیات ۱۰ تا ۲۵</ref> | |||
عامل دیگری که قرآن برای لجاجت بیان میکند، [[تعصب]] است. انسانهای [[متعصب]]، [[گوش]] [[شنوایی]] برای شنیدن حق و چشم [[بینایی]] برای دیدن آن ندارند. تعصب اگر ریشه در [[عقلانیت]] و [[غیرت]] داشته باشد، هیچ مشکلی ندارد،؛ چراکه [[انسان]] میبایست نسبت به امر [[قطعی]] و [[حق]]، غیرت داشته باشد و نسبت به [[دفاع]] از آن [[تعصب]] ورزد و [[هویت]] حقانی خویش را [[حفظ]] کند اما بسیاری از [[تعصبات]]، [[کورکورانه]] و هواپرستانه است که [[لجبازی]] را سبب میشود. [[خداوند]] به لجبازیهای [[یهودیان]] در برابر [[وحی قرآن]] اشاره میکند و میفرماید که اینان به سبب تعصبات و [[هواپرستی]] به [[انکار]] [[قرآن]] روی آوردهاند.<ref>{{متن قرآن|وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}} «و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافتهای از خواستههای آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰ و نیز نگاه کنید {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ * قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ * ذَلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ}} «به کافران ندا میدهند که دشمنی خداوند، بزرگتر از دشمنی شما با خودتان است که به ایمان فرا خوانده میشدید امّا شما کفر میورزیدید * میگویند: پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی، اینک ما به گناهان خویش اعتراف کردهایم، آیا راه بیرون شدی از اینجا هست؟ * این (عذاب) از آن روست که چون خداوند به تنهایی (به پرستش) خوانده میشد، شما کفر میورزیدید و چون برای او شریک آورده میشد میگرویدید؛ اینک داوری با خداوند فرازمند بزرگ است» سوره غافر، آیه ۱۲. و شعراء، {{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الأَعْجَمِينَ * فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ * كَذَلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ * لا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الأَلِيمَ}} «و اگر آن را بر کسی غیر عربی زبان نازل کرده بودیم؛ * که او آن را برایشان میخواند بدان ایمان نمیآوردند * بدینگونه آن را در دل گناهکاران راه دادیم * بدان نمیگروند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره شعراء، آیه ۱۹۸-۲۰۱.</ref> | |||
در [[آیه]] ۱۲۰ [[سوره بقره]] عامل دیگر [[لجبازی]] یعنی [[هواپرستی]] و [[تبعیت]] از آن معرفی شده و [[خداوند]] به صراحت از هواپرستی [[یهودیان]] به عنوان عامل لجبازی و [[انکار]] آنان سخن به میان آورده است. | |||
عامل دیگری که [[قرآن]] برای لجبازی بیان میکند، [[تقلید کورکورانه از نیاکان]] است. [[حفظ]] [[سنتها]] و آیینهای [[باطل]] موجب میشود تا [[انسان]] نسبت به [[حق]] موضعگیری منفی داشته باشد و زیربار حق نرود<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}} «و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۴ و نیز، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُّنِيرٍ * وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ * وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ * وَمَن كَفَرَ فَلا يَحْزُنكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}} «آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بیهیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش میورزند * و چون به آنان گویند: از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید، میگویند: خیر، ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتّی اگر شیطان آنان را به عذاب آتش (دوزخ) فرا میخواند؟ * و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است * و هر کس کفر ورزد، کفر وی تو را اندوهگین نگرداند (که) بازگشتشان به سوی ماست آنگاه آنان را از آنچه کردهاند آگاه میسازیم؛ بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره لقمان، آیه ۲۰-۲۳.</ref> | |||
البته افزون بر [[استکبار]]، [[تقلید]]، [[هواپرستی]] و [[تعصب]] میتوان عواملی چون [[دنیادوستی]]<ref>{{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شدهاند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت * آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوستتر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۷.</ref> رسیدن به [[آسایش]] و [[آرامش]] پس از [[سختی]] و [[بحران]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ * وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ * وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}} «و به یقین تو آنان را به راهی راست میخوانی * و بیگمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشتهاند * و اگر آنان را میبخشودیم و گزندی را که بدان دچارند برمیداشتیم سرگردان در سرکشیشان پای میفشردند» سوره مؤمنون، آیه ۷۳-۷۵.</ref> و مهر شدن [[قلب]] براساس [[گناه]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند * خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷ و روم، {{متن قرآن|وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُبْطِلُونَ * كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ * فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ}} «و بیگمان ما در این قرآن برای مردم هر گونه مثلی زدهایم و اگر برای آنان نشانهای بیاوری کافران خواهند گفت: شما تباهاندیشانی بیش نیستید * بدین گونه خداوند بر دل آن کسان که (حقیقت را) نمیدانند مهر میزند * پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۵۸-۶۰.</ref> و مانند آن را نیز به عنوان عوامل یاد کرد. | |||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[سرزنش]] [[افراطی]] را عامل مهمی در ایجاد [[لجاجت]] در شخص معرفی میکند و نسبت به این شیوه برخورد با دیگران هشدار میدهد؛ زیرا این گونه برخوردها، شخص را به دامن [[لجبازی]] میافکند و [[فرصت]] [[همراهی]] او با [[حق]] را میگیرد. آن حضرت{{ع}} میفرماید: الافراط فی الملامهًْ یشب نیران اللجاجهًْ؛ [[زیادهروی]] در سرزنش [[آتش]] لجاجت را شعلهور میکند.<ref>بحار الانوار جلد ۷۴ ص۲۱۲</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیانهای آن (مقاله)|لجاجت و زیانهای آن]].</ref>. | |||
==آثار لجاجت== | |||
