ابراهیم بن اسحاق احمری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل  = ابراهیم بن اسحاق احمری| مداخل مرتبط = [[ابراهیم بن اسحاق احمری در تراجم و رجال]] - [[ابراهیم بن اسحاق احمری در معارف و سیره رضوی]] - [[ابراهیم بن اسحاق احمری در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
'''ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی''' از محدثین قرن سوم هجری است. او با واسطه محدثینی همچون [[محمد بن ابی عمیر]]، عبدالرحمان بن احمد تمیمی، [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]] [[روایت]] نقل کرده است، هرچند رجالیون ایشان را مورد [[تأیید]] واقع نشده و همگی وی را [[ضعیف]] در [[حدیث]] و متهم در [[دین]] می‌دانند.
== آشنایی اجمالی ==
ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی، مکنی به «ابو اسحاق»<ref>الرجال، ابن غضائری، ج۱، ص۳۷.</ref>، [[محدث]] [[قرن سوم]] قمری شمرده شده است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. بنا به گفته [[سمعانی]]، احمری نسبتی است به احمر [[قبیله]] بطنی از [[أزد]]<ref>الأنساب، سمعانی، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. اما أزد خود بر چند قسم است<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۸.</ref> که همگی از تیره‌های [[عربی]] هستند و این البته با موطن او که از اهالی روستای اسفیدهان (اسفیدان امروزی) از نواحی [[نهاوند]] است<ref>الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.</ref>.


