←پنجم: ویژهخواری
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
(۳۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''فساد اقتصادی''' یکی از بزرگترین معضلات [[جوامع بشری]] است؛ زیرا اقتصاد برای [[اکثریت]] [[مردم]]، همه چیز است و [[سعادت]] را تنها در گرو آن میدانند؛ برای همین، [[ظلم]] و [[فساد]] در این حوزه بیشتر از حوزههای دیگر [[زندگی]] [[بشر]] خودنمایی میکند. از نظر قرآن برخی از علل و عواملی که مفسدان اقتصادی را پدید میآورد و فساد اقتصادی را موجب میشود عبارتاند از: [[اعراض]] از [[توحید]] محض؛ [[اعراض]] از [[قوانین الهی]] و [[شریعت]]؛ ترک فرایض الهی؛ تسلط اشرار؛ [[رفاه زدگی]]؛ زراندوزی و [[عُجب]] و ... . برخی از عناوین فساد اقتصادین نیز عبارت است از: تخلفات و [[فساد مالی]] مانند: [[رباخواری]]، [[سرقت]]، [[غصب]]، [[اختلاس]]، [[رشوه]]، [[پولشویی]]، [[قاچاق]]، [[گرانفروشی]]، [[کمفروشی]]، [[اسراف]]؛ [[کلاهبرداری]]؛ [[احتکار]] و [[ویژهخواری]]. | |||
==جایگاه اقتصاد== | ==جایگاه اقتصاد== | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
== خطر فساد اقتصادی== | == خطر فساد اقتصادی== | ||
{{همچنین|فساد}} | {{همچنین|فساد}} | ||
«فساد اقتصادی» یکی از بزرگترین معضلات [[جوامع بشری]] است؛ زیرا [[اقتصاد]] برای [[اکثریت]] [[مردم]]، همه چیز است و [[سعادت]] را تنها در گرو آن میدانند؛ برای همین، [[ظلم]] و [[فساد]] در این حوزه بیشتر از حوزههای دیگر [[زندگی]] [[بشر]] خودنمایی میکند و حجم عظیمی از [[ظلمها]] و بیدادها که در جوامع بشری رخ میدهد، ناظر به این حوزه است، تا جایی که وقتی از [[عدالت]] سخن به میان میآید بیشتر مردم جلوههای اصلی را در عدالت و بهرهمندی از مواهب و [[ثروتها]] به شکل مناسب میدانند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و علل پیدایش آن (مقاله)|فساد اقتصادی و علل پیدایش آن]].</ref>. | |||
=== شاخصههای سلامت جامعه === | === شاخصههای سلامت جامعه === | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
به جامعهای که [[ربا خواری]] و [[کمفروشی]] و [[گران فروشی]] و [[اختلاس]] و [[دزدی]] و [[رشوه]] در آن فراوان است، نمیتوان امیدی بست؛ زیرا چنین جامعهای ستونهای بقا و [[استواری]] خود را با فساد و تباهی در معرض خطر قرار داده است. | به جامعهای که [[ربا خواری]] و [[کمفروشی]] و [[گران فروشی]] و [[اختلاس]] و [[دزدی]] و [[رشوه]] در آن فراوان است، نمیتوان امیدی بست؛ زیرا چنین جامعهای ستونهای بقا و [[استواری]] خود را با فساد و تباهی در معرض خطر قرار داده است. | ||
به هر حال، | به هر حال، فساد اقتصادی هر اندازه که مانع [[رشد]] و شکوفایی اقتصادی جامعه است میتواند عامل نابودی و نیستی آن نیز باشد؛ زیرا جامعهای که گرفتار [[فجور]] و فساد اقتصادی است در زمینههای دیگر چون [[اعتقادات]] نمیتواند به [[سلامت]] باشد؛ زیرا سلامت روحی و روانی [[جامعه]] در رفتارهای عملی از جمله رفتارهای [[اقتصادی]] آن خودنمایی میکند و جامعهای که دچار [[فساد]] و [[بیماری]] اقتصادی است، نشان میدهد که از سلامت [[عقلانی]] و روانی برخوردار نیست. پس چنین جامعهای جز نابودی از درون یا [[عذاب]] [[خشم]] و استیصال [[سرنوشت]] دیگری نخواهد داشت<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن (مقاله)|فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن]].</ref>. | ||
== علل و عوامل == | == علل و عوامل == | ||
[[خداوند]] درباره علت تحقق «فساد» ـ از جمله: فساد اقتصادی ـ به نکاتی توجه میدهد که میتواند بیانگر چرایی این پدیده شوم و [[پلید]] در [[جوامع انسانی]] باشد. همچنین قرآن به شیوهها و رویههای آنان در فساد اقتصادی نیز توجه میدهد تا مردم افزون بر [[شناخت]] علل، به چگونگی رفتارهای فساد انگیز [[مفسدان اقتصادی]] توجه پیدا کنند. از نظر قرآن برخی از علل و عواملی که مفسدان اقتصادی را پدید میآورد و فساد اقتصادی را موجب میشود، اموری چند است که به آنها اشاره میشود: | [[خداوند]] درباره علت تحقق «فساد» ـ از جمله: فساد اقتصادی ـ به نکاتی توجه میدهد که میتواند بیانگر چرایی این پدیده شوم و [[پلید]] در [[جوامع انسانی]] باشد. همچنین قرآن به شیوهها و رویههای آنان در فساد اقتصادی نیز توجه میدهد تا مردم افزون بر [[شناخت]] علل، به چگونگی رفتارهای فساد انگیز [[مفسدان اقتصادی]] توجه پیدا کنند. از نظر قرآن برخی از علل و عواملی که مفسدان اقتصادی را پدید میآورد و فساد اقتصادی را موجب میشود، اموری چند است که به آنها اشاره میشود: | ||
# '''[[اعراض]] از [[توحید]] محض''': [[اعتقاد]] و [[ایمان]] به توحید یکی از مهمترین عوامل [[اصلاح]] [[رفتار]] [[انسانی]] است؛ در مقابل، هر کسی که فاقد ایمان به توحید باشد و [[گرایش]] به [[شرک]] و [[کفر]] داشته باشد، نه تنها [[رفتاری]] [[صالح]] در [[زندگی]] نخواهد داشت، بلکه دنبال انواع و اقسام [[فسادها]] از جمله | # '''[[اعراض]] از [[توحید]] محض''': [[اعتقاد]] و [[ایمان]] به توحید یکی از مهمترین عوامل [[اصلاح]] [[رفتار]] [[انسانی]] است؛ در مقابل، هر کسی که فاقد ایمان به توحید باشد و [[گرایش]] به [[شرک]] و [[کفر]] داشته باشد، نه تنها [[رفتاری]] [[صالح]] در [[زندگی]] نخواهد داشت، بلکه دنبال انواع و اقسام [[فسادها]] از جمله فساد اقتصادی میرود و بیتوجه به [[اخلاق]] و اصول [[فطری]] [[عدالت خواهی]]، به [[ظلم]] و [[فساد]] میپردازد. | ||
# '''[[اعراض]] از [[قوانین الهی]] و [[شریعت]]''': [[قوانین]] [[فطری]] و [[تشریعی]] که با عقل سلیم و نقل [[وحیانی]] [[کشف]] میشود، مجموعهای مهم است که در راستای ایجاد شرایط مناسب برای زیست [[اجتماعی]] وضع شده است. بنابراین، [[عدالت]]، [[صداقت]]، [[وفا]]، [[امانت]] و مانند آنها موجب میشود تا هر چیزی در جایی مناسب و [[حق]] خود قرار گیرد و صاحبان حق به حق خویش برسند، بیآنکه [[ظلم]] و ستمی به آنان شود. این قوانین در راستای تأمین سعادت فردی و جمعی و شخصی و اجتماعی وضع شده است و میبایست به شکل کامل مراعات شود تا نتایج و آثار مثبت خود را به جا گذارد. اما کسانی که به هر دلیل از جمله [[کفر]] و شرک و [[نفاق]] و سست ایمانی، به این قوانین شریعت بیتوجهی کنند، عامل [[فساد در زمین]] و [[اجتماع]] بوده و [[رفتاری]] مفسدانه در حوزههای گوناگون از جمله [[اقتصادی]] خواهند داشت. | # '''[[اعراض]] از [[قوانین الهی]] و [[شریعت]]''': [[قوانین]] [[فطری]] و [[تشریعی]] که با عقل سلیم و نقل [[وحیانی]] [[کشف]] میشود، مجموعهای مهم است که در راستای ایجاد شرایط مناسب برای زیست [[اجتماعی]] وضع شده است. بنابراین، [[عدالت]]، [[صداقت]]، [[وفا]]، [[امانت]] و مانند آنها موجب میشود تا هر چیزی در جایی مناسب و [[حق]] خود قرار گیرد و صاحبان حق به حق خویش برسند، بیآنکه [[ظلم]] و ستمی به آنان شود. این قوانین در راستای تأمین سعادت فردی و جمعی و شخصی و اجتماعی وضع شده است و میبایست به شکل کامل مراعات شود تا نتایج و آثار مثبت خود را به جا گذارد. اما کسانی که به هر دلیل از جمله [[کفر]] و شرک و [[نفاق]] و سست ایمانی، به این قوانین شریعت بیتوجهی کنند، عامل [[فساد در زمین]] و [[اجتماع]] بوده و [[رفتاری]] مفسدانه در حوزههای گوناگون از جمله [[اقتصادی]] خواهند داشت. | ||
# '''ترک فرایض الهی''': همان طور که نادیده گرفتن اصل [[شرایع]] و قوانین الهی میتواند فسادانگیز باشد و [[مفسدان]] را به وجود آورد، ترک [[فرائض]] مهم همچون فرائض [[جهاد]] که [[ظالمان]] و [[متجاوزان]] را دفع میکند<ref>سوره محمد، آیه ۲۰-۲۲.</ref> و ترک [[نصرت]] [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] در برابر [[ظالمان]] و [[مستکبران]]<ref>سوره انفال، آیه ۷۲-۷۳.</ref> و ترک [[فریضه]] مهم [[امر به معروف و نهی از منکر]]<ref>سوره هود، آیه ۱۱۶.</ref> و مانند آنها موجب میشود تا حتی در [[جوامع اسلامی]] به دلیل عمل نیم بند به [[شرایع]] و [[قوانین الهی]]، انواع [[فساد]] و [[ظلم]] گسترش یابد و [[مفسدان اقتصادی]] و غیر [[اقتصادی]] پدیدار شوند و [[جامعه]] را به [[تباهی]] و فساد کشانند و با رفتارهای ضد ارزشی و ضد هنجاری [[فسق]] و [[فجور]] و بیحیایی و فحشاء را گسترش دهند و [[اقتصاد]] را به چالش بکشند. | # '''ترک فرایض الهی''': همان طور که نادیده گرفتن اصل [[شرایع]] و قوانین الهی میتواند فسادانگیز باشد و [[مفسدان]] را به وجود آورد، ترک [[فرائض]] مهم همچون فرائض [[جهاد]] که [[ظالمان]] و [[متجاوزان]] را دفع میکند<ref>سوره محمد، آیه ۲۰-۲۲.</ref> و ترک [[نصرت]] [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] در برابر [[ظالمان]] و [[مستکبران]]<ref>سوره انفال، آیه ۷۲-۷۳.</ref> و ترک [[فریضه]] مهم [[امر به معروف و نهی از منکر]]<ref>سوره هود، آیه ۱۱۶.</ref> و مانند آنها موجب میشود تا حتی در [[جوامع اسلامی]] به دلیل عمل نیم بند به [[شرایع]] و [[قوانین الهی]]، انواع [[فساد]] و [[ظلم]] گسترش یابد و [[مفسدان اقتصادی]] و غیر [[اقتصادی]] پدیدار شوند و [[جامعه]] را به [[تباهی]] و فساد کشانند و با رفتارهای ضد ارزشی و ضد هنجاری [[فسق]] و [[فجور]] و بیحیایی و فحشاء را گسترش دهند و [[اقتصاد]] را به چالش بکشند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
[[فساد]] شامل همه [[گناهان]] و جرائمی میشود که در ابعاد مختلف فردی، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و اقتصادی گسترده است. برخی از عناوین فساد عبارت است از: | [[فساد]] شامل همه [[گناهان]] و جرائمی میشود که در ابعاد مختلف فردی، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و اقتصادی گسترده است. برخی از عناوین فساد عبارت است از: | ||
=== نخست: تخلفات و [[فساد مالی]] === | === نخست: تخلفات و [[فساد مالی]] === | ||
==== | ==== رباخواری ==== | ||
{{اصلی|ربا}} | |||
ربا به معنای زیادت است<ref>المنجد، ص۲۴۷؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۹۴؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۸۳؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۲۶؛ المصباح، ص ۲۱۷.</ref> و در اصطلاح [[شرع]]، بهرهای است که در [[قرض]] و یا معاوضۀ دو جنس متماثل یا مکیل و موزون از مقترض یا یکی از متبایعین اخذ میگردد<ref>النهایه، ص۳۷۶؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۸؛ مختلف الشیعه، ج۵، ص۱۱۴.</ref>. بر این اساس، بر هرگونه شرط زیاده بر اصل مال به [[قرض]] داده شده یا در یکی از دو طرف [[داد و ستد]] در کالای همجنس که با وزن و پیمانه داد و ستد میشود، ربا اطلاق میشود<ref>مسالک الافهام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۴.</ref>. [[قرآن کریم]] با ایجاد تقابل میان بیع و ربا، بیع را داد و ستدی [[مشروع]] و [[حلال]] و [[رباخواری]] را نکوهش کرده و به صراحت آن را [[حرام]] میخواند<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. | ربا به معنای زیادت است<ref>المنجد، ص۲۴۷؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۹۴؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۸۳؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۲۶؛ المصباح، ص ۲۱۷.</ref> و در اصطلاح [[شرع]]، بهرهای است که در [[قرض]] و یا معاوضۀ دو جنس متماثل یا مکیل و موزون از مقترض یا یکی از متبایعین اخذ میگردد<ref>النهایه، ص۳۷۶؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۸؛ مختلف الشیعه، ج۵، ص۱۱۴.</ref>. بر این اساس، بر هرگونه شرط زیاده بر اصل مال به [[قرض]] داده شده یا در یکی از دو طرف [[داد و ستد]] در کالای همجنس که با وزن و پیمانه داد و ستد میشود، ربا اطلاق میشود<ref>مسالک الافهام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۴.</ref>. [[قرآن کریم]] با ایجاد تقابل میان بیع و ربا، بیع را داد و ستدی [[مشروع]] و [[حلال]] و [[رباخواری]] را نکوهش کرده و به صراحت آن را [[حرام]] میخواند<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۹: | ||
ربا به دو قسم ربای قرضی و ربای معاملی تقسیم میشود؛ ربای قرضی وقتی پیدا میشود که در [[عقد]] قرض شرط شود قرض گیرنده بیش از مال قرض گرفته را به دهنده آن برگرداند<ref>شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۳۲۴؛ المغنی، ج ۴، ص ۳۶۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۵.</ref> و ربای معاملی تنها در تبادل دو کالای همجنس<ref>کنزالعرفان، ج ۲، ص ۳۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۲۶۷.</ref> است که هر دو با کیل یا وزن سنجیده میشوند<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۲۹۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۶.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۴، ص ۴۸-۵۳؛ [[لطفالله خراسانی|خراسانی، لطفالله]]، [[ربا (مقاله)|مقاله «ربا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۳.</ref> | ربا به دو قسم ربای قرضی و ربای معاملی تقسیم میشود؛ ربای قرضی وقتی پیدا میشود که در [[عقد]] قرض شرط شود قرض گیرنده بیش از مال قرض گرفته را به دهنده آن برگرداند<ref>شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۳۲۴؛ المغنی، ج ۴، ص ۳۶۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۵.</ref> و ربای معاملی تنها در تبادل دو کالای همجنس<ref>کنزالعرفان، ج ۲، ص ۳۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۲۶۷.</ref> است که هر دو با کیل یا وزن سنجیده میشوند<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۲۹۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۶.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۴، ص ۴۸-۵۳؛ [[لطفالله خراسانی|خراسانی، لطفالله]]، [[ربا (مقاله)|مقاله «ربا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۳.</ref> | ||
==== [[ | ==== دزدی و اخاذی ==== | ||
{{اصلی|سرقت}} | |||
یکی از [[ارزش]]های [[اجتماعی]] در حوزه امور مالی، [[حرمت]] نهادن به [[حق]] [[مالکیت]] دیگران و اجتناب از تصرف در اموال ایشان بدون [[اذن]] و اجازه آنهاست. نقض این حق با عناوین مختلفی همچون سرقت، [[غضب]]، اتلاف یا مفاهیم عامی همچون [[ظلم]]، [[فساد]]، عدوان، اکل [[باطل]] و... معرفی شده است، تعرض به [[اموال]] دیگران و تصاحب غیرقانونی آن با وجود شرایطی، مصداق شایعترین [[انحراف]] یعنی “سرقت یا دزدی” است و از مصداقهای بارز [[تجاوز به حقوق]] مادی [[مردم]] شمرده میشود<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۹۴.</ref>. | |||
سرقت [[حرام]]، بلکه از [[گناهان کبیره]] است<ref>جواهر الکلام ۱۳ / ۳۱۰.</ref>، سرقت موجب ضمان میشود؛ از این رو، با وجود عین مالِ ربوده شده، سارق باید آن را به صاحبش بازگرداند و در صورت تلف، باید مثل آن و با دسترسی نداشتن به مثل و یا قیمی بودن مال، قیمت آن را بپردازد<ref>جواهر الکلام ۴۱ / ۵۴۳ ـ ۵۴۴.</ref> و اگر عین مال در دستش نقصان یافته، باید ارش آن را نیز بپردازد<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۴۳۲- ۴۴۰.</ref>. | |||
==== غصب ==== | |||
{{اصلی|غصب}} | |||
غصب عبارت است از تحت [[سلطه]] در آوردن [[مال]] دیگری از روی ستم<ref>المختصر النافع، ص۲۴۷؛ الجامع للشرائع، ص۳۴۶؛ تبصرة المتعلمین، ص۱۱۲؛ المهذب البارع، ج۴، ص۲۴۵؛ الدر المنضود (فقعانی)، ص۱۵۱؛ غایة المرام، ج۴، ص۸۱.</ref>. سلطه بر [[انسان]] [[آزاد]] با قهر و [[غلبه]] و به زنجیر بستن و بهکارگیری وی، غصب به شمار نمیرود، هرچند [[حرام]] است؛ زیرا انسان آزاد نه مال است و نه [[حق]]. همچنین اگر انسان در مال خودش در جایی که ممنوع از تصرف است، تصرف کند، [[غاصب]] به شمار نمیرود، مانند تصرف گروگذار (راهن) در مال رهنی ای که در دست گروگیرنده (مرتهن) است؛ چنان که سلطه [[ولیّ]]، [[وکیل]]، مستأجر و عاریه گیرنده بر مال مولّی علیه، موکّل، موجر و عاریه دهنده غصب به شمار نمیرود؛ زیرا چنین تصرفاتی، عدوانی و از روی [[ستم]] نیست<ref>الروضة البهیة، ج۷، ص۱۴ ـ ۱۵.</ref>. | |||
از لحاظ تکلیفی غصب حرام<ref>تحریر الاحکام، ج۴، ص۵۱۹.</ref> و رفع ید از مال غصبی و بازگرداندن آن به صاحبش بر غاصب [[واجب]] است؛ هرچند بازگرداندن، دشوار و مستلزم زیان باشد، مانند چوب غصبی ای که در ساختمان یا کشتی به کار رفته است. در این صورت، [[مالک]] به گرفتن قیمت مال غصب شده الزام نمیشود<ref>جواهر الکلام، ج۳۷، ص۷۵؛ مهذب الاحکام، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. همچنین غصب سبب ضمان است؛ بدین معنا که مال غصبی بر عهده غاصب است و در صورت تلف شدن یا خسارت دیدن، باید آن را برای مالکش جبران کند<ref>مهذب الاحکام، ج۲۱، ص۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۵، ص ۵۹۳-۵۹۸.</ref> | |||
==== | ==== اختلاس ==== | ||
{{اصلی|اختلاس}} | |||
[[اختلاس]] از [[اموال عمومی]] و [[بیتالمال]] از [[اعمال]] مجرمانه است که [[اقتصاد]] را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. اختلاس به برداشتن و کم کردن غیرقانونی اموال دولتی یا غیردولتی که توسط کارمندان و کارکنان [[دولت]] یا وابسته به دولت انجام میگیرد، گفته میشود. این [[جرم]] یعنی اختلاس در [[ایران]] در خلال [[تحریم]] و در شرایط نامتعادل [[اقتصادی]] رخ میدهد و بیشتر اختلاسها با [[برنامهریزی]] از پیش تعیین شده، [[منظم]] و پنهان و توسط سران مقبول و دولتی انجام میشود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن]].</ref>. | [[اختلاس]] از [[اموال عمومی]] و [[بیتالمال]] از [[اعمال]] مجرمانه است که [[اقتصاد]] را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. اختلاس به برداشتن و کم کردن غیرقانونی اموال دولتی یا غیردولتی که توسط کارمندان و کارکنان [[دولت]] یا وابسته به دولت انجام میگیرد، گفته میشود. این [[جرم]] یعنی اختلاس در [[ایران]] در خلال [[تحریم]] و در شرایط نامتعادل [[اقتصادی]] رخ میدهد و بیشتر اختلاسها با [[برنامهریزی]] از پیش تعیین شده، [[منظم]] و پنهان و توسط سران مقبول و دولتی انجام میشود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن]].</ref>. | ||
==== | ==== رشوه ==== | ||
{{اصلی|رشوه}} | |||
از جرایم اقتصادی میتوان به [[رشوه]] دادن و رشوه گرفتن اشاره کرد. که در قبال انجام یا عدم انجام وظیفهای در [[سازمان]] و شرکت دولتی و توسط کارمندان آن انجام میشود. رشوه دادن و رشوه گرفتن هر دو، [[فساد]] در سازمانها را به دنبال دارد. یکی از مشکلاتی که امروز بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند و [[مجرمان]] اقتصادی به اشکال گوناگون بر آن هستند تا [[حقوق مردم]] و دولت را نادیده گیرند، جرمی به نام فرار مالیاتی است. فرار مالیاتی، هر نوع عمل یا اعمالی است که به قصد عدم پرداخت مالیات یا کمتر پرداختن [[مالیات]] از سوی اشخاص [[حقیقی]] یا حقوقی صورت میگیرد. شکی نیست که با چنین عملی بهعنوان جرم اقتصادی میبایست بشدت [[مبارزه]] و مقابله شود. این جرم میتواند از طریق جعل اظهارنامه مالیاتی یا عدم ثبت تمامی درآمدها و گزارشهای [[مالی]] و یا [[تغییر]] آنها انجام شود به نحوی که بتوان مالیات کمتری پرداخت کرد. قاچاق کالا و ارز و مانند آنها نیز از جرمهای اقتصادی است. براساس ماده یک [[قانون]] مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قاچاق عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که سبب نقض قوانین مربوط به واردات یا صادرات کالا و ارز میشود. بر اساس [[قانون]] با متخلفان برخورد میشود و برای آنها [[مجازات]] در نظر گرفته میشود. قاچاق کالای مجاز و یا ممنوع و یا مجاز مشروط و ارز و کالای یارانهای همگی شامل قاچاق ارز و کالا میشوند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن]].</ref>. | از جرایم اقتصادی میتوان به [[رشوه]] دادن و رشوه گرفتن اشاره کرد. که در قبال انجام یا عدم انجام وظیفهای در [[سازمان]] و شرکت دولتی و توسط کارمندان آن انجام میشود. رشوه دادن و رشوه گرفتن هر دو، [[فساد]] در سازمانها را به دنبال دارد. یکی از مشکلاتی که امروز بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند و [[مجرمان]] اقتصادی به اشکال گوناگون بر آن هستند تا [[حقوق مردم]] و دولت را نادیده گیرند، جرمی به نام فرار مالیاتی است. فرار مالیاتی، هر نوع عمل یا اعمالی است که به قصد عدم پرداخت مالیات یا کمتر پرداختن [[مالیات]] از سوی اشخاص [[حقیقی]] یا حقوقی صورت میگیرد. شکی نیست که با چنین عملی بهعنوان جرم اقتصادی میبایست بشدت [[مبارزه]] و مقابله شود. این جرم میتواند از طریق جعل اظهارنامه مالیاتی یا عدم ثبت تمامی درآمدها و گزارشهای [[مالی]] و یا [[تغییر]] آنها انجام شود به نحوی که بتوان مالیات کمتری پرداخت کرد. قاچاق کالا و ارز و مانند آنها نیز از جرمهای اقتصادی است. براساس ماده یک [[قانون]] مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قاچاق عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که سبب نقض قوانین مربوط به واردات یا صادرات کالا و ارز میشود. بر اساس [[قانون]] با متخلفان برخورد میشود و برای آنها [[مجازات]] در نظر گرفته میشود. قاچاق کالای مجاز و یا ممنوع و یا مجاز مشروط و ارز و کالای یارانهای همگی شامل قاچاق ارز و کالا میشوند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن]].</ref>. | ||
==== | ==== پولشویی ==== | ||
{{اصلی|پولشویی}} | |||
«پولشویی»، عبارت است از اقدامات یا سلسله اقدامهایی که به وسیله آن منشأ غیرقانونی وجوه تحت تصرف شخص، از دید مأموران و مجریان [[قانون]] پنهان بماند و حتی قانونی جلوه داده شود. این عمل جرم محسوب میشود. بیگمان چنین درآمدهای نامشروعی میتواند رفاه کاذبی را برای جمع قابل توجهی به وجود آورد لکن با دقت بیشتر و پیگیری آثار مخرب ناشی از وارد شدن این نوع درآمدهای کاذب و نامشروع به [[سیستم]] پولی و جریان [[تجاری]] و صنعتی [[کشور]]، معلوم میشود که آثار تخریبی این نوع درآمدها قابل تحمل نیست. اصولاً سرمایههای سالم قادر به رقابت با چنین سرمایههای نامشروع نیست؛ زیرا صاحبان سرمایههای کاذب در جریان پولشویی در صدد تأمین سود نیستند؛ آنها حتی به قیمت کاهش سرمایههای خود تنها میخواهند در [[حقیقت]] رد گم کنند و امکان پیگیری [[اعمال]] نامشروع را از میان ببرند<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۱۵۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۶۶.</ref> | |||
==== [[قاچاق]] | ==== قاچاق ==== | ||
{{اصلی|قاچاق}} | |||
قاچاق عبارت است از حمل و نقل یا [[خرید و فروش]] کالا بدون داشتن مجوز قانونی. به کالایی که بدون مجوز قانونی حمل و نقل یا [[داد و ستد]] میشود قاچاق گفته میشود؛ چنان که به خروج غیر قانونی افراد از [[کشور]] یا ورود غیر قانونی آنان به کشور نیز قاچاق اطلاق میگردد<ref>مبسوط در ترمینولوژی، ج ۴، ص۲۸۲۹؛ لغت نامه دهخدا؛ فرهنگ بزرگ سخن، واژه «قاچاق».</ref>. | |||
به طور کلی، تخلف از مقررات دولت اسلامی که تحت [[رهبری]] [[حاکم]] جامع شرایط اداره میشود و به [[تأیید]] و امضای او رسیده است جایز نیست. بنابراین، حمل و نقل یا خرید و فروش و یا خروج و ورود، بر خلاف مقررات حکومت اسلامی [[حرام]] است<ref>استفتائات (امام خمینی)، ج۱، ۱۴۷-۱۴۸؛ توضیح المسائل مراجع، ۲ / ۲۶۰.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۶، ص۳۳- ۳۴.</ref> | |||
==== [[ | ==== گرانفروشی ==== | ||
{{اصلی|گرانفروشی}} | |||
«گرانفروشی» به لحاظ [[حکم تکلیفی]] به عنوان اولی جایز است<ref>مجمع المسائل ۳ / ۱۶۳.</ref>. مگر نسبت به کسی که فروشنده به او [[وعده]] [[احسان]] و رعایت حال او در معامله را داده باشد، که گران فروشی نسبت به او [[مکروه]] خواهد بود و برخی [[حرام]] دانستهاند و نیز نسبت به [[مؤمن]] مکروه است. گران فروشی به لحاظ [[حکم وضعی]] موجب خیار غبن میشود. | |||
به قول برخی، [[انبار]] کردن کالا به مدت سه [[روز]] در ایام گرانی و کمبود جنس، تحقق بخش عنوان [[احتکار]] است<ref>النهایة / ۳۷۴.</ref>. چنانچه [[محتکر]] جنس را با قیمت گران عرضه کند، در صورتی که گرانی به حد اجحاف برسد، به قول جمعی، [[حاکم شرع]] میتواند تعیین نرخ کند وبه قولی، میتواند بدون تعیین نرخ، محتکر را به کاهش قیمت ـ تا حد رفع اجحاف ـ وادار سازد<ref>کتاب المکاسب ۴ / ۳۷۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref> | |||
=== | ==== کمفروشی ([[تطفیف]] و [[بخس]]) ==== | ||
{{اصلی|کمفروشی}} | |||
كم فروشی یا تَطفيف یعنی کم گذاشتن در معامله و خیانت به مشتری که از [[گناهان کبیره]] محسوب میشود. [[قرآن کریم]] مطفّفان و کم فروشان را مستحقّ [[عذاب]] [[جهنم]] معرّفی کرده است: {{متن قرآن|وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ}}<ref>«وای بر کمفروشان!» سوره مطففین، آیه ۱.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۲، ص ۵۱۲.</ref> | |||
از نظر [[قرآن]] کمفروشی عمل [[ظالمانه]] [[اقتصادی]] است که همه تار و پود [[جامعه]] را متاثر از [[فساد]] و [[تباهی]] میکند و با سلب [[امنیت]] و اعتماد [[اجتماعی]]، جامعه را تا مرز [[سقوط]] و تباهی پیش میبرد و موجبات [[خشم]] و [[غضب الهی]] را فراهم میآورد. بر این اساس، کمفروشی معامله باطل و غیرصحیح است و موجب انتقال [[مال]] از شخصی به شخص دیگر نمیشود و هرگونه تصرفات در این مال، باطل و غیرمشروع خواهد بود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کمفروشی عامل فساد و بیاعتمادی در جامعه (مقاله)|کمفروشی عامل فساد و بیاعتمادی در جامعه]].</ref>. | |||
=== | ==== اسراف و [[تبذیر]] ==== | ||
{{اصلی|اسراف}} | |||
اسراف عبارت است از [[تجاوز]] از حدّ در هر فعلی که از [[انسان]] سر میزند<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۷.</ref>، در مقابل [[اقتصاد]] و [[میانهروی]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۴۴.</ref>. [[افراط]] و [[زیادهروی]] در امور [[دنیایی]] مذموم و نکوهیده است و منشأ اسراف در فعل [[انسان]] [[جهل]] و [[غفلت]] است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۱۱.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۸۹.</ref> | |||
=== پنجم: [[ویژهخواری]] === | === دوم: کلاهبرداری === | ||
{{اصلی|کلاهبرداری}} | |||
کلاهبرداری عبارت است از به دست آوردن مال [[نامشروع]] از راه فریب دادن [[مردم]] با جعل امضا، مهر، [[نامه]] [[دروغین]]، سندسازی و مانند آنها. کلاهبرداری [[حرام]] است و [[حاکم]]، کلاهبردار را پس از گرفتن [[اموال]] به ناحق گرفته شده، [[تعزیر]] میکند؛ یعنی متناسب با موقعیت کلاهبردار او را [[کیفر]] میکند تا وی را از تکرار چنین عملی بازدارد<ref>شرائع الاسلام ۴ / ۹۶۱؛ المختصر النافع / ۲۲۷؛ المهذب ۲ / ۵۵۴؛ جواهر الکلام ۴۱ / ۵۹۶.</ref>. جمعی، معرفی کلاهبردار به مردم را نیز از کیفرهای او بر شمردهاند تا مردم او را بشناسند و به دام فریبش نیفتند<ref>المقنعة / ۸۰۵؛ المراسم العلویة / ۲۶۱؛ النهایة / ۷۲۲؛ کتاب السرائر ۳ / ۵۱۲؛ تحریر الاحکام ۵ / ۳۸۳ - ۳۸۴.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۷، ص۱۸۵.</ref> | |||
=== سوم: تبانی === | |||
{{اصلی|تبانی}} | |||
تبانی عبارت است از قرار پنهانی دو نفر عليه فرد سوم. «تبانی» محکوم به [[حکم]] امری است که بر آن تبانی شده است. اگر مورد تبانی امری [[حرام]] باشد تبانی نیز حرام خواهد بود و اگر [[مشروع]] باشد، جایز است. از مصادیق تبانی حرام درباره معامله است؛ بدین معنا که فردی بدون آنکه قصد خرید داشته باشد بر اساس تبانی قبلی با فروشنده، برای کالای عرضه شده قیمت بالایی پیشنهاد میکند تا دیگری بشنود و آن را با بهای بیشتر بخرد<ref>جواهر الکلام، ج ۲۲، ص ۴۷۶ ـ ۴۷۷.</ref>. از موارد جواز تبانی این است که کسی برای ایجاد مانع از اِعمال [[حقّ]] شفعه از سوی [[شفیع]] با تبانی قبلی [[مال]] [[شریک]] را با قیمت بیشتری میخرد و فروشنده پس از دریافت بعض ثمن، باقی مانده را ابراء میکند. در این فرض اگر شفیع بخواهد [[عقد]] را فسخ کند باید قیمت کامل ذکر شده در عقد را به خریدار بپردازد<ref>جواهر الکلام، ج ۳۷، ص ۴۴۱.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۲، ص۳۲۷.</ref> | |||
=== چهارم: احتکار و انحصار غیر مجاز === | |||
{{اصلی|احتکار}} | |||
احتکار، جمع یا [[انبار]] کردن مواد خوراکی به [[امید]] گران شدن است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۴/۲۰۸؛ زبیدی، تاج العروس، ۶/۳۰۰.</ref>. این عمل در [[اسلام]]، [[حرام]] و مستوجب [[مجازات]] است<ref>تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۶۲.</ref>. احتکار عملی است مذموم که [[نظام اقتصادی]] [[جامعه]] را بر هم میزند<ref>مسند، شرح احمدشاکر، حدیث شماره ۴۸۸۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۹۷؛ [[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[احتکار (مقاله)|مقاله «احتکار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۴۸۵ ـ ۴۹۲.</ref> | |||
=== پنجم: ویژهخواری === | |||
{{اصلی|ویژهخواری}} | |||
ویژهخواری یا انحصار به معنای محدود و بیرقیب کردن در چیزی و در اصطلاح [[اقتصادی]]، به معنای محدود کردن ساخت، توزیع یا فروش چیزی برای [[دولت]]، مؤسسه یا شرکتی یا شخصی است<ref>لغتنامه، ج ۳، ص۲۹۸۹، «انحصار»؛ دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ص۴۶۲.</ref>. یک [[انحصارطلب]] میتواند قیمت و مقدار [[تولید]] را [[تغییر]] دهد. او مقادیر بیشتری را با دریافت قیمت کمتر در مقابل تولید در یک [[بازار]] با کشش بالاتر و مقادیر کمتری را با دریافت قیمت بیشتری در یک بازار با کشش پایینتر میفروشد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[انحصارطلبی و ویژهخواری علل و آثار آن (مقاله)|انحصارطلبی و ویژهخواری علل و آثار آن]].</ref>. | |||
در [[آیات قرآنی]] اموری چون [[ربا]]، کنزاندوزی و ویژهخواری و انحصارطلبی به عنوان مهمترین موانع اقتصاد سالم و قوام بخش معرفی شده است؛ زیرا این امور [[اجازه]] نمیدهد تا [[ثروت]] به شکل سالم در دست عموم [[مردم]] به گردش در آید و عموم مردم از ثروت و [[نعمتهای الهی]] برخوردار شوند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ویژهخواری خیانت و ظلم به مردم (مقاله)|ویژهخواری خیانت و ظلم به مردم]].</ref>. | |||
==بسترهای فساد اقتصادی== | |||
{{اصلی|بسترهای فساد اقتصادی}} | |||
برخی از مهمترین بسترهای فساد اقتصادی عبارتاند از: [[ظلم]] و [[فساد]] و [[نابرابری]] [[مالی]] و [[اقتصادی]]؛ [[ضعف]] در [[قانونگذاری]] و مدیریت مالی و اقتصادی؛ ضعف در [[نظارت و کنترل]] مالی و اقتصادی و ضعف در [[برنامهریزی]] یا اقدامات پیشگیرانه<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | |||
==مبارزه با فساد اقتصادی== | ==مبارزه با فساد اقتصادی== | ||
{{اصلی|مبارزه با فساد اقتصادی}} | {{اصلی|مبارزه با فساد اقتصادی}} | ||
[[خدا]] در [[قرآن]] از دو دسته اصلی کیفر و مجازات [[دنیوی]] و [[اخروی]] سخن به میان آورده است. از نظر قرآن، برخی از مجرمان میبایست در [[دنیا]] مجازات داده شوند؛ زیرا این دسته از جرمها [[نظام اجتماعی]] را در معرض خطر قرار میدهد و [[حقوق]] ابتدایی [[بشر]] را سلب میکند؛ بنابراین، تاخیر در مجازات و کیفر این دسته از جرمها به معنای نابودی [[بشریت]] و نظام اجتماعی خواهد بود. | [[خدا]] در [[قرآن]] از دو دسته اصلی کیفر و مجازات [[دنیوی]] و [[اخروی]] سخن به میان آورده است. از نظر قرآن، برخی از مجرمان میبایست در [[دنیا]] مجازات داده شوند؛ زیرا این دسته از جرمها [[نظام اجتماعی]] را در معرض خطر قرار میدهد و [[حقوق]] ابتدایی [[بشر]] را سلب میکند؛ بنابراین، تاخیر در مجازات و کیفر این دسته از جرمها به معنای نابودی [[بشریت]] و نظام اجتماعی خواهد بود. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۴۰: | ||