لجبازی آثار مخربی در [[زندگی دنیوی]] و [[اخروی]] [[آدمی]] به جا میگذارد؛ چراکه [[انکار حق]] حتی ملموسات و [[محسوسات]]، [[زندگی]] را از حالت طبیعی خارج میکند و [[انسان]] را به [[پوچی]] و [[بیهودگی]] سوق میدهد. از این رو [[خداوند]] نسبت به [[خصلت]] [[لجبازی]] هشدار میدهد و داشتن آن را [[نکوهش]] میکند.از جمله آثاری که [[قرآن]] برای لجبازی بیان میکند، [[انکار حقایق]] عینی و محسوس است که در آیاتی از جمله ۲ تا ۱۵ [[سوره حجر]] و ۳۲ تا ۴۴ [[سوره طور]] به آن اشاره کرده است. | |||
[[بهانهجویی]] نسبت به [[حقایق]] و سرباز زدن از [[حق]] از دیگر جلوهها و آثار لجبازی است. افراد لجباز حقگریز و [[حقستیز]] میشوند و نسبت به حق واکنش مثبتی از خود نشان نمیدهند و همواره سر [[ستیز]] با آن را دارند<ref>{{متن قرآن|أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ * أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ * قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ * قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ * وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ * فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ}} «یا کیست آنکه اگر (خداوند) روزی دادن خویش را باز دارد، روزیتان دهد؟ (هیچ کس) بلکه آنان در تجاوز و رمیدگی پای فشردند * آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه میرود رهیابتر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه میرود؟ * بگو اوست که شما را آفرید و برای شما گوش و دیدگان و دلها را پدید آورد امّا اندکی، سپاس میگزارید * بگو: اوست که شما را در زمین پدیدار کرد و نزد او گرد آورده میشوید * و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟ * بگو: دانش (آن) نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم * و چون آن را نزدیک ببینند چهره کافران در هم میرود و (به آنان) گفته میشود: این همان (روزی) است که آن را درخواست میکردید؟» سوره ملک، آیه ۲۱-۲۷.</ref> | |||
[[تکذیب]] [[حق]] در هر شکل آن از دیگر آثار [[لجبازی]] است که [[خداوند]] در آیاتی از جمله ۳ تا ۶ [[سوره شعراء]] و ۱۸ و ۲۱ [[سوره ملک]] به آن اشاره کرده است. | |||
خداوند [[اصرار]] بر [[حق ستیزی]] و [[کفرگرایی]] در حد مهر شدن [[قلب]] و گوش و چشم را خسارت [[واقعی]] [[انسان]] برمیشمارد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ * مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ * لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «خداوند کسانی را که به آیات او ایمان ندارند راهنمایی نخواهد کرد و آنان را عذابی دردناک خواهد بود * تنها کسانی که به آیات خداوند ایمان ندارند دروغ میبافند و همانانند که دروغگویند * بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شدهاند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت * آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوستتر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند * آنان کسانی هستند که خداوند بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند * ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۴-۱۰۹.</ref> و [[لجاجت]] به رغم [[مشاهده]] [[براهین]] روشن را بسیار خسارتآمیز و زیانبار میداند و نسبت به آن هشدار میدهد.<ref>{{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ * قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ * وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ * وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ * وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ * وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}} «پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید * پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند * و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند * و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد * و شما را پس از آنان در این سرزمین جای خواهیم داد؛ این برای کسی است که از ایستادن در پیشگاه من و از هشدار من میهراسد * و (پیامبران) گشایش خواستند و هر گردنکش ستیهندهای نومید شد» سوره ابراهیم، آیه ۱۰-۱۵.</ref> | |||
[[لجبازی]] موجب قرار گرفتن [[انسان]] در زمره [[ستمگران]]<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلاء مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الْكَافِرُونَ * وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ * بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ * وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ * أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}} «و بدینگونه ما این کتاب را به سوی تو فرو فرستادیم بنابراین کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) دادهایم بدان ایمان میآورند و از اینان برخی به آن ایمان میآورند و به آیات ما جز کافران انکار نمیورزند * و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند * اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش دادهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند * و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم * و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستادهایم که بر آنان خوانده میشود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۴۷-۵۱.</ref>، عدم [[بیداری]] از [[هشدارها]] و [[بلایا]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۳ تا ۷۶</ref>، عدم تأثیرگذاری هشدارها{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند * خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.</ref> [[غفلت]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸</ref>، [[کوری]] [[باطنی]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}} «و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگوی * و آنان (دیگران را) از آن (قرآن) باز میدارند و (خود) از آن دور میشوند و جز خویشتن را نابود نمیکنند و در نمییابند» سوره انعام، آیه ۲۵-۲۶ و {{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}} «و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند * و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند و کارهایی را که کرده است به فراموشی سپارد کیست؟ ما بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (پیام آسمانی) را درنیابند و در گوشهاشان سنگینییی (نهادهایم)؛ و اگر آنها را به» سوره کهف، آیه ۵۶-۵۷.</ref>، مانع [[ایمان]]<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع [[استغفار]] و [[توبه]]<ref>کهف، آیات ۵۴ و ۵۶</ref>، مانع [[عبرتآموزی]] و درس<ref>{{متن قرآن|أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ}} «یا مگر آسمانها و زمین را آفریدهاند؟ (نه،) بلکه باور ندارند» سوره طور، آیه ۳۶.</ref>، مانع دیدن و افتادن پرده بر دیدگان<ref>بقره، آیات ۶ و ۷</ref>، مانع شنیدن [[حقایق]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref>، عامل جدلهای [[بیهوده]]، [[محرومیت]] از توفیقات [[الهی]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> محرومیت از [[نجات]]<ref>{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ * إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ}} «چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند * کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست * در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته میشود و نه به آنان مهلت خواهند داد * مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است * توبه کسانی که پس از ایمان خویش کفر ورزیدند سپس بر کفر افزودند هرگز پذیرفته نخواهد شد و آنانند که گمراهند * کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۸۶-۹۱.</ref>، [[محرومیت]] از [[نصرت خداوند]] در هنگام [[مرگ]]، [[محرومیت از هدایت الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۶ و ۱۰۷</ref>، مهر شدن [[قلب]] از [[درک]] و [[فهم]] [[حقایق]]<ref>{{متن قرآن|تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ * وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ * ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}} «ما از اخبار این شهرها برای تو باز میگوییم و به راستی پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر مینهد * و در بیشتر آنان پیمانی (استوار) نیافتیم و به راستی بیشتر آنها را نافرمان یافتیم * سپس بعد از آنان موسی را با نشانههایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه)ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۱-۱۰۳.</ref>، [[لعن]] و [[نفرین]] خداوندی<ref>{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.</ref>، [[تحیر]] و [[سرگردانی]]<ref>مؤمنون، آیات ۷۴ و ۷۵</ref>، [[کور]] دلی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ * مَا يُقَالُ لَكَ إِلاَّ مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ}} «به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است * به تو چیزی گفته نمیشود مگر آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، بیگمان پروردگارت دارای آمرزش و دارای کیفری دردناک است * و اگر آن را قرآنی غیر عربی میکردیم میگفتند: چرا آیاتش روشن نیست، آیا (قرآنی) غیر عربی و (پیامبری) عربی؟ بگو که آن برای مؤمنان رهنمود و درمان و در گوش بیایمانان سنگینی است و آن (قرآن) برای آنان مایه نابینایی است، (گویی) آنان را از جایی دور فرا میخوا» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۴.</ref>، [[عذاب دنیوی]]<ref>{{متن قرآن|قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ * فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}} «بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد * پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشتهاند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۱-۱۰۲.</ref>، [[آتش دوزخ]]<ref>{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ * الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}} «و دمسازان آتش بهشتیان را ندا میکنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! میگویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است * (همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۰-۵۱.</ref>، [[غضب الهی]]<ref>نحل، آیات ۱۰۳ تا ۱۰۸</ref>، [[غل و زنجیر]] و [[اهانت]] و [[خواری]]<ref>{{متن قرآن|لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ * لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ * إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ * وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ * إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}} «تا به گروهی بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشدهاند، از این رو آنان غافلند * به یقین، فرمان (عذاب) بر بسیاری از آنان به حقیقت پیوسته است و آنان ایمان نمیآورند * ما غلهایی بر گردنهایشان تا (زیر) چانه نهادهایم چنان که سرشان بالا مانده است * و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهادهایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشاندهایم چنان که (چیزی) نمیبینند * و برای آنان برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی ایمان نمیآورند * تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۶-۱۱.</ref>، [[فرجام بد]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ * وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الأَمْرُ ثُمَّ لاَ يُنظَرُونَ * وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ * وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ}} «اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست * و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند * و اگر او را فرشتهای میگرداندیم، او را (به گونه) مردی در میآوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که میکردند پیش میآوردیم * و بیگمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شدهاند؛ آنگاه آنچه به ریشخند میگرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۷-۱۰.</ref>، [[زشت]] شدن چهره<ref>ملک، آیات ۲۱ تا ۲۷</ref> و [[هلاکت]]<ref>انعام، آیات ۲۵ و ۲۶</ref> و مانند آن میشود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[لجاجت و زیانهای آن (مقاله)|لجاجت و زیانهای آن]].</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |