|
|
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۲: |
خط ۲: |
| | موضوع مرتبط = اصلاح | | | موضوع مرتبط = اصلاح |
| | عنوان مدخل = | | | عنوان مدخل = |
| | مداخل مرتبط = | | | مداخل مرتبط = [[اصلاح اقتصادی در قرآن]] - [[اصلاح اقتصادی در معارف و سیره علوی]] |
| | پرسش مرتبط = | | | پرسش مرتبط = |
| }} | | }} |
|
| |
|
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| [[اصلاحات]] [[اقتصادی]] [[حضرت علی]] {{ع}} را باید در دو محور [[اصلاح]] بینشها، و اصلاح منشها و [[رفتارها]] پی گرفت. در هر دو زمینه نیز ابتدا باید انحرافهای پیش از حکومت امام را تشخیص داد و پس از آن به بیان اقدامهای اصلاحی حضرت پرداخت. پس از [[وفات پیامبر]] تا هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} زمام [[حکومت]] را به دست گرفت، دو [[انحراف]] اساسی رخ داد که تمام کوشش حضرت، برای اصلاح این دو انحراف، صرف شد. | | «[[اصلاحات]]» در هر چیزی یک [[ضرورت]] در [[نظام]] [[دنیوی]] است؛ زیرا [[تغییر]] در جهان مادی مقتضی اموری است که میتوان گفت «[[فساد]]» به عنوان یکی از متقضیات در آن امری طبیعی است؛ بنابراین، لازم است تا هماره «اصلاحات» انجام شود و امور در مسیر صحیح و کمالی خویش قرار گیرد. |
|
| |
|
| نخست، انحراف در بینشهای اقتصادی بود. در [[بینش]] [[مسلمانان]] به جای آنکه [[آخرت]] اصل و [[هدف]]، و [[دنیا]] فرع و وسیله باشد، مسئله برعکس شده بود. [[مردم]] به دنیا روی آورده و آخرت را فراموش کرده بودند و دنیا بیش از آخرت دلهای آنها را [[تسخیر]] کرده بود. مردم در ترک آخرت و [[دوستی دنیا]] [[استوار]] شده بودند تا جایی که میپنداشتند تحصیل [[رزق]] بر آنها [[واجب]] و به جای آوردن [[واجبات]] از آنها ساقط است. [[حضرت امیر]] {{ع}} برای [[مبارزه]] با این انحراف، دو روش را در پیش گرفت: از سویی با سخنان تکاندهنده، وسیله بودن دنیا و هدف بودن آخرت را بارها و بارها به مردم گوشزد میکرد و از سوی دیگر، با سیره عملی و [[زهد]] بیهمتای خود، بیارزشی دنیا را به مردم نشان میداد.
| | در حوزههای اساسی چون [[فرهنگ]] و [[اقتصاد]] که «[[قیام]]» و بنیاد [[اجتماع]] بر آن است، لازم است تا توجه ویژهای از سوی مصلحان بدان مبذول شود و [[اصلاحات فرهنگی]] و [[اقتصادی]] انجام شود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی (مقاله)|اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی]].</ref>. |
|
| |
|
| انحراف دوم، انحراف منشها و رفتارهای مردم و [[کارگزاران]] از الگوهایی [[رفتاری]] بود که [[پیامبر]] آنها را در قالب و دستورهای [[شریعت]] برای دستیابی به اهداف مورد نظر [[اسلام]]، به ویژه تحقق [[عدالت اقتصادی]] در [[جامعه]]، معرفی کرده و طی حکومت خود در تثبیت و نهادینه کردن آن الگوها کوشیده بود. از سویی، [[انفاق]]، [[صدقه]] و [[وقف]] در بین مردم کاهش یافته و مالاندوزی جای [[انفاق مال]] و رسیدگی به [[فقیران]] و [[نیازمندان]] جامعه را گرفته بود و از سوی دیگر، [[خلفا]] و کارگزاران [[نظام اسلامی]] در توزیع فرصتها و ثروتهایی که در [[اختیار]] داشتند، [[تبعیض]] قائل میشدند و [[عدالت]] را رعایت نمیکردند.
| | == عوامل فسادانگیز اقتصادی == |
| | از نظر [[آموزههای وحیانی قرآن]]، [[فساد اقتصادی]] زمانی تحقق مییابد که از سوی [[انسان]] رفتارهای نادرستی انجام شود که بر اساس [[جهالت]] [[عقلی]] و [[علمی]] است. [[شناخت]] این عوامل فسادانگیز اقتصادی میتواند برای [[اصلاح]] [[امور اقتصادی]] بسیار مهم و اساسی باشد. |
|
| |
|
| حضرت برای [[اصلاح]] رفتارهای [[مردم]]، از سویی آنان را با زبان، به [[انفاق]] و [[صدقه]] و [[اعمال]] خیر [[تشویق]] میکرد و از سوی دیگر، با عمل خود مردم را به این [[کارها]] فرا میخواند. اقدامهای اصلاحی حضرت برای تحقق [[عدالت]] و توزیع عادلانه فرصتهای شغلی و درآمدی و [[بیت المال]] چنین بود:
| | از نظر [[قرآن]]، [[اعراض از ذکر الهی]]<ref>سوره طه، آیه ۱۲۴؛ سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.</ref>، [[تجاوزگری به حقوق دیگران]]<ref>سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>، ترک [[انفاق]]<ref>قلم، آیات ۱۷ تا ۳۱</ref>، ترک [[یتیمنوازی]]<ref>فجر، آیات ۱۶ و ۱۷</ref>، [[تصاحب ارث دیگران]]<ref>فجر، آیات ۱۶ تا ۱۹ و روایات تفسیری</ref>، [[تنوعخواهی]] و [[تجملگرایی]]<ref>بقره، آیه ۶۱</ref>، [[حکومت ناصالح]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۵.</ref>، [[رباخواری]]<ref>سوره روم، آیه ۳۹؛ سوره بقره، آیه ۲۷۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>، [[ظلم]] و [[ستمگری]]<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۰.</ref>، [[سلطه سفیهان]] و [[سبکمغزان]]<ref>سوره نساء، آیه ۵.</ref>، [[وعدههای شیطانی]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۶۷-۲۶۸.</ref>، عدم [[تشویق دیگران به انفاق]]<ref>فجر، آیات ۱۶ تا ۱۸</ref>، [[کفر به خدا]]<ref>بقره، آیه ۶۱، کهف، آیات ۳۵ تا ۴۲</ref>، [[کفران نعمت]]<ref>سوره ابراهیم، آیه ۷ و ۲۴.</ref>، [[کمفروشی]]<ref>سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>، [[گردش نادرست ثروت]]<ref>سوره حشر، آیه ۷.</ref>، [[گناه]]<ref>سوره انفال، آیه ۵۲.</ref> [[مالدوستی]]<ref>سوره فجر، آیه ۱۶-۲۰.</ref> و مانند آنها از مهمترین عوامل فسادانگیز در حوزه اقتصادی است؛ زیرا این عوامل موجب میشود تا [[اقتصاد]] از حالت [[رشد]] و [[پیشرفت]] باز بیایستد و [[برکات الهی]] بر [[مردم]] و آن [[جامعه]] جاری نشود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی (مقاله)|اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی]].</ref>. |
| # تعویض [[کارگزاران]] و روی کار آوردن افراد صالح؛
| |
| # [[جلوگیری از انحراف]] کارگزاران؛
| |
| # بازگرداندن بیت المال؛
| |
| # [[تقسیم بیت المال]] بین مردم به نحو مساوی؛
| |
| # تعجیل در تقسیم بیت المال.
| |
|
| |
|
| این فهرستی از [[اصلاحات علوی]] است که در ادامه به تفصیل مطلب با ذکر مدارک و شواهد آنها خواهیم پرداخت<ref>[[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۵۶.</ref>.
| | == بسترهای فساد اقتصادی == |
| | {{اصلی|بسترهای فساد اقتصادی}} |
|
| |
|
| == [[انحراف]] در بینشها == | | == مهمترین [[اصلاحات اقتصادی]] == |
| هدف از آفرینش جهان مادی و آنچه در آن وجود دارد، تأمین نیازهای [[انسان]] در حرکت به سوی [[سعادت]] [[الهی]] است<ref>{{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوهها برای شما روزییی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲. ؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «اوست که همه آنچه را در [[زمین]] است برای شما آفرید آنگاه به ([[آفرینش]]) [[آسمان]] (ها) رو آورد و آنها را (در) [[هفت آسمان]]، سامان داد و او به هر چیزی داناست» [[سوره بقره]]، [[آیه]] ۲۹؛ {{متن قرآن|وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ * وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ * وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ * وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ * وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ}} «و زمین را گستراندیم و در آن کوههای پابرجا درافکندیم و در آن از هر چیز سنجیدهای رویاندیم * و در آن برای شما و برای آنان که شما روزیشان نمیدهید توشه [[زندگی]] پدید آوردیم * و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم * و بادها را بارورکننده فرستادیم آنگاه از [[آسمان]] آبی فرو فشاندیم و شما را از آن [[سیراب]] کردیم و شما گنجور آن نیستید * و بیگمان این ماییم که زنده میگردانیم و میمیرانیم و ماییم که باز میمانیم» [[سوره حجر]]، [[آیه]] ۱۹-۲۳؛ {{متن قرآن|وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ * وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ * وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ * هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ * يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ * وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ * وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ * وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و [[چارپایان]] را آفرید که در (پوست) آنان برای شما [[گرما]] و سودهایی (دیگر) است و از آنها میخورید * و شامگاهان که (آنها را) به آغل باز میگردانید و پگاهان که به چراگاه میبرید برای شما در آنها [[زیبایی]] (نهفته) است * و بارهایتان را تا شهری میبرند که جز با [[دشواری]] جانکاه بدان نمیرسیدید؛ بیگمان پروردگارتان [[مهربانی]] [[بخشاینده]] است * و نیز اسبان و استران و درازگوشان را (آفرید) تا سوارشان شوید و تا مایه [[آراستگی]] (باشند) و چیزهایی میآفریند که نمیدانید * و ([[راهنمایی]] به) [[راه راست]] با [[خداوند]] است و برخی از آن (راه)ها کژ راه است و اگر میخواست همه شما را راهنمایی میکرد * اوست که از [[آسمان]] برای شما آبی فرو فرستاد که [[آشامیدنی]] (شما) و گیاهی که در آن (چارپایانتان را) میچرانید از آن است * با آن (آب) برایتان کشت و زیتون و خرما بن و انگورها (ی گوناگون) و از همه میوهها میرویاند؛ بیگمان در این برای گروهی که میاندیشند نشانهای است * و شب و [[روز]] و [[خورشید و ماه]] را رام شما گردانید و [[ستارگان]] رامشدگانی به [[فرمان]] اویند، به [[راستی]] در آن برای گروهی که [[خرد]] میورزند نشانههایی است * و در آنچه در [[زمین]] برای شما با رنگهای گوناگون پدید آورد بیگمان نشانهای برای گروهی است که در یاد میگیرند * و اوست که دریا را رام (شما) کرد تا از آن گوشتیتر و تازه بخورید و از آن زیوری (چون مروارید) بیرون آورید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن مینگری که آب شکافاند و (چنین کرد) تا از [[بخشش]] او (روزی خود را) فرا چنگ آورید و باشد که [[سپاس]] گزارید * و کوههایی پابرجا را در زمین در افکند تا شما را نجنباند و رودها و راههایی را (پدید آورد) باشد که رهیاب گردید» [[سوره نحل]]، [[آیه]] ۵-۱۵؛ {{متن قرآن|وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ * فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ * وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ}} «و زمین را برای [[آفریدگان]] پدید آورد * که در آن (هر گونه) میوهای است و [[نخل]] (با خوشههایی) دارای [[پوشش]] * و دانه برگدار و [[گیاه]] خوشبوی» [[سوره الرحمن]]، آیه ۱۰-۱۲؛ ر. ک: [[نهج البلاغه]]، ترجمه آیتی، ج۱. [[خطبه ۱۴۳]]، ص۱۴۴.</ref>؛ بنابراین، [[انسان]] باید [[دنیا]] و مظاهر آن را وسیلهای برای دستیابی به هدف متعالی خود ببیند، نه آنکه این امور برایش [[ارزش]] استقلالی بیابد و [[هدف]] اصلی فراموش شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] نباید این امور را هدف زندگی بداند و به آنها [[دل]] ببندد و [[آخرت]] را فراموش کند<ref>ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان، ج۳، ص۱۱۰.</ref>.
| | # '''[[مبارزه با مفسدان اقتصادی]]:''' از آنجایی که فساد، ریشه در مفسدان اقتصادی دارد، لازم است تا به گونهای عمل شود که مفسدان اقتصادی حذف یا طرد شوند و [[مسئولیت]] [[اقتصادی]] از آنان گرفته شود. از نظر [[قرآن]]، [[سفیهان]] و بیخردان سبک مغز به سبب آنکه [[اهل]] «[[تعقل]]» نیستند نمیتوانند عهده دار مسئولیتهای مهم و اساسی بشوند. از آن جایی که «[[قیام]]» [[اجتماع]] به [[اقتصاد]] است، لازم است تا [[اموال]] و اقتصاد در [[اختیار]] کسانی باشد که از «عقلانیت» برخوردار و آن را به کار میگیرند. |
| | # '''[[مبارزه با بیعدالتی]]:''' از مهمترین آسیبهای اقتصادی که فسادبرانگیز است، [[بیعدالتی]] اقتصادی است که میتواند همه فرآیند اقتصادی را در بر گیرد. به سخن دیگر، ظلم اقتصادی محدود به توزیع و [[خرید و فروش]] نیست، بلکه میتواند در توزیع منابع ملی و [[ثروت]] تا [[مصرف]] را در بر گیرد. از این روست که خدا در [[آیات قرآنی]] خواهان «گردش سالم و عادلانه ثروت» در همه ابعاد و ساحات و فرآیندهای عمل [[اقتصادی]] است. پس همان طوری که [[اجازه]] نمیدهد تا در هنگام [[خرید و فروش]]، [[کمفروشی]] یا گران فروشی انجام شود<ref>سوره مطففین، آیه ۱-۳.</ref>، همچنین اجازه نمیدهد تا [[ثروت]] و [[نعمتهای الهی]] در دست یک عده قرار گیرد و دست به دست شود؛ برای همین منظور با ایجاد مالکیت عمومی جلوی این محدودیت گردش [[ظالمانه]] را گرفته است<ref>سوره حشر، آیه ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲.</ref>. از آن جایی که همگان میبایست از ثروت و مواهب الهی در سطح نیاز بهره مند شوند، لازم است تا [[نظام سیاسی]] ولایی و [[امت اسلام]]، همه اسباب بهرهمندی عمومی و همگانی را فراهم کنند و افزون بر مالکیت عمومی [[انفال]] میبایست هر کسی بخشی از ثروت و درآمد خویش را به عنوان «[[حق الهی]]» [[محرومان]] و سائلان در [[اختیار]] آنان قرار گیرد تا این گونه از هر گونه فساد در عرصه [[اقتصادی]] جلوگیری و [[عدالت]] اجرایی شود<ref>بقره، آیات ۱۷۷ و ۲۱۵ و ۲۷۳؛ نساء، آیه ۸؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵؛ ذاریات، آیه ۱۹</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی (مقاله)|اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی]].</ref> |
|
| |
|
| [[پیامبر]] در طول [[زندگی]] خود، این [[بینش]] [[قرآنی]] را [[تبلیغ]] و ترویج و افرادی را [[تربیت]] کرد که حاضر بودند برای رسیدن به آن هدف متعالی، از [[جان]] و [[مال]] خود بگذرند و گذشتند. [[فداکاری]] [[انصار]] و به عهده گرفتن تأمین زندگی بسیاری از [[مهاجران]] در سالهای نخست [[هجرت]]، ایثارهای [[اصحاب پیامبر]] در [[جنگها]] و بحرانها، [[صبر]] آنها در [[مشکلات]] و [[سختیها]] و گرسنگیها، همه و همه به پشتوانه این بینش صورت میگرفت.
| | ===خشکاندن بسترهای فساد اقتصادی=== |
| | از جمله مهمترین اقدامات در این راستا موارد ذیلاند: |
|
| |
|
| این بینش، پس از پیامبر به تدریج در [[جامعه اسلامی]] [[تغییر]] کرد و [[دنیا]] اصالت، مال [[دوستی]] و [[ثروت]] پرستی رواج یافت و آخرت فراموش شد. [[حضرت رسول]] {{صل}} در [[زمان]] [[حیات]] خود، از این [[انحراف]] خبر داده بود:
| | ====نخست: مقابله با ظلم و فساد و تقویت عدالت مالی و اقتصادی==== |
| [[یا علی]]! این [[مردم]] پس از من فریفته داراییهای خود شوند و از اینکه [[دین خدا]] را پذیرفتهاند، بر خدای [[منت]] نهند و [[رحمت]] او را تمنا کنند و از [[خشم]] او خود را در [[امان]] ندارند. با شبهتهای [[دروغ]] و هواهای سهوآمیز، [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] شمارند و شراب را نبیذ نام نهند و حلال کنند و [[ربا]] را عنوان [[خرید و فروش]] دهند. [[رشوه]] را [[هدیه]] خوانند...<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۱۵۵، ص۱۶۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۴۱، ح۱۹۱؛ متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال، ج۱۶، ص۱۹۵، ح۴۴۲۱۶.</ref>. | | # [[مبارزه با تبعیض]] و [[سوءاستفاده از روابط شخصی]] در امور اقتصادی |
| | # [[توزیع عادلانه ثروت]] و [[قدرت]]: |
| | ## تغییرات ساختاری برای کاهش [[تمرکز قدرت]] |
| | ## ممانعت از دخالتهای غیرقانونی در [[امور اقتصادی]] |
|
| |
|
| [[حضرت علی]] {{ع}} نیز این انحراف را بارها گوشزد کرد. وی مردم را از دنیا برحذر میدارد و ناپایداری و [[پستی]] دنیا را توصیف میکند: یاد مرگ از دلهایتان رخت بربسته و آرزوهای [[دروغین]]، شما را در بر گرفته تا آنجا که دنیا بیش از آخرت دلهایتان را [[تسخیر]] کرده است. آری، دنیای زودگذر، شما را از آخرت که بیشک آمدنی است، دور کرده است. هر آینه شما [[برادران دینی]] هستید. چیزی جز ناپاکی درون و [[زشتی]] [[باطن]]، میان شما جدایی نیفکنده است؛ از این رو است که یکدیگر را در امور [[یاری]] نمیکنید و خیر یکدیگر را نمیخواهید و به یکدیگر چیزی نمیبخشید و باهم [[دوستی]] نمیورزید... چیست که به اندک چیزی از [[دنیا]] که به دست میآورید، شادمان میشوید و از آن همه که از [[آخرت]] از دست میدهید، [[اندوهگین]] نمیگردید... ؛ به گونهای که گویی دنیا جای درنگ همیشگی شما است و [[نعمت]] دنیا برایتان ماندنی است... در ترک آخرت و [[دوستی دنیا]]، دست [[اتحاد]] به هم دادهاید و [[دین]] هر یک از شما به مقدار یک بار لیسیدن بر زبان شما گشته است. در بیتوجهی و آسودگی خاطر در برابر [[اوامر خدا]] همانند کارگری هستید که کار خود به پایان رسانده و [[خشنودی]] [[سرور]] خویش حاصل کرده است<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، خطبه ۱۱۲، ج۱، ص۱۱۷، با تصرف.</ref>.
| | ====دوم: اصلاحات در قانونگذاری و مدیریت مالی و اقتصادی==== |
| | # تدوین قوانین و مقررات ساده روشن و کارآمد در حوزه اقتصادی |
| | # افزایش شفافیت [[قوانین]] و [[مقررات مالی]] و اقتصادی |
| | # اصلاح [[نظام مالیاتی]] و کاهش دست و پاگیری قوانین |
| | # ارتقای [[آزادی بیان]] و رسانهای و شفافیت اطلاعاتی |
| | # ایجاد و تقویت مکانیزمهای مناسب برای پیگیری و [[محاکمه]] [[فساد]] |
| | # تشدید [[مجازات متخلفان]] اقتصادی |
|
| |
|
| از مجموع این سخن نکات ذیل استفاده میشود:
| | ====سوم: اصلاحات در نظارت و کنترل مالی و اقتصادی==== |
| # در زمان حضرت علی {{ع}} اصالت یافتن دنیا و [[هدف]] شدن آن، بینشی عمومی شده بود؛ زیرا میفرماید: «در ترک آخرت و دوستی دنیا، دست اتحاد به هم دادهاید»؛ یعنی همگی دنیا را هدف میبینید. | | # تقویت [[حاکمیت قانون]] و تشدید [[نظارت]]: |
| # اثر چنین بینشی در [[رفتارها]] ظاهر میشود و به صورت لذتپرستی و [[خودخواهی]] بروز میکند. انسانهای لذتپرست و [[خودخواه]] به جز [[لذت]] و نفع خود، به چیز دیگری نمیاندیشند؛ بدین سبب، دیگران را در [[مشکلات]] یاری نمیکنند، خیر دیگران را فقط در صورتی میخواهند که به نفع خودشان باشد، [[انفاق]] نمیکنند و فقط با کسانی [[دوست]] میشوند که لذت و نفع آنها را در این دنیا مهیا سازند. | | ## ایجاد [[نهادهای نظارتی]] مستقل و [[قدرتمند]] برای رصد [[فعالیتهای اقتصادی]] |
| | ## تقویت [[سازمانهای مردمنهاد]] و [[رسانههای آزاد]] برای [[نظارت همگانی]] |
| | ## تقویت [[نظام]] [[حسابرسی]] و [[بازرسی مالی]] و [[اقتصادی]] |
|
| |
|
| حضرت در [[خطبه شقشقیه]]، علت پدید آمدن [[ناکثین]]، [[مارقین]] و [[قاسطین]] را همین امر بیان کرده است: «دنیا در نظر اینها آراسته جلوه میکرد و زر و زیورهای آن فریبشان داده بود»<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۳، ص۱۶؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۶۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۸۹؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۵۸، ح۱۰۵.</ref>. البته این [[انحراف]] به تدریج و در طول ۲۵ سال خلافت غیرمعصوم در [[جامعه اسلامی]] رخ داد و کشورگشاییهای بسیار و [[غنایم]] فراوان به دست آمده از [[جنگها]] در طول این مدت، زمینهساز انحراف مزبور بود. | | == اصلاحات اقتصادی امام علی == |
| | {{اصلی|اصلاح اقتصادی در معارف و سیره علوی}} |
| | این [[اصلاحات]] را باید در دو محور [[اصلاح]] بینشها، و اصلاح منشها و [[رفتارها]] پی گرفت. در هر دو زمینه نیز ابتدا باید انحرافهای پیش از حکومت امام را تشخیص داد و پس از آن به بیان اقدامهای اصلاحی حضرت پرداخت. پس از [[وفات پیامبر]] تا هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} زمام [[حکومت]] را به دست گرفت، دو [[انحراف]] اساسی رخ داد که تمام کوشش حضرت، برای اصلاح این دو انحراف، صرف شد: |
| | # '''انحراف در بینشهای اقتصادی''': در [[بینش]] [[مسلمانان]] به جای آنکه [[آخرت]] اصل و [[هدف]]، و [[دنیا]] فرع و وسیله باشد، مسئله برعکس شده بود. [[مردم]] به دنیا روی آورده و آخرت را فراموش کرده بودند و دنیا بیش از آخرت دلهای آنها را [[تسخیر]] کرده بود. مردم در ترک آخرت و [[دوستی دنیا]] [[استوار]] شده بودند تا جایی که میپنداشتند تحصیل [[رزق]] بر آنها [[واجب]] و به جای آوردن [[واجبات]] از آنها ساقط است. [[حضرت امیر]] {{ع}} برای [[مبارزه]] با این انحراف، دو روش را در پیش گرفت: از سویی با سخنان تکاندهنده، وسیله بودن دنیا و هدف بودن آخرت را بارها و بارها به مردم گوشزد میکرد و از سوی دیگر، با سیره عملی و [[زهد]] بیهمتای خود، بیارزشی دنیا را به مردم نشان میداد. |
| | # '''انحراف منشها و رفتارهای مردم و [[کارگزاران]]''': این انحراف از الگوهایی رفتاری وضعشده که [[پیامبر خاتم]] صورت گرفت. ایشان این الگوها را در قالب و دستورهای [[شریعت]] برای دستیابی به اهداف مورد نظر [[اسلام]]، به ویژه تحقق [[عدالت اقتصادی]] در [[جامعه]]، معرفی کرده و طی حکومت خود در تثبیت و نهادینه کردن آن الگوها کوشیده بود. از سویی، [[انفاق]]، [[صدقه]] و [[وقف]] در بین مردم کاهش یافته و مالاندوزی جای [[انفاق مال]] و رسیدگی به [[فقیران]] و [[نیازمندان]] جامعه را گرفته بود و از سوی دیگر، [[خلفا]] و کارگزاران [[نظام اسلامی]] در توزیع فرصتها و ثروتهایی که در [[اختیار]] داشتند، [[تبعیض]] قائل میشدند و [[عدالت]] را رعایت نمیکردند. |
|
| |
|
| وجود چنین [[انحرافی]] در جامعه اسلامی، خطر بزرگی بود و مانعی اساسی برای حرکت به سمت اهداف متعالی [[اسلام]] به ویژه [[عدالت اقتصادی]] به شمار میرفت. اسلام، [[دین]] [[هدایت]] [[جامعه]] به سوی [[رستگاری]] [[دنیا]] و [[آخرت]] است و برای هدایت جامعه و حرکت آن در این مسیر، دستورهای فراوانی در حوزههای گوناگون [[حیات انسان]] داده است. این [[دستورها]] بر [[جهانبینی]] خاصی [[استوار]] است و یکی از مهمترین اصول جهانبینی اسلام که ضمانت اجرای درونی برای تحقق آن دستورها به شمار میرود، وسیله بودن دنیا و [[هدف]] بودن آخرت است. اگر [[انسانها]] چنین بینشی داشته باشند، میتوانند [[اعمال]] و [[رفتار]] خود را بر اساس الگوهای پیشنهادی اسلام سامان دهند و در جهت تحقق عدالت اقتصادی در جامعه حرکت کنند. در این حالت میتوانند داراییهای خود را بدون [[انتظار]] منافع، [[قرض]] دهند، و [[بخشش]] و [[وقف]] و [[ایثار]] نمایند و با یکدیگر در جهت رفع [[مشکلات]] [[اقتصادی]] [[همکاری]] کنند. [[خمس]] و [[زکات]] دهند و [[ربا]] نگیرند و خلاصه، [[اسلامی]] رفتار کنند؛ اما در صورتی که دنیا را هدف بدانند و آخرت را به [[فراموشی]] بسپارند، رفتارهای خود را بر اساس الگوهایی که این [[بینش]] اقتضا میکند، سامان خواهند داد؛ در این صورت، [[لذتجویی]]، نفعپرستی، [[خودخواهی]] و [[مالدوستی]] که مظاهر دنیا پرستیاند، [[رباخواری]]، [[رشوهخواری]] و دستگیری نکردن از [[فقیران]] جامعه، انباشت [[ثروت]] و اعمالی از این قبیل را اقتضا میکنند و موجب پدید آمدن [[فقر]] و [[نابرابری]] در جامعه میشوند. این دو بینش متضاد، دو نظام رفتاری متضاد را نتیجه میدهد که اهداف متضادی را پی میگیرند<ref>[[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۵۷.</ref>.
| | حضرت برای [[اصلاح]] رفتارهای [[مردم]]، از سویی آنان را با زبان، به [[انفاق]] و [[صدقه]] و [[اعمال]] خیر [[تشویق]] میکرد و از سوی دیگر، با عمل خود مردم را به این [[کارها]] فرا میخواند. اقدامهای اصلاحی حضرت برای تحقق [[عدالت]] و توزیع عادلانه فرصتهای شغلی و درآمدی و [[بیت المال]] چنین بود: |
| | # تعویض [[کارگزاران]] و روی کار آوردن افراد صالح؛ |
| | # [[جلوگیری از انحراف]] کارگزاران؛ |
| | # بازگرداندن بیت المال؛ |
| | # [[تقسیم بیت المال]] بین مردم به نحو مساوی؛ |
| | # تعجیل در تقسیم بیت المال. |
|
| |
|
| == [[اصلاحات علوی]] ==
| | این فهرستی از [[اصلاحات علوی]] است که در ادامه به تفصیل مطلب با ذکر مدارک و شواهد آنها خواهیم پرداخت<ref>[[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۵۶.</ref>. |
| [[حضرت امیر]] {{ع}} در [[خطبهها]] و سخنان فراوانی از [[حقیقت دنیا]] پرده برداشته، آثار مخرب [[هدف]] قرار دادن [[دنیا]] و دل بستن به آن را بیان میدارد و برای بیدار کردن [[مردم]] از [[خواب غفلت]] و یادآوری [[آخرت]]، خطبههای تکان دهندهای ایراد میفرماید. کسی که سخنان امام را مرور کند، متوجه میشود که حضرت در بیشتر سخنانش این [[بینش]] [[انحرافی]] را مستقیم یا غیرمستقیم طرح و آن را تخطئه و نکوهش میکند و در مقابل، بینش درست درباره دنیا و آخرت را توضیح میدهد. این [[خطبهها]] و سخنان، فراوانند که در این نوشتار به نقل نمونههایی بسنده میکنیم: دنیا، سرای فنا و [[رنج]] و دگرگونیها و عبرتها است. برای فنا است؛ زیرا که همواره کمان خود را به زه کرده، تیرهایش [[خطا]] نمیرود و زخمش بهبود نمییابد.... سرای رنج است؛ زیرا [[آدمی]] گرد آوَرَد آنچه را نمیخورد و بنا کند آنچه را که در آن سکنا نمیگزیند.... سرای دگرگونیها است؛ زیرا یکی را بینی که روزگاری بر [[نعمت]] و [[مال]] او [[رشک]] میبردند و امروز به بیچارگیاش ترحم میکنند و یکی را بینی که روزگاری بر بیچارگیاش ترحم میکردند و امروز بر نعمت و مالش رشک میبرند.... دنیا برای عبرتها است؛ زیرا [[انسان]] را آرزویی است و آن [[آرزو]] را رویاروی میبیند. به ناگاه [[مرگ]] در میرسد و آرزو را بر باد میدهد. نه دیگر آرزو فرا چنگ میآید و نه آرزومند از چنگ مرگ [[رهایی]] مییابد.
| |
| | |
| منزه است [[خدا]]. چه [[فریبنده]] است [[شادمانی]] دنیا و چه [[عطش]] افزا است سیراب کردنش و چه گرم است سایه آن. آن را که میآید باز نتوان گردانید و گذشته را باز نتوان یافت.... بدانید که کاستن از دنیا و افزودن به آخرت، بهتر است از کاستن از آخرت و افزودن به دنیا، چه بسا آن چه کاسته شده، سودمند افتد و آنچه افزون شده، زیانآور<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۱۱۳، ص۱۱۸ و ۱۱۹.</ref>.
