آینده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">' به '<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}


{{نبوت}}
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
منظور از این مدخل آن دسته از آیاتی است که آینده [[بشریت]] را در [[مکتب]] [[پیامبر]] به روشنی ترسیم می‌کند که این خود در هر [[جهان‌بینی]] دارای اهمیت است؛ زیرا یکی از پرسش‌های مهم در [[جهان‌بینی]] [[انسان]]، نگرش به آینده [[بشریت]] و [[جهان]] است. این مسئله در فلسفه تاریخ و سنت‌های [[اجتماعی]] [[قرآن]] مطرح می‌شود و شاید از مهم‌ترین آنها پرسش از چگونگی آینده در شکل خوب و بد آن است. اهمیت این موضوع به این [[دلیل]] است که [[انسان]] با امید به آینده [[زندگی]] می‌کند و در [[مبارزه]] با [[ستم‌ها]] و کجروی‌ها، اگر دورنمایی خوش از آینده نداشته باشد، نه تنها خسته می‌شود، که از کار می‌کشد، [[یأس]] و افسردگی به سراغ او می‌آید و [[اضطراب]] و [[سرخوردگی]] اگر باعث [[تسلیم]] به [[دشمن]] نشود، دست کم موجب [[انفعال]]، و تن دادن به پلشتی‌ها خواهد شد. تنها با [[امید به آینده]] و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]]، می‌توان با [[سختی‌ها]] و فشارها [[مبارزه]] کرد و آنها را به خوبی و [[نشاط]] تحمل کرد. این [[اندیشه]] بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی [[نظام]] طبیعت و سیر تکاملی [[تاریخ]] و [[اطمینان]] به فردا و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار [[بشر]] است. در این باره [[قرآن]] سخن‌های بسیار دارد و با ذکر داستان‌های امت‌های پیشین یاد آوری می‌شود و قوانین اجتماعی حرکت [[تاریخی]] را بیان می‌کند. در این بحث نکات و جهات مختلفی در [[قرآن]] مطرح شده است.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آینده در قرآن]] - [[آینده در حدیث]] - [[آینده در کلام اسلامی]]</div>
== سمت و سوی [[جهان]] و [[انسان]] ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>.
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آینده (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
*منظور از این مدخل آن دسته از آیاتی است که [[آینده]] [[بشریت]] را در [[مکتب]] [[پیامبر]] به روشنی ترسیم می‌کند که این خود در هر [[جهان‌بینی]] دارای اهمیت است؛ زیرا یکی از پرسش‌های مهم در [[جهان‌بینی]] [[انسان]]، نگرش به [[آینده]] [[بشریت]] و [[جهان]] است. این مسئله در [[فلسفه تاریخ]] و سنت‌های [[اجتماعی]] [[قرآن]] مطرح می‌شود و شاید از مهم‌ترین آنها پرسش از چگونگی [[آینده]] در شکل خوب و بد آن است. اهمیت این موضوع به این [[دلیل]] است که [[انسان]] با [[امید به آینده]] [[زندگی]] می‌کند و در [[مبارزه]] با [[ستم‌ها]] و کجروی‌ها، اگر دورنمایی خوش از [[آینده]] نداشته باشد، نه تنها خسته می‌شود، که از کار می‌کشد، [[یأس]] و افسردگی به سراغ او می‌آید و [[اضطراب]] و [[سرخوردگی]] اگر باعث [[تسلیم]] به [[دشمن]] نشود، دست کم موجب [[انفعال]]، و تن دادن به پلشتی‌ها خواهد شد. تنها با [[امید به آینده]] و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]]، می‌توان با [[سختی‌ها]] و فشارها [[مبارزه]] کرد و آنها را به خوبی و [[نشاط]] [[تحمل]] کرد. این [[اندیشه]] بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی [[نظام]] [[طبیعت]] و سیر تکاملی [[تاریخ]] و [[اطمینان]] به فردا و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار [[بشر]] است. در این باره [[قرآن]] سخن‌های بسیار دارد و با ذکر داستان‌های امت‌های پیشین یاد آوری می‌شود و [[قوانین اجتماعی]] حرکت [[تاریخی]] را بیان می‌کند. در این بحث نکات و جهات مختلفی در [[قرآن]] مطرح شده است.
==سمت و سوی [[جهان]] و [[انسان]]==
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا... كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد... بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref>. گاه برای [[فهم]] این [[سنت الهی]] از [[تمثیل]] استفاده می‌ظشود که در این [[آیه]] به صورت غیر مستقیم و از راه مثال می‌گوید که [[آینده جهان]] و [[بشریت]] آینده‌ای روشن دارد و هر چند مسیر [[بشریت]] همراه با فراز و فرود و بسا [[جنگ و کشتار]] و [[شکست]] و [[پیروزی]] باشد، که از واقعیت [[تاریخ]] به پیروز و [[باطل]] همچون کفی بر روی [[آب]] از بین رفتنی است. این سبقه وجودی [[حق]] بر [[باطل]] را به خوبی در قالب [[تمثیل]] [[آب]] و کف توضیح داده شده است.
#{{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا... كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد... بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref>. گاه برای [[فهم]] این [[سنت الهی]] از [[تمثیل]] استفاده می‌ظشود که در این [[آیه]] به صورت غیر مستقیم و از راه مثال می‌گوید که [[آینده جهان]] و [[بشریت]] آینده‌ای روشن دارد و هر چند مسیر [[بشریت]] همراه با فراز و فرود و بسا [[جنگ و کشتار]] و [[شکست]] و [[پیروزی]] باشد، که از واقعیت [[تاریخ]] به پیروز و [[باطل]] همچون کفی بر روی [[آب]] از بین رفتنی است. این سبقه وجودی [[حق]] بر [[باطل]] را به خوبی در قالب [[تمثیل]] [[آب]] و کف توضیح داده شده است.
#{{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ * لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند * تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۷-۸.</ref>. این که فرموده، تا [[خداوند]] [[حق]] را ثابت کند و [[باطل]] را نابود گرداند، هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند، در ادامه این بیان شده که [[خدا]] می‌خواهد [[حق]] [[[اسلام]]] را با کلمات خود ثابت، و [[کافران]] را ریشه‌کن کند. و منظور از "احقاق [[حق]]" آشکار کردن و تثبیت آن به ترتیب آثار [[حق]] است، و منظور از کلمات [[خدا]]، تعیین [[سرنوشت]] و سنتی است که در سیر [[تاریخ]] [[بشر]] قرار داده، تا انبیای خود را [[یاری]] کرده و [[دین حق]] را ظاهر سازد.
#{{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ * لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند * تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۷-۸.</ref>. این که فرموده، تا [[خداوند]] [[حق]] را ثابت کند و [[باطل]] را نابود گرداند، هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند، در ادامه این بیان شده که [[خدا]] می‌خواهد [[حق]] [[اسلام]] را با کلمات خود ثابت، و [[کافران]] را ریشه‌کن کند. و منظور از "احقاق [[حق]]" آشکار کردن و تثبیت آن به ترتیب آثار [[حق]] است، و منظور از کلمات [[خدا]]، تعیین [[سرنوشت]] و سنتی است که در سیر [[تاریخ]] [[بشر]] قرار داده، تا انبیای خود را [[یاری]] کرده و [[دین حق]] را ظاهر سازد.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند * اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره صف، آیه ۸-۹.</ref>. در این ۲ [[آیه]] اشاره به این [[سنت]] شده، که هر چند کسانی می‌خواهند [[نور]] [[خدا]] خاموش شود، [[ولی خدا]] با آن کار شعاع [[نور]] خود را افزایش می‌دهد، و [[دین حق]] را [[برتری]] می‌دهد. {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref> و همچنین [[وعده]] داده که عباد مرسل خود را [[نصرت]] و [[لشکریان]] خودش را غالب بگرداند: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۲-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند * اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره صف، آیه ۸-۹.</ref>. در این ۲ [[آیه]] اشاره به این [[سنت]] شده، که هر چند کسانی می‌خواهند [[نور]] [[خدا]] خاموش شود، [[ولی خدا]] با آن کار شعاع [[نور]] خود را افزایش می‌دهد، و [[دین حق]] را برتری می‌دهد. {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ}}<ref>«بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.</ref> و همچنین [[وعده]] داده که عباد مرسل خود را [[نصرت]] و [[لشکریان]] خودش را غالب بگرداند: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۲-۱۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref> از این [[آیه]] استفاده می‌شود که در [[سنت]] [[خدا]] این بهروزی است که [[پیامبران]]، [[مؤمنین]] و [[سپاهیان]] [[حق]] را [[نصرت]] می‌دهد و آنان را پیروز می‌گرداند، و می‌گوید: «و بگو [[حق]] آمد و [[باطل]] نابود شد، آری [[باطل]] همواره نابود شدنی است».
#{{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref> از این [[آیه]] استفاده می‌شود که در [[سنت]] [[خدا]] این بهروزی است که [[پیامبران]]، [[مؤمنین]] و [[سپاهیان]] [[حق]] را [[نصرت]] می‌دهد و آنان را پیروز می‌گرداند، و می‌گوید: «و بگو [[حق]] آمد و [[باطل]] نابود شد، آری [[باطل]] همواره نابود شدنی است».
#{{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}}<ref>«خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد» سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref> این که می‌گوید، [[خدا]] نوشته است که محققاً من و فرستادگانم به زودی پیروز خواهیم شد. تعبیر به {{متن قرآن|كَتَبَ}} برای بیان همین [[سنت]] و [[قانون]] [[تکوینی]] است. ظاهر اطلاق کلمه: {{متن قرآن|لَأَغْلِبَنَّ}} برای بیان [[غلبه]] دادن [[حق]] و بدون قید آوردنش، برای این است که [[خدا]] از هر جهت غالب می‌باشد، هم از جهت [[استدلال]] و هم از جهت تأیید غیبی، و هم از جهت [[طبیعت]] [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]؛ زیرا [[درک]] [[حق]] و [[خضوع]] در برابر آن فطری [[انسان]] است، اگر [[حق]] را برایش بیان کنند، و مخصوصا از راهی که با آن راه مانوس است روشن سازند، بدون درنگ آن را می‌فهمد، و وقتی فهمید فطرتش به آن اعتراف می‌کند.
#{{متن قرآن|كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}}<ref>«خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد» سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref> این که می‌گوید، [[خدا]] نوشته است که محققاً من و فرستادگانم به زودی پیروز خواهیم شد. تعبیر به {{متن قرآن|كَتَبَ}} برای بیان همین [[سنت]] و [[قانون]] [[تکوینی]] است. ظاهر اطلاق کلمه: {{متن قرآن|لَأَغْلِبَنَّ}} برای بیان [[غلبه]] دادن [[حق]] و بدون قید آوردنش، برای این است که [[خدا]] از هر جهت غالب می‌باشد، هم از جهت [[استدلال]] و هم از جهت تأیید غیبی، و هم از جهت [[طبیعت]] [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]؛ زیرا [[درک]] [[حق]] و [[خضوع]] در برابر آن فطری [[انسان]] است، اگر [[حق]] را برایش بیان کنند، و مخصوصا از راهی که با آن راه مانوس است روشن سازند، بدون درنگ آن را می‌فهمد، و وقتی فهمید فطرتش به آن اعتراف می‌کند.
از این [[آیات]] استفاده می‌شود که [[سنت]] [[غلبه]] [[حق]] تنها مشمول عباد مرسل و [[جندالله]]، است و دلالت بر حصر و قصر از جمله: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ}} استفاده می‌شود و [[جبهه]] مخالف آنان کسانی است که منکر و جاحد [[حق]] هستند و [[پیروزی]] [[نور]] بر [[تاریکی]] است.
از این [[آیات]] استفاده می‌شود که [[سنت]] [[غلبه]] [[حق]] تنها مشمول عباد مرسل و [[جندالله]]، است و دلالت بر حصر و قصر از جمله: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ}} استفاده می‌شود و [[جبهه]] مخالف آنان کسانی است که منکر و جاحد [[حق]] هستند و [[پیروزی]] [[نور]] بر [[تاریکی]] است.
==کسان این [[آینده]]==
 
== کسان این آینده ==
منظور این است که اگر [[سنت]] [[خدا]] بر آینده‌ای روشن و [[امید بخش]] است، اما برای آن [[قانون]] و قلمرو تعیین کرده است.
منظور این است که اگر [[سنت]] [[خدا]] بر آینده‌ای روشن و [[امید بخش]] است، اما برای آن [[قانون]] و قلمرو تعیین کرده است.
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>. این که [[حق]] پیروز می‌شود، به این معنا نیست که در هر صورت [[پیروزی]] از آن [[پیروان]] [[حق]] است، بلکه از آن کسانی است که تلاش می‌کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}. البته در مسیر نهایی همواره و در خط خود [[خداوند]] چیدمان [[جامعه]] را بگونه‌ای فراهم ساخته که کسانی که [[مجاهدت]] می‌کنند، به وجود می‌آیند و آنان این مسیر را به پیش می‌برند و [[خدا]] با [[نیکوکاران]] است.
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>. این که [[حق]] پیروز می‌شود، به این معنا نیست که در هر صورت [[پیروزی]] از آن [[پیروان]] [[حق]] است، بلکه از آن کسانی است که تلاش می‌کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}. البته در مسیر نهایی همواره و در خط خود [[خداوند]] چیدمان [[جامعه]] را بگونه‌ای فراهم ساخته که کسانی که [[مجاهدت]] می‌کنند، به وجود می‌آیند و آنان این مسیر را به پیش می‌برند و [[خدا]] با [[نیکوکاران]] است.
خط ۲۵: خط ۲۱:
#{{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>.
#{{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.</ref>. شرط دیگر موفقیت این است که این مبارزان پروادار باشند، [[هوس]] باز و [[دنیاطلب]] و خود خواه نباشند. اصول [[اخلاقی]] را در [[مبارزه]] و [[هدف]] رعایت کنند. {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}} سرانجام از آن صاحبان [[تقوا]] است؛ زیرا [[احسان]] [[محسن]]، [[احسان]] کننده را و تقوای باتقوا، متقی را به آن [[هدایت]] می‌کند، و راه می‌نماید. این جمله هر چند کوتاه با عنوان [[تقوا]] بیان شده، اما متناسب با تعیین اهداف [[آینده]] [[بشریت]] و مسیر [[مبارزه]] و حرکت [[اجتماعی]] بیان شده، یعنی تقوایی متناسب با عمل [[اجتماعی]] و مبارزه‌ای با [[پروا]] بر علیه [[باطل]].
#{{متن قرآن|تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.</ref>. شرط دیگر موفقیت این است که این مبارزان پروادار باشند، [[هوس]] باز و [[دنیاطلب]] و خود خواه نباشند. اصول [[اخلاقی]] را در [[مبارزه]] و [[هدف]] رعایت کنند. {{متن قرآن|وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}} سرانجام از آن صاحبان [[تقوا]] است؛ زیرا [[احسان]] [[محسن]]، [[احسان]] کننده را و تقوای باتقوا، متقی را به آن [[هدایت]] می‌کند، و راه می‌نماید. این جمله هر چند کوتاه با عنوان [[تقوا]] بیان شده، اما متناسب با تعیین اهداف آینده [[بشریت]] و مسیر [[مبارزه]] و حرکت [[اجتماعی]] بیان شده، یعنی تقوایی متناسب با عمل [[اجتماعی]] و مبارزه‌ای با [[پروا]] بر علیه [[باطل]].
#{{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. [[پیروزی]] و [[نصرت]] تنها به [[پیامبران]] اختصاص ندارد، بلکه کسانی که [[ایمان]] و [[باور]] به راه دارند، و در مسیر [[خدا]] قرار دارند، با همه [[جامعیت]] [[راه الهی]] از سوی [[خدا]] [[نصرت]] خواهند شد: {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۱-۵۴.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. [[پیروزی]] و [[نصرت]] تنها به [[پیامبران]] اختصاص ندارد، بلکه کسانی که [[ایمان]] و [[باور]] به راه دارند، و در مسیر [[خدا]] قرار دارند، با همه [[جامعیت]] [[راه الهی]] از سوی [[خدا]] [[نصرت]] خواهند شد: {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۱-۵۴.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آینده]]
[[رده:مفاهیم]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:نیاز به تامل برای عنوان رده]]
[[رده:نیاز به تامل برای عنوان صفحه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۶

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

منظور از این مدخل آن دسته از آیاتی است که آینده بشریت را در مکتب پیامبر به روشنی ترسیم می‌کند که این خود در هر جهان‌بینی دارای اهمیت است؛ زیرا یکی از پرسش‌های مهم در جهان‌بینی انسان، نگرش به آینده بشریت و جهان است. این مسئله در فلسفه تاریخ و سنت‌های اجتماعی قرآن مطرح می‌شود و شاید از مهم‌ترین آنها پرسش از چگونگی آینده در شکل خوب و بد آن است. اهمیت این موضوع به این دلیل است که انسان با امید به آینده زندگی می‌کند و در مبارزه با ستم‌ها و کجروی‌ها، اگر دورنمایی خوش از آینده نداشته باشد، نه تنها خسته می‌شود، که از کار می‌کشد، یأس و افسردگی به سراغ او می‌آید و اضطراب و سرخوردگی اگر باعث تسلیم به دشمن نشود، دست کم موجب انفعال، و تن دادن به پلشتی‌ها خواهد شد. تنها با امید به آینده و اعتقاد به پیروزی، می‌توان با سختی‌ها و فشارها مبارزه کرد و آنها را به خوبی و نشاط تحمل کرد. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به فردا و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است. در این باره قرآن سخن‌های بسیار دارد و با ذکر داستان‌های امت‌های پیشین یاد آوری می‌شود و قوانین اجتماعی حرکت تاریخی را بیان می‌کند. در این بحث نکات و جهات مختلفی در قرآن مطرح شده است.

سمت و سوی جهان و انسان

  1. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ[۱].
  2. ﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۲].
  3. ﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا... كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ[۳]. گاه برای فهم این سنت الهی از تمثیل استفاده می‌ظشود که در این آیه به صورت غیر مستقیم و از راه مثال می‌گوید که آینده جهان و بشریت آینده‌ای روشن دارد و هر چند مسیر بشریت همراه با فراز و فرود و بسا جنگ و کشتار و شکست و پیروزی باشد، که از واقعیت تاریخ به پیروز و باطل همچون کفی بر روی آب از بین رفتنی است. این سبقه وجودی حق بر باطل را به خوبی در قالب تمثیل آب و کف توضیح داده شده است.
  4. ﴿وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ * لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ[۴]. این که فرموده، تا خداوند حق را ثابت کند و باطل را نابود گرداند، هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند، در ادامه این بیان شده که خدا می‌خواهد حق اسلام را با کلمات خود ثابت، و کافران را ریشه‌کن کند. و منظور از "احقاق حق" آشکار کردن و تثبیت آن به ترتیب آثار حق است، و منظور از کلمات خدا، تعیین سرنوشت و سنتی است که در سیر تاریخ بشر قرار داده، تا انبیای خود را یاری کرده و دین حق را ظاهر سازد.
  5. ﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۵].
  6. ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۶]. در این ۲ آیه اشاره به این سنت شده، که هر چند کسانی می‌خواهند نور خدا خاموش شود، ولی خدا با آن کار شعاع نور خود را افزایش می‌دهد، و دین حق را برتری می‌دهد. ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ[۷] و همچنین وعده داده که عباد مرسل خود را نصرت و لشکریان خودش را غالب بگرداند: ﴿إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۸].
  7. ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا[۹] از این آیه استفاده می‌شود که در سنت خدا این بهروزی است که پیامبران، مؤمنین و سپاهیان حق را نصرت می‌دهد و آنان را پیروز می‌گرداند، و می‌گوید: «و بگو حق آمد و باطل نابود شد، آری باطل همواره نابود شدنی است».
  8. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي[۱۰] این که می‌گوید، خدا نوشته است که محققاً من و فرستادگانم به زودی پیروز خواهیم شد. تعبیر به ﴿كَتَبَ برای بیان همین سنت و قانون تکوینی است. ظاهر اطلاق کلمه: ﴿لَأَغْلِبَنَّ برای بیان غلبه دادن حق و بدون قید آوردنش، برای این است که خدا از هر جهت غالب می‌باشد، هم از جهت استدلال و هم از جهت تأیید غیبی، و هم از جهت طبیعت ایمان به خدا و رسول؛ زیرا درک حق و خضوع در برابر آن فطری انسان است، اگر حق را برایش بیان کنند، و مخصوصا از راهی که با آن راه مانوس است روشن سازند، بدون درنگ آن را می‌فهمد، و وقتی فهمید فطرتش به آن اعتراف می‌کند.