[[خدا]] در [[قرآن]]، مجازاتهایی چون اعدام، به دار آویختن، قطع دست راست و پای چپ و یا [[تبعید]] از سرزمین خود را، به عنوان [[عذاب]] و [[کیفر]] [[دنیایی]] [[محاربان با خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} وضع کرده است.<ref>مائده، آیه ۳۳.</ref> از همین روست که آوارهسازی [[بنی نضیر]] از کاشانه خود، به عنوان کیفر [[مخالفت]] و [[دشمنی]] آنان با خدا و پیامبر{{صل}} انجام میشود<ref>سوره حشر، آیه ۲-۴. اسباب النزول، واحدی، ص۲۷۸.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات قانونی مفسدان اقتصادی (مقاله)|مجازات قانونی مفسدان اقتصادی]].</ref> | [[خدا]] در [[قرآن]]، مجازاتهایی چون اعدام، به دار آویختن، قطع دست راست و پای چپ و یا [[تبعید]] از سرزمین خود را، به عنوان [[عذاب]] و [[کیفر]] [[دنیایی]] [[محاربان با خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} وضع کرده است.<ref>مائده، آیه ۳۳.</ref> از همین روست که آوارهسازی [[بنی نضیر]] از کاشانه خود، به عنوان کیفر [[مخالفت]] و [[دشمنی]] آنان با خدا و پیامبر{{صل}} انجام میشود<ref>سوره حشر، آیه ۲-۴. اسباب النزول، واحدی، ص۲۷۸.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات قانونی مفسدان اقتصادی (مقاله)|مجازات قانونی مفسدان اقتصادی]].</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']] | |||
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[لطفالله خراسانی|خراسانی، لطفالله]]، [[ربا (مقاله)|مقاله «ربا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']] | |||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | |||
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | |||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | |||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
# [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[محمد مهدی کرمی|کرمی]] و [[عسکر دیرباز|دیرباز]]، [[عدالت اقتصادی (مقاله)| مقاله «عدالت اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | |||
# [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[ابوالقاسم مقیمی حاجی|مقیمی حاجی، ابوالقاسم]]، [[احتکار (مقاله)|مقاله «احتکار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']] | |||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|'''عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم''']] | |||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[کمفروشی عامل فساد و بیاعتمادی در جامعه (مقاله)|'''کمفروشی عامل فساد و بیاعتمادی در جامعه''']] | |||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و علل پیدایش آن (مقاله)|'''فساد اقتصادی و علل پیدایش آن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و علل پیدایش آن (مقاله)|'''فساد اقتصادی و علل پیدایش آن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عدالت شالوده سلامت اقتصادی (مقاله)|'''عدالت شالوده سلامت اقتصادی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عدالت شالوده سلامت اقتصادی (مقاله)|'''عدالت شالوده سلامت اقتصادی''']] | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۵۸: | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن (مقاله)|'''فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن (مقاله)|'''فساد اقتصادی و آثار آن از نگاه قرآن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|'''مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن (مقاله)|'''مجازات مفسدان و محاربان اقتصادی از نگاه قرآن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ویژهخواری خیانت و ظلم به مردم (مقاله)|'''ویژهخواری خیانت و ظلم به مردم''']] | |||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[انحصارطلبی و ویژهخواری علل و آثار آن (مقاله)|'''انحصارطلبی و ویژهخواری علل و آثار آن''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||