اصلاح اقتصادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«اصلاحات» در هر چیزی یک ضرورت در نظام دنیوی است؛ زیرا تغییر در جهان مادی مقتضی اموری است که می‌‌توان گفت «فساد» به عنوان یکی از متقضیات در آن امری طبیعی است؛ بنابراین، لازم است تا هماره «اصلاحات» انجام شود و امور در مسیر صحیح و کمالی خویش قرار گیرد.

در حوزه‌های اساسی چون فرهنگ و اقتصاد که «قیام» و بنیاد اجتماع بر آن است، لازم است تا توجه ویژه‌ای از سوی مصلحان بدان مبذول شود و اصلاحات فرهنگی و اقتصادی انجام شود[۱].

عوامل فسادانگیز اقتصادی

از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، فساد اقتصادی زمانی تحقق می‌‌یابد که از سوی انسان رفتارهای نادرستی انجام شود که بر اساس جهالت عقلی و علمی است. شناخت این عوامل فسادانگیز اقتصادی می‌‌تواند برای اصلاح امور اقتصادی بسیار مهم و اساسی باشد.

از نظر قرآن، اعراض از ذکر الهی[۲]، تجاوزگری به حقوق دیگران[۳]، ترک انفاق[۴]، ترک یتیم‌نوازی[۵]، تصاحب ارث دیگران[۶]، تنوع‌خواهی و تجمل‌گرایی[۷]، حکومت ناصالح[۸]، رباخواری[۹]، ظلم و ستمگری[۱۰]، سلطه سفیهان و سبک‌مغزان[۱۱]، وعده‌های شیطانی[۱۲]، عدم تشویق دیگران به انفاق[۱۳]، کفر به خدا[۱۴]، کفران نعمت[۱۵]، کم‌فروشی[۱۶]، گردش نادرست ثروت[۱۷]، گناه[۱۸] مال‌دوستی[۱۹] و مانند آنها از مهم‌ترین عوامل فسادانگیز در حوزه اقتصادی است؛ زیرا این عوامل موجب می‌‌شود تا اقتصاد از حالت رشد و پیشرفت باز بیایستد و برکات الهی بر مردم و آن جامعه جاری نشود[۲۰].

بسترهای فساد اقتصادی

مهم‌ترین اصلاحات اقتصادی

  1. مبارزه با مفسدان اقتصادی: از آنجایی که فساد، ریشه در مفسدان اقتصادی دارد، لازم است تا به گونه‌ای عمل شود که مفسدان اقتصادی حذف یا طرد شوند و مسئولیت اقتصادی از آنان گرفته شود. از نظر قرآن، سفیهان و بی‌خردان سبک مغز به سبب آنکه اهل «تعقل» نیستند نمی‌توانند عهده دار مسئولیت‌های مهم و اساسی بشوند. از آن جایی که «قیام» اجتماع به اقتصاد است، لازم است تا اموال و اقتصاد در اختیار کسانی باشد که از «عقلانیت» برخوردار و آن را به کار می‌‌گیرند.
  2. مبارزه با بی‌عدالتی: از مهم‌ترین آسیب‌های اقتصادی که فسادبرانگیز است، بی‌عدالتی اقتصادی است که می‌‌تواند همه فرآیند اقتصادی را در بر گیرد. به سخن دیگر، ظلم اقتصادی محدود به توزیع و خرید و فروش نیست، بلکه می‌‌تواند در توزیع منابع ملی و ثروت تا مصرف را در بر گیرد. از این روست که خدا در آیات قرآنی خواهان «گردش سالم و عادلانه ثروت» در همه ابعاد و ساحات و فرآیندهای عمل اقتصادی است. پس همان طوری که اجازه نمی‌دهد تا در هنگام خرید و فروش، کم‌فروشی یا گران فروشی انجام شود[۲۱]، همچنین اجازه نمی‌دهد تا ثروت و نعمت‌های الهی در دست یک عده قرار گیرد و دست به دست شود؛ برای همین منظور با ایجاد مالکیت عمومی جلوی این محدودیت گردش ظالمانه را گرفته است[۲۲]. از آن جایی که همگان می‌‌بایست از ثروت و مواهب الهی در سطح نیاز بهره مند شوند، لازم است تا نظام سیاسی ولایی و امت اسلام، همه اسباب بهره‌مندی عمومی و همگانی را فراهم کنند و افزون بر مالکیت عمومی انفال می‌‌بایست هر کسی بخشی از ثروت و درآمد خویش را به عنوان «حق الهی» محرومان و سائلان در اختیار آنان قرار گیرد تا این گونه از هر گونه فساد در عرصه اقتصادی جلوگیری و عدالت اجرایی شود[۲۳].[۲۴]

خشکاندن بسترهای فساد اقتصادی

از جمله مهم‌ترین اقدامات در این راستا موارد ذیل‌اند:

نخست: مقابله با ظلم و فساد و تقویت عدالت مالی و اقتصادی

  1. مبارزه با تبعیض و سوءاستفاده از روابط شخصی در امور اقتصادی
  2. توزیع عادلانه ثروت و قدرت:
    1. تغییرات ساختاری برای کاهش تمرکز قدرت
    2. ممانعت از دخالت‌های غیرقانونی در امور اقتصادی

دوم: اصلاحات در قانون‌گذاری و مدیریت مالی و اقتصادی

  1. تدوین قوانین و مقررات ساده روشن و کارآمد در حوزه اقتصادی
  2. افزایش شفافیت قوانین و مقررات مالی و اقتصادی
  3. اصلاح نظام مالیاتی و کاهش دست و پاگیری قوانین
  4. ارتقای آزادی بیان و رسانه‌ای و شفافیت اطلاعاتی
  5. ایجاد و تقویت مکانیزم‌های مناسب برای پیگیری و محاکمه فساد
  6. تشدید مجازات متخلفان اقتصادی