{{مهدویت}}
== مشایخ ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
نهاوندی از کسانی چون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[عبدالرحمان بن احمد تمیمی]]، [[عباس بن معروف]]، [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی]]<ref>الامالی (طوسی) ۴۰۶ و ۴۰۷.</ref> و [[عبدالله بن حمّاد انصاری]]<ref>کامل الزیارات ۲۸۰.</ref> بهره برده و [[روایت]] کرده است، ولی از [[ائمه]] {{ع}} روایتی به صورت مستقیم ندارد<ref>رجال الطوسی ۴۵۱.</ref>. وی در متون [[روایی]] [[شیعه]]، در سلسله [[روایات]] نسبتاً زیادی قرار دارد که با واسطه از [[امام سجاد]] {{ع}}<ref>المحاسن، ج۲، ص۳۸۰.</ref>، [[امام باقر]] {{ع}}<ref>الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.</ref>، [[امام صادق]] {{ع}}<ref>الأمالی، طوسی، ص۳۱۹.</ref> و [[امام کاظم]] {{ع}}<ref>الاختصاص، ص۵۹.</ref> نقل می‌شود.  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''امام مهدی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== شاگردان ==
* کنیه او "[[ابو اسحاق نهاوندی]]" است. فردی ضعیف الحدیث و در دین خود متّهم می‌باشد و احادیث منقول از وی نیز قابل‌اعتماد نیست. وی کتاب‌هایی نوشته که یکی از آنها درباره "[[غیبت]]" است<ref>رجال نجاشى، ج ۱، ص ۹۴. </ref>. در کتب رجالی، تصریح به ادّعای دروغین نیابت او نیست، اما حدیثی در "بحارالانوار" وجود دارد که در آن حدیث، نیابت دروغین وی و "باقطانی" فهمیده می‌شود. خلاصه آن حدیث این است که: "[[احمد دینوری]] می‌گوید: من از اردبیل به قصد حج به دینور آمدم و در آن موقع یکی دو سال از رحلت [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} می‌گذشت و مردم در خصوص آن حضرت، متحیر بودند. مردم دینور از آمدن من خوشحال گشتند، [[شیعیان]] آن‌جا نزد من جمع شدند و اموالی را که حدود سیزده هزار دینار نزد آنها برای امام جمع شده بود، تحویل من دادند تا به [[سامرا]] برسانم و رسید و قبض آن را برای آنان بیاورم. حرکت کردم و چون به بغداد رسیدم، درباره نایب امام تحقیق می‌کردم. به من گفتند: مردی در این‌جاست که او را "باقطانی" می‌گویند و مدّعی نیابت است و دیگری معروف به "اسحاق احمر" است و سومی معروف به [[ابو جعفر عمروی]] (منظور [[عثمان بن سعید عمری]] است) نیز ادّعای نیابت دارند. من نخست از باقطانی شروع کردم و سری به وی زدم. دیدم پیرمردی مهیب و سرشناس و باشخصیت است. اسبی عربی و غلامان بسیار دارد. مردم بسیاری نیز دور او را گرفته و به گفت‌وگو می‌پرداختند. داخل شده و سلام کردم. او هم به من مرحبا گفت و نزد خود جای داد و از دیدن من مسرور گردید. به قدری نزد وی نشستم که بیشتر مردم بیرون رفتند. باقطانی از مذهب من جویا شد. گفتم: من مردی از اهل دینور هستم، مقداری اموال آورده‌ام که تسلیم کنم. گفت: آنها را بیاور. گفتم: می‌خواهم دلیلی بر اثبات نیابت شما داشته باشم، سپس آن را تسلیم کنم. گفت: فردا نزد من برگرد. چون فردا نزد وی رفتم، هیچ‌گونه دلیلی برای اثبات ادعای خود نیاورد. روز سوم هم نزد وی رفتم و دلیلی نیاورد. سپس سری به اسحاق احمر زدم. دیدم جوانی تمیز، وضع او بهتر، اسب‌ها، لباس‌ها، نفوذ و غلامانش بیشتر از باقطانی است. مردمی که دور او بودند نیز از آنها که در نزد باقطانی بودند زیادتر بود. داخل شدم و سلام کردم. او نیز مرحبا گفت و مرا نزدیک خود نشانید. من هم قدری صبر کردم که جمعیت کم شد. آن‌گاه پرسید: آیا حاجتی داری‌؟ من هم همان جوابی را که به باقطانی داده بودم به او نیز گفتم و از وی دلیلی بر صدق ادّعایش خواستم. سه روز پی‌درپی نزد او رفتم، ولی او نتوانست برای اثبات نیابت خود دلیل بیاورد. آن‌گاه نزد ابو جعفر عمری رفتم و او را نایب حقیقی یافتم... "<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۰</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۹۹.</ref>.
نهاوندی شاگردانی نیز داشته که از وی مطالب و روایاتی را اخذ کرده و نقل نموده‌اند که از آن میان کسانی چون [[قاسم بن محمد همدانی]]<ref>الفصول العشره ۱۱.</ref>، [[ابوسلیمان]] [[احمد بن هوذه باهلی]] مشهور به [[ابن ابی هراسه]]<ref>الغیبه (نعمانی) ۵۷.</ref> و [[محمد بن یونس کدیمی]]<ref>لسان المیزان ۱/۳۲.</ref> را می‌‌توان نام برد.


== پرسش‌های وابسته ==
== اعتبار روایات ==
ابواسحاق نزد رجالیون [[شیعه]] مورد [[تأیید]] واقع نشده و همگی وی را [[ضعیف]] در [[حدیث]]، متهم در [[دین]]<ref>کتاب الرجال، این داوود، ص۲۲۶؛ معالم العلماء، ص۴۳.</ref> و کسی می‌دانند که [[روایات]] صحیح و سقیم را در هم می‌آمیخت<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۳۹.</ref>. [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی]]، نهاوندی را محدثی [[ضعیف]] و در [[نقل روایت]]، غیرقابل [[اعتماد]] دانسته و قائل‌اند که در دینش نیز متهم به غلّو بود<ref> رجال النجاشی ۱/۹۴ الفهرست (طوسی) ۱۰.</ref>. از این رو برخی از عمل به روایاتش [[پرهیز]] داشتند<ref>رجال النجاشی، ص۱۹۱؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴؛ خلاصة الأقوال، ص۱۹۸.</ref>. هر چند دسته‌ای از نوشته‌های وی را خالی از بنیاد و قوام نمی‌دانند<ref>کتاب الرجال، ابن داوود، ص۲۲۶.</ref>، چنانکه [[ابن‌شهرآشوب]]، در عین اینکه او را متهم در حدیث می‌خواند، اما کتاب‌های وی را [[استوار]] و محکم می‌شمارد<ref>معالم العلماء، ص۴۳.</ref>.


==منابع==
== آثار ==
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
آثار و تألیفات احمری عبارت‌اند از: «کتاب المتعة»، «کتاب الدواجن»، «کتاب المآکل» «کتاب الجنائز»، «کتاب الصیام»، «کتاب العدد»، «کتاب نفی ابی ذر»، «جواهر الاسرار»، «کتاب مقتل الحسین» {{ع}}، «کتاب النوادر» و «کتاب الغیبه».<ref>رجال النجاشی ۱/۹۴.</ref> شیخ طوسی می‌‌گوید که [[احمد بن عبدالله کوفی]] و [[ابومنصور ظفر بن حمدون بادرایی]] از [[شاگردان]] احمری بوده و همه کتاب‌هایش را گزارش کرده اند<ref>رجال الطوسی ۴۱۲ الفهرست (طوسی) ۱۰.</ref>


==پانویس==
نگاهی به [[عناوین]] نوشته‌های او، حاکی از تعلق فکری‌اش به [[مکتب]] [[شیعی]] است، چنانکه [[بغدادی]] به [[تشیع]] او تصریح می‌کند<ref>إیضاح المکنون، ج۲، ص۳۱؛ معجم المؤلفین، ج۱، ص۱۱.</ref>. از [[زمان]] درگذشت وی اطلاعی در دست نیست<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[ابراهیم بن اسحاق نهاوندی - شریفی (مقاله)|مقاله «ابراهیم بن اسحاق نهاوندی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۳۳۸؛ جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۸۶.</ref>.


{{پانویس2}}
== منابع ==
{{امام مهدی}}
{{منابع}}
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[ابراهیم بن اسحاق نهاوندی (مقاله)|مقاله «ابراهیم بن اسحاق نهاوندی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدعیان مهدویت]]
[[رده:مدعیان مهدویت]]
[[رده:اسحاق احمر]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:طبقه ششم راویان]]
[[رده:طبقه هفتم راویان]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۲

ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی از محدثین قرن سوم هجری است. او با واسطه محدثینی همچون محمد بن ابی عمیر، عبدالرحمان بن احمد تمیمی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی روایت نقل کرده است، هرچند رجالیون ایشان را مورد تأیید واقع نشده و همگی وی را ضعیف در حدیث و متهم در دین می‌دانند.

آشنایی اجمالی

ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی، مکنی به «ابو اسحاق»[۱]، محدث قرن سوم قمری شمرده شده است[۲]. بنا به گفته سمعانی، احمری نسبتی است به احمر قبیله بطنی از أزد[۳]. اما أزد خود بر چند قسم است[۴] که همگی از تیره‌های عربی هستند و این البته با موطن او که از اهالی روستای اسفیدهان (اسفیدان امروزی) از نواحی نهاوند است[۵].

مشایخ

نهاوندی از کسانی چون محمد بن ابی عمیر، عبدالرحمان بن احمد تمیمی، عباس بن معروف، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی[۶] و عبدالله بن حمّاد انصاری[۷] بهره برده و روایت کرده است، ولی از ائمه (ع) روایتی به صورت مستقیم ندارد[۸]. وی در متون روایی شیعه، در سلسله روایات نسبتاً زیادی قرار دارد که با واسطه از امام سجاد (ع)[۹]، امام باقر (ع)[۱۰]، امام صادق (ع)[۱۱] و امام کاظم (ع)[۱۲] نقل می‌شود.