| |
| | |
| ای [[بندگان خدا]]! شما را [[وصیت]] میکنم که این [[دنیا]] را ترک گویید؛ که شما را ترک خواهد گفت؛ هر چند [[راضی]] به ترک او نباشید و جسمتان را کهنه میکند؛ هر چند شما خواستار تازه بودن آن باشید.... پس در [[عزت]] و افتخار این [[جهان]] با یکدیگر رقابت مکنید و به زیورها و خواستههای آن بر خود مبالید<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۹۸، ص۹۷.</ref>.
| |
| | |
| حضرت، در خطبهای دیگر، حال کسی را بیان میکند که عمری دنیا و مظاهر آن را مقصد و مقصود خود قرار داده و اکنون در حال [[جان]] کندن است: سکرات [[مرگ]] یکسو، [[حسرت]] از دست نهادن فرصتها در سوی دیگر. دست و پایش [[سست]] گردد و رنگش دگرگون شود.... به یاد اموالی میافتد که گرد آورده و برای به دست آوردنشان چشم خود میبسته که [[حلال]] از [[حرام]] باز نشناسد.... میداند که [[زمان]] جدایی فرا رسیده و پس از او، [[مال]] و خواسته او برای میراثخواران میماند و آنها از آن متنعم و بهرهمند خواهند شد. آری، بار مظلمه بر دوش او است و [[میراث]] نصیب دیگران<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۱۰۸، ص۱۱۰.</ref>.
| |
| | |
| وی در ادامه، [[سرنوشت]] چنین [[انسانی]] را پس از مرگ با عباراتی تکان دهنده بیان میکند. [[امام]] در طول [[حکومت]] خود، سخنرانیهای مکرری در این باره داشته<ref>ر.ک: نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۱۱۰، ص۱۱۳؛ خطبه ۱۱۲، ص۱۱۶ و خطبه ۱۳۲، ص۱۳۷؛ خطبه ۱۷۷، ص۱۹۱؛ خطبه ۲۱۲، ص۲۲۷؛ خطبه ۲۱۷، ص۲۳۵؛ خطبه ۲۳۲، ص۲۵؛ خطبه ۲۳۳، ص۲۵۳؛ خطبه ۱۹۴، ص۲۱۳؛ خطبه ۱۳۳، ص۱۳۸؛ خطبه ۱۵۹، ص۱۶۶؛ خطبه ۱۶۰، ص۱۶۹.</ref> و سخنان فراوانی از وی در این باره نقل شده است<ref>ر.ک: آمدی، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۷، باب الدنیا، ص۱۰۵-۱۱۷.</ref>. همچنین در سخنان متعددی، خطر [[مالدوستی]] و [[وابستگی]] به آن، و آثار [[سوء]] [[هدف]] قرار دادنش را بیان میکند<ref>ر.ک: آمدی، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۷، باب المال، ص۳۷۴-۳۷۷.</ref>. این تأکیدهای مکرر، نشان از بزرگی و اهمیت [[انحراف]] و کوشش بیوقفه وی برای [[اصلاح]] آن دارد.
| |
| | |
| در خاتمه این نکته را یادآور میشویم که از دیدگاه [[حضرت علی]] {{ع}} [[دنیا]] نکوهیده نیست و کسی را [[فریب]] نمیدهد؛ بلکه [[دنیاپرستی]] [[انسان]]، [[دل]] به دنیا بستن، آن را [[هدف]] قرار دادن و از آن [[عبرت]] نگرفتن ناپسند است. [[حضرت امیر]] به این مطلب تصریح فرموده: به [[راستی]] دنیا تو را نفریفته. تو، خود، فریفته آن شدهای. دنیا هر چیز را که از آن عبرتی توان گرفت، برایت آشکار ساخت و از فواید [[عدالت]] آگاهت نمود. دنیا که تو را به دردمند شدن تن و نقصان نیرو [[وعده]] میدهد، صادقتر و وفادارتر از آن است که به تو [[دروغ]] گوید و یا فریبت دهد.... دنیا چه خوش سرایی است؛ ولی برای کسی که بدان دل نبندد و چه دلپذیر جایی است؛ ولی برای کسی که آن را وطن اصلی خویش نداند<ref>نهج البلاغه، ترجمه آیتی، ج۱، خطبه ۲۱۴، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۴۶۰.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] |
| | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی (مقاله)|'''اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|