سوم: اصلاحات در نظارت و کنترل مالی و اقتصادی

  1. تقویت حاکمیت قانون و تشدید نظارت:
    1. ایجاد نهادهای نظارتی مستقل و قدرتمند برای رصد فعالیت‌های اقتصادی
    2. تقویت سازمان‌های مردم‌نهاد و رسانه‌های آزاد برای نظارت همگانی
    3. تقویت نظام حسابرسی و بازرسی مالی و اقتصادی

اصلاحات اقتصادی امام علی

این اصلاحات را باید در دو محور اصلاح بینش‌ها، و اصلاح منش‌ها و رفتارها پی گرفت. در هر دو زمینه نیز ابتدا باید انحراف‌های پیش از حکومت امام را تشخیص داد و پس از آن به بیان اقدام‌های اصلاحی حضرت پرداخت. پس از وفات پیامبر تا هنگامی که امام علی (ع) زمام حکومت را به دست گرفت، دو انحراف اساسی رخ داد که تمام کوشش حضرت، برای اصلاح این دو انحراف، صرف شد:

  1. انحراف در بینش‌های اقتصادی: در بینش مسلمانان به جای آنکه آخرت اصل و هدف، و دنیا فرع و وسیله باشد، مسئله برعکس شده بود. مردم به دنیا روی آورده و آخرت را فراموش کرده بودند و دنیا بیش از آخرت دل‌های آنها را تسخیر کرده بود. مردم در ترک آخرت و دوستی دنیا استوار شده بودند تا جایی که می‌پنداشتند تحصیل رزق بر آنها واجب و به جای آوردن واجبات از آنها ساقط است. حضرت امیر (ع) برای مبارزه با این انحراف، دو روش را در پیش گرفت: از سویی با سخنان تکان‌دهنده، وسیله بودن دنیا و هدف بودن آخرت را بارها و بارها به مردم گوشزد می‌کرد و از سوی دیگر، با سیره عملی و زهد بی‌همتای خود، بی‌ارزشی دنیا را به مردم نشان می‌داد.
  2. انحراف منش‌ها و رفتارهای مردم و کارگزاران: این انحراف از الگوهایی رفتاری وضع‌شده که پیامبر خاتم صورت گرفت. ایشان این الگوها را در قالب و دستورهای شریعت برای دستیابی به اهداف مورد نظر اسلام، به ویژه تحقق عدالت اقتصادی در جامعه، معرفی کرده و طی حکومت خود در تثبیت و نهادینه کردن آن الگوها کوشیده بود. از سویی، انفاق، صدقه و وقف در بین مردم کاهش یافته و مال‌اندوزی جای انفاق مال و رسیدگی به فقیران و نیازمندان جامعه را گرفته بود و از سوی دیگر، خلفا و کارگزاران نظام اسلامی در توزیع فرصت‌ها و ثروت‌هایی که در اختیار داشتند، تبعیض قائل می‌شدند و عدالت را رعایت نمی‌کردند.

حضرت برای اصلاح رفتارهای مردم، از سویی آنان را با زبان، به انفاق و صدقه و اعمال خیر تشویق می‌کرد و از سوی دیگر، با عمل خود مردم را به این کارها فرا می‌خواند. اقدام‌های اصلاحی حضرت برای تحقق عدالت و توزیع عادلانه فرصت‌های شغلی و درآمدی و بیت المال چنین بود:

  1. تعویض کارگزاران و روی کار آوردن افراد صالح؛
  2. جلوگیری از انحراف کارگزاران؛
  3. بازگرداندن بیت المال؛
  4. تقسیم بیت المال بین مردم به نحو مساوی؛
  5. تعجیل در تقسیم بیت المال.

این فهرستی از اصلاحات علوی است که در ادامه به تفصیل مطلب با ذکر مدارک و شواهد آنها خواهیم پرداخت[۲۵].

منابع

پانویس

  1. منصوری، خلیل، اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی.
  2. سوره طه، آیه ۱۲۴؛ سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.
  3. سوره بقره، آیه ۶۱.
  4. قلم، آیات ۱۷ تا ۳۱
  5. فجر، آیات ۱۶ و ۱۷
  6. فجر، آیات ۱۶ تا ۱۹ و روایات تفسیری
  7. بقره، آیه ۶۱
  8. سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۵.
  9. سوره روم، آیه ۳۹؛ سوره بقره، آیه ۲۷۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  10. سوره ابراهیم، آیه ۳۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۰.
  11. سوره نساء، آیه ۵.
  12. سوره بقره، آیه ۲۶۷-۲۶۸.
  13. فجر، آیات ۱۶ تا ۱۸
  14. بقره، آیه ۶۱، کهف، آیات ۳۵ تا ۴۲
  15. سوره ابراهیم، آیه ۷ و ۲۴.
  16. سوره اعراف، آیه ۸۵.
  17. سوره حشر، آیه ۷.
  18. سوره انفال، آیه ۵۲.
  19. سوره فجر، آیه ۱۶-۲۰.
  20. منصوری، خلیل، اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی.
  21. سوره مطففین، آیه ۱-۳.
  22. سوره حشر، آیه ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲.
  23. بقره، آیات ۱۷۷ و ۲۱۵ و ۲۷۳؛ نساء، آیه ۸؛ معارج، آیات ۲۴ و ۲۵؛ ذاریات، آیه ۱۹
  24. منصوری، خلیل، اصلاحات اقتصادی در گام دوم انقلاب اسلامی.
  25. میرمعزی، سید حسین، مقاله «اصلاحات اقتصادی»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۴۵۶.