از این آیات استفاده می‌شود که سنت غلبه حق تنها مشمول عباد مرسل و جندالله، است و دلالت بر حصر و قصر از جمله: ﴿إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ استفاده می‌شود و جبهه مخالف آنان کسانی است که منکر و جاحد حق هستند و پیروزی نور بر تاریکی است.

کسان این آینده

منظور این است که اگر سنت خدا بر آینده‌ای روشن و امید بخش است، اما برای آن قانون و قلمرو تعیین کرده است.

  1. ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[۱۱]. این که حق پیروز می‌شود، به این معنا نیست که در هر صورت پیروزی از آن پیروان حق است، بلکه از آن کسانی است که تلاش می‌کنند: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا. البته در مسیر نهایی همواره و در خط خود خداوند چیدمان جامعه را بگونه‌ای فراهم ساخته که کسانی که مجاهدت می‌کنند، به وجود می‌آیند و آنان این مسیر را به پیش می‌برند و خدا با نیکوکاران است.
  2. ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۲].
  3. ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۱۳].
  4. ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۱۴].
  5. ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۵]. شرط دیگر موفقیت این است که این مبارزان پروادار باشند، هوس باز و دنیاطلب و خود خواه نباشند. اصول اخلاقی را در مبارزه و هدف رعایت کنند. ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى سرانجام از آن صاحبان تقوا است؛ زیرا احسان محسن، احسان کننده را و تقوای باتقوا، متقی را به آن هدایت می‌کند، و راه می‌نماید. این جمله هر چند کوتاه با عنوان تقوا بیان شده، اما متناسب با تعیین اهداف آینده بشریت و مسیر مبارزه و حرکت اجتماعی بیان شده، یعنی تقوایی متناسب با عمل اجتماعی و مبارزه‌ای با پروا بر علیه باطل.
  6. ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۱۶]. پیروزی و نصرت تنها به پیامبران اختصاص ندارد، بلکه کسانی که ایمان و باور به راه دارند، و در مسیر خدا قرار دارند، با همه جامعیت راه الهی از سوی خدا نصرت خواهند شد: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا[۱۷].

منابع

پانویس

  1. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  2. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.
  3. «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد... بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.
  4. «خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند * تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۷-۸.
  5. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.
  6. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند * اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره صف، آیه ۸-۹.
  7. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.
  8. «که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۲-۱۷۳.
  9. «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
  10. «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد» سوره مجادله، آیه ۲۱.
  11. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  12. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  13. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  14. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  15. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  16. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  17. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۱-۵۴.