شاگردان

نهاوندی شاگردانی نیز داشته که از وی مطالب و روایاتی را اخذ کرده و نقل نموده‌اند که از آن میان کسانی چون قاسم بن محمد همدانی[۱۳]، ابوسلیمان احمد بن هوذه باهلی مشهور به ابن ابی هراسه[۱۴] و محمد بن یونس کدیمی[۱۵] را می‌‌توان نام برد.

اعتبار روایات

ابواسحاق نزد رجالیون شیعه مورد تأیید واقع نشده و همگی وی را ضعیف در حدیث، متهم در دین[۱۶] و کسی می‌دانند که روایات صحیح و سقیم را در هم می‌آمیخت[۱۷]. شیخ طوسی و نجاشی، نهاوندی را محدثی ضعیف و در نقل روایت، غیرقابل اعتماد دانسته و قائل‌اند که در دینش نیز متهم به غلّو بود[۱۸]. از این رو برخی از عمل به روایاتش پرهیز داشتند[۱۹]. هر چند دسته‌ای از نوشته‌های وی را خالی از بنیاد و قوام نمی‌دانند[۲۰]، چنانکه ابن‌شهرآشوب، در عین اینکه او را متهم در حدیث می‌خواند، اما کتاب‌های وی را استوار و محکم می‌شمارد[۲۱].

آثار

آثار و تألیفات احمری عبارت‌اند از: «کتاب المتعة»، «کتاب الدواجن»، «کتاب المآکل» «کتاب الجنائز»، «کتاب الصیام»، «کتاب العدد»، «کتاب نفی ابی ذر»، «جواهر الاسرار»، «کتاب مقتل الحسین» (ع)، «کتاب النوادر» و «کتاب الغیبه».[۲۲] شیخ طوسی می‌‌گوید که احمد بن عبدالله کوفی و ابومنصور ظفر بن حمدون بادرایی از شاگردان احمری بوده و همه کتاب‌هایش را گزارش کرده اند[۲۳]

نگاهی به عناوین نوشته‌های او، حاکی از تعلق فکری‌اش به مکتب شیعی است، چنانکه بغدادی به تشیع او تصریح می‌کند[۲۴]. از زمان درگذشت وی اطلاعی در دست نیست[۲۵].

منابع

پانویس

  1. الرجال، ابن غضائری، ج۱، ص۳۷.
  2. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۲۱.
  3. الأنساب، سمعانی، ج۱، ص۱۲۴.
  4. معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۸.
  5. الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.
  6. الامالی (طوسی) ۴۰۶ و ۴۰۷.
  7. کامل الزیارات ۲۸۰.
  8. رجال الطوسی ۴۵۱.
  9. المحاسن، ج۲، ص۳۸۰.
  10. الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.
  11. الأمالی، طوسی، ص۳۱۹.
  12. الاختصاص، ص۵۹.
  13. الفصول العشره ۱۱.
  14. الغیبه (نعمانی) ۵۷.
  15. لسان المیزان ۱/۳۲.
  16. کتاب الرجال، این داوود، ص۲۲۶؛ معالم العلماء، ص۴۳.
  17. الرجال، ابن غضائری، ص۳۹.
  18. رجال النجاشی ۱/۹۴ الفهرست (طوسی) ۱۰.
  19. رجال النجاشی، ص۱۹۱؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴؛ خلاصة الأقوال، ص۱۹۸.
  20. کتاب الرجال، ابن داوود، ص۲۲۶.
  21. معالم العلماء، ص۴۳.
  22. رجال النجاشی ۱/۹۴.
  23. رجال الطوسی ۴۱۲ الفهرست (طوسی) ۱۰.
  24. إیضاح المکنون، ج۲، ص۳۱؛ معجم المؤلفین، ج۱، ص۱۱.
  25. شریفی، مرضیه، مقاله «ابراهیم بن اسحاق نهاوندی»، دانشنامه امام رضا ص ۳۳۸؛ جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۸۶.